نام پژوهشگر: آتوسا رستم بیک تفرشی
آتوسا رستم بیک تفرشی محمد دبیر مقدم
مطالعه ویژگی های زبانی، توانایی ادراکی و بیانی افراد کم توان ذهنی و مقایسه آن ها به منظور بررسی تفاوت های زبانی این گروه با افراد عادی از دیر باز مورد توجه جوامع علمی بوده است. با توجه به توانایی دانش آموزان کم توان ذهنی "آموزش پذیر" در سوادآموزی و فراگیری مهارت های زندگی توجه به آموزش این افراد از اهمیت بسیاری برخوردار است. در سال های اخیر مطالعات بسیاری با رویکرد نقش گرایی در زمینه ویژگی های زبان گفتار و نوشتار دانش آموزان عادی و متون مختلف کتاب های درسی و مقایسه آن ها صورت گرفته است. برای شناخت توانایی ها و ویژگی های زبانی دانش آموزان کم توان ذهنی و در نتیجه انتخاب مناسب ترین متون آموزشی برای آن ها، لزوم انجام پژوهش های زبان شناختی مشابه برای این گروه نیز احساس می شود. پژوهش حاضر نیز با توصیف گفتمان نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند هلیدی سعی دارد از یکسو با گشودن دریچه ای دیگر برای شناخت ویژگی های زبانی این افراد در ارتقاء متون آموزشی برای این گروه نقشی ایفا کند و از سوی دیگر کارآمد بودن دستور نقشگرای هلیدی را برای این امر مورد بررسی قرار دهد. به این منظور در مجموع گفتمان نوشتاری 311 دانش آموز شامل 2407 بند در چارچوب نظری هلیدی مورد مطالعه قرار گرفت. این دانش آموزان در سال تحصیلی 87-86 در دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه که به شیوه تصادفی – خوشه ای انتخاب شده بودند، در مقاطع ابتدایی، پیش حرفه ای و حرفه ای مشغول به تحصیل بودند. گرد آوری داده ها با حضور در مدارس و ارائه آزمون نوشتاری در قالب داستان مصور به صورت انفرادی به کل دانش آموزان یک کلاس انجام شد. در فصل اول این رساله کلیات پژوهش شامل ضرورت و هدف آن، پرسش های اصلی، فرضیه ها، قلمرو و روش پژوهش و کاربرد های متصور از آن و مفاهیم بنیادی مطرح شده است. فصل دوم پیشینه پژوهش های داخلی و خارجی در دو حیطه زبان شناسی و روان شناسی کودکان استثنایی را شامل می شود. مبانی نظری و اصول دستور نقش گرای هلیدی و دو فرا نقش متنی و تجربی در فصل سوم معرفی شده اند. در فصل چهارم داده های گرد آوری شده از یکسو بر مبنای فرا نقش متنی و تجربی و از سوی دیگر از جنبه خطاهای صرفی- نحوی، معنایی و املایی به طور جداگانه و در قالب جدول و نمودار توصیف و مقایسه شده اند. به این ترتیب این بخش انواع آغازگرهای ساده و مرکب، فرایندها و خطاهای نگارشی، فراوانی و درصد رخداد هر یک در پایه های تحصیلی مختلف را شامل می شود. امکان رد یا تأیید فرضیه ها و نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه داده ها در حیطه های مختلف در فصل پنجم مطرح شده است. در ادامه این فصل پیشنهادهایی نیز برای پژوهش های آتی ارائه شده است. برخی از نتایج حاصل از بررسی نوشتار دانش آموزان کم توان ذهنی به این شرح است: آغازگر فاعلی غیر محذوف در پایه های تحصیلی مختلف پررخداد ترین آغازگر است و در 61 درصد بندها رخداد داشته است. آغازگر فاعلی محذوف در 34 درصد بندها و آغازگر متنی در 23 درصد بندها مشاهده شده است. درصد رخداد آغازگر فاعلی محذوف با بالارفتن پایه تحصیلی افزایش می یابد. حدود یک چهارم بندها دارای آغازگر مرکب است. حدود 96 درصد آغازگرهای مرکب از ترکیب آغازگر متنی و تجربی شکل گرفته است. در صورت وجود آغازگر بینافردی، عنصر بینافردی بعد از آغازگر متنی و پیش از آغازگر تجربی قرار می گیرد. فرایند مادی در پایه های تحصیلی مختلف پررخدادترین فرایند است و حدود 58 درصد کل فرایندها را شامل می شود. فرایند رفتاری و فرایند رابطه ای به ترتیب 13 و 12 درصد کل فرایندها را در بر می گیرند. فرایند بیانی با 10 درصد رخداد و ذهنی با 7 درصد رخداد و وجودی با کم تر از یک دهم درصد کم رخدادترین فرایندها هستند. حدود 26 درصد بندها دارای یکی از انواع خطاهای دستوری-معنایی هستند. در پایه سوم ابتدایی حدود نیمی از بندها دارای خطا هستند. رخداد خطا در پایه های دیگر روند کاهشی دارد و در پایه اول پیش حرفه ای به حدود 22 درصد می رسد. خطاهای نحوی حدود 52 درصد و خطاهای صرفی-نحوی و معنایی به ترتیب 40 و 8 درصد کل خطاها را شامل می شوند. پررخدادترین خطاها به مقوله صرفی-نحوی تعلق دارند. کاربرد وندهای فعلی اشتباه، عدم مطابقه شناسه فعل با فاعل و حذف حرف اضافه، به ترتیب حدود 22، 20 و 16 درصد از کل خطاها را شامل می شوند و پر رخدادترین خطاها هستند. حدود 5 درصد کلمات نگارش شده توسط دانش آموزان دربردارنده خطای املایی است. حذف نویسه پر رخدادترین خطای املایی به شمار می آید و حدود 36 درصد کل خطاها را شامل می شود. کاربرد اشتباه حروف 32 درصد، افزایش 24 درصد و قلب 8 درصد خطاها را تشکیل می دهند.