نام پژوهشگر: پرویز اولیاء

اثراسانسهای zataria multiflora,myrtus communis,eucalyptus camaldulencisبرتولیدبیوفیلم و آلژینات درpsedomonas aeruginosa
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم انسانی 1388
  لاله معین   پرویز اولیاء

چکیده پسودوموناس آئروجینوزا به عنوان یکی ازمهم ترین پاتوژن های فرصت طلب است که یکسری فاکتور های ویرولانس را تولید می کند. دراین مطالعه اثراسانس های zataria multiflora، eucaluptus camaldulensis، myrtus communis، cumminum cyminum، mentha spicata تولید آلژینات وتشکیل بیوفیلم پسودوموناس آئروجینوزا m8821 درغلظت های مختلف(mic2/1،mic4/1، mic8/1( مورد آزمایش قرارگرفت. مواد و روش ها: mic یا حداقل غلظت مهارکنندگی همه اسانس های فوق به روش رقت در مایع تعیین شد، هم چنین تولید آلژینات و تشکیل بیوفیلم در حضور sub-mic (2/1، 4/1و 8/1) از اسانس ها در سوش موکوئیدی پسودوموناس آئروجینوزا m8821 آزمایش شد. نتایج: mic اسانس ها علیه پسودوموناس آئروجینوزا برای zataria multiflora، myrtus communis ، eucaluptus camaldulensis ، mentha spicata , cumminum cyminum به ترتیب 64، 64، 64، 16 و 32 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد. آزمایش ها بر روی غلظت های mic2/1،mic4/1 وmic8/1 انجام شد. نتایج نشان داد که همه اسانس های فوق در mic2/1 وmic4/1 به طور معناداری(05/0> p ) تولید آلژینات و تشکیل بیوفیلم را در پسودوموناس آئروجینوزا کاهش می دهد. اسانس های m.spicata وe.camaldulensis در غلظت mic8/1 اثرات معنادار (05/0> p) روی تشکیل بیوفیلم نسبت به نمونه شاهد نداشت. اسانس های c.cyminum ، m.communis و z.multiflora در غلظت mic8/1 اثرات معنادار (05/0> p) روی تشکیل بیوفیلم و تولید آلژینات نسبت به نمونه شاهد داشت. همچنین mic 8/1 از اسانس e.camaldulensis و m.spicata اثرات معنادار(05/0> p )روی تولید آلژینات داشت. بحث: این مطالعه موید اثربخش بودن اسانس های فوق برکاهش تولید آلژینات و تشکیل بیوفیلم در غلظت های sub-mic می باشد و می تواند نوید دهنده استفاده آن در داروهای گیاهی ضد پسودوموناس باشد مسلماً برای رسیدن به هدف نهایی که همانا تولید داروی گیاهی ضد پسودوموناس می باشد، مطالعات دقیق دیگری چه ازدیدگاه ایمونولوژیکی و چه از نظرکلینیکی باید بر روی این گیاهان صورت گیرد. واژگان کلیدی: پسودوموناس آئروجینوزا، آلژینات، بیوفیلم، گیاهان دارویی.

اثر اسانسهای آویشن شیرازی،مورد،اوکالیپتوس،زیره سبز و نعنا بر حرکت و اتصال سودوموناس آئروجینوزا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم پایه 1388
  سمیه موسوی ندوشن   پرویز اولیاء

