نام پژوهشگر: شهاب قاضی
مریم چوپانی شهاب قاضی
به منظور مطالعه اثرات روغنهای غیر اشباع زیتون، سویا و هسته انگور و همچنین چربی اشباع پیه حیوانی بر صفات کیفی و کمی تخم مرغ و همچنین میزان کلسترول تخم مرغ و کلسترول سرم خون آزمایشی به مدت 42 روز با استفاده از 90 قطعه مرغ تخمگذار سویه های لاین w-36 در 5 گروه با 3 تکرار که در هر تکرار 6 مرغ وجود داشت که بر حسب جیره دریافتی تقسیم بندی شده بودند انجام گرفت. در گروه شاهد هیچگونه مکمل روغنی به جیره پایه اضافه نشد گرچه در 4 گروه دیگر به ترتیب 3% روغن زیتون، 3% روغن سویا، 3% روغن هسته انگور و 3% روغن پیه حیوانی به جیره پایه افزوده گردید. در این آزمایش صفات کمی (درصد تولید، وزن تخم مرغ، خوراک مصرفی، توده تخم مرغ، ضریب تبدیل)، صفات کیفی (اندیکس شکل تخم مرغ، اندیکس زرده تخم مرغ، ضخامت پوسته، وزن پوسته، رنگ زرده)، کلسترول تخم مرغ و کلسترول سرم خون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که استفاده از روغنهای زیتون، سویا، هسته انگور در مقایسه با گروه کنترل وزن تخم مرغ را بطور معنی داری افزایش داده است ( p<0/05). گرچه استفاده از این روغنها اثری بر تولید تخم مرغ، خوراک مصرفی، توده تخم مرغ و ضریب تبدیل نداشته است (p<0/05). در این آزمایش استفاده از روغنهای زیتون، سویا، هسته انگور و پیه حیوانی اثری بر کلسترول تخم مرغ نداشته است گرچه استفاده از این روغنها میزان کلسترول سرم خون را به میزان قابل توجهی کاهش داده است (p<0/05). بر حسب این نتایج می توان پیشنهاد کرد که گرچه استفاده از روغنهای زیتون، سویا و هسته انگور اثری بر کاهش کلسترول تخم مرغ نداشته اند اما استفاده از این روغنها می تواند به شکل موثری در کاهش میزان کلسترول سرم خون مرغان تخمگذار موثر باشد.
علی ایزدی شهاب قاضی
این آزمایش به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر سیر و پودر تخم پیاز (1و 3 درصد) به عنوان مواد آنتی بیوتیکی بر عملکرد تولیدی و برخی صفات خونی در مقایسه با جیره ی مرسوم تجاری در مرغ های تخمگذار نژاد لگهورن، سویه ی های – لاین w-36 انجام شد. تعداد 90 قطعه مرغ که در دوره ی دوم تخمگذاری بودند (سن بیشتر از 105 هفته) به 5 تیمار آزمایشی هر تیمار شامل 3 تکرار (6=n) تقسیم شدند. طول مدت آزمایش 42 روز بود. فاکتورهای عملکردی شامل درصد تولید تخم مرغ (مرغ /روز)، میانگین وزن تخم مرغ، مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل خوراک و توده ی تخم مرغ اندازه گیری شدند. فاکتورهای کیفی تخم مرغ شامل کیفیت سفیده، کیفیت پوسته، شاخص شکل تخم مرغ، شاخص شکل زرده و رنگ زرده ی تخم مرغ اندازه گیری شدند. صفات خونی شامل شمارش گلبولهای سفید و اندازه گیری متابولیت های خون نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که از نظر صفات عملکردی بین تیمارهای مختلف هیچگونه تفاوت معنی داری وجود نداشت(p>0/05)، همچنین صفات کیفی تخم مرغ نیز بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری نشان نداد(p>0/05). در بین صفات خونی اندازه گیری شده میانگین قند وکلسترول خون در مقایسه با تیمار شاهدکاهش معنی داری نشان داد(p<0/01)، همچنین میانگین تری گلیسیرید خون تیمار پودر سیر کاهش معنی داری نشان داد(p<0/05). درصد هتروفیل ها نیز در بین تیمارهای آزمایشی نسبت به گروه شاهدکاهش معنی داری نشان داد(p<0/05)، همچنین درصد لنفوسیت ها و منوسیت ها از نظر عددی نسبت به تیمار شاهد افزایش داشت.به طور کلی با توجه به نتایج به دست آمده پودر سیر و پودر تخم پیاز می توانند باعث بهبود سیستم ایمنی شده و بطور کامل می توانند به عنوان یک منبع آنتی بیوتیکی طبیعی و سالم در جیره طیور تخم گذار مورد استفاده قرار گیرند.
مهدی ملکی زاده شهاب قاضی
این مطالعه به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر ریزوم زنجبیل و زردچوبه )1و3 درصد) به عنوان افزودنی های خوراکی طبیعی بر عملکرد تولیدی و برخی پارامترهای خونی مرغان تخمگذار سویه های-لاین، در مقایسه با جیره تجاری مرسوم، انجام شد. تعداد 90 قطعه مرغ تخمگذار، که در دوره دوم تخمگذاری بودند، به 5 تیمار آزمایشی با 3 تکرار که هر تکرار شامل 6 مرغ در دو قفس مجاور هم بود، تقسیم شدند. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد و طول دوره آزمایش 42 روز بود. صفات تولیدی شامل درصد تولید تخم مرغ (روز/ مرغ) و میانگین وزن تخم مرغ به صورت روزانه ثبت می شد و میانگین مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل خوراک و میانگین توده تخم مرغ بر اساس اطلاعات ثبت شده، به صورت دوره ای محاسبه گردید. نمونه برداری جهت اندازه گیری شاخص های کیفی تخم مرغ نیز 2 بار در طی دوره آزمایش، صورت گرفت. به منظور سنجش متابولیت های خونی و شمارش گلبولهای سفید نیز 3 نوبت خونگیری در روزهای 14، 21 و 42 انجام شد. بر طبق نتایج افزودن درصد زنجبیل به جیره مرغان تخمگذار موجب افزایش معنی دار درصد تولید تخم مرغ، توده تخم مرغ (05/0>p) و مصرف خوراک شد (01/0>p). اما افزودن زردچوبه تاثیری بر عملکرد تولیدی نداشت (05/0<p). همچنین سطوح مختلف زردچوبه تاثیری بر میزان گلوکز، اسید اوریک، کلسیم و فسفر خون در مقایسه با تیمار شاهد، نداشت (05/0<p). استفاده از زنجبیل و زردچوبه موجب کاهش سطوح تری گلیسیرید، کلسترول تام و لیپو پروتئین های با دانسیته پائین (ldl) و افزایش سطح لیپو پروتئین های با دانسیته بالا (hdl)، در سرم خون مرغان تخمگذار، در مقایسه با گروه شاهد شد (01/0>p). همچنین در تمام تیمارها در مقایسه با گروه شاهد، تعداد لنفوسیت ها افزایش (05/0>p) و تعداد هتروفیل ها (01/0>p) کاهش نشان داد. بر طبق نتایج سنجش آنزیمهای شاخص آسیب کبدی در سرم خون، سطح 1 درصد زردچوبه موجب افزایش معنادار میزان آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز (ast) گردید (05/0>p) و سایر تیمارها از این نظر اختلاف معنی داری با گروه شاهد نداشتند، همچنین میزان آنزیم آلانین آمینو ترانسفراز (alt) نیز در تمام تیمارها اختلاف معناداری با تیمار شاهد نداشت (05/0<p). به طور کلی با توجه به نتایج بدست آمده، زنجبیل به عنوان یک افزودنی طبیعی سالم و ارزان، موجب افزایش عملکرد تولیدی و بهبود برخی از اجزای خون و تقویت سیستم ایمنی مرغان تخمگذار گردیده و به طور کلی اثرات مثبتی بر وضعیت سلامت مرغان تخمگذار داشت.
