نام پژوهشگر: مسعود ظفری
مسعود ظفری محمد علی فیروزی
چکیده: مراکز شهرها بنا به دلایلی نظیر مرکزیت جغرافیایی و ارائه ی خدمات بهتر ، استقرار بازار و فعالیت های تجاری و هویت تاریخی و فرهنگی از توان های بالقوه ی نسبتاً بالایی برای تولید درآمد برخوردارند. تداوم این روند تا جایی که به فرسودگی فضاهای کالبدی وآلودگی های زیست محیطی در مرکز شهر منجر به حرکت گروه های توانمند از این محلات به سایر بخش های حاشیه ی شهر و جایگزین شدن گروه های اجتماعی غیر بومی و ناهماهنگ گردیده و در نتیجه فرآیند رکود و تنزل مشکلات شهری دو چندان می شود تا جایی که به شکل گیری بافت های نابسامان شهری می انجامد. سالهاست که بازسازی بافت ها ی نابسامان شهری ( بافت های فرسوده ، بخش مرکزی شهرها و... ) به عنوان یکی از مسائل مهم شهری در تمامی دنیا مورد توجه قرار گرفته است.در این رساله با روش توصیفی – تحلیلی با ماهیت نظری – کاربردی که به صورت کتابخانه ای و میدانی و با تاکید بر جنبه مشارکتی طرح های نوسازی به بررسی گروههای مردم نهاد در بازسازی بافت های نابسامان بخش مرکزی اهواز می پردازد همچنین در این پایان نامه فرضیات زیر مطرح شده است . 1-نبود روحیه مشارکتی عاملی تاثیر گذار بر تزلزل ساختارهای اجتماعی و نهاد های مردمی در امر نوسازی وبهسازی بافت های نابسامان شهری است . 2_با تاکید بر جنبه مشارکتی طرح های نوسازی و بهسازی می توان نهاد های مردمی تاثیر گذار را در جریان نوسازی و بهسازی وارد کرد . 3_مسائل قومیتی و نبود روحیه مشارکتی عاملی منفی در ایجاد انگیزه تشویقی در بخش مرکزی شهر اهواز جهت نوسازی و بهسازی است. و در پایان این پژوهش نتایج زیر حاصل شده است: - نبود مدیریت واحد یکپارچه شهری در بخش مرکزی اهواز باعث از همگسیختی برنامه های طرخ های فرداست جهت بازسازی و نوسازی در بافت قدیم شهر شده است . - مسئولین و برنامه ریزان شهری اگر چه به اهمیت نظرات و مشارکت آن پی برده ند ولی همچنان خود را متعهد و ملزم به رعایت این نظرات نمی دانند - مشارکت در بخش مرکزی اهواز از نوع شعاری بوده است و در هیچ کدام از برنامه ها و طرح های اجراء شده در چند سال اخیر اصول اولیه مشارکت رعایت نشده است .