نام پژوهشگر: روح اله عباسی کجانی
روح اله عباسی کجانی جعفر شانظری
اصطلاح تجربه ی دینی در دو قرن اخیر، اصطلاح رایج در بحث های فلسفه ی دین و کلام جدید است. این اصطلاح برای اولین بار توسط شلایر ماخر، فیلسوف آلمانی در سال 1832 میلادی مطرح گردید. علی رغم اختلافاتی که بین اندیشمندان غربی راجع به حقیقت تجربه ی دینی مشاهده می گردد برخی از روشنفکران دینی این اصطلاح را معادل و مترادف با وحی دانسته و تجربه های دینی را با تجربه های پیامبرانه یکی می دانند. علامه ی طباطبایی (ره) به مانند سایر مفسرین سنتی، وحی را امری بیرونی دانسته که منشأ آن خداوند است و گزاره های قرآنی را خطا ناپذیر دانسته و مسأله ی خاتمیت را نیز امری درون دینی شمرده است که از آیات قرآن قابل استنباط است. اما دکتر سروش علی رغم اینکه تجربه های دینی را متفاوت از تجربه های پیامبرانه می داند در نهایت این دو را به گونه ای به یکدیگر نزدیک می کند که تمایز و تفاوتی را که خود ایشان هم بدان قائل شده است به ورطه ی فراموشی می سپارد و با تسامح و تساهل، آن دو را یکسان می داند و نتایجی را بر آن مترتب می سازد. در نظر وی وحی یا تجربه ی دینی- علی رغم تشتت آرای ایشان در این زمینه- امری درونی قلمداد می شود و به دنبال آن بحث از خطاپذیری قرآن مطرح می گردد اما این خطا پذیری در حیطه ی گزاره های تاریخی و طبیعی است نه گزاره های ماورای طبیعی که این تفکیک نیز بر طبق مبانی ایشان درست نیست و در نهایت ارتباط کیفیت و نوع تلقی از وحی با مسأله ی خاتمیت مطرح گردیده است. تبیین، تحلیل و مقایسه ی این دو دیدگاه راجع به مسائل مذکور، محتوای این رساله را رقم زده است.