نام پژوهشگر: پریسا شیخ زاده مصدق
پریسا شیخ زاده مصدق محمد رضا شکیبا
مرحله رسیدگی در زمان برداشت یکی از مهمترین عامل هاست که می تواند کیفیت فیزیولوژیکی بذرها را تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش در سال های 89-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز اجرا شد تا تغییرات کیفی بذور ارقام کلزای پاییزی (مودنا، اپرا و slm046) در مراحل مختلف نمو و همچنین اثر بذور با رسیدگی متفاوت روی استقرار گیاهچه و عملکرد مزرعه ای تحت تیمارهای مختلف آبیاری مورد ارزیابی قرار گیرد. بذور به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 88-1387 در مزرعه کشت شدند. بذور در 9 مرحله در طول نمو و رسیدگی برداشت شدند. نتایج نشان داد که بسته به رقم حداکثر وزن دانه (رسیدگی وزنی) در 48 تا 54 روز بعد از گلدهی، وقتی که رطوبت بذرها حدود 50-41 درصد بود، حاصل شد. در حالی که، حداکثر کیفیت بذر بر مبنای درصد بذور زنده، درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه در حدود 10 تا 22 روز بعد از رسیدگی وزنی با رطوبت 14 تا 16% به دست آمد. بعد از آن کیفیت بذرها به علت پیری و فرسودگی کاهش یافت. حداکثر سرعت جوانه زنی رقم slm046و وزن خشک گیاهچه رقم اپرا به طور معنی داری بیشتر از دو رقم دیگر بود. این اختلاف در پارامترهای کیفی بذر به تفاوت در ساختار ژنتیکی بین ارقام کلزا نسبت داده شد. سرعت پر شدن دانه و حداکثر وزن دانه رقم اپرا به طور معنی داری بیشتر از رقم مودنا بود. سه توده بذر برداشت شده در 36، 64 و 85 روز بعد از گلدهی (به ترتیب: 1v، 2v و 3v) با سطوح مختلف جوانه زنی و قدرت برای ارزیابی مزرعه ای در آزمایش دوم انتخاب شدند. کیفیت توده بذری 2v بیشتر از 3v و آن هم بیشتر از 1v بود. آزمایش مزرعه ای دوم به صورت اسپلیت پلات- فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. با محدودیت آب قابل دسترس، هدایت الکتریکی و دمای برگ افزایش، ولی حداکثر وزن دانه کاهش یافت. با وجود این، سایر صفات مزرعه ای به دلیل وجود بارندگی های زیاد در بهار 1389 تحت تأثیر تیمارهای آبیاری قرار نگرفتند. گیاهان حاصل از توده بذور 1v، 2v و 3v شاخص کلروفیل یکسانی در شرایط آبیاری مطلوب داشتند، ولی شاخص کلروفیل گیاهان حاصل از بذور با کیفیت پایین (1v) به طور معنی داری تحت شرایط آبیاری محدود به ویژه در تنش شدید کم آبی کاهش یافت. اگر چه سرعت سبز شدن، ارتفاع بوته، سرعت پر شدن دانه و حداکثر وزن دانه رقم مودنا کمتر از سایر ارقام بود، ولی این رقم تعداد دانه در نیام و بوته و شاخص برداشت بیشتری داشت. در نهایت، عملکرد دانه در واحد سطح هر سه رقم از نظر آماری یکسان بود. درصد سبز شدن گیاهچه، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و دانه با افت کیفیت بذر کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه برای ارقام مودنا و اپرا در گیاهان حاصل از 2v مشاهده شد، اما برای رقم slm046 بیشترین عملکرد دانه در گیاهان حاصل از بذور 3v ثبت شد. شاخص برداشت رقم مودنا برای گیاهان حاصل از توده بذور با کیفیت متفاوت مشابه و به طور معنی داری بیشتر از اپرا و slm046 بود. ماده خشک گیاهان حاصل از توده بذر 2v در تمام تیمارهای آبیاری یکسان بود، ولی ماده خشک گیاهان حاصل از توده بذور 1v و 3v در شرایط آبیاری محدود و به ویژه در تنش شدید کم آبی (3i) کاهش یافت. درصد جوانه زنی ، سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه همبستگی مثبتی با درصد سبز شدن، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و دانه داشتند. با وجود این، همبستگی هدایت الکتریکی مواد نشتی از بذور با این صفات مزرعه ای منفی و معنی داری داشت. این همبستگی های معنی دار نشان می دهد که 1) آزمون های کیفیت بذر می تواند اطلاعات با ارزشی را در رابطه با عملکرد بالقوه توده بذور مختلف در مزرعه فراهم نماید. 2) کشت توده بذور با کیفیت بالا می تواند استقرار مطلوب و عملکرد رضایت بخشی را تحت دامنه وسیعی از شرایط محیطی تضمین نماید.