محمد حامد سلاجقه شهاب قاضی
این بررسی به منظور تعیین اثرات تفاله خشک گوجه فرنگی بر روی عملکرد مرغان تخمگذار و خصوصیات کیفی تخم مرغ انجام گرفت، در این طرح کاملا تصادفی ، 144 قطعه مرغ تخمگذار از نژاد لوهمن در چهار تیمار مختلف قرار گرفتند، تمامی مرغان هم سن و در فاز سوم تولید( 65 هفتگی ) قرار داشتند . این آزمایش به مدت 9 هفته انجام شد و در آن فاکتورهای افزایش وزن ، تولید تخم مرغ ، وزن تخم مرغ ، توده تخم مرغ ، ضریب تبدیل خوراک و مصرف خوراک تعیین شد. وزن پوسته ، ضخامت پوسته ، واحد هاو ، و نمره رنگ زرده نیز اندازه گیری شدند . علاوه بر این، در طول دوره آزمایشی دو بار خونگیری در پایان هفته چهارم و نهم انجام گرفت و پارامترهای خونی از قبیل گلوکز، پروتئین کل، کلسترول، تری گلیسرید، آلبومین، hdl وldl بررسی شدند.گروههای آزمایشی در این مطالعه، جیره های دارای 15درصد تفاله گوجه فرنگی، 17درصد تفاله گوجه فرنگی و 19 درصد تفاله گوجه فرنگی، به همراه گروه شاهد بود. نتایج بررسی نشان داد که استفاده از تفاله خشک گوجه فرنگی، تاثیری بر عوامل تولیدی شامل وزن تخم مرغ، توده تخم مرغ، مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک و درصد تولید تخم مرغ ندارد، همچنین نتایج این آزمایش حاکی از عدم تأثیر معنی دار تیمارهای مختلف بر صفات کیفی پوسته ، واحد هاو و وزن مخصوص تخم مرغ می باشد. تاثیر تفاله گوجه فرنگی بکار گرفته شده بر رنگ زرده کاملا مشهود بود. سطوح 19 و17 و15 درصد تفاله گوجه فرنگی در جیره به ترتیب بالاترین رنگ زرده را تولید نمود .در مورد صفات خونی نیز اگرچه تصور می شد تفاله خشک گوجه فرنگی به دلیل ماهیت فیبری می تواند کلسترول خون را کاهش دهد اما نتایج بررسی نشان داد که استفاده از تفاله خشک گوجه فرنگی، تاثیری بر کلسترول و دیگر پارامترهای خونی ندارد. با توجه به اینکه هیچ تفاوت معنی داری از لحاظ صفات تولیدی ، عملکردی و صفات خونی بین تیمارها مشاهده نشد می توان از تفاله گوجه فرنگی تا سطح 19 درصد در جیره مرغان تخمگذار استفاده کرد که علاوه بر کاهش مشخص هزینه های خوراک، در افزایش رنگ زرده و بازارپسندی آن نیز نقش موثری خواهد داشت.
امید مظفری شهاب قاضی
این آزمایش به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف سیب زمینی پخته و خام جایگزین ذرت (25 و 35%) بر پارامترهای عملکردی و برخی صفات خونی در مقایسه با جیره مرسوم تجاری در جوجه های گوشتی سویه راس 308 انجام شد. 5 جیره شامل شاهد، سیب زمینی پخته (دو سطح 25 و 35 درصد جایگزین ذرت) و سیب زمینی خام (دو سطح 25 و 35 درصد جایگزین ذرت ) به عنوان تیمارهای آزمایشی فرموله شدند. 200 جوجه گوشتی نژاد راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار در تمام دوره پرورش تغذیه شدند. از هر تکرار یک پرنده در روز 42 جهت آنالیز لاشه کشتار گردید. تیمارهای آزمایشی و گروه کنترل به صورت تصادفی در بین واحدهای آزمایشی تقسیم شدند. فاکتورهای عملکردی شامل خوراک مصرفی، خوراک مصرفی روزانه، وزن بدن، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل خوراک، درصد تلفات، وزن نسبی اجزای لاشه، طول قسمت های مختلف روده اندازه گیری شدند. سیستم ایمنی شامل وزن نسبی اندام های لنفوئیدی و شمارش گلبولهای سفید و همچنین متابولیت های خون شامل گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید،hdl و ldl نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که در میان صفات عملکردی افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل خوراک دوره آغازین، وزن نسبی دوازدهه، ژوژنوم، کل روده کوچک (05/0(p< و وزن بدن دوره آغازین، وزن نسبی پانکراس، ایلئوم و طول ژوژنوم (01/0(p< در مقایسه با تیمار شاهد اختلاف معنی داری را نشان دادند. در بین صفات مربوط به سیستم ایمنی وزن نسبی بورس فابرسیوس افزایش معنی داری را نشان داد(05/0(p<. اختلاف معنی داری در درصد گلبول های سفید خون مشاهده نشد. از میان متابولیت های سرم، گلوکز خون در دوره رشد افزایش معنی داری را با تیمار شاهد نشان داد (01/0(p<. اما سطوح مختلف سیب زمینی پخته و خام جایگزین ذرت باعث کاهش غیر معنی دار غلظت کلسترول، تری گلیسیرید،hdl و ldl در دوره آغازین شد. بطور کلی با توجه به نتایج بدست آمده از این آزمایش سطوح مختلف سیب زمینی جایگزین ذرت باعث می شود که جوجه ها با یک تاخیر در رشد به وزن کشتار برسند. استفاده از سطوح سیب زمینی در خوراک جوجه های گوشتی سبب کاهش کلسترول خون شد و در نتیجه چربی محوطه شکمی را کاهش داد. کلمات کلیدی: سیب زمینی، انرژی، نشاسته، جایگزینی، عملکرد، جوجه گوشتی
