نام پژوهشگر: عطاالله ندیری
عطاالله ندیری اصغر اصغری مقدم
مدیریت آبخوان همانند هر سیستمی نیاز به شناخت کامل آن و پیش بینی شرایط آیند? آن دارد که این کار با مدلسازی سیستم مورد نظر امکان پذیر است. امروزه روش معمول در مدلسازی منابع آب استفاده از مدلهای عددی است. در دهه های اخیر به سبب پیچیدگی و خصوصیات غیرخطی سیستمهای آب زیرزمینی مدلهای هوش مصنوعی در مدلسازی و مدیریت آبخوانها مورد آزمایش قرار گرفته اند. هدف این تحقیق استفاده و مقایسه مدلهای عددی و هوش مصنوعی در مدلسازی و مدیریت آبخوانها (مطالعه موردی آبخوان تسوج) است. در قدم اول اقدام به شناخت هیدروژئولوژی آبخوان تسوج شد و هیدروژئوشمی آبخوان با استفاده از روشهای گرافیکی و روشهای چند متغیره بررسی شد. سپس مدلهای هوش مصنوعی برای پیش بینی هدایت هیدرولیکی و سطح آب زیرزمینی و بهینه سازی برداشت از آب زیرزمینی با استفاده حداکثری از منابع آب سطحی مورد استفاده قرار گرفت. برای پیش بینی هدایت هیدرولیکی در آبخوان تسوج از مدلهای شبکه های عصبی مصنوعی و فازی و نروفازی با استفاده از داده های ورودی که شامل داده های ژئوفیزیکی، هدایت الکتریکی و موقعیت هر نقطه بود، سود برده شد. سپس برای سود جستن همزمان از توانایی های هر یک از این مدلها از مدل هوش مصنوعی مرکب نظارت شده برای پیش بینی هدایت هیدرولیکی استفاده شد و با مدل هوش مصنوعی مرکب که از روشهای الگوریتم ژنتیک و الگوریتم جامعه ذرات برای بدست آوردن وزنهای هر یک از مدلها استفاده می کند، مقایسه شد، که مدل هوش مصنوعی مرکب نظارت نتایج نسبتاً بهتری در پی داشت. در مرحله بعد برای پیش بینی سطح آب زیرزمینی در آبخوان تسوج ابتدا اقدام به دسته بندی پیزومترهای موجود در دشت شد. سطح آب در هر دسته از پیزومترها به عنوان خروجی برای هر یک از مدلهای هوش مصنوعی مذکور تعریف شد و ورودی این مدلها نیز شامل دما یک زمان قبل t0-1، بارش یک زمان قبلt0-1، و سطح آب زیرزمینی در یک زمان قبل در پیزومترهای مربوطه، بود. در این مرحله نیز با استفاده از مدل هوش مصنوعی مرکب ارائه شده در این تحقیق، نتایج پیش بینی تدقیق شد. در مرحله بعد اقدام به بهینه سازی برداشت از آب زیرزمینی با استفاده حداکثری از منابع آب سطحی با استفاده از سه روش بهینه سازی الگوریتم ژنتیک، نورد شبیه سازی شده و الگوریتم جامعه ذرات، شد. که نتایج بدست آمده نشان داد که در صورت استفاده بهینه از منابع آب سطحی که عموماً به صورت سیلاب در دشت ظهور پیدا می کند می تواند از کاهش سطح آب زیرزمینی در آبخوان دشت تسوج جلوگیری کرد. آخرین مرحله این تحقیق استفاده از مدل gms 9.0.3 برای مدلسازی آبخوان تسوج بود تا بتوان نتایج آن را با مدل های هوش مصنوعی ارائه شده، مقایسه کرد. لذا مدل عددی مذکور برای شرایط پایدار و ناپایدار ارائه شد. در نهایت با توجه به نقاط ضعف و قوت مدلهای هوش مصنوعی و مدلهای عددی می توان چنین نتیجه گرفت که هر یک از این مدلها در زمینه های خاصی برتری داشته و می توانند کارایی بالاتری داشته باشند و لذا می توان در راستای تدقیق و افزایش بازده و کارایی مدل های آبهای زیرزمینی از این دو مدل به صورت ترکیبی استفاده نمود و از توانایی هر کدام از این روشها در قسمتی از یک مدل چندگانه یا ترکیبی که کارایی بالاتری دارند سود جست.
