نام پژوهشگر: فریبرز خواجعلی
علی راعی دهقی فریبرز خواجعلی
پرورش جوجه گوشتی در مناطق با آب وهوای گرم در پاسخ به افزایش جمعیت به طور فزاینده ای افزایش یافته است. تنش گرمایی در برخی مناطق سرعت رشد و ماندگاری جوجه های گوشتی را کاهش داده که در .( نتیجه سوددهی را کاهش می دهد (دال و فولد، ؛ تیترو همکاران، ؛ دیتون و همکاران، علاوه بر این، در جوجه های گوشتی پرورش یافته در دمای بالا مقدار ذخیره چربی حفره بطنی افزایش می یابد (کوینار و همکاران، ؛ مک ناوتون و ریس، ) و از میزان پروتئین لاشه کاسته می شود(گریوت و همکاران، ؛ تانکسون و همکاران، ). جوجه های گوشتی با رشد سریع حساسیت زیادی در برابرگرما دارند که بخشی از آن می تواند به خاطر عدم توسعه کامل سیستم تنفسی و گردش خون آنها و ظرفیت رشد سریع آنها مربوط شود و بخشی از آن نیز می تواند به کاهش مصرف خوراک مربوط .( شود (یاهاو، تنش گرمایی به شرایطی گفته می شود که دمای محیط به بالاتر از محدوده حرارتی خنثی و یا دامنه آسایش پرندگان می رسد. هنگامی که دمای بالا با رطوبت نسبی بالا همراه شود شدت تنش گرمایی افزایش می یابد. می باشد /?°c تا /°c برای انواع مختلف طیور در چند هفته اول زندگی دامنه حرارتی خنثی بین (کشاورز، ). دامنه آسایش پرندگان تحت تاثیر عوامل دیگری مانند نژاد یا سویه، جنس و سازگاری پرنده قرار می گیرد. به دلیل این که تنش گرمایی در اغلب نقاط کشور به شکل یک مشکل جدی برای پرورش کارآمد جوجه های گوشتی مطرح است، این موضوع از مقوله های مهم تغذیه طیور است. از جمله راه کارهای مدیریتی موثر در این ارتباط می توان به عایق بندی سالن، نصب سیستم تهویه مناسب، استفاده از سیستم های سرد کننده تبخیری و کاهش تراکم پرنده اشاره نمود. متاسفانه اغلب سالن های پرورشی از وضعیت مناسبی به لحاظ عایق بندی و تهویه برخوردار نیستند از لحاظ اقتصادی نیز نصب این یسیتم ها از توان ها خارج است. تنها شیوه منطقی برای فایق آمدن بر این مشکل به کار بستن راه کارهای تغذیه ای است. از جمله راه کارهای تغذیه ای، تغییرات کمی و کیفی پروتئین و اسید های آمینه خوراک جوجه های گوشتی در شرایط تنش ? گرمایی می باشد. نتایج مطالعات در مورد سطح مطلوب پروتئین در جوجه های گوشتی در دمای بالا متناقض بوده است. پروتئین پرهزینه ترین جزء جیره غذایی جوجه های گوشتی می باشد. در چند سال اخیر، مواد معدنی مورد نیاز حیوانات را به شکل پروتئنیه تهیه و عرضه می کنند. این ترکیبات از پایداری فیزیولوژیکی بیشتری برخوردار بوده و حلالیت و زیست فراهمی بالاتری دارند. زینک سلنو متیونین یکی از این ترکیبات است. سلنیوم در ساختمان گلوتاتیون پراکسیداز که از مهمترین آنزیم های آنتی اکسیدانتی است وجود دارد و با توجه به حساسیت بالای لیپیدها در برابر پراکسیداسیون انتظار می رود استفاده از زینک سلنو متیونین در شرایط تنش گرمایی علاوه بر تامین بخشی از پروتئین خوراک نقش قابل ملاحظه ای در افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانتی بدن داشته باشد. هدف از انجام این طرح بررسی اثر زینک سلنو متیونین در دو سطح متفاوت پروتئین بر عملکرد رشد و ظرفیت آنتی اکسیدانتی سرم خون جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی مزمن بوده است. هدف از انجام این طرح بررسی اثر مکمل سلنیوم آلی به صورت کیلاته شده با اسیدآمینه متیونین و روی بنام زینک سلنو متیونین در دو سطح متفاوت پروتئین بر عملکرد و سطوح آنتی اکسیدانتی پلاسمای خون جوجه بودند می باشد. °c تا °c های گوشتی که از سن روزگی به بعد تحت تنش گرمایی چرخشی
میثم طهماسبی فریبرز خواجعلی
در این آزمایش، 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 برای بررسی اثر مکمل سازی جیره های حاوی کلزا با آرژنین بر عملکرد رشد و وقوع فشار خون ریوی (آسیت) مورد استفاده قرار گرفت. یک جیره ذرت-کنجاله سویا و یک جیره ذرت-کنجاله کلزا تهیه و در دو دوره آغازین (1 تا 3 هفتگی) و رشد (3 تا 6 هفتگی) به جوجه ها تغذیه شد. دو جیره غذایی دیگر با مکمل سازی ال-آرژنین در سطوح 2/0 و 4/0 درصد به جیره ذرت-کنجاله کلزا تهیه شد. جایگزینی کنجاله کلزا به جای کنجاله سویا باعث کاهش معنی دار (p<0.05) عملکرد رشد به لحاظ اضافه وزن، مصرف خوراک، و ضریب تبدیل خوراک گردید. استفاده از مکمل آرژنین در سطح 4/0 درصد بهبود معنی داری در عملکرد رشد جوجه های تغذیه شده با کنجاله کلزا طی دوره رشد و کل دوره آزمایش ایجاد کرد. جایگزینی کنجاله کلزا به جای کنجاله سویا کاهش معنی داری (p<0.05) در غظت پلاسمایی نیتریک اکساید ایجاد نمود که با افزودن آرژنین به سطحی که در گروه تغذیه شده با کنجاله سویا بود، بازگشت. جایگزینی کنجاله کلزا به جای کنجاله سویا باعث افزایش معنی دار (p<0.05) نسبت وزنی بطن راست به مجموع دو بطن قلب گردید.