سودوموناس آئروجینوزا یک بیماریزای فرصت طلب می باشد که طیف وسیعی از عفونت ها را در افراد با سیستم ایمنی ضعیف به وجود می آورد. توانایی این باکتری برای ایجاد عفونت های سخت، به علت ویرولانس فاکتورها و آنزیم های ترشحی است. تعدادی از این عوامل بیماریزا عبارتند از: اگزوتوکسین a، پیلی، آلکالین پروتئاز، الاستاز و اگزوآنزیم s. با توجه به مقاومت زیاد این باکتری به آنتی بیوتیک های متداول، هزینه نسبتا بالا و عوارض این داروها، استفاده از گیاهان دارویی در دو دهه اخیررواج یافته است. در این مطالعه اثر ضد میکروبی پنج نوع اسانس گیاهی به نامهای آویشن شیرازی، مورد، اوکالیپتوس، زیره سبز و نعنا بر روی حرکت و اتصال سودوموناس آئروجینوزا بررسی گردید. ابتدا مقدار حداقل غلظت مهارکننده رشد (mic) برای این اسانسها اندازه گیری شد و سپس اثرات اسانسها با غلظتهای 2/1،1/4/1 و 8/1 mic روی حرکت و اتصال سودوموناس آئروجینوزا بررسی شد. نتایج تست کمی mic از اسانسهای مورد بررسی، در مورد آویشن شیرازی، مورد و اوکالیپتوس،64 میکروگرم در میلی لیتر، زیره سبز،32 میکروگرم در میلی لیتر و نعنا،16 میکروگرم بر میلی لیتربه دست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد که همه اسانسها در غلظتهای 2/1 و 4/1 mic به طور معنی داری باعث کاهش میزان اتصال و حرکت swimming و twitching در نمونه آزمایش نسبت به شاهد می شوند. همچنین اسانس آویشن شیرازی درغلظت mic8/1 به طور معنی داری می تواند میزان اتصال و حرکت swimming و twitching را کاهش دهد. اما اسانسهای اوکالیپتوس و مورد درغلظت mic 8/1 اثر معنی داری روی میزان اتصال و حرکت swimming ندارند ولی به طور معنی داری میزان twitching را کاهش می دهند. غلظت mic 8/1 اسانس زیره سبز نیز اثری روی میزان اتصال ندارد اما به طور معنی داری میزان swimming و twitching باکتری را کاهش می دهد. همچنین غلظت mic 8/1 اسانس نعنا بر روی حرکت های swimming و twitching بی اثر است اما به طور معنی داری اتصال باکتری را کاهش می دهد. نتایج به دست آمده از آزمایشات، بیانگر اثرات خوب اسانسهای آویشن شیرازی، مورد، اوکالیپتوس، زیره سبز و نعنا بر روی حرکت و اتصال سودوموناس آئروجینوزا که از فاکتورهای بیماریزای این باکتری هستند می باشد و احتمالا می تواند در ساخت داروی مناسب برای از بین بردن این میکروارگانیسم با منشا گیاهی و عوارض بسیار کمتر موثر باشد.

مقایسه ژنتیکی ایزوله های بالینی سودوموناس ائروجینوزا جدا شده از عفونت های سوختگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1388
  حسن سلیمی   پرویز اولیاء