مینا محمدی شهاب قاضی
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر استفاده از بوتیرات کلسیم محافظت شده و پروبیوتیک تپاکس در جیره غذایی بر خصوصیات عملکرد، خصوصیات کیفی تخم مرغ، متابولیت های سرم و پاسخ ایمنی مرغ های تخم گذار انجام گرفت. تعداد 180 قطعه مرغ تخم گذار نژاد های لاین سفید (w36) در سن 62 هفتگی به طور تصادفی بین 30 قفس(دو قفس سه تایی چسبیده به هم) توزیع شدند. این آزمایش به صورت طرح فاکتوریل3×2 شامل سه سطح پروبیوتیک و دو سطح بوتیرات کلسیم(6 تیمار) در قالب کاملا تصادفی با 5 تکرار و6 مرغ در هر تکرار به مدت 60 روز انجام گرفت، جیرهای آزمایشی شامل جیره a بدون پروبیوتیک و بدون بوتیرات کلسیم، جیره b دارای بوتیرات کلسیم1/0 (درصد) ، جیرهc دارای پروبیوتک 07/0 (درصد) ، جیره d دارای پروبیوتک 1/0 (درصد) ، جیره e دارای بوتیرات کلسیم1/0 (درصد) و پروبیوتک 07/0 (درصد) ، جیره f دارای بوتیرات کلسیم1/0 (درصد) و دارای پروبیوتک 1/0 (درصد) بود. خصوصیات مربوط به عملکرد (خوراک مصرفی، درصد تولید تخم مرغ، میانگین وزن تخم مرغ، میانگین توده تخم مرغ و ضریب تبدیل خوراک) به صورت هفتگی محاسبه گردید. پارامترهای مربوط به خصوصیات کیفی تخم مرغ و متابولیت های سرم در پایان هر ماه اندازه گیری شد.نتایج مربوط به عملکرد نشان میدهد بیشترین تاثیر بوتیرات کلسیم و پروبیوتیک در هفته 7-8 آزمایش انجام گرفت و بوتیرات کلسیم بر ضریب تبدیل خوراک و در صد تولید تخم مرغ و پروبیوتیک بر ضریب تبدیل خوراک، توده تخم مرغ و وزن تخم مرغ معنی دار(05/0p?) شد و تنها وزن تخم مرغ در کل دوره با فزودن پروبیوتیک معنی دار (05/0p?) گردید. خصوصیات صفات کیفی تخم مرغ در ماه اول آزمایش معنی دار نشد و در ماه دوم آزمایش و کل دوره آزمایش ضخامت پوسته با افزودن بوتیرات کلسیم معنی دار (01/0p?) گردید. نتایج مربوط به متابولیت های سرم خون در کل دوره آزمایش نشان داد بوتیرات کلسیم بر مقدار آلبومین سرم تاثیر معنی دار(05/0p?) داشت و پروبیوتیک بر مقدار پروتیین کل و آلبومین سرم تاثیر معنی دار(05/0p?) داشت. اگر چه افزودن بوتیرات کلسیم و پروبیوتیک بر صفات دیگر تاثیر معنی داری نداشتند اما باعث بهبود زیادی در ضریب تبدیل خوراک، وزن تخم مرغ، وزن مخصوص تخم مرغ، کاهش کلسترول و تری گلیسرید سرم خون گردید. نتایج به دست آمده از آنالیزها نشان داد بهترین سطح افزودن پروبیوتیک سطح 07/0 درصد آن می باشد و همچنین تیمار های که جیره های توام بوتیرات کلسیم و پروبیوتیک سطح 07/0 درصد(جیره e) را دریافت کردند بهترین نتایج را از لحاظ عملکرد تولید، شاخص های کیفیت تخم مرغ و متابولیت های خونی به دست آوردند.
اردشیر درخشان شهاب قاضی
دو آزمایش جداگانه جهت تعیین ارزش تغذیه ای دانه گوجه فرنگی واثرات استفاده از سطوح مختلف دانه گوجه فرنگی برعملکرد جوجه های گوشتی انجام گرفت. آزمایش اول : در این آزمایش مقادیر انرژی قابل متابولیسم و قابلیت هضم ازت دانه گوجه فرنگی بر اساس روش سیبالد (1976) اندازه گیری شد تعداد هشت خروس بالغ ( سویه راس 308 ) به صورت تصادفی در یک گروه آزمایشی ویک گروه اندوژنوس ( 4 خروس درهر گروه) جهت ارزیابی دانه گوجه فرنگی برای انرژی قابل متابولیسم و قابلیت هضم ازت تقسیم شدند. آزمایش دوم : بر اساس نتایج آزمایش تغذیه اجباری یک آزمایش رشدجهت بررسی سطوح مطلوب استفاده از دانه گوجه فرنگی بر عملکرد جوجه های گوشتی انجام شد. طرح آماری این آزمایش طرح کاملا" تصادفی بود. 128 قطعه جوجه خروس از سویه راس 308 .....
