نام پژوهشگر: مسعود امید

عنوان پایان نامه: مبانی و اصول اخلاق از دیدگاه افلوطین و آگوستین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1389
  یوسفعلی مردانه وار   مسعود امید

چکیده رساله حاضر به بررسی مبانی و اصول نظریه اخلاقی افلوطین و آگوستین می پردازد، این دو فیلسوف نظریات متفاوتی را در اخلاق هنجاری و بعضاً فرا اخلاق داشته اند ولی از طرف دیگر تلاش مشترک آنها در تزکیه و تصفیه روح برای عروج و تعالی به جهان فرا محسوس و اتحاد و یگانگی با خداوند را هسته مشترک اندیشه اخلاقی- فلسفی آن دو فیلسوف می توان قلمداد نمود. در این پایان نامه ضمن ارائه تصویر کلی از اخلاق هریک از آنان، مبانی و اصول اخلاق آنها از منظرهای مختلف، هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و معادشناسی، مورد پژوهش قرار گرفته، و در نهایت مبانی نظریه اخلاقی هریک از این دو فیلسوف ارائه گردیده است. روی گردانی از غیر خدا و هر آنچه روح آدمی را آشفته و متلاطم می سازد و رویکرد به سوی غایت جهان یا خداوند و اتحاد و یگانگی با خدا نقطه اشتراک مهم دیگر این دو فیلسوف اخلاق گرای سعادت محور می باشد که هر یک از آنان سعی وافر در پروراندن و تربیت قوای روحانی و معنوی آدمیان بکار بسته اند؛ هرچند که آموزه و مبانی اخلاقی یکی، یعنی افلوطین غیر دینی و دیگری یعنی آگوستین معطوف به دین مسیح می باشد. واژگان کلیدی : افلوطین، آگوستین، فلسفه،اخلاق، واحد، عقل، روح، نفس، تعالی، خدا، ایمان، اراده، گناه، خیر و شر و انسان.

بررسی شرح نورمن کمپ اسمیت از حسیات استعلایی کانت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  بهزاد حسن پور   محمدرضا عبداله نژاد

نورمن کمپ اسمیت در بخش حسیات استعلایی اثر خویش به نام شرحی بر نقد عقل محض کانت ابتدا مفاهیم کلیدی و تعاریف ارائه شده توسط کانت را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد و به نقد و بررسی آنها میپردازد. سپس در بخش مربوط به بررسی دو صورت محض شهود حسی یعنی زمان و مکان بصورت تفصیلی وارد جزئیات بحث میشود و به روشنگری برخی ابهامات و پیچیدگیها در این زمینه میپردازد. این پایان نامه که به بررسی این بخش از اثر وی می پردازد ابتدا ویژگیها و امتیازات شرح اسمیت را در مقایسه با سایر شرحها و تفاسیر توضیح می دهد که اهم آنها را میتوان به صورت زیر ذکر کرد: 1- اثر اسمیت یک شرح است و نه تفسیر، و واژه commentary به معنای شرح جایگزین واژه interpretation به معنای تفسیر شده است. 2- اسمیت در این اثر نه خواسته است چیزی را حذف کند و نه تمایل به نقد اساسی کتاب نقد عقل محض داشته است. وی برخلاف سایر مفسران و شارحان در صدد نظریه پردازی نیست و کاملاً در درون خود متن کتاب نقد عقل محض باقی مانده است. 3- اسمیت در این شرح تابع هیچ مکتبی نیست و استقلال فکری وی کاملاً در این اثر هویداست. نگاه وی به فلسفه کانت نه مانند اشتفان کورنر و استراوسون از منظر فلسفه تحلیلی است و نه مانند دیتر هنریش و هنری آلیسون در بند آیدئالیسم استعلایی است و نه مانندهایدگر و یاسپرس از منظر اگزیستانسیالیستی است بلکه منحصر به فرد است. لازم به ذکر است که اسمیت ضمن شرح و بررسی بخش حسیات استعلایی انتقاداتی نیز بر کانت وارد میکند که عبارتند از : 1- بی احتیاطی و بی دقتی کانت در گزینش و کاربرد واژهها 2- وجود تناقض در آرای کانت 3- تزلزل و نوسان کانت بین دو گرایش سوبژکتیویستی و فنومنالیستی 4- فقدان توضیح و اثبات برخی مسائل و دیدگاهها 5- قابل قبول نبودن برخی از نتایج کانت 6- ارائه تفسیر دلبخواه از آموزه برکلی نکتهای را باید در اینجا بیفزائیم و آن اینکه کل انتقادات اسمیت بر بخش حسیات استعلایی را میتوان در چهار مقوله طبقه بندی کرد : 1- زبان شناختی از قبیل بی احتیاطی و بی دقتی کانت در گزینش و کاربرد واژهها 2- منطقی از قبیل وجود تناقض در آرای کانت 3- معرفت شناختی مانند تزلزل و نوسان کانت بین دو گرایش سوبژکتیویستی و فنومنالیستی 4- روان شناختی مانند ارائه تفسیر دلبخواه از آموزه برکلی به ویژه در مورد نقش قوای شناختی در حصول معرفت.