جمیل روزرخ عطاالله ندیری
دشت هرزندات یکی از دشت¬های استان آذربایجان شرقی به شمار می¬آید که در حد فاصل بین شهرستانهای مرند و جلفا واقع شده است. این منطقه جزء مناظق نیمه خشک محسوب شده و بارندگی سالانه آن در سال 1391 معادل 247 میلی متر می¬باشد. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی¬های هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی دشت هرزندات و تعیین آنومالی¬ها در مناطق مختلف دشت می¬باشد. سفره تحت فشار به صورت موضعی در بخش شمالی دشت و سفره آزاد در همه نقاط دشت تشکیل شده¬اند، جهت جریان آب زیرزمینی با توجه به خطوط هم پتانسیل از جنوب شرقی به سمت شمال دشت می¬باشد. به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت هرزندات، علاوه بر جمع آوری اطلاعات صورت گرفته، 16 نمونه از منابع آب مختلف موجود در دشت هرزندات نمونه¬برداری شد. پارامترهای هدایت الکتریکی، درجه حرارت و ph در محل نمونه¬برداری و در آزمایشگاه اندازه¬گیری شدند و نیز با یون¬های اصلی (کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، کلر، سولفات، کربنات و بیکربنات) و یون¬های فرعی (نیترات و فلوراید) در آزمایشگاه آبشناسی بخش علوم زمین دانشگاه تبریز مورد آنالیز قرار گرفتند. ترکیب آب زیرزمینی در منطقه بیشتر از تیپ سولفاته تشکیل یافته است. نتایج حاصل از بررسی هدایت الکتریکی در منطقه نشان می¬دهد که به طور کلی هدایت الکتریکی از جنوب و جنوب شرقی به سمت شمال افزایش می¬یابد که منطبق بر جهت جریان آب زیرزمینی می¬باشد. در قسمت¬های شمال و شمال¬غربی (انتهای دشت) به دلیل قرار گرفتن در منطقه تخلیه، تبخیر از سطح آب زیرزمینی، تأثیر سازندهای تبخیری، پمپاژ آب،ریزدانه بودن آبرفت و نفوذپذیری کم میزان هدایت الکتریکی آبخوان افزایش نشان می¬دهد. با توجه به نتایج آنالیز هیدروشیمیایی مقادیر یون سدیم، کلر، نیترات و فلوراید در بعضی مناطق دارای غلظت بالاتر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی (who) می¬باشد. در کل می¬توان عامل اصلی این آنومالی¬ها را سازندهای زمین شناسی دانست. با توجه به آنالیز خوشه¬ای، نمونه¬های آنالیز شده در پنج خوشه قرار گرفته¬اند که خوشه اول شامل اکثر نمونه¬ها بوده و هدایت الکتریکی کم دارند، خوشه دوم هدایت الکتریکی متوسط، خوشه سوم هدایت الکتریکی متوسط تا زیاد، خوشه چهارم هدایت الکتریکی زیاد و خوشه پنجم که شامل فقط یک نمونه می¬باشد هدایت الکتریکی خیلی زیاد را نشان می¬دهند. هر کدام از خوشه¬ها با توجه به محتوی نیترات و دیگر پارامترها نیز به زیرگروه¬های دیگری تقسیم شده¬اند. بر اساس روش آنالیز فاکتوری، چهار عامل اصلی موثر بر هیدروشیمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفت. عامل¬های اول، دوم و سوم تأثیر سازندهای زمین شناسی و روند تکاملی جریان آب زیرزمینی را نشان می¬دهند و عامل چهارم متأثر از فعالیت¬های انسانی می¬باشد. در عامل نخست کلر، سولفات، منیزیم، کلسیم و هدایت الکتریکی و در عامل دوم سدیم، درصد سدیم و نسبت جذب سدیم و در مولفه سوم بیکربنات و پتاسیم موثر می¬باشند، در حالی که در مولفه چهارم کربنات با نیترات و اسیدیته مرتبط بودند. درواقع عامل¬های اول، دوم و سوم منشأ زمین زاد و عامل چهارم منشأ انسان زاد دارد.
