نام پژوهشگر: محمد لگزیان
محمد مهدی شاه بیکی فریبرز رحیم نیا
هدف اصلی این تحقیق طراحی و اعتبارسنجی مدل فعالیت های مدیریت راهبردی منابع انسانی در صنعت برق ایرانبود. براین اساس و دستیابیبهاینمهم در اینمطالعهبه بررسیدیدگاههایمدیران و کارشناسان شرکت برق منطقه ای خراسان(به عنوان قلمرو مکانی مورد مطالعه) دربارهفعالیت ها و ابعاد مدیریت راهبردی منابع انسانی با دو رویکرد کیفی و کمی پرداخته شد. نمونه پژوهش مدیران و کارشناسان مطلع از موضوع در شرکت برق منطقه ای خراسان بودند. روش مطالعه با توجه به اهداف آن دو روش کیفی و کمیبودکهابتدا جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد و سپس برای تبیین و اعتبار مدل از روش های کمی استفاده گردید. در این بخش ابتدا شاهدهای مختلف بیان شده از سوی مصاحبه شوندگان فهرست و سپس شاهدهایی که بر یک موضوع خاص تاکید داشتند در یک طبقه قرار گرفتندو عنوانی مناسب مبتنی بر مبانی نظری تحقیق برای آن ها انتخاب شد و به این ترتیب شاهد ها تبدیل به 47 اقدام یا به عبارتی بعد شدند. در ادامه جهت تبیین مدل ابتدا مدل اولیه فعالیت های مدیریت راهبردی منابع انسانی در شرکت مورد مطالعه ارائه و سپس این مدل اعتبار سنجی گردید. به این منظور در مرحله اول و به منظور شناسایی فعالیت های مدیریت راهبردی منابع انسانی و ابعاد مرتبط با آنها پرسشنامه تهیه شده در بین 168 نفر از مدیران و کارشناسان مطلع شرکت که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند اجرا شد و با بهره گیری از داده های 144 پرسشنامه قابل استفاده عودت شده به وسیله تحلیل عاملی اکتشافی مدل اولیه ارائه گردید. نتایج حاصل از این مرحله مدلی شامل پنج فعالیت استخدام(تامین منابع انسانی)، بهبود و بهسازی منابع انسانی(توانمندسازی کارکنان)، مدیریت عملکرد، حقوق مزایا و جبران خدمات و مدیریت استعداد و جانشین پروری و 30 بعد بود. در مرحله دوم و به منظور اعتبار سنجی مدل پرسشنامه آماده شده در بین 180 نفر اعضای نمونه آماری اجرا گردید. از مجموع 180 پرسشنامه توزیع شده 168 پرسشنامه جمع آوری شد و برای تحلیل عاملی تاییدی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از این مرحله تحقیق نشان داد که مدل اولیه دارای اعتبار بالایی است و تمامی پنج فعالیت و ابعاد مرتبط با آن ها از درجه اهمیت بالایی برخوردار هستند.
مرضیه غفاریان حاتمی علیرضا خوراکیان
روند رو به رشد استفاده از اینترنت به عنوان یکی از کانال های اساسی توزیع محصولات و خدمات توسط سازمان ها بسیار چشمگیر بوده است. نظام بانکداری اینترنتی نیز یکی از مهم ترین کاربردهای اینترنت می باشد. در این میان با توجه به استفاده روز افزون مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی، موضوع اساسی و مهم درک عوامل تاثیر گذار بر روی تصمیم مشتریان به استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی می باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر متغیرهای نوآوری مصرف کننده، اعتماد و ریسک درک شده در استفاده از بانکداری اینترنتی، و هم چنین بررسی نقش میانجی ریسک درک شده در رابطه بین نوآوری مصرف کننده و اعتماد در استفاده از بانکداری اینترنتی است. جامعه آماری این پژوهش مشتریان استفاده کننده از خدمات بانکداری اینترنتی بانک ملت در سطح شعب مشهد می باشند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که در بین نمونه ای به حجم 384 توزیع گشت، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز براساس روش معادلات ساختاری صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد نوآوری مصرف کننده و اعتماد دارای تاثیر مثبت و ریسک ادراک شده مشتریان دارای تاثیر منفی بر استفاده از بانکداری اینترنتی توسط مشتریان دارد. رابطه منفی اعتماد با ریسک درک شده و نقش میانجی ریسک درک شده در رابطه اعتماد و استفاده از بانکداری اینترنتی نیز تایید شد. در نهایت فرضیه تاثیر نوآوری مصرف کننده بر روی ریسک درک شده و نقش میانجی ریسک درک شده در رابطه نوآوری مصرف کننده و استفاده از بانکداری اینترنتی رد شد.