نام پژوهشگر: فاتح احمدپناه
فاتح احمدپناه پارسا احمدپناه
پژوهش حاضر به بررسی دو مفهوم متضاد خیر و شر به عنوان دو گفتمان متضاد در کلیله و دمنه می پردازد. در این پژوهش تقابل دو گفتمان خیر و شر درسه لایه بررسی میشوند: لایه ی تقابل شخصیت های گفتمانی،لایه ی تقابل بافتی که شخصیت ها در آن به کنش میپردازند و لایه ی تقابل کنش های گفتاری ای که شخصیت های گفتمانی در هر گفتمان آن را به کار می برند . بر اساس این تحقیق، در گفتمان خیرتقابل شخصیت ها به شکل سلطه ی یک گروه از شخصیتهادربرابر گروهی دیگر از شخصیتهادیده میشود و در گفتمان شرتقابل شخصیت هادرشکل همزیستی چندگروه از شخصیتهابا همدیگر مشاهده میشود. بافتی که شخصیت های گفتمان خیر در آن به کنش می پردازند، یک قلمروی حاکمیت است که اغلب تحت سلطه ی یک حاکم قرار دارد، ولی در گفتمان شر بافتها با یکدیگر ارتباط دارند و در آنجا سلطه ی یک حاکم مشاهده نمی شود. کنش گفتاری در گفتمان خیر اغلب به عنوان تمهیدی برای سلطه به کار می رود ولی کنش گفتاری در گفتمان شر اغلب به عنوان یک تمهید ارتباطی به کار می رود.