مفهوم تکلیف در فلسفه اخلاق کانت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  ندا محجل   مسعود امید

چکیده کانت معروف ترین فیلسوف اخلاق وظیفه گراست که بر انگیزه و نیت فاعل فعل اخلاق تأکید می کند. او با اعلام عدم شناخت نومن هایی مثل اختیار، روح و خدا از جانب عقل نظری آنها را به عرصه عقل عملی می-آورد. در اخلاق از امکان مابعدالبیعه اخلاق صحبت می کند. در کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق به تشریح فلسفه اخلاق خویش همت می گمارد. او معتقد است که اراده نیک منشأ ارزش اخلاقی یک عمل محسوب می شود نه نتایج یک عمل. در بخش اول این پایان نامه سعی شده ساختار فلسفه اخلاق کانت تشریح شود تا تصویری از اخلاق وظیفه گرای کانت به دست آید لذا در این بخش مسائلی از قبیل رابطه دین و اخلاق و امر مطلق و اراده نیک تشریح شده اند. در بخش دوم که به مفهوم تکلیف و انواع آن پرداخته شده با ذکر مثال هایی نگاه عقل گرایانه کانت به این مساله به تفصیل بیان گردیده است در این بخش مساله خودکشی، تکالیف بدن و غیره مورد بحث قرار گرفته اند. در این بخش تکالیف شخص نسبت به خودش اساس و پایه تکالیف ما نسبت به دیگران معرفی شده است. همچنین در بخش سوم دو نظریه رایج در فلسفه اخلاق یعنی وظیفه گرایی و نتیجه گرایی به تفصیل بیان شده تا موضع کانت نسبت به این دو امر روشن گردد. هرچند کانت صراحتاً اعلام کرده که در اخلاق وظیفه گراست ولی می توان نشانه هایی از نتیجه گرایی را در اخلاق او پیدا کرد و لذا به نظر می رسد که تعارض و ناسازگاری چندانی در جمع کردن این دو دیدگاه در اخلاق کانت وجود نداشته باشد. در این بخش فرضیه ما مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش نتیجه و ارزیابی اشاره گردیده که هرچند کانت فیلسوفی وظیفه گرا محسوب می شود ولی می توان رگه هایی از نتیجه گرایی را نیز در اخلاق او پیدا نمود.

بررسی ماهیت و ابعاد وجود ذهنی در نزد ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  زهرا عبدی چایکندی   مسعود امید

نظریه وجود ذهنی از جمله مسایل مهم فلسفه است که در پرتو فلسفه ی اسلامی رشد و نمو یافته است. هدف این پایان نامه «بررسی ماهیت و ابعاد وجود ذهنی در نزد ملاصدرا» است. این پایان نامه پس از طرح تعریف، ادله، و نتایج، عمدتاً به امکان بحث وجود ذهنی از جنبه های هستی شناختی، معرفت شناختی، روان شناختی و زبان شناختی پرداخته است. نتایج هستی شناختی عبارتنداز: تفکیک دو نحوه وجود با عنوان ذهنی وعینی است، که اختلاف آثار آنها، موجب اختلاف ماهیاتی که موجود به این دو وجودند نمی شود. نتایج معرفت شناختی بدین صورت است که ملاصدرا علم را از مقول? وجود قرار داد و کاشفیت علم از واقع را ناشی از تطابق عوالم هستی دانست. و از نتایج روان شناختی این نظریه این است که ملاصدرا تقریری از چگونگی ادراکات کلیات دارد که با نظریه حرکت جوهری نفس مطابق است؛ او معتقد است آن که حقایق را بر عقول انسانی و نفس های انسانی افاضه می کند، عقل فعال خوانده می شود. از نتایج زبان شناختی این است که زبان نسبت به وجود ذهنی علت اعدادی است و می تواند در ظهور وجود ذهنی آن هم در حوز? ماهیت نقش آفرین باشد.