اکرم بهرامی محمد مهدی معینی
این مطالعه به منظور بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف کروم آلی و معدنی بر عملکرد تولیدی، عملکرد ایمنی و برخی پارامترهای خونی جوجه های گوشتی در شرایط استرس گرمایی (c °3±33) انجام شد. در یک طرح کاملا تصادفی، 250 قطعه جوجه یک روزه نژاد راس (ross 308) در یک طرح کاملا تصادفی به 5 تیمار و 5 تکرار با 10 جوجه در هر تکرار به مدت 6 هفته اختصاص یافتند. تیمارها با سطوح صفر(کنترل)(t1)، 800 (t2) و 1200 (t3) میکروگرم در کیلوگرم کروم آلی به صورت کروم متیونین و سطوح 800 (t4) و 1200 (t5) میکروگرم گرم در کیلوگرم کروم معدنی به صورت کروم کلراید(crcl3,6h2o) مکمل گردیدند. آّب و خوراک به صورت آزاد در اختیار جوجه ها قرار گرفت افزایش وزن بدن، میزان خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی در روزهای 10، 21 و 42 اندازه گیری شد. در روز 42 دوره پرورشی از هر تکرار یک قطعه جوجه بطور تصادفی انتخاب، و پس از توزین ذبح گردید و وزن چربی حفره بطنی، کبد، قلب، پانکراس، ران، سینه و وزن اندام های لنفوئیدی اندازه گیری و به صورت درصدی از وزن بدن بیان گردید. در روز ? جوجه ها واکسن کشته نیوکاسل را بصورت تزریقی دریافت کردند و در روز ?? واکسن زنده را بصورت آشامیدنی دریافت نمودند. خونگیری از جوجه ها به منظور تعیین سلول های سفید خون، نسبت هتروفیل به لمفوسیت و تعیین سطح کلسترول، تریگلیسرید، hdl،ldl ، پروتئین کل، گلوکز، انسولین، کورتیزول،igg و آلبومین در روزهای 28 و 42 آزمایش انجام شد. خونگیری برای اندازه گیری تیتر آنتی بادی در روزهای ?? و ?? انجام شد. استفاده از سطوح مختلف مکمل کروم تاثیر معنی داری بر افزایش وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک نداشت(05/0p>). مکمل کروم تاثیر معنی داری بر وزن اندام های داخلی و وزن ماهیچه ران و سینه و وزن چربی محوطه شکمی نداشت(05/0p>)، اما چربی محوطه شکمی در گروههایی که مکمل کروم دریافت کرده بودند کمتر بود. استفاده از مکمل کروم بطور معنی داری سبب کاهش سطح تری گلیسرید و ldl سرم (01/0>p)، کاهش سطح کلسترول تام (05/0>p) در سن 28 و 42 روزگی و افزایش سطح hdl (05/0>p) در 42 روزگی گردید مکمل کروم در 28 (05/0>p) و 42 (01/0>p) روزگی بطور معنی داری سبب افزایش سطح انسولین سرم در گروههای t2،t3 ، t4 و t5 نسبت به گروهt1 شد. علاوه بر این استفاده از مکمل کروم تاثیری بر غلظت گلوکز سرم در 28 روزگی نداشت (05/0<p) اما در 42 روزگی کاهش معنی داری را نشان داد(01/0>p). استفاده از مکمل کروم باعث افزایش پروتئین تام سرم در سن 28 (05/0>p) و 42 (01/0>p) روزگی گردید همچنین سطح کورتیزول سرم نیز در سن 28 و 42 روزگی (01/0>p) کاهش معنی داری در گروههای t2 ،t3 ،t4، و t5 نسبت به گروه t1 نشان داد. مکمل کروم در سن 28 روزگی اثر معنی داری بر تیتر آنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل نداشت(05/0<p) اما در سن ?? روزگی مکمل کروم بطور معنی داری سبب افزایش تیتر آنتی بادی گردید(05/0>p) سطح igg سرم جوجه ها در ?? روزگی بین گروههای آزمایشی تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p)، ولی در ?? روزگی مکمل کروم سبب افزایش معنی داری در سطح igg (01/0>p) گردید. مکمل کروم در سن 21 روزگی بر نسبت h/l تاثیر معنی دار نداشت(05/0<p)، ولی در سن 28 روزگی بطور معنی داری باعث کاهش نسبت h/l گردید(05/0>p) همچنین مکمل کروم در سن 28 روزگی بر نسبت آلبومین به گلوبولین سرم(a/g)سرم تاثیر معنی داری نداشت(05/0<p) ولی در سن 42 روزگی باعث افزایش معنی داری در نسبت a/g گردید(0?/0>p). مکمل کروم تاثیر معنی داری بر وزن اندام های لنفاری نداشت(05/0<p). نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از مکمل کروم دارای اثرات مثبتی بر عملکرد جوجه های گوشتی می باشد که بیشترین اثرات در گروه t3 مشاهده شد.
وحید براتیان شهاب قاضی
در این مطالعه به منظور بررسی اثرات استفاده از پودر هسته ی خرما با و بدون مکمل آنزیمی بتا ماناناز در جیره ی غذایی بر عملکرد مرغان تخم گذار، صفات کیفی تخم مرغ و برخی متابولیت های سرم خون، تعداد 96 قطعه مرغ تخمگذار لوهمن (lsl-lite) در سن 70 هفتگی به طور تصادفی بین 16 قفس توزیع شدند. تعداد چهار جیره ی غذایی همسان به لحاظ انرژی و پروتئین مطابق با جداول احتیاجات غذایی لوهمن بصورت فاکتوریل2×2 شامل: پودر هسته ی خرما (صفر و 90 گرم به-ازای هر کیلوگرم جیره) و آنزیم بتا ماناناز (صفر و 5/0 گرم به ازای هر کیلوگرم جیره)، تهیه و با 4 تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار به مدت 6 هفته در اختیار پرنده ها قرار داده شد. صفات عملکردی (درصد تولید، توده تخم مرغ و مصرف خوراک) به صورت هفتگی اندازه گیری و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. برای تعیین فراسنجه های کیفی تخم مرغ طی سه روز متوالی در هفته ششم تخم مرغ از هر تکرار جمع آوری گردید. علاوه بر این، در پایان دوره آزمایشی خونگیری انجام گرفت و فراسنجه های خونی شامل گلوکز، کلسترول، تری-گلیسرید، hdl وldl بررسی شدند. استفاده از پودر هسته ی خرما و همچنین مکمل آنزیمی تاثیر آماری معنی داری بر صفات عملکردی مرغان و فراسنجه های کیفی تخم مرغ نداشت (05/0 p>)، گرچه به لحاظ عددی در مقایسه با شاهد عملکرد را بهبود بخشید. استفاده از پودر هسته ی خرما و همچنین مکمل آنزیمی موجب کاهش کلسترول سرم خون، تری گلیسیرید، گلوکز، ldl و افزایش hdl گردید (01/0 p<). در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت که پودر هسته ی خرما تا سطح 9 درصد در جیره غذایی مرغان تخم گذار بدون تاثیر منفی بر صفات عملکردی پرنده، کیفیت تخم مرغ و پارامتر های سرم خون قابل استفاده است.