علی پورعلی مهدی ضرغامی
برداشت های بی رویه از منابع آب های زیرزمینی امروزه در کشور ما به یک مشکل بزرگ تبدیل شده است که تبعات زیست محیطی فراوانی دارد. دشت سلماس در مجاورت دریاچه ارومیه یکی از مناطقی است که به علت تغییر اقلیم، تغییرات الگوی کشت در دشت و افزایش تقاضا برای آب کشاورزی، با مشکلات پایین آمدن سطح آب زیرزمینی روبه رو می باشد. یکی از روش های مدیریت بهینه منابع آب بهره برداری تلفیقی از منابع آب های سطحی و زیرزمینی می باشد که در آن با توجه به فصول مختلف و نیازهای متفاوت منطقه از این منابع به صورت تلفیقی یعنی با لحاظ شرایط یکدیگر استفاده می گردد. در این پایان نامه به منظور مدیریت بهینه منابع آب در دشت سلماس از روش پویایی سیستم استفاده گردیده است. پویایی سیستم یک ابزار مدیریتی برای تصمیم گیری در مورد سیستم های پویا است که با استفاده از مدلسازی ریاضی، امکان شبیه سازی، فهم و درک سیستم های پیچیده را فراهم می کند، به عبارت دیگر روشی برای فهم رفتار پویا و مستمر در سیستمهای پیچیده به شمار می رود. در این تحقیق ابتدا پارامترهای تاثیرگذار بر نوسان آب سطحی و زیرزمینی و همچنین بر هم کنش عرضه و تقاضای آب شرب، صنعت و کشاورزی از هر دو منبع آب در محدوده مورد مطالعه شناسایی شده و سپس این پارامترها و ارتباط متقابل آن ها با استفاده از پویایی سیستم شبیه سازی شده است. بعد از شبیه سازی مدل و صحت سنجی آن با استفاده از آزمون های متفاوت، سناریوهای مختلف اقلیمی در این منطقه تعریف گردیده و با وارد کردن آن در مدل شبیه سازی شده، پیش بینی از پارامترهای منابع آب در این منطقه به دست آمده است. سناریوی اقلیمی که شامل تغییرات در میانگین بارندگی، دما و تبخیر و همچنین سناریو تغییر الگوی کشت در این منطقه که به صورت تبدیل زمین های دیمی به مزارع با شبکه آبرسانی در مدل تعریف شده اند، تغییرات زیادی در سطح آب زیرزمینی را نشان می دهد. میزان این تغییرات برای سناریوی تغییر بارش در انتهای زمان شبیه سازی میزان 34 درصد کاهش و برای سناریوی دما میزان کاهش 15 درصد بوده و برای تغییر الگوی کشت کاهش 57 درصدی را نشان می دهد. سپس در این مدل سناریوی تغییر اقلیم و تغییر الگوی کشت به طور همزمان به مدل وارد شده و میزان کاهش حجم آب زیرزمینی در این حالت 80 درصد محاسبه گردید. در مرحله بعد سناریوی بهره برداری تلفیقی تعریف گردیده و با شبیه سازی پارامترهای موثر و بررسی اثرات همزمان سناریوهای متعدد، حالتی از بهره برداری تلفیقی در شرایط اقلیمی مختلف که سبب متوقف شدن روند کاهش سطح آب زیرزمینی در این دشت می-شود، ارایه گردیده است. در حالت بهره¬برداری تلفیقی میزان افزایش حجم آب زیرزمینی بعد از طی زمان شبیه سازی 40 دصد محاسبه گردید و در بخش آخر اثرات همزمان سناریوی بهره برداری تلفیقی و سناریوی تغییر اقلیم و تغییر در الگوی کشت به مدل دشت وارد شد، و حجم آب زیرزمینی در این حالت باز رشد 19 درصدی را نشان داد.