حمید باسو گندمانی فریبرز خواجعلی
چکیده: در این آزمایش برای تعیین نیاز آرژنین جوجه های گوشتی سویه راس 308 جیره های با آرژنین پائین تر، مساوی و بالاتر از توصیه شورای پژوهش های ملی آمریکا (nrc 1994) در نظر گرفته شده است. سطوح آرژنین در این آزمایش بین 88/0 تا 43/1 درصد جیره در نظر گرفته شد نتایج حاصل از این آزمایش با مدل سازی رگرسیون پلاتو درجه دو توسط نرم افزار سس (sas) از رویه nlin آنالیز شد. محل اجرای این آزمایش مرغداری دانشگاه شهرکرد با ارتفاع 2100 متر از سطح دریا است. کلیه احتیاجات آرژنین در این آزمایش، بیشتر از توصیه شورای پژوهش های ملی آمریکا (nrc 1994) تعیین شده است. حداقل نیاز غذایی آرژنین تعیین شده بر مبنای افزایش وزن در این تحقیق 24/1 درصد جیره است. واژه گان کلیدی: آرژنین، جوجه گوشتی، نیتریک اکساید، فشار خون ریوی، ارتفاع بالا
مریم ایزدی نیا فریبرز خواجعلی
چکیده پروتئین کنجاله کلزا حاوی آرژنین پایین تری نسبت به پروتئین کنجاله سویا می باشد. هدف اصلی تحقیق این بود که آیا جایگزینی پروتئین کنجاله سویا توسط پروتئین کنجاله کلزا، وقوع فشار خون ریوی (آسیت) و عملکرد رشد جوجه های گوشتی را تحت تأثیر قرار می دهد. در این آزمایش، 360 قطعه جوجه گوشتی از دو سویه (راس 308 و لوهمن) به منظور بررسی اثر جایگزینی پروتئین کنجاله کلزا در نسبت های 0، 5/ 0و 1 به جای پروتئین کنجاله سویا مورد استفاده قرار گرفت. داده های بدست آمده در آزمایش فاکتوریل 2×3 در قالب طرح کاملاً تصادفی (تیمارهای آزمایش به ترتیب cmp1,cmp0.5 ,cmp0 در نظر گرفته شدند) آنالیز شدند. آزمایش به مدت 2 تا 42 روزگی و بر روی بستر انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین اضافه وزن در دوره 2 تا 21 روزگی مربوط به تیمار cmp0.5 بود .در همین دوره، بین دو سویه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. در دوره 21 تا 42 روزگی، بیشترین اضافه وزن مربوط به تیمار cmp0.5 بود که اختلاف آن با cmp1معنی دار بود (p<0.05). بیشترین مصرف خوراک در دوره 21 تا 42 روزگی مربوط به تیمار cmp0.5 بود که اختلاف آن با تیمار cmp0 و cmp1 معنی دار بود (p<0.05). در هر دو دوره، بین دو سویه اختلاف معنی داری از نظر مصرف خوراک مشاهده نشد. مناسب ترین ضریب تبدیل خوراک در کل دوره (2 تا 42 روزگی) مربوط به تیمارهای cmp0.5 و cmp0 بود که اختلاف آنها با cmp1 معنی دار بود (p<0.05). اثر متقابل سویه با سطح جایگزینی برای صفات مذکور در هیچ دوره ای معنی دار نبود. استفاده از کنجاله کلزا در جیره غذایی مرگ و میر کل و ناشی از فشار خون ریوی را به طور معنی داری افزایش داد (p<0.05) و با کاهش غلظت نیتریک اکساید سرمی و افزایش معنی دار وزن نسبی بطن راست (rv/tv) همراه بود. مقدار هماتوکریت تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت.
نوشین بهروج هفشجانی فریبرز خواجعلی
مطالعات اندکی روی تأثیر پروتئین جیره روی سندرم فشارخون ریوی (phs)در جوجه های گوشتی موجود است. نتایج مغایر از این مطالعات از ارائه یک نتیجه روشن از اثرات جیره کم پروتئین روی وقوع سندرم ممانعت می کند. برای بدست آوردن درکی از مکانیسم های درگیر، تحقیقی در منطقه ای مرتفع (2100متر بالاتر از سطح دریا) که اثرات سه تیمار که بر اساس پروتئین (cp) در نظر گرفته شده بودند را افزایش می داد، انجام شد. یک تیمار با پروتئین خام جیره مطابق با توصیه nrc (1994) که به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شده بود. دو تیمار کم پروتئین نیز به صورتی تهیه شدند که cp جیره ای آنها 2 و 4 درصد نسبت به سطح cp گروه شاهد کاهش یافت، به طوریکه به ترتیب به عنوان lcpd2 و lcpd4 طراحی شدند. 60 جوجه خروس 1 روزه (سویه راس 308) به هر تیمار در 5 تکرار 12جوجه ای اختصاص داده شد. تیمارهای با پروتئین متفاوت از4 تا 42 روزگی به کار برده شدند، به طوریکه عملکرد رشد سنجیده شد و تلفات ناشی از phs ثبت شدند. در انتهای آزمایش (42 روزگی)، نمونه خون جوجه ها جمع آوری شد و خصوصیات مربوط به لاشه ثبت شدند. پرندگان تغذیه شده با تیمار آزمایشی lcpd4 به طور معنی داری (05/0 >p) اضافه وزن بالاتری در سراسر دوره داشتند و نسبت وزن بطن راست (rv:tv) (05/0 >p) ، وزن نسبی کبد، هماتوکریت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت در انتهای دوره در مقایسه با تیمار شاهد در تیمار مذکور افزایش یافت، گرچه غلظت های نیتریک اکساید (no) پلاسمایی و اسید اوریک به طور معنی داری در پرندگانی که در تیمار lcpd4 قرار داشتند کمتر از تیمار شاهد بود. تلفات ناشی از phs در پرندگانی که جیره های کم پروتئین را دریافت کرده بودند افزایش یافت، به طوریکه می تواند مرتبط با کاهش غلظت no و افزایش هماتوکریت و rv:tv باشد. در نتیجه، تغذیه جیره های کم پروتئین به جوجه های گوشتی در معرض شرایط کم فشار و کم اکسیژن (هیپوباریک هیپوکسی) با وقوع phs مرتبط بود.