ابول الفضل ملکیان محمد مهدی معینی
این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات استفاده از عصاره الکلی نعناع فلفلی به عنوان جایگزین آنتی بیوتیک محرک رشد بر عملکرد، ویژگی های لاشه، پاسخ های ایمنی و فراسنجه های بیوشیمیایی جوجه های گوشتی انجام شد. این آزمایش در یک طرح کاملا تصادفی با 400 جوجه گوشتی یک روزه (کاپ 500) از 1 تا 42 روزگی با 5 تیمار و هر کدام در 4 تکرار (20 جوجه در هر تکرار) که شامل: 1) گروه کنترل (بدون استفاده عصاره و آنتی بیوتیک)، 2) آنتی بیوتیک ( 5 میلی گرم ویرجینیامایسین در کیلوگرم جیره)، 3) 1/0 درصد عصاره الکلی نعناع فلفلی، 4) 2/0 درصد عصاره الکلی نعناع فلفلی و 5) 3/0 درصد عصاره الکلی نعناع فلفلی که عصاره ها در آب مصرفی مورد استفاده قرار گرفتند، انجام شد. نتایج نشان دادند که آنتی بیوتیک و عصاره نعناع فلفلی روی افرایش وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک تاثیر معنی داری نداشت (05/0p>). تفاوت معنی داری میان تیمارهای آزمایشی روی صفات لاشه مشاهده نشد (05/0p>)، در حالیکه سطوح 2/0 و 3/0 درصد عصاره نعناع فلفلی باعث افزایش معنی دار درصد لاشه شد (05/0>p). جیره های حاوی آنتی بیوتیک و سطوح نعناع فلفلی در آب مصرفی باعث کاهش معنی دار گلوکز، کلسترول و ldl-کلسترول شدند (05/0>p) اما تاثیری روی hdl-کلسترول نداشتند (05/0p>). تیمار ها تاثیر معنی داری روی پارامتر های مرتبط با ایمنی جوجه های گوشتی که شامل شمار سلول های سفید خون و تیتر آنتی بادی علیه ویروس بیماری های آنفلوآنزا و نیوکاسل می باشد، نداشتند. نتایج به دست آمده نشان دادند که می توان آنتی بیوتیک محرک رشد را با سطوح 2/0 و 3/0 درصد عصاره نعناع فلفلی که تاثیرات مطلوبی روی سیستم ایمنی، برخی پارامتر های خونی و عملکرد جوجه های گوشتی داشتند جایگزین کرد.
ناصر مرادی شهاب قاضی
این مطالعه به منظور ارزیابی قابلیت استفاده از عصاره آبی شیرین بیان به عنوان یک جایگزین آنتی بیوتیک محرک رشد و اثرات آن بر عملکرد تولیدی، صفات لاشه، عملکرد ایمنی و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی انجام گرفت. چهارصد جوجه گوشتی یک روزه (کاب 500) بر اساس یک طرح کاملا تصادفی بین 5 گروه تیماری تقسیم شدند. هر تیمار دارای 4 تکرار و هر تکرار شامل 20 جوجه بود. گروه های آزمایش عبارت بودند از: گروه شاهد، گروه دریافت کننده جیره حاوی 5 میلی گرم بر کیلوگرم آنتی بیوتیک (از منبع لینکومایسین) و گروه های دریافت کننده عصاره آبی شیرین بیان (1/0، 2/0 و 3/0 درصد آب آشامیدنی). جوجه ها بر اساس یک برنامه غذایی دو مرحله ای جیره های آغازین (21–0 روزگی) و پایانی (42–21 روزگی) را دریافت کردند و در طول آزمایش به صورت آزاد به آب و غذا دسترسی داشتند. وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک در مراحل مختلف آزمایش تحت تاثیر استفاده از آنتی بیوتیک یا سطوح مختلف عصاره آبی شیرین بیان قرار نگرفت (05/0p>). این در حالی است که استفاده از سطح 3/0 درصد عصاره آبی شیرین بیان موجب کاهش وزن نسبی چربی محوطه شکمی در مقایسه با سایر گروه ها شد (05/0p<). همچنین استفاده از سطوح مختلف عصاره آبی شیرین بیان موجب کاهش غلظت گلوکز، ldl-کلسترول و کلسترول کل خون در مقایسه با گروه شاهد شد (01/0p<). وارد کردن آنتی بیوتیک در جیره نیز کاهش غلظت کلسترول و ldl-کلسترول خون را در پی داشت (01/0p<). تفاوتی در پاسخ های ایمنی جوجه های دریافت کننده آنتی بیوتیک یا عصاره آبی شیرین بیان با گروه شاهد وجود نداشت (05/0p>). این نتایج نشان می دهد که عصاره آبی شیرین بیان می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب آنتی بیوتیک های محرک رشد در جوجه های گوشتی مورد استفاده قرار گیرد.
جلیل نوری حشمت اله خسروی نیا
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف اسانس مرزه خوزستانی در آب آشامیدنی بر عملکرد مرغان تخمگذار و خصوصیات کیفی تخم مرغ انجام گرفت، در این آزمایش از 378 قطعه مرغ تخمگذار (سویه لوهمن) در قالب طرح کاملا تصادفی ،با 6 تیمار و 7 تکرار استفاده شد، تمامی مرغان هم سن و در فاز سوم تولید ( 65 هفتگی ) قرار داشتند. در این آزمایش سطوح مختلف اسانس مرزه در قالب تیمارهای آزمایش (صفر، 100، 200، 300، 400 قسمت در میلیون و یک گروه هم 100 ppm توئین) به آب آشامیدنی مرغ ها اضافه شد. آزمایش به مدت 9 هفته انجام شد و در آن فاکتورهای افزایش وزن ، تولید تخم مرغ ، وزن تخم مرغ ، توده تخم مرغ ، ضریب تبدیل خوراک و مصرف خوراک اندازه گیری شد. وزن پوسته، ضخامت پوسته، واحد هاو و نمره رنگ زرده نیز اندازه گیری شد. علاوه بر این، در پایان دوره آزمایش از هر تکرار یک مرغ به طور تصادفی انتخاب و از آنها خونگیری به عمل آمد و متابولیت های گلوکز،کلسترول، تری گلیسرید، hdl، ldl، آلبومین و اسید اوریک بررسی شد. داده های بدست آمده از این آزمایش با استفاده از نرم افزار آماری sas با رویه glm تجزیه و تحلیل شد و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون lsd انجام گرفت. نتایج بررسی نشان داد که استفاده از سطوح مختلف اسانس مرزه، تاثیری بر عملکرد تولیدی مرغ تخمگذار شامل وزن تخم مرغ، توده تخم مرغ، مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک و درصد تولید تخم مرغ نداشت، همچنین نتایج این آزمایش حاکی از عدم تأثیر معنی دار تیمارهای مختلف بر صفات کیفی تخم مرغ بود(05/0p>). استفاده از سطوح مختلف اسانس مرزه تاثیر معنی داری بر غلظت گلوکز، hdl، ldl، آلبومین و اسید اوریک نداشت ولی به طور معنی دار سطوح کلسترول و تری گلیسرید را کاهش داد(05/0p?). همچنین مقدار کلسترول تخم مرغ با افزایش سطح اسانس رو به کاهش بود ولی بین تیمارها تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتایج حاصل از تجزیه لاشه نشان داد که اسانس مرزه به طور معنی داری چربی حفره بطنی را کاهش داد(05/0p?). نتیجه گیری می شود که افزودن اسانس مرزه به آب آشامیدنی مرغان تخمگذار باعث کاهش کلسترول سرم و زرده تخم مرغ، تری گلیسرید و چربی حفره بطنی شد. بنابراین تخم مرغ های مصرفی این مرغ ها جهت کنترل و کاهش بیماری های قلبی و عروقی مناسب می باشند.
