نام پژوهشگر: مرتضی نریمانی زمان آبادی

سنجش دانش، نگرش، مهارت و عملکرد مدیریتی مدیران آموزش و پرورش استان اصفهان در زمینه تغییر و مدیریت تغییر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1387
  مرتضی نریمانی زمان آبادی   غلامعلی احمدی

لازمه سرعت بخشی به تغییرات از دید آرگریس ( 1999) وجود مدیرانی است که دارای دو نوع توانایی فنی ( آگاهی از برنامه ریزی ، هدایت وکنترل وبسیج امکانات منابع انسانی ومالی ) وتوانایی انسانی( میزان اگاهی از فنون ومهارتهای تحلیل روابط بین گروهی ونفوذ در آنها ) باشند. وهمچنین اندرسون معتقد است برای تبدیل مدیران به رهبران تغییر هشیار یا رهبری تغییر آگاهانه و هشیارانه باید عرصه های توسعه از جمله عرصه ی دانش ( اطلاعات ، الگوها ، روش های تفکر) ، عرصه ی عمل ( مهارت ها ، توانایی ها ؛ و فعالیت ها ) و عرصه ی زیستن ، بودن ( سبک ها ، چارچوب ذهنی ، و ویژگی های شخصیتی ) را در طراحی برنامه آموزی مدیران درنظر گرفت . هدف این پژوهش بررسی میزان دانش ، نوع نگرش (مثبت یا منفی ) ، میزان مهارت و عملکرد مدیران ( روسا و معاونان ) اداره های آموزش وپرورش استان اصفهان درزمینه تغییر و مدیریت می باشد . در راستای پاسخگویی به هدف مذکور ، سه سوال که به بررسی میزان دانش ، نگرش و نوع نگرش ، مهارت و عملکرد مدیران نسبت به هریک از مقوله های مراحل مدیریت تغییر و یک سئوال هم به بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین سه متغیر ( دانش ، نگرش و مهارت ) با متغیر عملکرد می پردازدمطرح گردیده شد . که جهت پاسخگویی به سئوالات از مجموع800نفر جامعه آماری 390 نفر نمونه آماری ،شامل 84 نفر مدیر و 306 نفر کارشناس مسئول به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند . روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بوده و بر ای جمع آوری داده های مورد نیاز از آزمون دانش ، پرسشنامه نگرش ، پرسشنامه مهارت و پرسشنامه عملکرد با روایی قابل قبول و ضریب پایایی به ترتیب 0/88 ، 0/96 ، 0/86 و 0/98 استفاده شده است . نتایج این پژوهش نشان داد که 52 درصد مدیران دانش شان نسبت به تغییر و مراحل چهارگانه ( درک تغییر ، برنامه ریزی، اجرای برنامه تغییر و تثبیت تغییر ) مدیریت تغییر ، ( میانگینی برابر با 10/62 ) ؛ و 78/57 درصد مدیران نسبت به تغییر و مدیریت تغییر دارای نگرش مثبت و 21/43 درصد آنها نیاز به درک بیشتر ( نگرشی نه مثبت و نه منفی بلکه در حالت خنثی ) داشته اند . همچنین ، 72 درصد مدیران مهارت شان در مدیریت تغییر و مراحل آن ( میانگینی برابر با 72/95 ) و 71 درصد مدیران عملکردشان در مدیریت تغییر( میانگینی برابر با 42/90 ) . بین متغیر های دانش ، نگرش و مهارت و عملکرد مدیریتی رابطه ای یافت نگردید ، بلکه بین نگرش و مهارت ضریب همبستگی یافت شد که در مجموع نگرش 29درصد واریانس مهارت را تبیین نمود . ونتیجه جانبی حاکی از این بود که 5/47درصد مدیران رشته تحصیلی شان مرتبط با پست سازمانی فعلی شان بوده و 52/5 درصد آنها غیر مرتبط با پست فعلی شان بوده است .