وحید خرم آبادی محمد رضا اکبری
در این مطالعه اثر آنزیم زایلاناز و ویتامین a مازاد در جیره های بر پایه گندم (wbd)، بر عملکرد رشد، قابلیت هضم مواد مغذی، ویسکوزیته محتویات دستگاه گوارش و ریخت شناسی روده باریک مورد بررسی قرار گرفت. برای اجرای آزمایش تعداد شش جیره آزمایشی با میزان انرژی و پروتئین مشابه تهیه گردید که عبارت بودند از: 1) جیره بر پایه ذرت (کنترل)؛ 2) wbd حاوی سطح رایج ویتامین a (iu/kg 9000)؛ 3) wbd فاقد ویتامین a در مکمل ویتامینی ؛ 4) جیره 2 + iu/kg 6000 ویتامین a مازاد؛ 5) جیره 2 + آنزیم زایلاناز (iu/kg 420)؛ 6) جیره 2 + iu/kg 6000 ویتامین a مازاد + آنزیم زایلاناز (iu/kg 420). تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی نر از سویه تجاری راس 308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. جیره ها از 1 تا 42 روزگی تغذیه شدند. عملکرد رشد در طی دوره ثبت گردید. جهت اندازه گیری قابلیت هضم از cr2o3 به عنوان مارکر خارجی استفاده شد. در 21 و 42 روزگی از خوراک و فضولات نمونه برداری شد. نمونه گیری جهت اندازه گیری ویسکوزیته مواد هضمی در روز 21 انجام شد. به منظور بررسی ریخت شناسی روده کوچک پس از نمونه برداری از هر سه قسمت روده کوچک و تهیه لام از این بخش ها و عکس بردای توسط میکروسکوپ، ویژگی های پرزها اندازه گیری شد. حضور آنزیم در جیره موجب بهبود ضریب تبدیل غذایی در کل دوره شد (05/0p<). آنزیم و سطح بالای ویتامین a در 21 روزگی به صورت معنی داری موجب افزایش وزن و بهبود ضریب تبدیل غذایی شد (05/0p<). حضور زایلاناز در جیره سبب افزایش ارتفاع پرزها در مقایسه با جیره پایه ذرت در ژژنوم شد (05/0p<). آنزیم و سطح بالای ویتامین a، ارتفاع پرز ها و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد (05/0p<). فقدان ویتامین a در جیره موجب افزایش عمق کریپت شد و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت را کاهش داد (05/0p<). افزودن زایلاناز به جیره سبب افزایش قابلیت هضم چربی و پروتئین خام در سنین 21 و 42 روزگی گردید (05/0p<). قابلیت هضم چربی و پروتئین در جیره حاوی مازاد ویتامین a در مقایسه با جیره حاوی مقادیر رایج ویتامین a بهبود یافت (05/0p<). مازاد ویتامین a و همچنین افزودن زایلاناز به جیره سبب کاهش ویسکوزیته محتویات ژژنوم و ایلئوم گردید (05/0p<). در 42 روزگی آنزیم و ویتامین a بازدهی لاشه را در مقایسه با تیمار فاقد ویتامین a افزایش داد(05/0p<). به طور کلی بر اساس نتایج این تحقیق به نظر می رسد که جیره های بر پایه گندم، نیاز بیشتری به افزودن ویتامین a مکمل دارند. جهت تأیید این مطلب، به تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
اعظم یوسفی فریبرز خواجعلی
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مکمل ال-کارنیتین بر عملکرد رشد و وقوع عارضه فشارخون ریوی در جوجه های گوشتی صورت گرفت. تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی نر (سویه کاب 500) به طور تصافی در چهار جیره آزمایشی حاوی 0، 50، 100 و 150 ppm ال-کارنیتین اختصاص داده شدند. جیره های آزمایشی بر طبق توصیه (1994) nrc، فرموله شدند. دوره آزمایش 42 روز به طول انجامید. نتایج نشان داد، استفاده از ال-کارنیتین خوراکی تاثیری بر اضافه وزن جوجه های گوشتی در کل دوره پرورش نداشت، و بازده تبدیل خوراک را در کل دوره افزایش داد (05/0p<). غلظت پلاسمایی نیتریک اکساید (no)، نسبت وزنی بورس فابرسیوس و طحال در گروه دریافت کنندهppm 100 ال-کارنیتین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار افزایش پیدا کرد (05/0p<). نسبت وزن بطن راست به کل بطن ها (rv:tv) در اثر استفاده از ال-کارنیتین کاهش پیدا کرد. در بین گروه های آزمایشی هماتوکریت خون در گروه دریافت کنندهppm 150 ال-کارنیتین کاهش معنی داری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد. چربی حفره بطنی و غلظت پلاسمایی مالون دی آلدهاید (mda) در گروه های دریافت کننده ال-کارنیتین نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار کاهش یافت . دامنه موج s در اشتقاق ii و همچنین درصد تلفات ناشی از آسیت در کل دوره، در گروه دریافت کنندهppm 50 ال-کارنیتین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار کاهش یافت .