زهرا تقی پور ناصر زارع
به منظور ارزیابی تحمل تنش خشکی در اکوتیپهای مختلف از سه گونه آژیلوپس، آزمایشی در گلخانه دانشکده کشاورزی در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1390 انجام شد. هشت اکوتیپ ازaegilops triuncialis، سه اکوتیپ از aegilops tauschii و سه اکوتیپ از aegilops cylindrica به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه سطح تنش (شاهد، آبیاری تا مرحله متورم شدن سنبله و آبیاری تا مرحله 50% ظهور سنبله) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش شدید خشکی (تنش در مرحله تورم سنبله) تاثیر معنی داری بر صفات مورد مطالعه داشت. مقایسه میانگین بین سطوح نشان داد نشان داد که در سه گونه مورد بررسی از جنس آژیلوپس اکثر صفات مورفوفیزیولوژیک بجز پرولین و طول ریشه تحت تاثیر تنش خشکی کاهش یافت اما مقدار آن در اکوتیپهای مختلف و بین گونهها متفاوت بود همچنین طول ریشه در ae. triuncialis در اثر تنش خشکی افزایش یافت. با بررسی شاخصهای تحمل و حساسیت به خشکی، شاخص sti قادر به تمایز اکوتیپهای با عملکرد بالا در هر دو شرایط تنش و بدون تنش بود. با توجه به نتایج حاصل از نمودار سه بعدی بر اساس سه شاخص تحمل تنش (sti)، شاخص مقاومت به خشکی (di) و شاخص پایداری عملکرد (ysi)، اکوتیپ هشترود از گونه triuncialis ae. و گرگان از گونه tauschii ae. به عنوان اکوتیپ های متحمل شناخته شدند. با انجام تجزیه به مولفهها برای شاخصهای مقاومت دو عامل اول به ترتیب 37/86 و 39/86 درصد از تغییرات دادهها را در دو سطح تنش خشکی توجیه کردند. تجزیه خوشهای بر اساس شاخصهای تحمل و حساسیت به خشکی اکوتیپها را به سه گروه مجزا تقسیمبندی کرد. اکوتیپهای هشترود از گونه triuncialis ae. و گرگان از گونه tauschii ae. در دو سطح تنش خشکی در گروهی قرار گرفتند که شاخصهای تحمل عملکرد در آن گروه در سطح بالایی بود.
