نام پژوهشگر: حمیده کشاورز
حمیده کشاورز سید علیرضا موسوی
چکیده یکی از مهمترین اجزای هر فعالیت اقتصادی فراهم کردن منابع مالی مورد نیاز است، که این منابع را می توان از محل حقوق صاحبان سهام یا بدهی تأمین کرد. در همین راستا مدیران مالی در شرکتها تضمین بهترین ترکیب منابع تأمین مالی یا به عبارت دیگر ساختار سرمایه می باشد و تصمیمات اتخاذ شده در این زمینه در راستای افزایش ارزش شرکت است. سوال اصلی این تحقیق عبارت است از اینکه چگونه شرکت ها استراتژی های تأمین مالی را هنگامی که موضوع، طبقات ریسک سیستماتیک است، تغییر می دهند؟ برای این منظور داده های مورد نیاز این تحقیق از 84 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1386-1380که با استفاده از نرم افزار تدبیرپرداز جمع آوری گردیده، استفاده شده است. تکنیک های آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیات ضریب رگرسیون می باشد. در این تحقیق شرکتها براساس متوسط تغییرات ریسک سیستماتیک ( ) به سه طبقه بالا، متوسط و پایین تقسیم شده و عوامل ساختار سرمایه موثر بر تأمین مالی از طریق بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت براساس سه تئوری توازی ایستا، ترتیب هرمی(سلسله مراتب) و جریان نقد آزاد انتخاب شده اند. در نهایت، شش فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشاندهنده آن است که سودآوری با بدهی بلندمدت رابطه منفی و با بدهی کوتاه مدت رابطه مثبت دارد. همچنین بین نسبت بدهی مورد انتظار و بدهی بلندمدت رابطه معناداری وجود دارد، که نشان دهنده آن است که شرکتها براساس اهداف خود از طریق بدهی بلندمدت تأمین مالی می کنند.