مریم حیدری مقدم فریبرز خواجعلی
آزمایش حاضر به منظور بررسی تاثیر مکمل سازی آرژنین به جیره های حاوی ذرت – سویا بر عملکرد رشد، پاسخ های ایمنی و ریخت شناسی روده در جوجه های گوشتی پرورش یافته در ارتفاع بالا، در سن 1 تا 42 روزگی به انجام رسید. تعداد120 قطعه جوجه گوشتی یک روزه با وزنی معادل 1 ± 46 گرم انتخاب و به طور تصادفی بین دو گروه (تیمار) که هر کدام شامل چهار تکرار 15 تایی بود، توزیع گردیدند. تیمار اول (شاهد) با یک جیره پایه حاوی عمدتا ذرت و کنجاله سویا مورد تغذیه قرار گرفت و تیمار دوم مشابه شاهد بود با این تفاوت که 1 درصد ال _ آرژنین به جیره آنها اضافه گردید. نتایج نشان داد که در دوره آغازین، تیمار مصرف کننده مکمل ال _ آرژنین به طور معنی داری وزن کمتری از گروه شاهد داشت (05/0?p). با افزودن آرژنین به جیره مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک، جمعیت مونوسیت، هتروفیل، لنفوسیت، نسبت هتروفیل به لنفوسیت، هماتوکریت و درصد نسبی اجزای لاشه شامل وزن نسبی ران، سینه، بورس و طحال تحت تاثیر معنی داری قرار نگرفت. گروه شاهد به طور معنی داری نسبت به گروه دریافت کننده آرژنین سطح نیتریک اکساید پایین تری را نشان داد (05/0 ?p). مکمل سازی آرژنین در سطح 1 % در سن 21 روزگی ارتفاع پرز، عرض پرز و در نتیجه سطح جذب در گروه دریافت کننده آرژنین به طور معنی داری در ژژنوم و ایلئوم، افزایش یافت.
صفورا نجفی دهکردی عبدالناصر محبی
در مقایسه با آردی، تغذیه با پلت میزان رشد طیور را با استفاده از افزایش مصرف خوراک بهبود بخشیده است. آن چه باعث افزایش کارایی دان پلت شده می باشد، ممکن است ناشی از افزایش قابلیت هضم شدن، کاهش توانایی در جدا سازی اقلام خوراک، کاهش مصرف انرژی در هنگام دریافت غذا و افزایش خوش خوراکی غذا باشد. اما آن چه که اهمیت دارد کیفیت پلت است که باید مورد توجه قرار گیرد [78]. امروزه پرورش جوجه گوشتی یک روزه در مدت 6 هفته، بیش از 50 برابر افزایش وزن پیدا می کند و چنین روندی در میان حیوانات تقریباً منحصر به فرد است. بنابراین در پی این رشد سریع، احتمال بروز اختلالات متابولیکی افزایش می یابد چنان که با افزایش سرعت رشد و بالا رفتن میزان فعالیت های متابولیکی، نیاز به اکسیژن در پرنده افزایش یافته و منجر به کمبود اکسیژن یا هیپوکسی می گردد که در واقع عامل اصلی و آغاز روند بروز سندرم آسیت در جوجه های گوشتی محسوب می گردد. میزان وقوع آسیت در مناطق مختلف بر اساس نوع آب و هوا، وضعیت جغرافیایی از لحاظ ارتفاع و شیوه مدیریت منطقه متفاوت و بین 30-1 % گزارش می شود. در ایران سالانه حدوداً 900 میلیون قطعه جوجه گوشتی تولید و در مناطق مختلف کشور با شرایط جغرافیایی و آب و هوایی متفاوت، در مناطق هم سطح تا ارتفاع بالاتر از 2200 متر از سطح دریا (مانند شهرکرد) پرورش می یابند. با توجه به روش های مدیریتی و ترغیب به گزینی نژاد های جوجه گوشتی سریع الرشد با ضریب تبدیل غذایی مناسب، پیش بینی می گردد که میانگین تلفات ناشی از وقوع سندرم آسیت در ایران بالا باشد. با احتساب تعداد 900 میلیون قطعه جوجه گوشتی پرورشی در سال و تلفات 1 الی 5 % آسیت، سالانه 9 الی 45 میلیون قطعه جوجه 2-1 کیلو گرمی 6-4 هفته تلف که خسارات وارده ناشی از آن به صنعت طیور کشور 15 الی 75 میلیارد تومان برآورد می گردد [121 ،67 ،55 ،53 ،8]. از آن جایی که در مناطق مرتفع مانند منطقه ی چهارمحال و بختیاری سرعت رشد و استفاده از جیره های پلت می تواند منجر به آسیب های متابولیکی مانند سندرم آسیت و کاهش رشد و عملکرد طیور گوشتی شود، به نظر می رسد بررسی چگونگی استفاده از این شکل غذایی ضروری است.
زینب پورهاشمی دهکردی محمد رضا اکبری
در این تحقیق میزان عناصر سنگین کادمیوم، سرب، روی و مس در3 نوع جیره و 5 اندام جوجه های گوشتی گرفته شده از 14 مرغداری در شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفت. سطوح این عناصر به روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی سنجیده شد و غلظت عناصر در جیره های استفاده شده و اجزای مختلف لاشه ی جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. میانگین غلظت کادمیوم در جیره های استفاده شده در مرغداری های شهرستان کیار به طور معنی داری بالاتر از شهرستان های اردل، فارسان و شهرکرد بود(05/0>p). میانگین غلظت روی در جیره های استفاده شده در مرغداری های شهرستان های شهرکرد و اردل به طور معنی داری بالاتر از شهرستان فارسان بود)05/0<p). در شهرستان شهرکرد میانگین غلظت سرب در جیره های استفاده شده به طور معنی داری پایین تر از سایر شهرستان ها بود(05/0>p). میانگین غلظت کادمیوم در ماهیچه ران جوجه های گوشتی در شهرستان های فارسان و شهرکرد به طور معنی داری پایین تر از سایر شهرستان ها بود(05/0>p). میانگین غلظت کادمیوم در ماهیچه سینه جوجه های گوشتی در شهرستان بروجن به طور معنی داری بالاتر از سایر شهرستان ها به جز کوهرنگ بود(05/0>p). همچنین غلظت عنصر کادمیوم در ماهیچه سینه جوجه های گوشتی در شهرستان شهرکرد به طور معنی داری پایین تر