نام پژوهشگر: منصور شکیبا
عبدالسلام احمدی منصور شکیبا
استرس یک علت مهم سایکوپاتولوژی و عامل تسریع کننده یا شروع کننده بیماری روانی می باشد و همچنین از عوامل موثر بر سلامتی جسمی و روانی افراد است . علاوه بر آن اثرات استرس بر خانواده ، جامعه و اقتصاد نیز کاملا شناخته شده است.
حسن مراد شاه مرادی منصور شکیبا
این پژوهش به منظور بررسی علائم افسردگی ، در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی حاد و مزمن بستری وسرپائی در بهار 1381 در بیمارستان روانپزشکی زاهدان می باشد. ابزار استفاده شده برای تعیین این هدف تست بک است . در این مطالعه توصیفی ، 120 بیمار اسکیزوفرنی بررسی شدند . علائم افسردگی در بیماران بخش حاد شامل: تصمیم گیری 64درصد. سرزنش 64درصد ، بدبینی56درصد ، نارضایتی 52درصد ، کاهش اشتها42درصد ، خودکشی 40درصد و احساس گناه 32درصد می باشد. فراوانی علائم افسردگی در بیماران بخش مزمن عبارتند از شکایت جسمانی 80درصد ، بدبینی 77درصد ، نارضایتی و اشکال در خواب 70درصد ، خلق پائین 67درصد و کاهش وزن 54درصد می باشد. فراوانی علائم در بیماران سرپائی حاد، شامل بیزاری از خود 57درصد ، احساس خستگی 62درصد ، خلق پایین 5/62درصد ، کاهش وزن 0درصد و احساس گناه 5/12درصد می باشد. فراوانی علائم در بیماران سرپائی مزمن شامل احساس خستگی 100درصد ، بد شکلی 100درصد ، خلق پائین 75درصد ، کاهش وزن 0درصد و بیزاری از خود 25درصد است. در این مطالعه ، فراوانی علائم افسردگی در بیماران مزمن نسبت به حاد بیشتر بدست آمد که می تواند به علت عود و مصرف داروهای آنتی سایکوتیک در این گروه باشد.
مریم ابراهیمی منصور شکیبا
این مطالعه به منظور تعیین و مقایسه میزان افسردگی پس از زایمان در افرادی با زایمان طبیعی و سزارین به صورت یک مطالعه توصیفی-تحلیلی انجام شد. حجم نمونه مورد مطالعه 412 نفر بود که 142 نفر موارد سزارین و 280 نفر موارد زایمان طبیعی بودند. و از میان افرادی که جهت زایمان (سزارین-طبیعی) به زایشگاه قدس مراجعه کرده بودند انتخاب شدند. در بدو مطالعه افراد یک تست beck انجام شده افرادی که افسردگی قبلی داشتند از مطالعه خارج شدند. از سایر افراد 8-6 هفته پس از زایمان تست بک مجدد گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که افسردگی خفیف متوسط و شدید در افرادی با زایمان سزارین بیشتر می باشد. در مورد متغیر شغل نتایج نشان داد که در گروه افرادی با زایمان سزارین در افراد شاغل افسردگی بیشتر می باشد. اما در کسانی که زایمان طبیعی داشته اند میزان افسردگی در کسانی که خانه دار بودند بیشتر بود. در مورد سن میزان افسردگی با این متغیر ارتباط معنی دار داشت هر چه سن بالاتر می رفت میزان افسردگی نیز افزایش می یافت در مورد تعداد زایمان ارتباط معنی دار میان افسردگی و تعداد زایمانهای مادر وجود نداشت.
قربانعلی بندانی منصور شکیبا
مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و از نوع مورد-شاهدی می باشد که با هدف تعیین درک مفهوم سلامت و رفتارهای ارتقا سلامت در افراد معتاد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد روزانه بیمارستان روانپزشکی زاهدان سال 1380 انجام گرفت. نمونه پژوهش متشکل از 65 نفر گروه معتاد بعنوان گروه مورد انتخاب گردیدند و به همین تعداد افراد غیر معتاد به عنوان گروه شاهد از همراهیان غیر معتاد بیماران انتخاب گردیدند. دو گروه بر اساس متغیرهای سن، جنس تحصیلات و درآمد که از پرسشنامه دموگرافیک و فردی به دست آمدند همتا شدند. اطلاعات بصورت یک مرحله ای و با مصاحبه و پرسشنامه درک مفهوم سلامت و رفتارهای ارتقا سلامت جمع آوری و دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که واحدهای مورد پژوهش، بیشترین میانگین امتیاز را افراد معتاد و غیر معتاد از مدل ایفای نقش و کمترین میانگین را گروه معتاد و غیر معتاد از مدل بالینی درک مفهوم سلامت کسب نمودند. همچنین در درک مفهوم سلامت و رفتارهای ارتقا سلامت دو گروه تفاوت معنی داری داشتند به طوریکه که گروه معتاد از درک مفهوم سلامت بالاتری نسبت به گروه غیر معتاد برخوردار بود اما رفتارهای سلامت (بطور کلی) افراد غیر معتاد وضعیت بهتری نسبت به گروه معتاد داشتند. و در شاخص های ورزش، مسئولیتهای بهداشتی و تغذیه ارتقا سلامت گروه معتاد و غیر معتاد اختلاف معنی داری داشتند. یافته ها همچنین نشان دادند که بین درک مفهوم سلامت و رفتارهای ارتقا سلامت در هر دو گروه معتاد و غیر معتاد رابطه معناداری وجود داشت.
مریم رضوی منصور شکیبا
به منظور بررسی وضعیت روانی افراد معتاد و مقایسه آن با افراد غیرمعتاد، مطالعه ای مورد شاهدی با استفاده از تست شخصیتی چندوجهی مینه سوتا (mmpi) بر روی 100 نفر معتاد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد بیمارستان روانپزشکی زاهدان و سایر مراکز از جمله درمانگاه سلمانزاده و مرکز خود معرف بهزیستی (بعنوان مورد) که حداقل شش کلاس سواد و بالای 16 سال سن داشتند و 100 نفر غیرمعتاد که دارای شرایط فوق بوده و حتی الامکان از خانواده فرد معتاد بوده (بعنوان شاهد) انجام شد. در این مطالعه با استفاده از پرسشنامه mmpi هشت مقیاس بالینی و سه میزان روایی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش ابتدا داده های بدست امده از دو گروه مورد شاهد براساس روشهای آمار توصیفی از جمله جداول، طبقه بندی شده و با استفاده از آزمون معنی داری t در دو گروه مستقل صورت گرفت که نتایج زیر بدست آمد: در مورد تمامی مقیاسهای مورد مطالعه میانگین نمره افراد معتاد بالاتر از افراد غیرمعتاد بود از طرفی با استفاده از آزمون معنی داری t بین نمره افراد معتاد در تمامی مقیاسها بجز مقیاس (hy) تفاوت معنی داری با نمره افراد غیرمعتاد وجود داشت به عبارت دیگر اختلالات مورد بررسی از جمله هایپوکندریازیس، افسردگی، انحرافات اجتماعی، پارانویا، پسیکاسنتی، اسکیزوفرنی و هایپومانی در افراد معتاد بیشتر از افراد غیرمعتاد بود.