نام پژوهشگر: اصغر تنومند
اصغر تنومند شهین نجار پیرایه
سودوموناس آئروژینوزا عامل مهم عفونت بیمارستانی بوده که سپتی سمی ناشی از آن باعث مرگ ومیر زیادی می شود. این باکتری دارای تعداد زیادی از فاکتورهای مقاومت آنتی بیوتیکی با واسطه پلاسمیدوکروموزوم بوده و آنتی بیوتیکهای جدید نیز مرگ و میر ناشی از آن را کاهش نداده اند. به دلیل مقاومت بالا، ایمونوپروفیلاکسی و ایمونوتراپی ممکن است راه موثری برای کنترل و درمان عفونتهای سودوموناس آئروژینوزا در بیماران بستری در بیمارستان، بیماران سوخته و بیماران سیستیک فیبروزیس باشند. فاکتورهای ویرولانس و آنتی ژنیک مختلف نظیر پروتئین های غشای خارجی، توکسین ها، فلاژل، پیلی پلی ساکاریدهای با وزن مولکولی بالا برای طراحی واکسن و واکسیناسیون مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف این مطالعه تولید و تخلیص فیوژن پروتئین نوترکیب اگزوتوکسین a- فلاژلین و ارزیابی خواص ایمنی زایی آن بعنوان کاندید واکسن جدید بوده است. ابتدا ژنهای اگزوتوکسین aو فلاژلین تکثیر ، کلون و در باکتری e. coli بیان گردید. فیوژن پروتئین نوترکیب با روش افینیتی کروماتوگرافی نیکل تخلیص گردیده و کیفیت و ساختار آن با روشهای sds-page و وسترن بلات ارزیابی گردید. آلودگی فیوژن پروتئین نوترکیب به لیپوپلی ساکارید بوسیله تست limulus amoebocyte lysate وتوکسیسیته آن در مدل حیوانی مورد بررسی قرار گرفت. جهت ارزیابی ایمونوژنیسیته، گروههای موشی در روزهای 0-21-42 و 72 با اگزوتوکسینa (دومین i,ii) ، فلاژلین ، اگزوتوکسینa (دومین i,ii)- فلاژلین، اگزوتوکسینa (دومین i,ii) + فلاژلین و pbs بصورت زیر جلدی واکسینه شدند. یک هفته بعد از آخرین تزریق، تولید آنتی بادی در گروههای موشی بوسیله الایزا بررسی گردید و در نهایت میزان محافظت موشهای ایمن وغیر ایمن با تزریق (2x ld50 (7.5 x 107 cfu یک سویه بالینی بصورت داخل صفاقی بررسی گردید. براساس نتایج الایزا تولید آنتی بادی در تمامی گروههای موشی ایمن در مقایسه با گروه شاهد معنی دار بود(p=.00001). محافظت موشها در مقابل تزریق داخل صفاقی (2x ld50 (7.5 x 107 cfu یک سویه بالینی در گروه دریافت کننده اگزوتوکسینa (دومین i,ii)- فلاژلین معنی دار بود(p=0.05). نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که اگزوتوکسینa (دومین i,ii)- فلاژلین یک ایمونوژن قوی بوده و می تواند بعنوان کاندید واکسن جدید در مطالعات واکسن ضد سودوموناسی مورد استفاده قرار گیرد.
لیلا حسنی کاظم بیدکی
پیش زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس یک پاتوژن مهم وعمده درایجاد عفونت های مهمی هم چون باکتریمی، اندوکاردیت، استئومیلیت، سندرم شوک توکسیک و عفونت های پوستی می باشد استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین(methicillin resistant staphylococcus aureus [mrsa]) از میکروبهای شایع در عفونتهای بیمارستانی است و اکثرعفونت های ناشی از سویه های استافیلوکوکوس اورئوس به واسطه ی انتقال از بینی افراد ناقل اتفاق می افتد. روش کار: در این مطالعه 143 نمونه از کارکنان بیمارستان های شهرستان مراغه به استثنای کارمندان بخش اداری و150 نمونه از افراد عادی جامعه گرفته شد. همچنین در این مطالعه 50 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس، از بیماران بستری در بیمارستان جداسازی شد. مقاومت به اگزاسیلین برای تمامی استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده با روش دیسک دیفیوژن در محیط مولر هینتون اگار حاوی 4 درصد نمک انجام گرفت. و به منظور تشخیص ژنوتیپی از روش pcr برای تائید ژنmeca استفاده گردید. یافته ها: براساس نتایج این مطالعه از 150 نفر افراد عادی جامعه 32 نفر (21/33%)حامل استافیلوکوکوس اورئوس بودند،. و از 143 نفر افراد پرسنل درمانی 42 نفر(3/29%) حامل استافیلوکوکوس اورئوس بودند، باتوجه به نتایج تست انتی بیوگرام در پرسنل درمان تعداد3 نفر(7/1%) در افراد عادی جامعه2 نفر(2/6%) و از 50 نمونه استافیلوکوس اورئوس جداشده از نمونه های بالینی 15 نفر(30?) حامل سوش مقاوم به متی سیلین بودند. نتایج pcr مشابه تست انتی بیوگرام برای پرسنل درمان و افراد عادی جامعه بود ولی در نمونه های بالینی تعداد 23 نمونه (46%) ژن meca مشاهده گردید. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که درصد حاملین استافیلوکوس اورئوس و مقاومت به متی سیلین در پرسنل درمانی بیشتر از افراد عادی جامعه است. و همچنین میزان مقاومت به متی سیلین از نمونه های بالینی استافیلوکوس اورئوس تفاوت چشمگیری نسبت به دو گروه افراد جامعه و پرسنل درمان دارد. کلمات کلیدی: استافیلوکوکوس اورئوس? ژنmeca ? pcr? mrsa