از سایر شهرستان ها بود(05/0>p). میانگین غلظت کادمیوم در اندام کبد جوجه های گوشتی شهرستان های بروجن و کوهرنگ به طور معنی داری بالاتر از شهرستان شهرکرد بود(05/0>p). میانگین غلظت کادمیوم و مس در اندام قلب جوجه های گوشتی شهرستان بروجن به طور معنی داری بالاتر از سایر شهرستان ها گزارش شد(05/0>p). به علاوه، غلظت عنصر کادمیوم در اندام قلب جوجه های گوشتی شهرستان شهرکرد به طور معنی داری کمتر از سایر شهرستان ها بود(05/0>p). سطوح مشاهده شده از عنصر کادمیوم در ماهیچه ران و سینه ی جوجه های گوشتی شهرستان های اردل، کیار، لردگان، کوهرنگ و بروجن در مقایسه با سازمان بهداشت جهانی بالاتر بود. سطوح مشاهده شده از این عنصر در اندام کبد و کلیه در همه ی نمونه ها در استان در مقایسه با سازمان بهداشت جهانی پایین-تر بود. سطوح مشاهده شده از عنصر کادمیوم در اندام قلب جوجه های گوشتی حاصل از شهرستان های اردل، کیار، لردگان، کوهرنگ و بروجن در مقایسه با سازمان بهداشت جهانی بالاتر بود. میانگین غلظت مس در ماهیچه ران جوجه های گوشتی در شهرستان های بروجن و کیار به طور معنی داری بالاتر از شهرستان شهرکرد بود(05/0>p). میانگین غلظت عنصر مس در ماهیچه سینه جوجه های گوشتی در شهرستان بروجن به طور معنی داری بالاتر از شهرستان های فارسان و شهرکرد بود(05/0>p). میانگین غلظت مس در اندام کبد جوجه های گوشتی شهرستان بروجن به طور معنی داری بالاتر از شهرستان لردگان و کیار گزارش شد(05/0>p). میانگین غلظت مس در اندام کلیه جوجه های گوشتی شهرستان کیار به طور معنی داری بالاتر از سایر شهرستان ها به جز بروجن بود(05/0>p). در شهرستان های فارسان و شهرکرد میانگین غلظت عنصر سرب در ماهیچه ران و سینه و اندام های کبد، کلیه و قلب به طور معنی داری پایین تر از سایر شهرستان ها گزارش شد(05/0>p). سطوح مشاهده شده برای عنصر سرب در همه ی اجزای لاشه ی جوجه های گوشتی در شهرستان های استان از سطوح تعیین شده توسط سازمان بهداشت جهانی پیشی گرفته است. میانگین غلظت روی در ماهیچه ران جوجه های گوشتی شهرستان لردگان به طور معنی داری بالاتر از شهرستان شهرکرد گزارش شد(05/0>p). میانگین غلظت عنصر روی دراندام قلب جوجه های گوشتی در شهرستان کوهرنگ به طور معنی داری بالاتر از شهرستان های شهرکرد و لردگان گزارش شد(05/0>p). کلمات کلیدی: جوجه های گوشتی، جیره، روی، سرب، عناصر سنگین، کادمیوم، لاشه، مس.
مهدی فرهمندیان عبدالناصر محبی
تولک به ریزش دوره ای پرها و پردرآوری مجدد به همراه استراحت به دستگاه تولید مثل اطلاق می شود. از تولک بری مصنوعی با نام تولک بری اجباری یاد می شود؛ استرس اکسیداتیو به عنوان عدم تعادل بین رادیکال های آزاد و ترکیبات آنتی اکسیدانی مطرح است. در طول زندگی پرندگان بعضی از چرخه های فیزیولوژیک القا کننده های استرس اکسیداتیو هستند. از آن جمله می توان به تولید مثل، تولک بری، بیماری و غیره اشاره کرد؛ با انجام این آزمایش، میزان نسبی استرس اکسیداتیو در دو روش تولک بری اجباری مرغ های مادر گوشتی مقایسه می گردد و روشی معرفی می گردد که پرندگان کم تر تحت اثر استرس اکسیداتیو قرار گیرند؛ در این آزمایش از 100 قطعه مرغ مادر گوشتی نژاد cobb 500 با سن 60 هفته استفاده شد که از سن 23 هفتگی شروع به تولید تخم مرغ کرده و تا زمان شروع آزمایش، تولیدشان ادامه داشت. تعداد دو تیمار که هر کدام به عنوان یک روش تولک بری اجباری بود، به صورت زیر اعمال گردید: تیمار 1) روش مرسوم گرسنگی، که مرغ ها به مدت 10 روز از جیره محروم شدند و سپس به مدت 4 روز، از 50 گرم ذرت آسیاب شده به ازای هر پرنده تغذیه شدند. تیمار 2) استفاده از جیره ی حاوی 10000 قسمت در میلیون از عنصر روی به مدت 10 روز، که به مقدار 50 گرم در روز به ازای هر پرنده تغذیه گردید. سپس 4 روز به مقدار 50 گرم از جیره ی پایه در اختیار این تیمار قرار گرفت؛ هر دو تیمار از روز 15 تا 28 از 75 گرم جیره ی پایه تغذیه شدند و از روز 29 تا اوج تخم گذاری از جیره ی تولید استفاده کردند. از هر دو تیمار در ابتدای آزمایش، روز 10، روز 28 و روز اوج تخم گذاری (روز 78) نمونه ی خون بدست آمد. پراکسیدهای لیپیدی و دو آنزیم آنتی اکسیدانِ سرم اندازه گیری شد؛ اندازه گیری tbars مشخص کرد که پراکسیدهای لیپیدی در روز 10 و 78 در تیمار 2 به طور معنی داری کم تر از تیمار 1 بود. مقادیر اندازه گیری شده ی کاتالاز در روز 78 در تیمار 2 به طور معنی داری کم تر از تیمار 1 بود. آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در در روز 10 در تیمار 2 به طور معنی داری بیش تر از تیمار 1 بود. محرومیت از غذا با تخلیه ی پیش ماده های اساسی، افزایش رادیکال های آزاد و القای تنش باعث استرس اکسیداتیو می شود، در حالی که خصوصیات آنتی اکسیدانی روی و عدم قطع غذا در تیمار 2 باعث کنترل آن می گردد. می توان نتیجه گرفت که تولک بری به روش استفاده از مقادیر بالای روی در جیره، به دلیل عدم تغییرات فاحش در وضعیت اکسیداتیو گله از ابتدای تولک بری اجباری تا اوج تولید تخم مرغ، نسبت به روش مرسوم گرسنگی ارجحیت دارد.