معناشناسی فضایل و رذایل از دیدگاه علامه محمّدتقی جعفری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  رباب جان گداز   مسعود امید

چکیده یکی از مهم ترین مسایلی که در مورد اخلاق مطرح است، معناشناسی فضایل و رذایل اخلاقی و به بیان دیگر تعریف آنهاست. هر عبارت اخلاقی مرکب از محمولاتی عام از قبیل خوب، بد، باید و نباید و موضوعاتی از قبیل راستگویی، دروغگویی، امانت داری، گذشت، حسد و ... است. در این پایان نامه هدف آن است تا به تعریف و توصیف موضوعات اخلاقی پرداخته شود. اما روشن است که این تعریف ها نمی توانند تعریف حقیقی (به جنس و فصل) باشند و باید از سنخ تعاریف دیگری باشند. از طرف دیگر فضایل و رذایل اخلاقی در بستری از مبادی شکل می گیرند و محقق می شوند و نیز از سوی دیگر، می توانند در زمینه ی خاصی به تعالی برسند. به بیان دیگر اخلاق متعارف و انسانی دارای مبادی و زمینه های تعالی نیز هست. از این رو در این پایان نامه به معناشناسی پاره ای از مبادی فضایل و رذایل و نیز معناشناسی زمینه های تعالی و ارتقای اخلاق نیز پرداخته شده است. روشن است که در زیست جدید، در هر مقطع و دوره ای نیازمند بازخوانی و مرور دوباره فضایل و رذایل فرهنگ خویشتن هستیم تا از واقع بینی ارزشی و داوری های درست ارزشی فاصله زیادی نگیریم و بتوانیم تعلیم و تربیت شخصی و اجتماعی را در بستر مناسبی هدایت کنیم.

مفهوم علیت در پارادایمهای پزشکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  میلاد نوری یالقوزآغاجی   مسعود امید

اگر پزشکی به عنوان یک علم شناخته شود و در پی فهم بیماری ها و کشف علت آن ها بوده باشد و بخواهد برای رفع بیماری و برقراری سلامت فردی و اجتماعی اقدام نماید، بایستی برای خود روش شناسی و اصول و مفاهیم ازپیش تعیین شده ای داشته باشد. در واقع این چنین علمی را می توان در داخل مفهوم پارادایم شناسایی کرد. پارادایم اصطلاح جامعی است که جمیع مقبولات کارگزاران یک رشته علمی را در بر می گیرد و دانشمندان در چهارچوب آن به تأمل می پردازند . اکنون که پزشکی را به عنوان یک علم می شناسیم با نگاهی به تاریخ پزشکی و شرایط کنونی آن می توانیم مدعی شویم که پارادایم های مختلفی چه در گذشته و چه در دوره فعلی وجود داشته اند و از آن رو که پارادایم با تعاریف خاص خود از مفاهیم مشخص می شود، باید دید که تعریف موجود در هر پارادایم پزشکی، در باب مفهوم علیت چیست؟ ما با چهار پارادایم و معادل با آن، چهار تعریف و رویکرد درباب مفهوم علیت مواجه ایم، که البته متناظر با آن ها اندیشه های فلسفی فلاسف? دور? مدرن از عقل گرایان و تجربه گرایان و فلاسف? دور? پست مدرن وجود دارد. پس به بررسی این چهار پارادایم و چهار رویکرد به مفهوم علیت خواهیم پرداخت.

مفهوم انسان در انسان شناسی پراگماتیکی کانت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  سمیه رفیقی   محمدرضا عبداله نژاد

ایمانویل کنت با اتخاذ رویکردی متفاوت در مطالعات انسان شنسی خود نقطه عطفی را در طول تاریخ فلسفه به وجود اورده است.او در این رویکرد نوین که ان را انسان شناسی پراگماتیکی می نامد برخلاف فیلسوفان پیش از خود که انسسان را بر اسااس ذات یا جوهر تعریف می کردند با توسل به روش تجربی و نیز مشاهده و توصیف اعمال انسان و نیز مشاهده آنها و همچنین نحوه تعامل او با محیط پیرامون خود و انسان های دیگر می توان به شناخت بهتری از انسان دست می یابد .البته از نظر او اعمال انسان در یک سطح نیستند بلکه اعمان انسان را در چهار سطح مختلف مورد بررسی قرار می دهد که این سطوح عباترتند از:حیوانی تنیکی ?پراگماتیکی? و اخلاقی.در پاسخ به این سوال که ایا ارتباطی بین این مطالعات و لسفه انتقادی کانت وجود دارد باد گفتکه این نحوه ارتباط از طریق حکم تاملی غایی که کانت ان را در نقد سوم خود مطرح کرده است به وجود می اید.

