نام پژوهشگر: ثمره صفی خانی مبارکه
ثمره صفی خانی مبارکه امیر نیک پی
این تحقیق با هدف بررسی تحول صورت گرفته در تفسیر غالب از آموزه غیبت در دوران تاریخی معاصر انجام شده است. وجه ممیزه دوران تاریخی معاصر از دوران قبل از آن، گسترش مناسبات مدرن در سطوح گوناگون جامعه و نقطه شروع آن انقلاب سفید در نظر گرفته شد. دوران مورد مطالعه به سه بازه زمانی 1. از انقلاب سفید تا انقلاب 57، 2. از انقلاب 57 تا پایان جنگ و 3. از پایان جنگ تاکنون تقسیم گشت. در این تحقیق تفاسیر صورت گرفته از آموزه غیبت از دریچه جامعه شناسی معرفت مورد مطالعه قرار گرفتند. فرض بر آن بود که رابطه ای میان تفسیر غالب از آموزه غیبت در یک بازه زمانی و شرایط اجتماعی خاص آن بازه زمانی وجود دارد و این رابطه با کمک مفهوم «انگاره اجتماعی» توضیح داده شد. تلاش شد تا در هر بازه زمانی شرایط اجتماعی در سه حوزه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی توصیف شود، پیامدهای احتمالی این شرایط بر گروه های اجتماعی مختلف مورد بررسی قرار گرفت و انگاره اجتماعی در آن بازه زمانی با توجه به این شرایط ترسیم گشت، در ادامه به تفاسیری پرداخته شد که در آن دوره از آموزه غیبت شده بود و با تعیین نسبت موجود میان تفاسیر صورت گرفته در آن بازه زمانی و چگونگی انگاره اجتماعی آن زمان، غالب بودن یک تفسیر نشان داده شد. نشان داده شد که از انقلاب سفید تا انقلاب 57، شرایط اجتماعی به گونه ای بوده است که باعث شده تا تفسیری از آموزه غیبت صورت گرفته که آن را تبدیل به یک معرفت اتوپیایی کرده و وارد انگاره اجتماعی آن زمان کند، از انقلاب 57 تا پایان جنگ با عراق، شرایط اجتماعی به گونه ای بوده است که تفسیری ایدئولوژیک از آموزه غیبت غالب شده و باعث شده که این معرفت دینی به عنوان یک معرفت ایدئولوژیک همچنان در انگاره اجتماعی باقی بماند و از پایان جنگ تاکنون، شرایط اجتماعی به گونه ای بوده است که دو نوع تفسیر از آموزه غیبت به طور همزمان وجود دارد و اکنون نمی توان از غالب بودن یک تفسیر سخن گفت؛ 1. تفسیر رسمی و 2. تفسیر غیررسمی. تفسیری رسمی همچنان به مانند تفسیر غالب در بازه زمانی پیشین است و تفسیر غیررسمی، تفسیری است که آموزه غیبت را تبدیل به یک معرفت غیر ایدئولوژیک و غیر اتوپیایی کرده و از انگاره اجتماعی این زمان خارج می-کند. البته پیش بینی شد که چنانچه تغییرات بنیادینی در شرایط اجتماعی صورت نگیرد، به احتمال زیاد این تفسیر غیر رسمی از آموزه غیبت است که در آینده تبدیل به تفسیر غالب خواهد شد.