نام پژوهشگر: خدیجه بذرافشان
خدیجه بذرافشان محمید امیر کریمی ترشیزی
این تحقیق به منظور بررسی خصوصیات پروبیوتیکی برخی از فرآورده های پروبیوتیکی تجاری دام و طیور موجود در ایران انجام شد. محصولات تجاری باکتوسل، بیومین ایمبو، بیوپولوس 2 ب، گالیپرو، پروتکسین و پری مالاک از مراکز فروش تهیه شد و در آزمایشگاه میکروارگانیسم های هر فرآورده در محیط مناسب جداسازی و شناسایی گردید. میکروارگانیسم های جدا شده از نظر تحمل ph و نمک های صفراوی مورد بررسی قرار گرفتند. باکتری ها از نظر میزان آبگریزی با زایلول، میزان تجمع با باکتری های بیماری زا و خاصیت ضدمیکروبی، (با روش نفوذ در چاهک آگار) مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای کمی (شمارش، تحمل ph اسیدی، تحمل نمک های صفراوی، آبگریزی) تجزیه واریانس و آزمون مقایسه میانگین به روشtukey انجام شد. سطح معنی داری 05/0p< در نظر گرفته شد. پس از انجام آزمایش های in vitro به منظور بررسی تاثیر باکتری های جداسازی شده بر روی وزن بدن، وزن لاشه، بازده لاشه، ترکیب لاشه، سیستم ایمنی و کلسترول پلاسما آزمایشی بر روی 180 قطعه بلدرچین ژاپنی صورت گرفت. در این آزمایش نوع میکروارگانیسم های جداسازی شده از 4 محصول از 6 محصول مورد بررسی با آنچه که ادعا شده بود تطابق داشت. اما تنها در یک محصول تعداد شمارش شده با آنچه ادعا شده بود تطابق داشت. باکتری های جداسازی شده از نظر خصوصیات پروبیوتیکی مورد بررسی در آزمایشگاه با یکدیگر اخنلاف داشتند و این اختلاف تاثیر خود را در مزرعه نشان داد. باکتری هایی که بالاترین درصد تحمل صفرا را داشته و در ضمن از لحاظ سایر خصوصیات پروبیوتیکی نیز وضعیت مناسبی را داشتند، وزن بدن ، وزن لاشه، بازده لاشه بالاتری را نشان دادند. بین وزن بدن و تحمل صفرا و وزن بدن و وزن لاشه همبستگی مثبت و بالایی مشاهده شد(به ترتیب92/0r=.، 90/.0r=). به طور کلی تغذیه جدایه ها در مقایسه با شاهد به درجات متفاوت وزن بدن بالاتری را ایجاد نمود و میکروارگانیسم های مورد بررسی در این آزمایش در مقایسه با شاهد بر وزن نسبی اندام های طحال و بورس فابریسیوس تاثیر معنی داری نداشتند.تمامی باکتری های مورد بررسی باعث کاهش معنی دار کلسترول پلاسما در مقایسه با گروه شاهد شدند(01/0p<).
خدیجه بذرافشان محمد تقی رونق
امروزه شواهد بسیاری از استفاده بیش از حد ذخایر دریایی در جهان وجود دارد. از این رو تنوع زیستی دریایی در اثر فعالیت-های صید و صیادی تحت فشار شدید می باشد. مطالعات ژنتیکی مولکولی می تواند راه حلی مهم برای تعیین خصوصیات ژنتیکی و همچنین انتخاب ژن مطلوب و یا ترکیب ژنهای با ارزش در گونه های تجاری باشد. ماهی حلواسفید یکی از مهمترین گونه های تجاری در خلیج فارس و دریای عمان می باشد. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت 144 نمونه ماهی حلواسفید در 5 منطقه با استفاده از11 جفت آغازگر ریزماهواره ای ای مطالعه شد. جهت ارزیابی ساختار ژنتیکی این گونه، مناطق نمونه برداری از استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان انتخاب و نمونه ها در طی سالهای 1389-1388 جمع آوری شدند. سپس نمونه ها در اتانول 96 درصد فیکس و به آزمایشگاه بیوتکنولوژی دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر برای آنالیزهای آزمایشگاهی منتقل گردیدند. dna ژنومی نمونه ها از بافت نرم و یا باله دمی ماهی حلواسفید به روش فنل-کلروفرم استخراج و سپس کمیت و کیفیت dna استخراجی با استفاده از روش ژل الکتروفورز و اسپکتروفتومتر ارزیابی شد. واکنش زنجیره پلیمراز با استفاده از 11 لوکوس میکروستلایتی انجام گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از چندین نرم افزار فیلوژنی و ژنتیکی از جمله one-dscan ، arlequin، mega، fstat و gene pop انجام شد. آنالیز داده ها تعداد 131 آلل در کل لوکوس های مورد مطالعه را نشان دادند. میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار به ترتیب 405/0 و 880/0 بدست آمد. علاوه بر این نتایج (040/0) fst و (129/0) rst سطح تمایز ژنتیکی پایینی را در میان مناطق مورد مطالعه نشان دادند. همچنین بر اساس آنالیز واریانس مولکولی (amova)، تنها 4 درصد تنوع مشاهده شده مربوط به بین جمعیت هاست که بیانگرتنوع ژنتیکی بالایی در میان گروهها می باشد. بنابراین نتایج این پروژه به احتمال قوی وجود یک جمعیت پانمیکتیک رابرای گونه حلواسفید در آبهای دریای عمان وخلیج فارس نشان می دهد. پژوهش حاضر داده های علمی مناسبی را برای بهره برداری بهینه از جوامع طبیعی و مدیریت ژنتیکی طولانی مدت از این منبع مهم شیلاتی جهت استفاده در آینده فراهم می کند.