عفونت های سوختگی از مشکلات مهم درمانی در بسیاری از مناطق جهان، به ویژه کشورهای در حال توسعه است. عوامل میکروبی مختلفی در ایجاد و گسترش این عفونت ها نقش دارند، که سودوموناس آئروجینوزا یکی از مهم ترین آن ها، به خصوص در ایران، می باشد. با توجه به توانایی ذاتی این باکتری در ایجاد مقاومت به بسیاری از عوامل ضدمیکروبی، شناسایی الگوی مقاومت این باکتری در کنترل مناسب آن حائز اهمیت بالایی است. همچنین، بررسی اپیدمیولوژی مولکولی این باکتری در مدیریت عفونت-های ناشی از آن ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی الگوهای ژنتیکی و مقاومت آنتی بیوتیکی جدایه های سودوموناس آئروجینوزای بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری انجام شد. مقاومت آنتی بیوتیکی جدایه ها با روش دیسک دیفیوژن تعیین شد و بررسی الگوهای ژنتیکی با سه روش pcr-rflp، rapd-pcr و pfge انجام شد. سه آنزیم alu i، hae iii و ras i در rflp ژن 16s rdna و آنزیم xba i در pfge مورد استفاده قرار گرفتند. طی شش ماه 129 جدایه از بیماران و 2 جدایه از محیط بیمارستان جمع آوری شد. بیشترین مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک سفتی زوکسیم (87%) و کم ترین مقاومت نسبت به ایمی پنم (16%) بود. تایپینگ pfge، 11 الگوی متفاوت در جدایه ها ایجاد کرد، در حالی که تایپینگ rapd-pcr، 8 الگوی مختلف ایجاد کرد. تایپینگ های rapd-pcr و pfge به ترتیب، سه و پنج الگوی مختلف برای جدایه-های مقاوم چنددارویی ایجاد کردند. در هر دو روش یکی از جدایه های محیطی دارای مقاومت چنددارویی بود. تایپینگ pcr-rflp الگوی متمایزی در بین جدایه ها ایجاد نکرد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که استفاده از روش pfge، که دارای قابلیت تفکیک کنندگی بالاتری نسبت به rapd-pcr دارد، می تواند در مطالعات تایپینگ مولکولی بسیار کارآمد باشد. همچنین مشخص شد که عوامل محیطی می توانند از منابع اصلی انتشار عفونت باشند و با کنترل مناسب این عوامل، میزان عفونت به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.

جداسازی ازتوباکترهای بومی تثبیت کننده ازت و حل کننده فسفات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم پایه 1390
  رحیم نصرتی   پرویز اولیاء

نیتروژن و فسفر دو ماکرونوترینت ضروری برای رشد گیاهان هستند. خاک های کشاورزی ایران اغلب آهکی بوده و میزان فسفر در دسترس برای گیاهان در آن ها، کم است. ازتوباکتر ها باکتری هایی هوازی اجباری، آزاد زی و گرم منفی خاکزی هستند که قادرند نیتروژن را تثبیت کنند. علاوه بر تثبیت ازت، این باکتری ها می توانند فسفر در دسترس گیاه را با حلالیت آن بالا ببرند. بنابراین گزینه مناسبی برای تولید کود های زیستی به شمار می روند. هدف از این پژوهش ارائه روشی مناسب برای جداسازی ازتوباکترهای بومی تثبیت کننده ازت و حل کننده فسفات است. 45 نمونه خاک از ریزوسفر محصولات کشاورزی از نقاط مختلف ایران جمع آوری شد. روش های غنی سازی و جداسازی برای آنها به کار رفت. ویژگیهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی آنها معین گردید و برای شناسایی مولکولی از پرایمر nifh-g1 استفاده شد. توانایی حلالیت فسفات و آنزیم فسفاتاز در محیط جامد sperber انجام شد. جدایه هایی با بالاترین میزان psi در محیط جامد، برای بررسی کمی حلالیت فسفات در محیط مایع و تثبیت ازت انتخاب گردید. سپس رشد باکتری ها و حلالیت فسفات به صورت همزمان و به روش کمی برای سه باکتری منتخب در شرایط مختلف محیطی بررسی گردید. در مجموع 53 جدایه بعد از غنی سازی و جداسازی به عنوان ازتوباکتر شناسایی شد. 28 جدایه قادر به حل کردن فسفات بودند. بیشترین شاخص حلالیت فسفات بعد از 2 روز متلق به باکتری 8 بود (7/2). بیشترین شاخص حلالیت فسفات در محیط مایع متعلق به باکتری های 25، a17 و 8 به ترتیب با mg/ml 254، mg/ml249 و mg/ml244بدست آمد. 8 جدایه قادر به تثبیت ازت بودند که میزان تثبیت ازت بین 2/1 تا 4/326 نانومول اتیلن در ساعت در ویال بود. هر سه جدایه منتخب قادر بودند تا دمای 45 درجه سانتی گراد، غلظت 5% نمک و دامنه وسیعی از ph از 5 تا 9 رشد کنند و قادر به حلالیت فسفات هم بودند. این یافته ها جدایه های 8 و 21 را به عنوان کاندیدی برای تولید کودهای بیولوییک معرفی می کند چرا که قادر به حلالیت فسفات و تثبیت ازت هستند. کلید واژه: ازتوباکتر، تثبیت ازت، حلالیت فسفات، شاخص حلالیت فسفات و کود زیستی

