نام پژوهشگر: علی اکبر واعظی
علی اکبر واعظی زهره ونکی
مقدمه : یکی از راه هایی که بتوان اجرای فرآیند آموزش مداوم و بهسازی پرستاران را اثربخش نمود آن است که برنامه های آموزشی بر اساس الگوی مناسب، موقعیتهای بیمارستانی و شرایط بالینی پرستاران اجرا شوند. لذا این مطالعه با هدف طراحی الگوی آموزش مداوم دربهسازی پرستاران انجام شده است. روش : برای طراحی مدل از رویکرد استقرایی استفاده شده که طی دو مرحله انجام گردید : ابتدا یک مطالعه کیفی به روش گراندد تئوری با مشارکت( 25 نفر) سوپروایزر آموزشی، مدیران پرستاری و پرستاران و با انجام مصاحبه های بدون ساختار بود. نمونه گیری ابتدا هدفمند و سپس نظری و تجزیه و تحلیل داده ها به روش اشتراوس و کوربین(1998) انجام شد. پس از شناسایی نطریه زمینه ای در فرآیند آموزش مداوم در مرحله دوم مطالعه مدل با استفاده از راهبرد ساخت نظریه واکر و اوانت(2005) با طی نمودن سه گام ؛ انتخاب مفهوم اصلی بر گرفته از مرحله اول مطالعه ، مرور بر متون و سازماندهی آنها طراحی شد. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها درمرحله اول نشان داد که آموزش مداوم پرستاران در بستری بدون پشتیبانی ، هماهنگی، همکاری ، نظارت و مشارکت سیستماتیک بطور غیراثربخش اجرا می شود . دغدغه اصلی افراد کسب و حفظ مقبولیت خود و سازمان شان در راستای اجرای قانون آموزش مداوم است. آنها در مقابله با این دغدغه به دو راهبرد هنجارگرایی با آموزش غیر اثربخش و عملکرد وجدان مدار برای بهره جوئی از آموزش متمسک می شوند که البته پیامد آن طیفی ازکارایی تا عدم کارآیی آموزشها ست. لذا در راستای این یافته ها مدل آموزش مداوم مشارکتی مبتنی بر صلاحیت طراحی گردید تا اجرای آموزش مداوم از هنجارگرایی به سمت " ارتقاء صلاحیت " پرستاران سوق پیدا نماید. نتیجه گیری : با توجه به تاثیر عوامل مختلف بر فرآیند آموزش مداوم پرستاران پیشنهاد میشود که آموزش مداوم پرستاران طبق مدل آموزش مداوم مشارکتی مبتنی بر صلاحیت اجرا شود تا با استفاده از رویکرد سیستمی، مشارکت همه ذینفعان در درون و بیرون سازمان و توجه به سطح صلاحیت پرستاران به بهبود صلاحیت علمی و مهارتی آنان بیانجامد.