علی سیدزاده عبدالکریم زمانی مقدم
تولک به ریزش دوره ای پرها و پردرآوری مجدد به همراه استراحت به دستگاه تولید مثل اطلاق می شود. محرومیت از غذا معمول ترین روش تولک بری مصنوعی (یا اجباری) است. اما این روش نگرانی های فراوانی به خصوص در زمینه آسایش حیوان ایجاد می کند که این امر تحقیق برای روش های جایگزین مناسب را در پی داشته است. در این آزمایش از 200 مرغ و خروس مادر گوشتی نژاد کاب 500 با سن 60 هفته استفاده شد. در این تحقیق 4 تیمار (روش های تولک بری) وجود داشت، شامل گروه کنترل (تیمار یک) که پرندگان در ابتدا به مدت ده روز گرسنه نگه داشته شدند و سپس هر پرنده به مدت 4 روز با 50 گرم ذرت آسیاب¬شده تغذیه شد. تیمار دو که با جیره حاوی مقادیر بالای روی (ppm 10000 به صورت روی اکسید) به مدت 10 روز تغذیه شد. تیمار سه از جیره حاوی مقادیر بالای یونجه(90 %) به مدت 12 روز تغذیه شد. در تیمار 4 ابتدا 3 روز به پرندگان غذا داده نشد و سپس 8 روز از جیره حاوی 100 % سبوس برنج تغذیه شد. پرندگان در همه تیمارها در روزهای 28-15 با 75 گرم جیره فاز قبل از تخم گذاری تغذیه شدند. تفاوت معنی داری در ویژگی های کمی و کیفی تخم مرغ پس از تولک بری در تیمارهای مختلف مشاهده نشد.
سکینه سعیدی ابواسحقی عبدالکریم زمانی مقدم
امروزه با توجه به باقیمانده آنتیبیوتیکها در تولیدات گوشتی و افزایش مقاومت باکتریایی محدودیتهایی در استفاده از آنها وجود دارد. به همین دلیل پروبیوتیکها با منشا باکتریایی یا قارچی و ترکیبات فیتوژنیک به عنوان جایگزینهای محرک رشد آنتیبیوتیکی استفاده میشوند. اکسیداسیون چربی یکی از اولین سازوکارهای کاهش کیفیت مواد غذایی می باشد که نتیجه آن تغییر در طعم، بو، بافت و ارزش تغذیهای مواد است پژوهشهای زیادی ثابت کردهاند که میتوان با استفاده از آنتیاکسیدانها ، میزان اکسیداسیون را کاهش داد و کیفیت فرآوردههای غذایی را تا اندازهای حفظ نمود. این مطالعه به منظور تاثیر افزودن سینبیوتیک بیومین ایمبو و ترکیب فیتوژنیک بیومین پیایپی بر میزان نیتریکاکساید و پراکسیداسیون لیپیدی سرم و همچنین تاثیر در عملکرد رشد در بلدرچین ژاپنی انجام گردید. بیومین ایمبو شامل انتروکوکوس فاسیوم (یک پروبیوتیک)، فروکتو- الیگوساکارید (یک پریبیوتیک) و ذرات تحریک کنندهی سیستم ایمنی است. بیومین پیایپی شامل ترکیبات فیتوژنیک (کارواکرول، آنتول، لیمونن) است، بخش پربیوتیکی از ترکیبات فروکتوالیگوساکارید است. در این آزمایش 180 جوجه بلدرچین ژاپنی به 3 گروه در 4 تکرار تقسیم شدند. گروههای 2 و 3 و تکرارهای آنها به ترتیب g/kg 1بیومین ایمبو و g/kg1 بیومین پیایپی در جیره غذایی دریافت کردند. به جیره گروه 1 و تکرارهای آنها به عنوان گروه کنترل بیومین اضافه نشد. اندازهگیری میانگین وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی انجام میشد. نمونهگیری خون جهت اندازهگیری میزان پراکسیداسیون لیپیدی و نیتریکاکساید در روز 35 و انتهای دوره پرورش انجام شد. اندازهگیری میزان پراکسیداسیون لیپیدی سرم با استفاده از روش تیبارس و اندازهگیری میزان نیتریکاکساید سرم با استفاده از روش گریس انجام شد. نتایج حاکی از تاثیر بیومین ایمبو بر بهبود ضریب تبدیل غذایی و تاثیر بیومین ایمبو و بیومین پیایپی بر کاهش استرس اکسیداتیو است.
معصومه سلیمی بنی ابراهیم اسدی خشویی
این تحقیق با استفاده از رکوردهای 7814 راًس گوسفند نژاد لری بختیاری که در طی 22 سال (1368 تا 1390) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند لری بختیاری واقع در استان چهارمحال و بختیاری، جمع آوری شده بود، صورت گرفت. برای تعیین اثر عوامل ثابت مؤثر بر وزن های تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و 12ماهگی به ترتیب 7673، 7022، 5604، 3348و 2998 راًس بره مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا داده ها با یک مدل ثابت و به روش حداقل مربعات تجزیه واریانس شدند. سال تولد و جنس بر وزن بدن در همه ی سنین اثر معنی دار(p≤0/01) نشان دادند. اثر سن مادر بر روی وزن 12 ماهگی معنی دار نبود. سن بره و وزن میش در هنگام زایش بر روی همه صفات معنی دار بود. میانگین حداقل مربعات وزن بره ها در زمان تولد، شیرگیری، 6، 9 و 12 ماهگی به ترتیب 02/0±4/43، 2/0±26/14، 35/0±38/81، 44/0± 51/80، 53/0±57/61، برآورد شد. مؤلفه های واریانس حاصل از اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم، اثر ژنتیکی افزایشی مادری، اثر محیطی دائمی مادری، و اثر محیطی موقت مادری برای صفات مذکور با استفاده از برنامه ی کامپیوتری wombat برآورد گردیدند. با و بدون در نظر گرفتن اثر عوامل مادری 12 مدل آماری مختلف برازش گردید و سپس مناسب ترین مدل بر اساس آزمون نسبت درستنمایی (log l) برای هر صفت انتخاب شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای صفت وزن تولد و وزن شیرگیری، علاوه بر اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم، اثرات مادری ( اثر ژنتیکی افزایشی مادری، اثر محیطی دائمی و اثر محیطی موقت) حائز اهمیت است. برای وزن تولد وراثت پذیری مستقیم (h2a)، وراثت پذیری افزایشی مادری (h2m)، اثر محیطی دائمی مادری (pe2) و اثر محیطی موقت مادری (te2) به ترتیب 0/03±0/25، 0/02±0/12، 0/01±0/46و 0/02±0/16برآورد شد. برای وزن شیرگیری مقادیر (h2a)، (h2m)، (pe2) و (te2) به ترتیب 0/01±0/05 ،0/01±0/07، 0/01±0/06و0/02±0/22 بدست آمد. برای وزن 6 ماهگی مدلی که شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و اثر محیطی دائمی و موقت مادری بود به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. برای وزن در این سن مقادیرh2a ، pe2 و te2 به ترتیب 0/02±0/11، 0/01±0/036و 0/03±0/11 بدست آمد. برای وزن 9 ماهگی مدلی به عنوان مناسب ترین مدل انتخاب شد که شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و اثر محیطی موقت مادری بود. مقادیر h2a و te2 به ترتیب 0/02±0/14و 0/05±0/22 برآورد شد. برای وزن 12 ماهگی مدلی به عنوان بهترین مدل انتخاب شد که فقط شامل اثر ژنتیکی افزایشی بود و وراثت پذیری آن 0/03±0/21 برای این وزن بدست آمد.