تنوع پروکاریوتهای نمک دوست و تحمل کننده نمک قابل کشت و غیر قابل کشت دریاچه ارومیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم 1393
  فرشته جوکار کاشی   محمد علی آموزگار

برخی از میکروارگانیسم ها که به عنوان افراطی دوست از آن ها یاد می شود قادر به زندگی در مناطقی هستند که برای اکثر میکروارگانیسم های دیگر مرگ آور است. دریاچه های نمک با شوری در حد اشباع یکی از این محیط ها هستند. توانمندی های زیست فن آوری میکروارگانیسم های محیط های پرشور باعث اهمیت بررسی آن ها شده است. دریاچه ارومیه بزرگترین سطح آبی کشور و یکی از دریاچه های فوق شور در جهان، در شمال غربی ایران است که شبیه دریای پر شورgreat در آمریکاست. در این پژوهش تنوع زیستی پروکاریوت های نمک دوست دریاچه نمک ارومیه با استفاده از روش های کشت، هیبریداسیون فلورسانس در محل، الکتروفورز با گرادیان ماده دناتوره کننده قطعات تکثیر شده 16s rdna و کتابخانه ژنی 16s rdna بررسی شده است. فراوانی سلول ها در دریاچه بوسیله رنگ آمیزی مستقیم با dapi مشخص گردید که این میزان (108×4-106×2/1) سلول در هر میلی لیتر بوده است. فراوانی آرکی و باکتری در این دریاچه به ترتیب 55%–1/36 و 5/55%-5/48 بوده که با استفاده از روش هیبریداسیون فلورسانس در محل با پروب های مخصوص هر قلمرو مشخص گردیده است. تعداد سلول های زنده بدست آمده در کشت (106×6/6-102×4/1) در هر میلی لیتر بود. در مرحله اول نمونه برداری در مهرماه 1389، 323 جدایه از سواحل شرقی دریاچه جداسازی شد که 53 سویه برای مطالعات بیشتر انتخاب شدند که متعلق به 18 جنس و 39 گونه بودند که در سه راسته firmicutes (6/78%)، proteobacteri (4/21%) وactinobacteria (8/1%) قرار گرفتند. در مرحله دوم نمونه برداری در تیرماه 1391 نیز از سواحل شرق و غرب دریاچه نمونه برداری شد که از بین 228 جدایه حاصل، توالی 16s rdna برای 36 سویه منتخب، تکثیر و ترادف یابی شد که از نظر فیلوژنتیک سویه های آرکی در 8 گونه و سه جنس halorubrum (44%)، haloarcula (8/38%) و haloterrigena (1/11%) قرار گرفتند. باکتری های جدا شده هم به دو جنس salicola و pseudomonas تعلق داشتند. در روش غیر وابسته به کشت کلونینگ- تعیین توالی، کتابخانه ژنی آرکی ها متعلق به 5 جنس halonotius، halolamina،haloquadratum ،halomicroarcula و halorhabdus بودند. کتابخانه کلون های باکتریایی نیز در 4 راسته bacteroidetes، cyanobacteria، actinobacteria و firmicutes قرار داشتند. کلون های کتابخانه قطعه ای از ژن bop (به عنوان یک مارکر ملکولی) متعلق به 4 جنس halorubrum، natrialba، haloquadratum و natrinema بودند. برای بررسی بیشتر تنوع زیستی هالوآرکی ها به موزات بررسی 16s rdna، تنوع زیستی ژن bop نیز مطالعه شد. این پژوهش نشان داد که فیلوژنی bop با فیلوژنی16s rdna رابطه تنگاتنگی دارد. در روش الکتروفورز با شیب غلظت 33 باند از ژل(18 باکتری و 15 آرکی) انتخاب، تکثیر و ترادف یابی شده که از نظر فیلوژنتیک سویه های باکتری در 4 جنس salinibacter، mangroviflexus، pseudomonas، cesiribacter و دو راسته proteobacteria و bacteroidetes قرار دارند. سویه های آرکی شامل سه جنس halonotius و haloquadratum ، halorubrum و در راسته euryarchaeota قرار می گیرند. در این پژوهش هم پوشانی در بین نتایج حاصل از روشهای وابسته به کشت و غیر وابسته به کشت کم بود که این امر را می توان به تعداد بسیار کم جدایه های تعیین توالی شده و تفاوت در سه تکنیک به کار رفته نسبت داد.

