نام پژوهشگر: زهره روحفر
مهدی شبیری دوزینی محمدعلی رجبی
تصاویر سفال سامانی نیشابور که با اسلوب رنگارنگ در زیر لعاب شفاف ایجاد شده است به علت دارا بودن نقوش پیکره ای و مضامین روایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. پیدایش این تصاویر در منطقه خراسان موجب شده تا شاخصه های هنر پارتی بیشتر از دیگر ادوار در شکل گیری این آثار موثر باشد. به علاوه تأثیرات هنر ساسانی، مانوی، بیزانسی، سغدی و...نیز در این تصاویر قابل شناسایی است. مضامین این تصاویر را می توان بازتاب تفکرات و باورهای موجود در محیط فرهنگی و اجتماعی دوره سامانی دانست. ورود اسلام باعث فروریختن نظام پادشاهی ساسانی و گسترش زبان فارسی دری در میان عامه مردم گشت و موجب شد در آثار هنری مضامین پادشاهی جای خود را به باورهای عامیانه و عقاید رایج دهد. از طرفی مبارزه ایرانیان با جریان عربی طرفدار اموی و عباسی و حمایت امیران سامانی از فرهنگ کهن ایران و پاسداشت این آیین ها در منطقه تحت حاکمیت آنها توسط اشراف و طبقه دهقانان باعث شد تا مضامین آثار مورد بحث مطابقت های بسیاری با باورها و اساطیر موجود در آیین های کهن ایران مانند زردشتی، زروانی و مانوی داشته باشد. علاوه بر این، وارد شدن خط کوفی و برخی مضامین اسلامی را نیز می توان از تأثیرات مستقیم فرهنگ اسلامی در این آثار دانست.
سعیده سعیدفر جواد نیستانی
مطالعه و بررسی در تاریخ حکومت های ایرانی و در دوره میانه اسلامی ما را به این واقعیت آشکار رهنمون می شود که هر کدام از این حکومت ها در عرصه های مختلف و در ابعاد و زمینه های سیاسی، نظامی، علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... منشأ اثر و تحولات بسیاری بوده اند. این دوره برای هنر سفال گری ایرانی در واقع عصر طلایی بود. قرون ششم و هفتم هجری دو قرن بسیار حساس در تاریخ هنر سفال گری دوره اسلامی ایران است؛ زیرا در طول قرن ششم هجری، یعنی اوج اقتدار حکومت سلجوقیان و خوارزمشاهیان، توجه به شکل هنری ظروف چه از لحاظ تنوع در تولید و چه از لحاظ تزیین، افزایش می یابد و هنر سفال گری پیشرفت می کند.
زهره روحفر جواد نیستانی
ساخت لعاب زرینفام که از خصوصیات ظاهری آن درخشش و تلألو رنگ طلایی و فلزی است، به منظور پوشش و تزیین ظروف سفالی و کاشیها، یکی از شاهکارهای فناوری در صنعت – هنر سفالگری دورهی اسلامی به ویژه در قرون میانی ( 7 و 8 ه.ق.) محسوب میشود. تاکنون بررسیهای مختلفی توسط محققان هنر سفالگری در زمینههای گوناگون مرتبط با آثار زرینفام مانند فن ساخت و یا ویژگیهای نقش مایههای تزیینی و فرم ظروف انجام شده و هر یک طبقهبندی خاصی را با در نظر گرفتن محل ساخت و یا کشف این آثار انجام دادهاند. علاوه بر این، دربارهی خاستگاه این صنعت نیز نظریاتی ارائه شده و طبق آن مناطق کاشان، گرگان، ری، تختسلیمان و ساوه از مراکز عمدهی ساخت زرینفام در قرون میانی معرفی شدهاند. در این رساله علاوه بر بررسیهای انجام شده صرفاً ویژگیهای فن ساخت لعاب زرینفام را بر اساس رسالهی ابوالقاسم عبدالله کاشانی و دستورهای وی جهت ساخت لعاب و بدنه و همچنین نتایج تجزیه آزمایشگاهی مواد تشکیل دهنده و نحوه تحلیل و ترکیب مواد با یکدیگر و سرانجام مقایسه موادی که کاشانی نام برده با نتایج آزمایشگاهی، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. براساس این بررسیها هنرمندانکاشانی نه تنها به عنوان تولید کنندهی زرینفام بلکه ابداع کنندهی شیوهای صرفاً فنی شناخته میشوند.