بررسی تطبیقی اخلاق نیکوماخوس ارسطو و تهذیب الاخلاق ابن مسکویه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  اسماعیل ترکی   حسن فتحی

رساله حاضر کوششی برای ارائه گزارشی روشن از کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو و تهذیب الاخلاق ابن مسکویه و مقایسه و تطبیق میان آنهاست. در این تحقیق بعد از بیان کلیات تحقیق، ابتدا اخلاق نیکوماخوس و تهذیب الاخلاق را گزارش کرده سپس به مقایسه این دو اثر و نتیجه گیری از آن خواهیم پرداخت. اخلاق ارسطو، اخلاقی غیرمبتنی بر دین است، و ارسطو آن را مطابق و هماهنگ با جامعه عصر خود تدوین کرده است. ابن مسکویه در نوشتن تهذیب الاخلاق، از ارسطو بسیار تأثیر پذیرفته، و سعی در تلفیق اخلاق یونانی با اخلاق ایرانی ـ اسلامی کرده است. اخلاق ابن مسکویه را می توان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد. از طرفی می توان آن را اخلاقی مبتنی بر دین دانست که در این صورت به نظر می رسد چندان هماهنگ و منطبق با جامعه عصر خود نبوده است. از طرف دیگر، اخلاق ابن مسکویه را می توان اخلاقی مبتنی بر دین(یا فراتر از یک دین خاص) دانست، که در این صورت به نظر می رسد که هماهنگی بیشتری با جامعه عصر خود داشته است. این پایان نامه بعد از بررسی و تطبیق این دو عصر درصدد یافتن راه حلی برای مسئله اخلاق امروزی است. به نظر می رسد اخلاق غیرمبتنی بر دین تناقضی با اخلاق دینی ندارد، و هر دو در یک راستا می باشند؛ ولی در عین حال هر عمل اخلاقی مبتنی بر دین خاص را نمی توان با اخلاق غیرمبتنی بر دین بیان کرد. پس می توان نتیجه گرفت که با توجه به تنوع ادیان و گرایش ها در جوامع امروزی، اخلاق غیرمبتنی بر دین(یا فراتر از یک دین خاص) کارآیی بیشتری دارد و امروزه بشریت به چنین اخلاقی نیاز دارد.

مقایسه متافیزیک ارسطو و ابن سینا براساس رویکرد الگو محور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1392
  محمدرضا توکلی   مسعود امید

موضوع این پژوهش عبارت است از معرفی الگویی برای نمایش و مقایسه نظام های متافیزیکی، به طور کلی و، نظام های متافیزیکی ارسطویی و سینایی، به طور خاص. در این راه، با مطالعه و سپس، اندراج نظامهای متافیزیکی ارسطو و ابن سینا در قالب الگوی پیشنهادی، به سه نتیجه دست یافته است. نخست این که نشان داده است می توان نظام های متافیزیکی فیلسوفان را بر اساس الگویی مبتنی بر هشت مولفه( شامل: موضوع محوری، مفاهیم کلیدی، تعاریف مفاهیم، اصول، چشم انداز کلی به هستی، نگاه به مبدأ، جهان و انسان، ارتباط سایر موضوعات فلسفی با موضوع محوری و، استدلال ها)، در قالبی قرار داد تا علاوه بر شناختی تقریبا جامع و امکان توصیف مشخصه های اصلی هر یک از نظام های متافیزیکی، امکان مقایسه آنها با یکدیگر فراهم گردد. سپس نشان داده است که می توان نظام های متافیزیکی ارسطو و ابن سینا را در قالب الگوی معرفی شده نمایش داده، به توصیف آنها پرداخت و در نهایت، آنها را یکدیگر مقایسه نمود؛ و در پایان، با مقایسه متافیزیک های این دو فیلسوف بر اساس مولفه های الگوی معرفی شده نشان داده است که این دو نظام متافیزیکی با وجود وجوه تشابه بسیار، دارای اختلاف های قابل توجهی نیز هستند.