صغری حاتمی آلوقره محمد رضا اکبری
چکیده در این مطالعه اثر سطوح مختلف ویتامین a در جیره های بر پایه گندم بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی در جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 200 قطعه جوجه گوشتی نر از سویه تجاری راس 308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. پنج جیره آزمایشی با میزان انرژی و پروتئین مشابه تهیه گردید که عبارت بودند از: 1) جیره بر پایه گندم حاوی iu1500 ویتامین a در هر کیلوگرم؛ 2) جیره بر پایه گندم حاوی iu4500 ویتامین a در هر کیلوگرم؛ 3) جیره بر پایه گندم حاوی iu7500 ویتامین a در هر کیلوگرم؛ 4) جیره بر پایه گندم حاوی iu10500 ویتامین a در هر کیلوگرم؛ 5) جیره بر پایه گندم حاوی iu13500 ویتامین a در هر کیلوگرم. رتینول استات به عنوان منبع ویتامین a استفاده شد. جیره ها از 1 تا 42 روزگی تغذیه شدند. مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک در طی مدت آزمایش به صورت دوره ای ثبت گردید. جهت اندازه گیری قابلیت هضم از اکسید کروم (cr2o3) به عنوان مارکر خارجی استفاده شد و در 22 روزگی از خوراک و فضولات نمونه برداری شد. نمونه گیری جهت اندازه گیری ویسکوزیته مواد هضمی در روز 42 انجام شد. در روز 42 آزمایش، تعداد 2 پرنده از هر تکرار کشته شده و قسمت های مختلف لاشه توزین شدند. جهت بررسی غلظت مالون دی آلدهید (mda) از هر تکرار نمونه خون از دو پرنده به میزان 3 میلی لیتر در سنین 28، 35 و 42 روزگی گرفته شد. به منظور بررسی تأثیر جیره های آزمایشی بر آزمون آنتی ژن اریتروسیت های خون گوسفند (srbc) تزریقsrbc در سن 14 و سپس 28 روزگی صورت گرفت. 7 و 14روز پس از تزریق اول و 7 و 14 روز پس از تزریق دوم، خونگیری انجام شد و میزان تیتر آنتی بادی علیه srbc تعیین گردید. جهت بررسی پاسخ حساسیت بازوفیلی پوست (cbh)، درروز 42 آزمایش تزریق فیتوهماگلوتینین (pha) بین پوست انگشتان پا صورت گرفت و تغییر ایجاد شده در ضخامت پوست در 12 و 24 ساعت پس از تزریق اندازه گیری شد. میزان خوراک مصرفی در دوره آغازین (صفر تا 21 روزگی) تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (05/0p<)، به طوری که بیشترین و کمترین مصرف خوراک به ترتیب به تیمارهای 1 و 4 اختصاص داشت. مصرف خوراک در دوره رشد (22 تا 42 روزگی) و کل دوره پرورش (صفر تا 42 روزگی) بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0p>). استفاده از سطوح مختلف ویتامین a در جیره های بر پایه گندم در این آزمایش، تأثیری بر افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک در دوره های آغازین و رشد و همچنین کل دوره پرورش نداشت (05/0p>). افزودن سطوح مختلف ویتامین a به جیره های بر پایه گندم تأثیری بر قابلیت هضم چربی خام، پروتئین خام و ماده آلی نداشت (05/0p>). ویتامین a در سطح iu/kg7500 و سطح iu/ kg 13500 (تیمارهای 3 و 5)، منجر به کاهش ویسکوزیته شیرابه ژژنوم در مقایسه با تیمارهای 1 و 2 (سطوح iu/ kg 1500 و iu/ kg 4500) گردید (05/0p<). افزودن ویتامین a به جیره بر پایه گندم در سطوح بالاتر از iu/ kg1500 (تیمارهای 2، 3، 4 و 5) منجر به کاهش وزن ایلئوم در مقایسه با تیمار یک (iu/ kg1500) گردید (05/0p<). همچنین افزودن ویتامین a به جیره بر پایه گندم در سطوح بالاتر از iu/ kg 1500 (تیمارهای 2، 3، 4 و 5) منجر به کاهش غلظت مالون دی آلدهید در مقایسه با تیمار یک (iu/ kg 1500) در سن 42 روزگی گردید (05/0p<). تغذیه جیره بر پایه گندم حاوی iu/ kg 13500 ویتامین a در هر کیلوگرم (تیمار 5) در مقایسه با تیمار شاهد، منجر به افزایش تیتر آنتی بادی علیه srbc در 7 روز پس از دومین تزریق گردید (05/0p<). بین تیمارهای آزمایشی، از نظر پاسخ cbh در 12 و 24 ساعت بعد از تزریق pha، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). با توجه به نتایج این آزمایش سطوح بالای ویتامین a در جیره های بر پایه گندم تأثیری بر عملکرد رشد و قابلیت هضم مواد مغذی در جوجه های گوشتی ندارد ولی می تواند در تقویت سیستم ایمنی همورال و همچنین دفاع آنتی اکسیدانی بدن نقش داشته باشد. واژه های کلیدی: جوجه گوشتی، عملکرد، قابلیت هضم، گندم، ویتامین a.
