نام پژوهشگر: عباس محمودی
سیروس روستایی عبدالعلی اویسی کهخا
نوستالژی یکی از رفتارهای ناخودآگاه است که به عنوان یک احساس طبیعی و غریزی در انسان بروز می کند. زمانی که فرد در زندگیش با موانع و مشکلاتی روبه رو شود با پناه آوردن به گذشته ی پر شکوه یا آینده ی آرمانی دچار نوعی غم و اندوه توأم با حسرت می شود، این همان نوستالژی است که در زبان فارسی آن را غالباً به غم غربت و حسرت به گذشته ترجمه کرده اند. در این میان شاعران و نویسندگان بهترین ترسیم کنندگان این حس می باشند. در شعر معاصر فارسی فروغ فرخزاد و مهدی اخوان ثالث از نوستالژیکی ترین شاعران این دوره به حساب می آیند.در خور توجه است که نوستالژی در شعر فروغ بیشتر فردی و به خصوص دلتنگی برای خاطرات دوران کودکی است. اخوان ثالث نیز اگر چه بارها به نوستالژی خاطرات فردی خود نقبی با حسرت زده است، اما بیشترین دلتنگیش به خاطر اوضاع سیاسی جامعه ی عصرش در قالب خاطرات جمعی و به ویژه برای ایران باستان می باشد. این رساله پژوهشی است درباره ی بررسی فرآیند نوستالژی در شعر این دو شاعر که به آن پرداخته شده است.