امیر صفری شهاب قاضی
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر استفاده از سطوح مختلف عصاره الکلی بابونه به عنوان جایگزین آنتی¬بیوتیک بر عملکرد، ویژگی¬های لاشه، پاسخ¬های ایمنی فراسنجه¬های بیوشیمیایی خون جوجه¬های گوشتی انجام شد. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 400 جوجه گوشتی یک¬روزه (راس308) با 5 تیمار و 4 تکرار و هر تکرار شامل 20 جوجه انجام شد. 5 گروه آزمایشی شامل: 1) گروه کنترل(بدون استفاده از عصاره الکلی بابونه و آنتی-بیوتیک)، 2) آنتی¬بیوتیک(5 میلی¬گرم لینکومایسین در هر کیلوگرم جیره)، 3) 1/0درصد عصاره الکلی بابونه، 4) 2/0درصد عصاره الکلی بابونه، 5) 3/0درصد عصاره الکلی بابونه که عصاره¬ها در آب آشامیدنی مورد استفاده قرار گرفتند. جوجه¬ها بر اساس یک برنامه غذایی دو مرحله¬ای جیره¬های آغازین(21-0 روزگی) و رشد (42-21 روزگی) تغذیه شدند و در طول آزمایش به صورت آزاد به آب و غذا دسترسی داشتند. نتایج نشان دادند که خوراک مصرفی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک در مراحل مختلف آزمایشی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت(05/0<p). همچنین استفاده از آنتی¬بیوتیک و عصاره الکلی بابونه روی درصد لاشه، وزن نسبی کبد، پانکراس و چربی محوطه شکمی بی¬تأثیر بود(05/0<p). این در حالی است که استفاده از سطح 2/0درصد عصاره الکلی بابونه باعث افزایش وزن نسبی ران(05/0>p) و سنگدان(01/0>p) شد. تفاوتی در پاسخ ایمنی جوجه¬های دریافت کننده عصاره الکلی بابونه یا آنتی¬بیوتیک با گروه شاهد وجود نداشت(05/0<p). تیمارهای آزمایشی تأثیر معنی¬داری روی غلظت گلوکز،آلبومین،ldl-کلسترول، hdl-کلسترول و کلسترول کل نداشتند(05/0<p).ولی در سطح 1/0درصد عصاره الکلی بابونه باعث کاهش غلظت تری¬گلیسرید شد(01/0>p). سطح گلبول¬های سفید، گلبول¬های قرمز و هموگلوبین نیز تحت تأثیر عصاره الکلی بابونه یا آنتی¬بیوتیک قرار نگرفت(05/0<p).تعیین سطح موثر این عصاره به تحقیقات بیشتری تحت شرایط محیطی مختلف و چالش¬های تغذیه¬ای نیازمند است.
سامان صادقی دهبنه محمد مهدی معینی
چکیده این آزمایش به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر فلفل قرمز (1و 3 درصد) و گل همیشه بهار به عنوان منابع افزودنی رنگیزه دار بر رنگ زرده ی تخم مرغ، عملکرد و برخی صفات خونی در مقایسه با جیره ی مرسوم تجاری در مرغ های تخمگذار نژاد لگهورن، سویه ی های – لاین w-36 انجام شد. تعداد 90 قطعه مرغ که در دوره ی دوم تخمگذاری بودند (سن بیشتر از 105 هفته) به 5 تیمار آزمایشی هر تیمار شامل 3 تکرار (n=6) تقسیم شدند. طول مدت آزمایش 42 روز بود. فاکتورهای عملکردی شامل درصد تولید تخم مرغ (مرغ /روز)، میانگین وزن تخم مرغ، مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل خوراک و توده ی تخم مرغ اندازه گیری شدند. فاکتورهای کیفی تخم مرغ شامل کیفیت سفیده، کیفیت پوسته، شاخص شکل تخم مرغ، شاخص شکل زرده و رنگ زرده ی تخم مرغ اندازه گیری شدند. صفات خونی شامل شمارش گلبولهای سفید و اندازه گیری متابولیت های خون نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که از نظر صفات عملکردی بین تیمارهای مختلف هیچگونه تفاوت معنی داری وجود نداشت(( . همچنین صفات کیفی تخم مرغ نیز بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری نشان نداد(). اما رنگ زرده بین تیمارهای مختلف آزمایشی تفاوت معنی داری نشان داد(). بالاترین میانگین رنگ زرده در روزهای 15 و 30 مربوط به تیمار 3 درصد پودر فلفل قرمز(67/12 و 33/13 معیار فن رش) و کمترین میانگین رنگ زرده مربوط به تیمار جیره ی پایه (67/6 و 7 معیار فن رش) بود. در بین صفات خونی اندازه گیری شده میانگین تری گلیسیرید خون در مقایسه با تیمار شاهد اختلاف معنی داری نشان داد() همچنین بین تیمارهای گروه فلفل قرمز و همیشه بهار 1 درصد اختلاف معنی داری وجود داشت(). همچنین درصد ائوزینوفیل ها در بین تیمارهای آزمایشی نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی داری نشان داد(). به طور کلی با توجه به نتایج به دست آمده پودر فلفل قرمز می تواند به عنوان یک منبع گزانتوفیل طبیعی در جیره مورد استفاده قرار گیرد. گل همیشه بهار نیز بر افزایش رنگ زرده ی تخم مرغ موثر است و می تواند بخشی از گزانتوفیل جیره را تأمین کند اما گل همیشه بهار به صورت بیومس تاثیر کمتری نسبت به پودر فلفل قرمز بر رنگ زرده ی تخم مرغ نشان داد.