کیوان نادری عطاالله ندیری
مدل کردن سفره آبهای زیرزمینی، به منظور پیش بینی سطح ایستابی از نظر مطالعات هیدروژئولوژی و مدیریتی، ایجاد سازه های مهندسی، مصارف کشاورزی و بدست آوردن آبهای زیرزمینی با کیفیت بالا از اهمیت بالایی برخوردار است. در دهه های اخیر به سبب پیچیدگی و خصوصیات غیر خطی سیستمهای آب زیرزمینی مدلهای هوش مصنوعی در مدلسازی و مدیریت آبخوان ها مورد آزمایش قرار گرفته اند. هدف این تحقیق مقایسه مدلهای مختلف هوش مصنوعی (شبکه های عصبی مصنوعی، منطق فازی و برنامه ریزی ژنتیک) برای مدلسازی نوسانات سطح ایستابی ( مطالعه موردی: دشت دوزدوزان) است. در قدم اول اقدام به شناخت هیدروژئولوژی آبخوان دشت دوزدوزان شد. دشت دوزدوزان در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قراردارد که به دلیل خشکسالی های اخیر و نیز استفاده بی رویه از منابع آب زیرزمینی با بحران کاهش سطح آب و نیز کاهش کیفیت آب مواجه است. وسعت کل حوضه 217 کیلومتر مربع است که حدود 5/88 کیلومتر مربع آن را دشت شامل می شود. در محدوده مطالعاتی رودخانه ای با جریان دائمی وجود ندارد. آبخوان دشت دوزدوزان از نوع نامحصور و ناهمگن است که به عنوان منبع اصلی آب جهت مصارف شرب، کشاورزی و صنعت بشمار می رود. آبخوان درون نهشته های آبرفتی دوران چهارم جای گرفته است. در دشت دوزدوزان 15 حلقه پیزومتر برای پایش سطح آب حفر شده است که برای مدلسازی سطح آب از 8 پیزومتر استفاده شد. در مرحله بعد برای پیش بینی سطح آب زیرزمینی در آبخوان دشت دوزدوزان اقدام به دسته بندی پیزومترهای موجود در دشت شد. سطح آب در هر دسته از پیزومترها به عنوان خروجی برای هریک از مدلهای هوش مصنوعی مذکور تعریف شد و ورودی این مدلها شامل سطح آب زیرزمینی در یک زمان قبل در پیزومترهای مربوطه ( 1-0t)، بارش در یک زمان قبل (1 - 0t)، تبخیر در یک زمان قبل ( 1 - 0t ) بود. در این تحقیق علاوه منطق فازی و شبکه های عصبی مصنوعی روش جدید برنامه برنامه ریزی ژنتیک برای پیش بینی سطح آب زیرزمینی بکار گرفته شد. از داده های بارش و تبخیر ایستگاه های دوزدوزان و برازین استفاده شده است. برای مدلسازی، داده های ورودی و هدف به دو دسته آموزش و آزمایش تقسیم شدند. به طوری که 80? داده ها (89- 80) برای مرحله آموزش و 20 ? داده ها (91- 90) برای مرحله آزمایش انتخاب شد. نتایج بدست آمده نشان داد که روش جدید برنامه ریزی ژنتیک نسبت به مدل های دیگر از دقت بیشتری برخوردار است. پس از حصول نتایج پیش بینی زمانی برای سطح تراز آبهای زیرزمینی با استفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوعی و مدل فازی و برنامه ریزی ژنتیک مرحل? بعدی به دست آوردن بهترین مدل ژئواستاتیستیکی برای پیش بینی مکانی سطح تراز آبهای زیرزمینی در محدود? مطالعاتی می باشد. در این مرحله نتایج مدل برنامه ریزی ژنتیک شامل داده های پیش بینی ماهانه سطح آب زیرزمینی برای بازه دو ساله، به عنوان ورودی مدل زمین آمار برای پیش بینی مکانی سطح آب های زیرزمینی در محدوده مطالعاتی بکار گرفته شد. بدین ترتیب برای مناطق فاقد پیزومتر نیز پیش بینی سطح آب زیرزمینی انجام شد که این کار می تواند از صرف زمان و هزینه های بالا برای حفر پیزومترهای بیشتر جلوگیری کرد.
ایوب رحمانی اصغر اصغری مقدم
محدوده مطالعاتی بوکان، در جنوب استان آذربایجان غربی و جنوب دریاچه ارومیه واقع شده است. مساحت محدوده مطالعاتی بوکان 2900 کیلومترمربع می باشد که از این مقدار سهم ارتفاعات 2638 کیلومتر مربع و دشت بوکان تنها 262 کیلومترمربع از مساحت کل محدوده را به خود اختصاص داده است. متوسط ارتفاع محدوده مطالعاتی بوکان 1381 متر از سطح دریاهای آزاد است. در گذشته رودخانه سیمینه رود نقش زهکش محدوده را ایفا می کرد و رواناب سطحی و آب زیرزمینی به محدوده مطالعاتی میاندوآب و در نهایت به دریاچه ارومیه تخلیه می کرد ولی امروزه به علت برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی این رودخانه به عنوان یک رود تغذیه کننده آب زیرزمینی عمل می کند. آب و هوای منطقه بوکان سرد و کوهستانی است و متوسط بارش دراز مدت سالانه آن در حدود 350 میلی متر در سال می باشد. بر اساس آمار سال آبی 89-1388 در محدوده مطالعاتی بوکان تعداد 239 حلقه چاه عمیق با تخلیه سالانه 24/13 میلیون مترمکعب، 3447 حلقه چاه نیمه عمیق با تخلیه سالانه 65/97 میلیون متر مکعب، 48 رشته قنات با تخلیه 25/2 میلیون مترمکعب و 52 دهنه چشمه با تخلیه سالانه 63/11 میلیون مترمکعب در آبخوانهای آزاد دشت بوکان دایر بوده است.