مفهوم حق در فلسفه لاک و کانت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  راحله زارع   مسعود امید

در دوران مدرن در نتیجه¬ی تلاش¬های متفکران و فیلسوفان این دوره، انسان بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفت و جایگاه مرکزی را در عالم اشغال کرد. در این دوران همه چیز از زاویه¬ی انسانی تعریف می¬شد. بر این اساس مفهوم حق هم در این دوران معنایی انسانی به خود گرفت. در این دوران حقوق کیهان محور یونان باستان و حقوق خدا محور قرون وسطی، که در نتیجه¬ی آن، نقش اراده¬ی انسانی در تعیین حقوق فردی و اجتماعی نادیده گرفته می¬شد و حق به مجموعه¬ای از ارزش¬های از پیش تعیین شده اطلاق می¬گردید و انسان همواره محکوم به رعایت این ارزش¬ها بود، کنار گذاشته شد. متفکران دوران جدید با ارج نهادن به مقام والای انسانی در تعیین سرنوشت خویش و تأکید بر توانایی¬های عقل انسان در شناسایی حق و حقوق، مفهوم حق را در رابطه¬ی تنگاتنگ آن با اختیار و اراده¬ی انسانی مطرح کردند. جان لاک فیلسوف قرن هفدهم و نظریه¬پرداز بزرگ حقوق طبیعی، انسان را دارای حقوقی می¬دانست که مستقل از کلیسا و نظام حکومتی معتبر بود و عقل و خرد انسانی کاشف این حقوق بود و لذا حقوق انسان، حقوق اعطایی از جانب کلیسا و حکومت نبود و تنها نقش حکومت، پاسداری از حقوق طبیعی افراد بود. در ادامه¬ی این مسیر فکری به فیلسوف اخلاق قرن هجدهم، ایمانوئل کانت می¬رسیم. کانت نیز مفهوم حق را در ارتباط با مقام و منزلت رفیع انسانی مطرح کرد و می¬توان گفت که بیشتر از جان لاک، به برجسته کردن جایگاه انسان در ارتباط با حقوق انسانی پرداخت. او مفهوم حق را در حوزه¬ی اخلاق مطرح کرد تا همواره انسان با التزام به قانون اخلاقی و خرد خود بنیاد، در ارتباط با دیگر انسان¬ها به گونه¬ای اخلاقی و از بُعد شرافت والای انسانی و غایت فی نفسه بودن انسان، هم در وجود شخص خویش و هم در وجود دیگران، با آنان رفتار کرده و حقوق انسانی را مراعات نماید و با حرکت در مسیر تکامل اخلاقی، هر چه بیشتر در راستای انسانیت گام برداشته و آزادی را تحقق بخشد.

بررسی و مقایسه دیدگاه کانت و متفکران صدرایی درباره «امکان شناخت نظری نفس»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  احمد حمداللهی   مسعود امید

مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که «آیا شناخت نفس از طریق نظری ممکن است؟». در اینجا کوشیده ایم از طریق بررسی دو دیدگاه متفاوت درباره این مسئله، یعنی دیدگاه کانت و دیدگاه متفکران صدرایی، و در ادامه مقایسه این دو دیدگاه، درنهایت به این پرسش پاسخ دهیم. دیدگاه یا ادعای کانت درباره این مسئله این است که «شناخت نفس از طریق نظری ممکن نیست». معنای دقیق این ادعا در اندیشه کانت این است که «قول به اینکه نفسْ عینی از اعیان تجربه ی ممکن است که از طریق اطلاق کارکردهای وحدت بخشی مقولات بر کثرات شهود حسیداده شده از آن حاصل شده است، مستلزم تناقض است». مقصود وی از این قول که «بدست آوردن احکام تألیفی پیشینی درباره «نفس»، با استفاده از مقولات، محال است» هم، در حقیقت و صرفاً همین است. استدلال کانت بر این دیدگاه خود، اگر آن را به معنای دقیق کانتی – و نه هر معنای دیگری- در نظر بگیریم و به شرطی که «نفس»- چنانکه مطلوب و موردنظر وی در این دیدگاه است- امری کاملاغیرتجربی و استعلایی باشد، ازنظر منطقی معتبر و قابل قبول است. اما ابهام و ناسازگاری موجود در آراء و نظرات کانت در مورد «نفس» و اوصاف و ویژگی های آن، این دیدگاه او را، حتی در محدوده معنای کانتی، دچار چالش می کند. اما دیدگاه یا ادعای متفکران صدرایی درباره این مسئله این است که «شناخت نفس از طریق نظری ممکن است». معنا و مفهوم این ادعا در اندیشه متفکران صدرایی این است که «شناخت حضوری نفس یا شناخت حصولی (مفهومی) نفس، اعم از تصوری و تصدیقی، متضمن تناقض یا مستلزم تناقض نیست». استدلال اندیشمندان صدرایی بر این دیدگاه خود، ازنظر منطقی معتبر و قابل قبول است با مقایسه این دو دیدگاه درباره مسئله «امکان شناخت نظری نفس»،آشکار می شود که؛ آنچه کانت تحت عنوان غیرممکن بودن «شناخت نظری نفس» مطرح، و بنا به فرضْ اثبات، نموده است، غیر از آن معنای معمول و متعارفی از «شناخت نظری نفس» است که متفکران صدرایی به امکان آن معتقدند. از اینجا دو نتیجه بسیار مهم، به عنوان اصلی ترین نتایج این پژوهش، بدست می آید؛ اولاً، برخلاف آنچه در ابتدای امر و به طورمعمول تصور می شود، این دو دیدگاه در برابر هم و نقیض هم نیستند. بدین دلیل ساده که این دو دیدگاه،برخلاف ظاهر امر، در حقیقت معنای واحدی را نفی و اثبات نمی کنند. ثانیاً «شناخت نظری نفس»، اگر مقصود از آن بیان احکام و گزاره های منطقی معتبر درباره «نفس» با استفاده از مفاهیم فلسفی باشد، ممکن است.

