نام پژوهشگر: میثم زارع
میثم زارع جهانگیر صفری
ادبیات به ویژه ادبیات داستانی مانند هر پدیده فرهنگی دیگر ساختار بنیادین جامعه را به تصویر می کشد. داستان-نویسان متعهد،چشم بیدار و زبان گویای زمانه اند و واقعیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و .. را انعکاس می دهند . داستان به دلیل ویژگیهای خاصی که دارد بیشتر از تاریخ مورد نقد و مطالعه قرار می گیرد و داستان های معاصر فارسی نیز با این ویژگی های خاص توانسته است واقعیات اجتماعی را به نمایش بگذارد. هر چند داستان های معاصر که پیشینه ی کمتر از یک قرن دارند، کم و بیش مورد نقد قرار گرفته اند ولی آنچنان که باید و شاید و با رعایت اصول اساسی ، از جنبه های مختلف به این مقوله (نقد داستان) پرداخته نشده است، یکی از این نقدها که کمتر مورد توجه قرار گرفته و تا حد زیادی پژوهشگران از آن غافل مانده اند، نقد جامعه شناختی است. نقد جامعه شناختی ادبیات یکی از مطالعات میان رشته ای است که محققان جامعه شناسی و ادبیات، با استفاده از مبانی، اصول و روشهای تحقیق در این دو شاخه از علوم انسانی به آن می پردازند. در این پایان نامه تلاش بر این بوده که داستان های بزرگ علوی- تا سال 1332 که شامل سه مجمومه داستان ((چمدان))، ((ورق پاره های زندان))، ((نامه ها)) و رمان ((چشمهایش)) می باشد- از دیدگاه نقد جامعه شناختی مورد بررسی قرارگیرد. به همین منظور، نگارنده نخست توضیحاتی درباره ی ادبیات داستانی آورده، سپس فصلی را به نقد جامعه شناختی اختصاص داده و فصلی را به زندگی و آثار بزرگ علوی و در پایان کار نیز به نقد جامعه شناختی این چهار داستان پرداخته است. در این بررسی نگارنده تا آنجا که توانسته مسائل مورد نقد در این چهار داستان را با تاریخ تحولات معاصر در دوره ی بزرگ علوی انطباق داده است. مهمترین مسائل اجتماعی مطرح در این داستانها، مبارزات چپ گرایان (حزب توده)، جامعه سنتی و خرافی، پدرسالاری، مبارزه با سرمایه داری، مخالفت حاکمان جامعه با روشنفکری و کتابخوانی، مدرنیته شدن جامعه، قدرت محوری، زندان، شهربانی و رشوه خواری در جامعه و زندان می باشد.