محمدحسن حبیبی عطاالله ندیری
دشت هادیشهر که بخشی از محدوده مطالعاتی جلفا ـ دوزال است در شمال غربی استان آذربایجان شرقی و در فاصله 110 کیلومتری شمال شهر تبریز قرار گرفته است. منطقه مورد مطالعه یکی از زیر حوضه های رودخانه ارس و در حوضه آبریز دریای خزر قرار دارد.
مریم عنبری ابراهیم اصغری کلجاهی
در دهه های اخیر رشد جمعیت کلان شهرهای ایران با شتاب بیشتری صورت گرفته است، از این رو موضوع حمل و نقل شهری به صورت مسئله ای مهم درآمده است. احداث خطوط مترو شهری به خصوص خطوط زیرزمینی (تونلی) یکی از روش های اساسی حل مشکل ترافیک چنین کلان شهرهایی به شمار می آید. حفر تونل مترو در زمین¬های سست مناطق شهری اثرات جانبی متعددی در پی دارد. تبریز یکی از شهر های بزرگ ایران است که در آن برای احداث مسیر مترو به حفر تونل در قسمتهای مرکزی شهر نیاز می باشد. در این شهر مترو در امتداد 4 خط اصلی در حال احداث است که بیشتر بخشهای آن تونلی خواهد بود. اغلب مناطق این شهر بر روی رسوبات آبرفتی دوران چهارم بنا شده است. بر اساس مطالعات انجام شده، رسوبات آبرفتی مسیرهای تونل از خاکهای درشت دانه و ریزدانه همراه با عدسی های شنی قلوه سنگ دار و قطعه سنگ دار تشکیل شده است. در این پژوهش، آسیب های زمین شناسی زیست محیطی ناشی از احداث مترو در شهر تبریز بررسی شده است. مطالعه حاضر بر اساس بررسی های میدانی و آزمایشگاهی به شناخت آسیبهای زیست محیطی مترو تبریز مانند نشست زمین روی تونلها، انتشار خاکهای آلوده به فوم حاصل از حفاری تونلهای مترو و تاثیر تونل بر وضعیت آبهای زیرزمینی پرداخته شده و در نهایت راهکارهای مدیریت زیست محیطی برای کاهش اثرات وارده بر محیط زیست ارائه شده است. در این راستا با استفاده از روابط تجربی و همچنین بر اساس نتایج پایش نشستهای روی تونلها، میزان نشست سطح زمین در خط یک مترو تبریز بررسی شده است. با استفاده از اطلاعات مربوط به سطح آبهای زیرزمینی در مسیر احداث تونل و تهیه نقشه های هم عمق آب، تاثیر احداث تونل بر کیفیت و روند آبهای زیرزمینی بررسی شده و همچنین با نمونه برداری از خاکهای تونلهای مترو و کاشت گیاه، اثر آلایندگی فوم بر محیط زیست مورد مطالعه قرار گرفته است. خط یک مترو به طول 17/2 کیلومتر و 18 ایستگاه، خط دو به طول 22 کیلومتر و 20 ایستگاه، خط سه به طول 13/6 کیلومتر و 14 ایستگاه، خط چهار به طول 10 کیلومتر و 10 ایستگاه می باشد. بیشتر بخشهای این خطوط به صورت زیرزمینی اجرا شده و از طریق تونلهایی به قطرهای حدود 6 یا 9 متر در اعماق 5 تا 40 متری انجام می گیرد. حفاری تونلها با ماشین حفار (tbm) انجام می شود. خاکهای حفاری شده در اطراف شهر تخلیه می¬شوند. بر اساس برآوردهای انجام شده، حجم خاکهای آلوده حاصل از حفاری تونلهای متروی تبریز به حدود 4/5میلیون متر مکعب بالغ خواهد شد. در اثر حفاری تونلهای خط 1 مترو نشستهایی در سطح زمین و در زیر پی ساختمانها رخ داده که این نشستها در برخی نقاط شهر (از جمله حوالی خیابان خیام) مشکل آفرین بوده است. در برخی قسمتها نشستهایی تا 25 میلی متر ثبت شده است. این مقدار نشست سبب ترک خوردن دیوار برخی ساختمانهای شهر شده است. همچنین در اثر تونل کاری در زیر مناطق مسکونی، در برخی نقاط سبب ورود مواد تزریقی به کف منازل شده است. در اثر احداث تونلهای مترو در نواحی با عمق آب زیرزمینی کم، جریان آبهای زیرزمینی از روال طبیعی خارج شده و مشکلاتی را برای برخی مناطق شهر ایجاد کرده است. بر اساس مطالعات آزمایشگاهی انجام شده، خاک آغشته به فوم که از حفاری تونلها بدست می آید، در محیط آلودگی ایجاد کرده و بر رشد گیاهان اثرات منفی می گذارد. به نحوی که با کاشت گیاه در خاکهای با درجات مختلف آلودگی با فوم، مشخص شد که در مواردی که این آلودگی زیاد است، به شدت بر رشد و نمو گیاه تاثیرگذار است که این نشان از اثرات آلوده کنندگی این خاکها بر محیط زیست دارد.
