نام پژوهشگر: مهناز بهرامی
مهناز بهرامی علی اکبر احمدی
تغییرات فناوری و اقتصادی سریع و افزایش رقابت جهانی باعث توجه بیشتر به بحث توانمند سازی شده است. از طرف دیگر به نظر می رسد با توانمند کردن کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیتهای فردی و گروهی آنها یادگیری از محدوده معلمان و کلاستهای سنتی فراتر می رود و به عنوان یک ارزش و فرهنگ خواهد بود که نشات گرفته از مدلهاو محیطی پیچیده و پویا می باشد. تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی می پردازد و در قالب پژوهشی میدانی رابطه این دو متغیر را در دادگستری اصفهان در 6 ماهه اول سال 88 مورد بررسی قرار می دهد. پنج متغیر اصلی توانمندسازی روانشناختی در مدل اسپیریتزرعبارتنداز :احساس خودمختاری ،معنی داربودن، موثر بودن، شایستگی و اعتماد. و شاخصهای یادگیری سازمانی از نظر آرمسترانگ و فولی عبارتند از : محیط تسهیل کننده یادگیری،شناسایی نیازهای یادگیری،رفع نیازهای یادگیری، بکارگیری آموخته ها در محل کار. تعداد جامعه آماری تحقیق 600 نفر است که شامل یکایک کارکنان دادگستری شهرستان اصفهان می باشندو حجم نمونه با استفاده از فرمول آماری120 نفر محاسبه گردید.دامنه زمانی اجرای تحقیق شش ماه اول سال 1388 می باشد. برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون کولموگروف اسمیرنوف ، آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و روابط ساختار ی خطی استفاده گردیده است. همچنین برای گردآوری داده های مربوط به توانمند سازی از پرسشنامه استاندارد استفاده گردیده است. جهت گویه های شایستگی، خودمختاری، موثر بودن ، معنی داربودن از پرسشنامه توانمند سازی روانشناختی اسپریتزر و جهت گرد آوری داده های مربوط به گویه اعتماد از پرسشنامه میشرا استفاده شده است.برای گردآوری داده های مربوط به یادگیری سازمانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها توسط ضریب آلفای کرونباخ تایید گردیده است که برای پرسشنامه توانمند سازی عدد0.84 و برای پرسشنامه یادگیری سازمانی عدد 0.91 به دست آمد و روایی پرسشنامه ها ، روایی محتوا بوده است و توسط 4 نفر از اساتید دانشگاه اصفهان تایید شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بین هر پنج شاخص توانمندسازی همبستگی مثبت با یادگیری سازمانی وجود دارد و نیز نشان می دهد که از بین آنها سه شاخص احساس خودمختاری،اعتماد، معنی دار بودن بهترین پیش بینی کننده ها برای یادگیری سازمانی می باشند . در بخش یافته های جانبی تحقیق نیز از بین متغیرهای جمعیت شناختی سمت ،تحصیلات،ساعات دوران آموزشی طی شده و سابقه تنها متغیر سابقه در میزان توانمندسازی افراد موثر بود و نیز هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی در میزان یادگیری سازمانی موثر نبودند.