طاهره امجدیان محمدمهدی معینی
این آزمایش به منظوربررسی اثرات افزودن پساب تقطیری ملاس درجیره ی خوراکی برعملکرد رشد، صفات لاشه، مورفولوژی روده و برخی فراسنجه های بیوشیمیایی خون جوجه های گوشتی انجام شد. تعداد 400 جوجه گوشتی سویه راس 308 به پنج جیره غذایی(پنج تیمار، چهار تکرار و بیست قطعه جوجه در هر تکرار) اختصاص یافت. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری sas مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. اثر افزودن پساب تقطیری ملاس بر صفات عملکردی، طول وعرض پرز ژوژونوم و عمق کریپت، جمعیت باکتری اشریشیا کولای ایلیوم و صفات لاشه به استثنای وزن کبد معنی دار نبود(05/0p>). اثرافزودن پساب تقطیری بر وزن کبد معنی دار بود (05/0>p)، بطوریکه کمترین میزان مربوط به گروه شاهد بود. اثر افزودن پساب تقطیری بر غلظت لیپوپروتئین های با دانسیته ی بالا و پایین و کلسترول تام معنی دار بود(05/0>p). جوجه های تغذیه شده با پساب در دوره آغازین دارای کمترین میزان لیپوپروتیین های با دانسیته ی پایین و کلسترول تام و بیشترین میزان لیپوپروتیین های با دانسیته ی بالا بودند. اثرمعنی داری بر هتروفیل، لنفوسیت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت مشاهده نشد(05/0p>). نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن پساب تقطیری تا سطح هشت درصد به جیره ی غذایی جوجه های گوشتی تأثیر معنی داری بر فراسنجه های عملکرد و صفات لاشه جوجه های گوشتی نداشت.
پدرام نقدی شهاب قاضی
این تحقیق به منظور بررسی اثرات استفاده پودر شفیره کرم ابریشم بر عملکرد، صفات لاشه و غلظت برخی از فراسنجههای خونی جوجه های گوشتی و اندازه گیری ترکیبات شیمیایی آن انجام شد. در آزمایش اول ترکیبات شیمیایی، اسیدهای چرب، اسیدهای آمینه و انرژی قابل متابولیسمی پودر شفیره کرم ابریشم اندازه گیری گردید. آزمایش دوم در قالب یک طرح کاملا تصادفی اجرا شد و اثرات سطوح مختلف پودر شفیره کرم ابریشم (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 درصد پودر شفیره کرم ابریشم) بر روی تعداد 220 قطعه جوجه یک روزه سویه راس 308 در یک دوره 42 روزه، در 5 تیمار و 4 تکرار و 11 قطعه جوجه در هر تکرار بر عملکرد، صفات لاشه و غلظت برخی از فراسنجههای خونی بررسی شد. جیرههای آزمایشی از لحاظ انرژی و پروتئین مشابه بودند و در 3 دوره رشد (24-11 روزگی)، پایانی (43-25 روزگی) و کل دوره رشد و پایانی (43-11 روزگی) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمایش دوم نشان داد جیرههای حاوی سطوح 5/2 و 5 درصد پودر شفیره کرم ابریشم از نظر آماری تفاوت معنی داری در عملکرد، افزایش وزن بدن و میزان مصرف خوراک در مقایسه با تیمار شاهد داشتند (05/0p<). تیمارهای آزمایشی در فراسنجههای خونی، ضریب تبدیل خوراک و صفات مربوط به لاشه اختلاف معنیداری نداشتند. در این آزمایش با توجه به قیمت پایین پودر شفیره کرم ابریشم و عملکرد مطلوب جوجههای گوشتی بهترین درصد پیشنهادی بکارگیری سطح 5 درصد این ماده در جیره غذایی میباشد.
محمدوحید کیمیایی طلب شهاب قاضی
چکیده ندارد.
قاسم پورحسابی شهاب قاضی
چکیده ندارد.
حمید اشرفی شهاب قاضی
چکیده ندارد.
سامان صادقی دهبنه محمدمهدی معینی
چکیده ندارد.
امید حججی نجف آبادی شهاب قاضی
چکیده ندارد.
مرتضی حسنی مقدم شهاب قاضی
در این آزمایش از 192 جوجه نر سویه آرین در قالب طرح پایه کاملا تصادفی، با هشت تیمار شامل شاهد، آنتی بیوتیک، سه سطح پری بیوتیک اینولین (1/5، 3 و 4/5درصد جیره، محصول تجاری باریج اسانس) و سه سطح پری بیوتیک مانان اولیگوساکارید (0/1، 0/2 و 0/3 درصد از جیره، محصول تجاری اکتیوموس) و سه تکرار استفاده شد. هدف از این آزمایش، بررسی جایگزین نمودن پری بیوتیک ها به جای آنتی بیوتیک در جیره جوجه های گوشتی و بدست آوردن سطح مطلوب استفاده از پری بیوتیک موثر در جیره بود. جوجه ها از روز دوم تا پایان 42 روزگی از آب و جیره های آزمایشی بر پایه ذرت و سویا بصورت آزاد استفاده نمودند. وزن جوجه ها و میزان مصرف خوراک بصورت هفتگی توزین و بر اساس داده های حاصل، ضریب تبدیل خوراک محاسبه گردید. در روز 43 آزمایش از هر واحد آزمایش دو جوجه بعنوان نمونه انتخاب و لاشه آنها تجزیه شد. داده های این آزمایش توسط رویه glm از نرم افزار sas مورد آنالیز قرار گرفت که این نتایج حاصل شد: در طی هفته اول بین تیمارها اختلاف معنی داری در رابطه با افزایش وزن هفتگی، میزان مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک وجود نداشت(0/05 > p). از هفته دوم تا انتهای آزمایش(6 هفتگی) جوجه های تیمار 4/5درصد اینولین (باریج اسانس) بیشترین مقدار افزایش وزن را نشان دادند که این اختلاف با تیمار 3 و 1/5 درصد اینولین (باریج اسانس) معنی دار بود(0/05 > p). اختلاف سطوح پایین اینولین (1/5 و 3 درصد باریج اسانس) با یکدیگر و با تیمار آنتی بیوتیک معنی دار نبود(0/05 > p). کمترین میزان افزایش وزن هفتگی مربوط به سطوح مختلف اکتیوموس بود که با شاهد و آنتی بیوتیک اختلاف معنی داری داشتند (0/01 > p).