نام پژوهشگر: مهرنوش روشنی

رابطه بین عوامل محافظ و خطر فردی و محیطی با مشکلات عاطفی و رفتاری در نوجوانان بی سرپرست
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  مهرنوش روشنی   مریم اگیلار وفایی

نوجوانی می تواند به عنوان یک دوره بسیار حساس از لحاظ تحول قلمدادگردد. تشخیص و تبیین نیازها و مسائلی که نوجوانان در طی تحول، چه در سطح فردی و چه در سطح محیطی با آن مواجه می شوند می تواند به صورت کلی به آنان و جامعه کمک کند. به خصوص در مورد نوجوانان که به دلایل گوناگون مانند بی سرپرستی، فقر، محرومیت اجتماعی (مرگ یک یا هر دو والد، بیماری جدی یا معلولیت والدین، ناکارآمدی والدین) و یا زندگی گروهی در معرض رفتارهای ناسازگارانه تحولی، کمبودهای ذهنی، عاطفی و رفتاری می باشند. مطالعه حاضر می کوشد تا رابطه عوامل محافظ و خطر فردی و محیطی را با مشکلات عاطفی و رفتاری مورد بررسی قرار دهد. این مطالعه بر اساس نظریه بوم شناختی رفتار مشکل دار که عوامل محافظ و خطر را در دو سطح فردی و محیطی و چهار بافت خانواده (در این تحقیق خانه کودک و نوجوان مراکز بهزیستی)، مدرسه، دوستان و محله بررسی می کند. پژوهش حاضر متشکل از نمونه در دسترس مراقبان و نوجوانان (69 دختر و 71 پسر) است که در هشت خانه کودک و نوجوان بهزیستی در جنوب شهر تهران زندگی می کنند. مراقبان پرسشنامه توانایی و مشکلات را پاسخ دادند و نوجوانان پرسشنامه عوامل محافظ و خطر همچنین اطلاعات شخصی از پاسخ های نوجوانان به دست آمد. نتایج به دست آمده از عوامل خطر نوجوانان بی سرپرست در سطح فردی و محیطی مهم نمود، زیرا عوامل خطر مسائل رفتاری و رفتار ضد اجتماعی و علائم عاطفی را پیش بینی کردند و عوامل حمایتی به روش خاصی عمل کردند، دین به عنوان یک جنبه از حمایت که در تاثیرات فرهنگی و اجتماعی ریشه دارد، به صورت معکوس مسائل رفتاری و رفتار ضد اجتماعی و علائم عاطفی را تبیین کرده است. علاوه بر این برخی عوامل حمایتی که حاکی از فرایندهای محافظ خطر نوجوانان بی سرپرست بود شناسایی شدند. در پایان نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با ترتیب ثابت نشان داد که عوامل حمایتی نسبت به عوامل خطر میزان کمتری از واریانس را حتی بعد از کنترل جنس تبیین می کنند. نتایج تحقیق حاضر تعمیم پذیری نظریه بوم شناختی رفتار مشکل دار جسور را در میان نوجوانان بی سرپرست ایرانی تایید کرد. این یافته از اهمیت زیادی برخوردار است و می تواند در طراحی برنامه های جلوگیری، مداخله و درمان برای نوجوانان بی سرپرست بکار رود .