یکی از علل اصلی شکست سازمان ها در زمان اجرا و پیاده سازی راهبردهایشان، عدم درک راهبرد و موضوعات راهبردی توسط کارکنان در سازمان است، به طوری که طبق تحقیقات کاپلان و نورتون در این زمینه تنها 5 درصد کارکنان سازمان راهبرد را درک نموده اند. ما در این پژوهش به دنبال سنجش و شناسایی این موضوع که کارکنان چه درکی از راهبرد و اهداف راهبردی جاری در سازمان دارند بودیم. در این پژوهش با استفاده از کارت های امتیازی متوازن و منظر های چهارگانه آن به عنوان یکی از ابزارهای مفید و کاربردی برای ارزیابی و جاری سازی استراتژی و مطالعه شانزده سازمان نمونه که از این مدل برای ارزیابی عملکرد خود استفاده نموده بودند پرسشنامه ای را به کمک چهار نفر از متخصصان سازمانی برای سنجش اهداف وموضوعات راهبردی سازمان ،تدوین نمودیم که با ضریب آلفای کرونباخ 0.93 پایایی آن اندازه گیری شد. با توجه به نتایج بدست آمده از پاسخ کارکنان به این نتیجه رسیدیم که سازمان در حال حاضر به اهداف و موضوعات راهبردی در منظرهای ماموریت و مشتری که با عنوان نتیجه(result) معرفی می شوند، بیشتر از منظرهای فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری که با عنوان ساختار(enablers) معرفی می شوند، توجه دارد.

چکیده ندارد.