نام پژوهشگر: میرحسین علامه
محبوبه خلقی میرحسین علامه
واقعه بزرگ و مهم غدیرخم، واقعه دعوت خدایی، ولایت کبری، کامل ساختن دین و تمام کردن نعمت الهی است. آنچه در این میان از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ تأمّل و اندیشه ورزی در زوایای این رویداد مهمِ تاریخی، و نشر و تبلیغ آن است. در همین راستا هنرمندان گرافیک با بهره گیری از نمادها و مولفه های تصویری رخداد غدیر در آثار خود به ایصال حقیقت ولایت در سطح فرد و جامعه کمک خواهند نمود. پژوهش حاضر به روش تحلیلی- توصیفی و رجوع به منابع مکتوب و سایت های اطلاع رسانی، بر آن است تا به بررسی نمادهای تصویری غدیرخم در گرافیک معاصر ایران بویژه پوسترهای دهه های هشتاد و نود بپردازد. پوسترهایی که با موضوع غدیر و ولایت امام امیرالمومنین صلوات الله علیه طراحی شده اند، غالباٌ در زمره پوسترهای نوشتاری هستند. زیرا در این پوسترها اولویت، انتقال متن مصرّح کلام اهل البیتb بوده است. هنرمندان نیز هر چند از فضای انتزاعی بهره برده اند، امّا پیوند خودشان با اصل کلام را حذف ننموده و در طراحی، کلمات نورانی پیامبرk و اهل البیتb را عیناً به کار بسته اند. در این پوسترها بیش از همه، فراز اصلی خطبه غدیر که عبارت « من کنت مولاه فهذا علی مولاه » است، مد نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر، می کوشد تا به واقعه غدیرخم فراتر از عبارت مشهور بپردازد و تبلیغ ولایت و ریشه های حادثه غدیر را هم در متن و هم در آثار هنری جستجو نماید.
آزاده داودی محمد هادی امین ناجی
مکاتب حدیثی قم وبغداد از حوزه های مهم شیعی در قرن سوم به شمار می رفت وقم در سایه اشعریان در این قرن و به دلیل وجود نخبگان علمی در جامعه شهری مذکور شاهد تمرکز امامیه و برنامه ریزی توسعه حدیثی - علمی و اعتقادی بوده است. وبغداد محل جذب بسیاری از شیعیان بود که مهمترین عامل آن حضور برخی از ائمه (ع) و سپس نواب اربعه بود و محلی برای حضور دانشمندان و تاسیس مراکز علمی گشت. ماثر احمد بن محمد بن خالد برقی وحسین بن فروخ صفار گواه بر پیشرفت علمی و ارتباط بین مکتب حدیثی قم وبغداددر این قرن بوده است. قرن سوم شاهد پیشرفت علمی وحضور محمد بن یعقوب کلینی در قم و سپس مهاجرت علمی او به بغداد می باشد او توانست به عنوان یک رابط امامی – روایی یک راه کار با قرائت قمی برای جامعه شیعیان بغداد در زمینه ی عقل گرایی ارائه دهد. وسابقه ی بحث فوق را می توان در کتاب مکتب حدیثی قم و بغداد از آندره نیومن یافت که در این میان نظریه آندره نیومن در کتاب مکتب حدیثی قم – بغداد و توصیف جامعه علمی قم قرن سوم هجری به یک جامعه منزوی آماده جنگ که دلخوش به نوشته های امامانش بوده است و کاملا مکتبی با حالت انفعالی داشته محل تامل و تردید است. که با بررسی کتابخانه ای و اسنادی ونگاه به مکتب حدیثی شیعی در قم و بغدادمی توان در نتایج این تحقیق چنین به دست آورد که این دو مکتب حدیثی با هم در تعاملند با این حال صبغه مکتب حدیثی در قم نص گرایی و در مکتب بغداد عقل گرایی بوده است.
میرحسین علامه محمدعلی چلونگر
چکیده ندارد.