لیلی هنرمند ناصر زارع
بکارگیری مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی پتانسیل بالایی در افزایش ایمنی غذایی و تولید محصولات دارویی برای بهبود سلامت انسان را دارد. نیاز روزافزون به پروتئین¬های حیوانی،بهبود گیاه علوفه¬ای اسپرس (onobrychissativa) از طریق دستورزی-های ژنتیکی و سیستم¬های باززایی درون شیشه¬ایرا حائز اهمیت می¬نماید. استفاده از امواج فراصوت می¬تواند کارایی تراریختی به کمک آگروباکتریوم را افزایش دهد. در این تحقیق، به منظور بهینه¬سازی شرایط لازم برای رشد نوک ساقه، تأثیر سطوح مختلف تنظیم¬کننده¬های رشدی bap، زآتین و tdz به همراه naa و iba مورد بررسی قرار گرفت. علاوه¬براین، تأثیر امواج فراصوت بر زنده¬مانی و رشد نوک ساقه و تراریختی آن¬ها به کمک سویه¬های lba4404 و eha101آگروباکتریوم تومه¬فاسینس مطالعه گردید
فاطمه یوسفی ناصر زارع
استفاده از روش های نوین زیست فناوری از جمله کشت بافت و باززایی گیاه و به ویژه توسعه ی روش های انتقال ژن در کنار روش های اصلاحی متداول، به یک ابزار ضروری برای اصلاح گیاهان تبدیل شده است. یونجه یکی از گیاهان علوفه ای بسیار مهم و همچنین یک گیاه مدل برای مطالعات ژنتیک مولکولی است. انتقال ژن از طریق آگروباکتریوم یکی از مناسب ترین و کارآمدترین روش های انتقال ژن به یونجه به حساب می آید. بنابراین این پژوهش به منظور بهینه سازی شرایط رشد درون شیشه ای ریزنمونه ی نوک ساقه ی رقم همدانی یونجه و همچنین تأثیر امواج فراصوت بر تراریختی آن به کمک آگروباکتریوم انجام شده است. در بین ترکیبات مختلف هورمونی مورد ارزیابی، محیط کشت ms حاوی 1/0 میلی گرم در لیتر ibaبه همراه 1 میلی گرم در لیتر tdz از نظر مجموع صفات درصد ساقه دهی (66/66)، درصد ریزنمونه با ساقه ی چندگانه (1/38) همراه با کمترین درصد شیشه ای شدن (صفر) به عنوان بهترین ترکیب برای رشد ریزنمونه های نوک ساقه بود. بررسی تأثیر مدت زمان اعمال تیمار امواج فراصوت (صفر تا 50 ثانیه) بر پاسخ درون شیشه ای ریزنمونه های نوک ساقه ی یونجه، نشان داد که با اعمال تیمار امواج فراصوت درصد ساقه دهی ریزنمونه ها کاهش، ولی درصد کالوس زایی ریزنمونه ها به طور معنی داری افزایش یافت. با این حال، زمان 30 ثانیه ی امواج فراصوت از نظر مجموع صفات تعداد ساقه در هر ریزنمونه و درصد ساقه دهی همراه با کمترین درصد کالوس زایی و درصد شیشه ای شدن نسبت به سایر تیمارهای فراصوت نتیجه ی بهتری را مهیا نمود. لذا بازه ی زمانی صفر الی 50 ثانیه ی امواج فراصوت به منظور بررسی تأثیر آن بر انتقال ژن توسط آگروباکتریوم تومه فاسینس مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از آزمایش تراریختی، بیشترین درصد ریزنمونه های دارای بیان موقتgus در سویه ی lba4404آگروباکتریوم تومه فاسینس و بافر امواج فراصوتms (با 21% ساکارز) در دوره های زمانی کوتاه امواج فراصوت (15ثانیه) به دست آمد. سویه ی lba4404 در زمان 5 ثانیه ی امواج فراصوت از نظر درصد ساقه های مقاوم به کانامایسین (پس از گذشت 8 الی 11 هفته) نسبت به سایر ترکیب های تیماری برای تراریختی پایدار یونجه از کارایی بالاتری برخوردار بود.
