نام پژوهشگر: عیسی صفوی
عیسی صفوی حلیمه عنایت
بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مرتبط با سرطان سینه ( مطالعه موردی استان بوشهر ) مقدمه : سرطان پستان شایعترین سرطان تشخیصی و یکی از عوامل عمده مرگ ومیر ناشی از سرطان در زنان می باشد . در صورت کشف زمینه های اجتماعی و اقتصادی مرتبط با این بیماری ، می توان از زایش اولیه نطف این بیماری جلوگیری کرد . در این راستا حوزه علوم طبیعی و پزشکی با کمک از علوم انسانی ، قادر به مدیریت و یاری کاندیداهای بیماری ومبتلایان خواهند بود . با توجه به جمعیت زنان و سیر پیشرونده بیماری، متولیان این حوزه وارد عمل شده ، فعالیت های بین رشته ای را عملیاتی کرده اند . هدف : سرطان پستان شایعترین سرطان زنان در تمام دنیا می باشد که در صورت تشخیص زود هنگام ، قابل علاج میباشد . با توجه به نقشی که غربالگری سرطان پستان در تشخیص زودرس این سرطان و مرگ ومیر ناشی از ان دارد و با در نظر گرفتن اهمیت عوامل اجتماعی و اقتصادی در این زمینه ، می توان به کارکرد این عوامل پی برد .از انجا که هفتاد درصد از علت های مرتبط با بیماریها در حوزه اجتماعی و اقتصادی قرار دارد ، در این راستا دو دسته عوامل اقتصادی و اجتماعی مرتبط با این بیماری مورد بررسی قرار گرفت . همچنین انجام مطالعه بین رشته ای در این حوزه مد نظر بود . مواد و روش ها : این پژوهش به روش مقطعی در طی 6 ماه بر روی 120 نفر از مبتلایان ثبت نامه شده در مرکز بهداشت استان بوشهر و 120 نفر از شاهد ین مرتبط انجام شد . نمونه گیری به شکل کل شماری یا تمام شماری انجام شد . جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامهصورت گرفت. پرسشنامه بکار رفته شامل سوالاتی در زمینه ویژگی های دموگرافیک و نیز مناسک ، رسانه های جمعی ، عزت نفس و سوالت بینا بینی در زمینه سرطان پستان بود . تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده نرم افزاز آماری spssو در سطح معنی داری کمتر از 0 .05انجام شد . یافته ها : 23 در صد از مبتلایان سابقه خانوادگی بیماری را داشتند. چهار متغیر اقتصادی بررسی شده ارتباط معنی با بیماری نداشت . بیش از 90 درصد از بیماران بومی و قومیت فارس داشتند . هم چنین بیش از نود درصد از مبتلایان قبل از تشخیص ، مراجعه به پزشک و ماموگرافی نداشتند . هشتاد درصد از بیماران متاهل و به فرزندان خود شیر می دادند . الگوی سواد بیماران قابل توجه و مایوس کننده بود . هفتاد درصد از بیماران بیسواد و کم سواد بودند که ارتباط معنی داری با سرطان سینه داشت (0.001> p ) . نیمی از مبتلایان دارای بیش از سه فرزند بودند که با سرطان پستان رابطه معنی داری داشت .( p<0.039 ) محله مسکونی مبتلایان با سرطان پستان رابطه معنی دار نشان داد. ( p<0.01 ).از بین متغیر های رسانه جمعی که شامل هشت گویه می شد ، رادیو ( p<0.0001 ) ، ماهواره (p<0.0001 ) ، سی دی ( p<0.0001 ) و موبایل ( p< 0.0001 ) با سرطان پستان رابطه معنی دار نشان داد. هم چنین میزان عزت نفس مبتلایان با سرطان سینه رابطه معنا داری نشان داد (p< 0.003 ) . میزان انجام مناسک با سرطان پستان رابطه معنی داری نشان داد (p<0.0009 ). بین پنج گویه متغیر انجام مناسک ، گویه روزه ( p<0.005 ) و صدقه ( p<0.0001 ) رابطه معنی داری نشان داد . متغیر های معنی دار ( تعداد فرزندان ، محله مسکونی ، صدقه ، روزه ، رادیو ، ماهواره ، سی دی ) تبین کننده بیست درصد از ارتباط این عوامل ( اجتماعی ، اقتصادی ) با سرطان پستان بودند . نتیجه گیری : الگوی سواد مبتلایان تفاوتی فاحش ، معنی دار و مایوس کننده با الگوی مشابه در کشور و دنیا داشت . این یافته گویای عدم کارایی ابزارهای مکتوب در ارتباط باآموزش این بیماران میباشد . دراین راستا می توان از ابزارهای رسانه ای سمعی و بصری استفاده نمود . تهیه « بسته های آموزشی سمعی ، بصری تخصصی » پیشنهاد میگردد. هم چنین برگزاری کلاسهای ارتقاء اعتماد و عزت نفس و آشنایی با مبانی معنویات اسلامی توصیه می شود . زنان روستایی بیسواد و کم سواد ، پر فرزند ، ساکن محله های محروم کاندید آموزش در گام اول می باشند . هم چنین دیده شد عوامل اقتصادی متغیر تاثیرگذار در ایجاد بیماری نمی باشند . عدم کارایی رسانه های مکتوب در آشنایی بیماران با این بیماری اثبات گردید ( در مناطق روستایی) .