صدیقه شکور عطاالله ندیری
چکیده: دشت بیلوردی یکی از دشت های استان آذربایجان شرقی به شمار می آید که در45 کیلومتری شمال شرق تبریز واقع شده است و یکی از زیر حوضه های دریاچه ارومیه است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی دشت بیلوردی و تعیین آنومالی ها در منطقه است. به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت بیلوردی، علاوه بر جمع آوری اطلاعات صورت گرفته، 15 نمونه از منابع آب مختلف موجود در دشت نمونه برداری شد. پارامترهای هدایت الکتریکی، درجه حرارت و ph در محل نمونه برداری و همچنین یون های اصلی و یون های فرعی (نیترات و فلوراید) در آزمایشگاه آبشناسی بخش علوم زمین دانشگاه تبریز مورد آنالیز قرار گرفتند. با توجه به اهمیت تأثیر املاح محلول در آب بر بدن انسان و عدم قطعیت همراه با اندازه گیری در مراحل نمونه برداری و آنالیز نمونه ها، استفاده از روش های مرسوم برای ارزیابی کیفیت آب شرب، مناسب به نظر نمی رسند و بهتر است از روشی استفاده شود که این عدم قطعیت ها را پوشش دهد، بدین منظور مهم ترین پارامترهای موثر بر کیفیت آب شرب مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اهمیت وجود آلودگی نیترات در آب شرب در این دشت از انواع روش های درون یابی شامل: معکوس فاصله (idw)، تابع شعاعی (rbf)، تخمینگر عام (gp)، تخمینگر موضعی (lp)، کریجینگ k)) و کوگریجینگ (cok) در محیط نرم افزار arc gis برای پیش بینی مقادیر نیترات استفاده شد.
حسین نوروزی قوشبلاغ عطاالله ندیری
دشت ملکان با وسعتی تقریبا برابر با450 کیلومتر مربع در جنوب استان آذربایجان شرقی و در جنوب شرق دریاچه ارومیه واقع شده و جزء زون زمین ساختاری البرز – آذربایجان محسوب می شود. متأسفانه وجود حدود شش هزار چاه بهره برداری در دشت و برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی باعث افت سطح آب و به تبع آن افزایش شوری آبخوان دشت ملکان گردیده است. همچنین نبود شبکه فاضلاب، وجود چاه های جذبی زیاد و فعالیت شدید کشاورزی سبب افزایش غلظت آلاینده ها بخصوص یون نیترات در آب زیرزمینی این منطقه شده است. به همین منظور، 27 نمونه از منابع آب زیرزمینی در شهریور ماه سال 1393 جمع آوری شده و آنالیزهای هیدروشیمیایی در آزمایشگاه آب شناسی دانشگاه تبریز انجام گردید. در مطالعه حاضر روش random forest (rf) که یک روش یادگیری مبتنی بر دسته ای از درخت های تصمیم است، برای ارزیابی آسیب پذیری آب زیرزمینی پیشنهاد شده که تاکنون در این زمینه مورد استفاده قرار نگرفته است.
وحید پاک نیا عطاالله ندیری
هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفی منابع آب زیرزمینی دشت بستان آباد و تعیین آسیب پذیری آب زیرزمینی در منطقه می باشد. این دشت دارای یک آبخوان از نوع آزاد می باشد که در بخش ها ی جنوب غربی (منطقه تغذیه) دارای کیفیت خوب و با حرکت به سمت جنوب غرب منطقه مورد مطالعه از کیفیت آب کاسته می شود. جهت جریان آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه از جنوب غرب به سمت شمال شرقی می باشد.
عطاالله ندیری اصغر اصغری مقدم
چکیده ندارد.