تحلیل و بررسی پیوند فلسفه و فیلم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1394
  جلال مهمان نواز   محمد اصغری

گفتمان فیلم- فلسفه یکی از حوزه های پژوهش میان رشته ای است که به ویژه در دو دهه اخیر رشد و گسترش چشمگیری داشته است. استفاده از عنوان فیلم- فلسفه بدین جهت است که رابطه بین دو حوزه رابطه ای دوسویه است. از همین روست که در پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، اصطلاحات مختلفی به چشم می خورد که موید این مطلبند؛ فلسفه فیلم و فیلم به مثابه فلسفه از مهم ترین این اصطلاحات اند که هرکدام بخش یا سویه جداگانه ای از این پژوهش ها را نمایندگی می کنند. معمولاً مطالعاتی که از نگاه رشته فلسفه، موضوع فیلم را بررسی می کنند تحت عنوان فلسفه فیلم قرار می گیرند؛ اما در حالت عکس، یعنی زمانی که از دریچه فیلم به فلسفه نگاه می شود وضعیت به همان سادگی نیست. فیلم به مثابه فلسفه یکی از مباحث حالت اخیر است که مجادلات بسیاری را در محافل فلسفی موجب شده است. با این مقدمه مختصر، پژوهش حاضر می کوشد تا در جهت روشن ساختن جغرافیای گفتمان فیلم- فلسفه ارتباط و پیوند این دو رشته ظاهراً جدا از هم را به ویژه با توجه به پژوهش های انجام یافته در دو دهه اخیر مورد واکاوی قرار دهد.

برهان وجودی از نظر چهار متفکر ایرانی معاصر: (مرتضی مطهری، جوادی آملی، حائری یزدی و علامه جعفری)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  زهرا رضائی   محمدرضا عبداله نژاد

در این پایان نامه تلاش شده است تا برهان وجودی بعنوان یکی از اصلی ترین براهین اثبات خدا در غرب و جهان اسلام مورد بررسی قرار گیرد. برهان وجودی مهمترین برهان اثبات وجود خدا در جهان غرب است که از زمان آگوستین تا کنون مورد توجه فلاسفه بوده است و برای اولین بار آنسلم تقریری روشن از آن ارائه داده که بلافاصله مورد توجه قرار گرفته است و اغلب فلاسفه ی دوران جدید به نحوی بدان پرداخته اند. اما انتقادات هیوم و مخصوصا کانت باعث ایجاد شک در توانایی این برهان گردید. این برهان در جهان اسلام سابقه نداشته است و تنها معاصرین فلاسفه اسلامی بر اثر آشنایی با فلسفه ی غربی از این برهان بحث کرده اند. این پایان نامه در سه فصل تنظیم شده است: فصل اول در باب ماهیت برهان وجودی؛ فصل دوم در باب انتقادهای وارد بر این برهان؛ و فصل سوم در باب نظر متفکران اسلامی معاصر درباره این برهان می باشد

دیدگاه مطهری و کانت در مورد ادراکات فطری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1387
  مسعود امید   حسین کلباسی

چکیده ندارد.