در هفته های دوم تا ششم بیشترین مقدار مصرف خوراک مربوط به تیمارهای اینولین (باریج اسانس) بود. مقدار مصرف خوراک در تیمار 5/4 درصد اینولین (باریج اسانس) با آنتی بیوتیک و شاهد دارای اختلاف معنی دار بود(0/01> p). کمترین میزان مصرف خوراک مربوط به تیمارهای مصرف کننده مانان اولیگوساکارید (اکتیوموس) بود که این اختلاف با تیمار شاهد و آنتی بیوتیک معنی دار بود (0/01 > p). کمترین ضریب تبدیل خوراک مربوط به تیمارهای اینولین (باریج اسانس) بود. تیمار 0/3درصد اکتیوموس بیشترین ضریب تبدیل خوراک را نشان داد که با سطح 0/1درصد مانان اولیگوساکارید (اکتیوموس) اختلاف معنی دار بود (0/05 > p) و اختلاف سطح0/1 درصد مانان اولیگوساکارید نیز با شاهد معنی دار می باشد (0/01>p). وزن چربی حفره بطنی در تیمار آنتی بیوتیک بیشترین مقدار بود و با دیگر تیمارها اختلاف معنی داری داشت (0/05 > p). سطوح اینولین (باریج اسانس) دارای کمترین میزان چربی حفره بطنی بودند که با دیگر تیمارها اختلاف معنی داری داشتند (0/05 > p). وزن ژژنوم و ایلیوم در واحد طول در تیمارهای باریج اسانس افزایش یافته بود و تیمار 4/5 درصد اینولین (باریج اسانس) با دیگر تیمارها اختلاف معنی داری داشت (0/05 > p). بین دیگر اجزاء لاشه اختلاف معنی داری مشاهد نشد (0/05 > p). لیپوپروتئین با دانسیته بالا، کلسترول و تری گلیسرید پلاسما در تیمار 3 و 4/5 درصد اینولین (باریج اسانس) کاهش یافته بود که در مقایسه با دیگر تیمارها اختلاف معنی داری از خود نشان دادند (0/05 > p).
علی اکبر فرهمندمنش شهاب قاضی
هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه ای دو نوع ترکیب آنتی آفلاتوکسینی با منساء آلی (پلی ذرب) و معدنی (زئولیت) بر عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره های آلوده با آفلاتوکسین بود. برای این منظور از 252 قطعه جوجه ماده هیبرید راس 308 تجاری استفاده شد. این آزمایش در قالب فاکتوریل به صورت طرح بلوک های کاملا تصادفی با 12 تیمار و هر تیمار در 3 تکرار و هر تکرار در 7 مشاهده انجام شد. برای این منظور از 3 سطح آفلاتوکسین (0 و 5/0 و 1 قسمت درمیلیون از جیره)، 2 سطح پلی ذرب (0 و 1 گرم در هر کلیوگرم از جیره) و 2 سطح زئولیت (0 و 3 گرم در هر کلیو گرم از جیره) استفاده شد. جوجه ها از روز دوم تا پایان 42 روزگی از آب و جیره های آزمایشی بر پایه ذرت و سویا بصورت آزاد استفاده نمودند. وزن جوجه ها و میزان مصرف خوراک بصورت هفتگی توزین و بر اساس داده های حاصل، ضریب تبدیل خوراک محاسبه گردید. در روز 43 آزمایش از هر واحد آزمایشی دو جوجه به عنوان نمونه انتخاب و لاشه آنها تجزیه شد. داده های این آزمایش توسط نرم افزار sas(رویه glm ) مورد آنالیز قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل، اثرات مربوط به بلوک تنها در مرحله پایانی دوره آزمایشی (21-42 روزگی) بر میانگین افزایش وزن و میزان مصرف خوراک معنی دار بود(05/0>p). در طی دوره ها با افزایش سطح مصرف آفلاتوکسین در جیره از میزان افزایش وزن بدن و مصرف خوراک در مقایسه با تیمار شاهد کاسته و بر میزان ضریب تبدیل غذایی افزوده شد. وجود افلاتوکسین در جیره منجر به کاهش در اوزان نسبی سینه، پشت، بورس فابریسیوس، سنگدان و تیموس و افزایش در اوزان نسبی کبد، قلب، طحال و کلیه ها شد (05/0>p). استفاده از پلی ذرب در سطح یک گرم در هر کیلوگرم از جیره منجر به افزایش معنی دار در وزن بدن، مصرف خوراک و وزن نسبی سنگدان و بهبود ضریب تبدیل غذایی در مقایسه با تیمار شاهد گردید(05/0>p). مصرف زئولیت به میزان 3 گرم در کیلوگرم از جیره منجر به افزایش میزان مصرف خوراک و وزن نسبی سنگدان در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0 > p) ولیکن تأثیر معنی داری بر میزان افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی نداشت (05/0 > p). استفاده از پلی ذرب در غلظت جیره ای یک گرم در هر کیلوگرم از جیره های آلوده به آفلاتوکسین در مقایسه با جیره های آلوده به آفلاتوکسین ولی فاقد پلی ذرب و زئولیت، منجر به افزایش در وزن بدن، میزان مصرف خوراک و اوزان نسبی سینه، ران، پشت، بورس فابریسیوس و تیموس شد (05/0 > p). این اثر در موارد ضریب تبدیل غذایی و اوزان نسبی کبد، قلب، طحال و کلیه ها نیز معنی دار اما کاهشی بود (05/0 > p). استفاده از زئولیت به میزان 3 گرم در هر کیلوگرم از جیره های آلوده به آفلاتوکسین در مقایسه با جیره های آلوده به آفلاتوکسین ولی فاقد پلی ذرب و زئولیت منجر به افزایش معنی دار در وزن بدن، میزان مصرف خوراک و بهبود در ضریب تبدیل غذایی شد (05/0>p). همچنین در این تیمار ها اوزان نسبی قلب، طحال، بورس فابریسیوس و تیموس نیز افزایش یافت (05/0>p). اثرات متقابل پلی ذرب و زئولیت در مقایسه با تیمار شاهد منجر به افزایش معنی دار در افزایش وزن بدن، میزان مصرف خوراک و وزن نسبی سنگدان گردید (05/0>p) و بر ضریب تبدیل غذایی و اوزان نسبی سایر اندام ها تأثیری نداشت (05/0<p). اثرات متقابل پلی ذرب و زئولیت در جیره های آلوده با آفلاتوکسین منجر به بهبود نسبی در صفات مورد اندازه گیری شد (05/0> p).