سمیه بهادری مختار حیدری
به منظور بررسی اثرات پیش¬تیمار بذر با تنظیم¬کننده¬های رشد گیاهی و باکتری¬های محرک رشد گیاهی بر جوانه¬زنی و برخی شاخص های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی دانهال¬های بامیه رقم بسنطی در شرایط دمای پایین دو آزمایش فاکتوریل مجزا در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای در سال 93-1392 در دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. ابتدا زمان بهینه برای پیش تیمار بذر با سالیسیلیک¬اسید، اسپرمین و اسپرمیدین تعیین شد، سپس بذرهای بامیه رقم بسنطی با سالیسیلیک¬اسید در غلظت های 0، 05/0، 1/0، 5/0 و 1 میلی¬مولار در زمان 24 ساعت و اسپرمین و اسپرمیدین درغلظت های 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی مولار در زمان 12 ساعت و سویه¬های 1، 10، 19 و 150 باکتری¬های سودوموناس پوتیدا، سویه¬های 69 و 159 باکتری سودوموناس فلورسنت، سویه 19 سودوموناس پوتیدا + سویه 159 سودوموناس فلورسنت و یک تیمار بدون تلقیح پیش¬تیمار شدند و آزمون¬های جوانه¬زنی و رشد گیاهچه برای بذر های پیش¬تیمار شده در دماهای 10، 15، 20 و25 درجه سانتی گراد صورت گرفت. نتایج نشان داد با افزایش دما شاخص های جوانه زنی افزایش یافت و بیشترین درصد و سرعت جوانه-زنی و شاخص¬های رشد گیاهچه در دمای10، 15 و 25 درجه سانتی¬گراد به ترتیب در پیش¬تیمار بذر با غلظت های 05/ و 1/0 میلی مولار سالیسیلیک¬اسید حاصل شد و در پیش¬تیمار با باکتری¬های محرک رشد، بیشترین مقدار درصد و سرعت جوانه¬زنی و شاخص¬های رشد گیاهچه از تلقیح بذر با سویه 150 باکتری سودوموناس پوتیدا و سویه 69 باکتری سودوموناس فلورسنت حاصل شد. به منظور بررسی اثر پیش تیمار بر شاخص های رشد گیاهچه تحت تنش دمای پایین، بذور پیش تیمار شده با غلظت¬های 1/0 میلی مولار سالیسیلیک¬اسید در زمان 24 ساعت، 5/0 میلی¬مولار اسپرمین و اسپرمیدین در زمان 12 ساعت و سویه¬های مختلف باکتری¬های محرک رشد گیاهی در گلدان کشت و تا مرحله شش برگی در گلخانه نگهداری شدند و پس از آن در شرایط تنش دمای پایین (دمای 8 درجه سانتی گراد به مدت 270 دقیقه در سه روز متوالی) قرار گرفتند، سپس شاخص های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی اندازه¬گیری شد. نتایج نشان داد که پیش تیمار با تنظیم کننده¬های رشد و باکتری محرک رشد باعث افزایش صفات رویشی، کلروفیل فلورسانس، رنگیزه های فتوسنتزی، کربوهیدرات کل، پروتئین برگ، پرولین آزاد برگ، فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانی، ثبات غشا و کلروفیل گردید و بیشترین تاثیر پیش¬تیمار در مرحله گیاهچه تحت تنش دمای پایین از سویه 150 باکتری سودوموناس پوتیدا و غلظت 1/0 میلی مولار سالیسیلیک¬اسید حاصل شد.
حمید یدایی پریسا شیخ زاده مصدق
نتایج آزمایش نشان داد که: 1.به طور کلی مدیریت صحیح عنصر نیتروژن و تنظیم دور آبیاری می تواند عامل کنترلی مهمّی در رابطه با انگل گل جالیز باشد. طوری که در شرایط مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن و دوره آبیاری کوتاه مدت (هر سه روز)، اکثر صفات گل جالیز کاهش یافته بود. بنابراین، با کاربرد کود نیتروژن ضمن تامین مواد غذایی مورد نیاز گیاه، می توان در بلند مدت نسبت به کنترل و کاهش بانک بذر گل جالیز اقدام کرد. 2.واکنش ارقام مختلف گوجه فرنگی نسبت به گل جالیز متفاوت بود.
پریسا شیخ زاده مصدق قاسم گلعذانی
چکیده ندارد.