نام پژوهشگر: مهدی طاهرپور گلسفیدی

بررسی تطبیقی میزانسن در تله تئاتر و تئاتر با نگاهی اجمالی به متن و اجرای « چهار حکایت از چندین حکایت رحمان» ((تئاتر تله ویزیونی مرگ اواز))
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1388
  مهدی طاهرپور گلسفیدی   سعید کشن فلاح

در هر دوره ای هنر منعکس کنند ه ی خصوصیات آن دوره است. در عصر ارتباطات با رشد رسانه های مختلفی همراه هستیم که از آن جمله می توان به تله ویزیون اشاره کرد، که تأثیرات زیادی بر فرهنگ جوامع مختلف از زمان پیدایش، تاکنون داشته است و پنجره ای رو به جهان واقعیت می باشد. این پنجره در آغاز پیدایش، بیشتر محصولاتش را از تئاتر برداشت میکرد ولی به تدریج نویسنده های جدید در این رسانه آغاز به کار کردند. کاگردانها ، بازیگران، طراحان و کارکنان خصوصیات ویژه ی تله ویزیون را به عنوان یک مدیوم برای نمایش درک کردند.در نتیجه ی ارتباط تئاتر و تلویزیون _ که هیچ گاه قطع نشده_ نوعی برنامه در این رسانه به نام "تئاتر تلویزیونی" به وجود آمد که مهمترین هدفش عرضه ی تولیدات در مقیاسی بزرگتر از صحنه ی تئاتر به دست تماشاگر بود. به تدریج تعامل دو رسانه به حدی رسید که معمولاً اثری که در تئاتر موفق بود برای تبدیل به نمایش تله ویزیونی انتخاب می شد.در این تبدیل گاهی تغییراتی اساسی در طراحی میزانسنهای اثر تئاتری صورت می گرفت و گاهی هم بدون هیچ تغییری تئاتر تله ویزیونی آن تولید می شد.در این رساله به بررسی اینکه این تغییرات بر چه اساسی صورت می گیرد و تاچه مقدار قابل قبول است، پرداخته و سعی دارم پیشنهادهایی برای بهبود فرایند تبدیل یک اثر تئاتری به همتای تله ویزیونی اش ارائه دهم. کلید واژه ها: تله ویزیون ، تئاتر تله ویزیون ، تئاتر، میزانسن ،