جداسازی باکتریهای بومی تولیدکننده سیدروفور و حل کننده روی
پایان نامه موسسه آموزش عالی غیر دولتی و غیر انتفاعی نور دانش - پژوهشکده بیوتکنولوژی 1394
  ابراهیم اسحقی   محمدعلی ملبوبی

آهن و روی دو ریزمغذی ضروری برای رشد گیاهان هستند. خاک های کشاورزی ایران اغلب آهکی بوده و میزان عنصر روی محلول و آهن در دسترس برای گیاهان در آنها کم است. باکتری های حل کننده روی و تولید کننده سیدروفور برای انتقال آهن و روی از خاک به ریشه گیاهان مفید می باشند و گزینه های مناسبی برای استفاده در کشاورزی به عنوان کودهای زیستی به شمار می روند. هدف از این پروژه ارائه روشی مناسب برای جداسازی باکتری های بومی حل کننده روی و تولید کننده سیدروفور است.

بررسی اثر هم افزایی لیزر کم قدرت (he/ne) و جنتامایسین بر تولید آلژینات و رشد پسودموناس ائروژینوزا در شرایط آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1374
  پرویز اولیاء   قربان بهزادیان نژاد

پسودناموس ائروژینوزا یک بیماریزای فرصت طلب است که طیف وسیعی از انواع عفونت ها را ایجاد می کند. سویه های موکوئیدی پسودوموناس ائروژینوزا تولید کپسولی از جنس آلژینات می کنند که نقش مهمی در بیماریزایی دارد. در مطالعاتی که برخی از محققان انجام داده اند، نشان داده شده که برخی از آنتی بیوتیک در غلظتهای smic می توانند تولید برخی از عوامل بیماریزایی از قبیل پروتئاز و اگزوتوکسین a را کاهش دهد. در این مطالعه، اثر هم افزایی لیزر کم قدرت هلیوم - نئون و غلظت های smis جنتامیسین بر رشد و تولید آلژینات در پسودوموناس ائروژینوزا، بررسی شده است . نتایج حاصل نشان می دهد که لیزر به تنهایی قادر به کاهش رشد باکتری نیست ، اما هم افزایی لیزر و جنتامیسین میتواند سبب کاهش رشد باکتری شود. در صورتیکه این هم افزایی بر تولید آلژینات اثری ندارد. همچنین نشان داده شد که در غلظت های 1/4mic و 1/2mic جنتامیسین می تواند سبب کاهش رشد باکتری شود. در صورتیکه این هم افزایی بر تولید آلژینات در مقایسه با نمونه شاهد کاهش بارزی دارد. این اثر توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی نیز بررسی شد و مشخص گردید که در این غلظت ها قطر کپسول این باکتری کاهش می یابد. کلیه مراحل آزمایشگاهی توسط آزمون paired - t - test از نظر آماری ارزیابی گردید تا مشخص گردد که آیا تفاوت ها با a0/05 معنادار است یا خیر.