نام پژوهشگر: سعید احمدزاده
سعید احمدزاده محمد کاظم حسنوند
اصطلاح هنر مدرن و واژگان آن در تقابل با هنر پست مدرن و واژگان گسترده ی آن، چندان بحث برانگیز نمی نمایند. بررسی های بیشتر واژگان این دو اصطلاح، نشان می دهد ؛ درکنار اشتراک های وسیع میان این دو، تمایزهای بسیار اساسی دیگری قابل تشخیص است. آرای متفکران و فیلسوفان، در یک صورت کلی،اشاره بر خصوصیت های قالب گرایانه ی (فرمالیستی) هنرمدرن و خصوصیت های محتوا گرایانه ی هنر پست مدرن دارند. به بیانی دیگر، هنر مدرن قالب و زیبایی شناسی قالب را ویژگی نخست آثار هنری و هنر پست مدرن، تأثیر محتوا و درون مایه ی اثر هنری را ارجح بر تأثیر زیبایی شناسانه ی قالب می داند . از این رو، مقوله های بازنمایی و نوبازنمایی که تأکید همه جانبه ای بر زیبایی شناسی قالب با تکیه بر نظریات کانت دارند، تا اواخر دوران مدرنیسم هنری، هموارگر راه ها و نگرش های نو فرمالیستی سبک هایی چون دادائیسم و در پایان تأثیرگذار بر سایر مشرب های هنری تا آغاز هنر پست مدرن در دهه ی 1960 تاکنون، بوده اند. زیبایی شناسی هنر مدرن از اساس با زیبایی شناسی هنر پست مدرن متفاوت است. هنر مدرن به چارچوب های خاص و روند نوآوری پایبند و هنر پست مدرن به هیچ کدام از آنها پایبند نبوده است . هنر پست مدرن بر اساس توجه به سنت، التقاط گرایی و کثرت باوری و خودباوری شکل گرفته و از هر امکانی برای نشان دادن گونه های خود بهره برده است بر این اساس، بن بست ایده های هنری و زیبایی شناسانه ی هنر مدرن در سبک های متأخر، نظیر می نی مالیسم، نقطه ی رشد سریع و نا متصورانه ی هنر پست مدرن تا به امروز بوده است . هنری که تنها اندیشه اش به اشتراک گذاشتن تمام دست آوردهایش برای مخاطب عام در سراسر جهان است و از این رو با نگرش مخاطب خاص هنر مدرن در تضاد است.