مجید کلانتر نیستانکی اکبر یعقوبفر
جایگزینی ذرت با غلات گندم، جو و سبوس گندم و افزایش سطح پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای در جیره ها باعث صدمه به صفات عملکردی از جمله خوراک مصرفی و افزایش وزن گردید و ضریب تبدیل جیره های مربوطه نیز بدتر شد. اما مکمل سازی این جیره ها با آنزیم های مولتی گلایکاناز و فیتاز باعث خنثی شدن اثرهای منفی مزبور گردید و سطح عملکرد جوجه ها بهبود یافت، به طوری که قابل مقایسه با میانگین های مربوط به تیمار ذرت گردید.در مورد صفات لاشه نیز روند مشابه صفات عملکرد رشد وجود داشت. جایگزینی ذرت با اقلام گندم، جو و سبوس گندم باعث کاهش میانگین های صفات لاشه از جمله وزن لاشه، درصد لاشه شکم خالی، درصد سینه و ران شد. همچنین اندام هایی نظیر چربی محوطه بطنی، کبد، لوزالمعده و طول روده نیز تحت تاثیر این جایگزینی قرار گرفتند. وزن چربی در جیره های مزبور کمتر از شاهد ولی وزن کبد و لوزالمعده در اکثر موارد بیشتر از شاهد بود. همچنین بیشترین طول دستگاه گوارش در جیره دارای سبوس گندم مشاهده شد.تاثیر تیمارهای مختلف بر جمعیت میکروبی دستگاه گوارش معنی دار بود. جیره های دارای پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای از بیشترین جمعیت باکتری های گرم منفی، کلی فرم و کلستریدیوم و کمترین جمعیت باکتری های لاکتوباسیل و بیفیدوباکتر برخوردار بودند. در مقابل جیره شاهد و جیره های مکمل شده با آنزیم از کمترین جمعیت باکتری های گرم منفی، کلی فرم و کلستریدیوم و بیشترین جمعیت باکتری های لاکتوباسیل و بیفیدوباکتر برخوردار بودند.
محمدرضا شریفی حسین حسن پور
سطوح کاهشی پروتئین در جیره جوجه های گوشتی امروزه مطلوب پرورش جوجه گوشتی می باشد اما در شرایط هایپوکسی تاثیرات منفی از جمله افزایش توسعه فشار خون ریوی را می تواند در پی داشته باشد که از دلایل آن به تشدید لیپوژنز و در نتیجه افزایش تقاضای اکسیژن، کاهش سطح آمینواسید آرژنین (پیش ساز اصلی نیتریک اکسید) و کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانی بدن پرنده می توان اشاره کرد. بنابراین در صورت استفاده از ال آرژنین، ال-کارنیتین، آنتی اکسیدان ها و گوانیدینو استیک اسید در این جیره ها به واسطه نقشی که آنها در افزایش دسترسی نیتریک اکسید، کاهش لیپوژنز، کاهش استرسهای اکسیداتیو و جایگزینی کمبود آرژنین جیره ای دارند احتمالاً بتوانند از اثرات منفی کاهش سطح پروتئین ها جیره ها در افزایش وقوع آسیت بکاهند و در عین حال سبب بهبود راندمان اقتصادی پرورش گردید و از آلودگی های زیست محیطی ناشی از سطوح بالاتر پروتئین در پرورش جوجه گوشتی اجتناب کرد. به طور کلی مشاهده شد جیره های کم پروتئین با کاهش محتوای آرژنین خوراک، افزایش لیپوژنز و ایجاد تنش اکسیداتیو نقش معنی داری در افزایش بروز آسیت داشته و مکمل کردن جیره های کم پروتئین با ال-آرژنین، ال- کارنیتین و آنتی اکسیدان ها نقش مهمی در تعدیل این اثرات دارد. همچنین، تاثیر مفید گوانیدواستیک اسید به عنوان جایگزین آرژنین در پیشگیری از وقوع سندرم فشار خون ریوی در جوجه های گوشتی مورد تایید قرار گرفت.
علی حیدری عبدالکریم زمانی مقدم
بلدرچین ژاپنی (coturnix japonica) یکی از مهم ترین پرندگان تجاری با عملکردی عالی در تولید تخم در سراسر جهان به حساب می آید. هرچند تحقیقات زیادی روی مدیریت، مواد غذایی و سلامتی طیور انجام شده، با این وجود شناخت کمی در مورد مدیریت بلدرچین وجود دارد. تولک فرآیندی طبیعی است که به ریزش دوره ای پرها و پردرآوری مجدد به همراه استراحت به دستگاه تولید مثل اطلاق می شود. هرچند مکانیسم تحریکی همچنان نامشخص است، فاکتورهای مختلف و موثر شناخته شده ای چون کوتاه شدن طول روز، کاهش دمای محیط، اختلالات محیطی، تغییرات غذایی، جا به جایی پرنده به محیط جدید و محدودیت پرنده از آب و غذا را می توان نام برد. پر ریزی مصنوعی (تولک بری اجباری) صرفا به دلیل اهداف اقتصادی و به منظور طولانی نمودن عمر تولید مثلی پولت ها طی دومین چرخه تخم گذاری بدون جایگزین نمودن آن ها انجام می گیرد. در سه دهه اخیر، روش های مختلف تولک بری مورد مطالعه قرار گرفته، اما روش گرسنگی (همراه یا بدون محرومیت از آب)، همراه با تعلیق مصنوعی نور، معمول ترین روش مورد استفاده می باشد که آسان و با بروز نتایج خوبی می باشد، اما روشی مضر برای رفاه پرنده محسوب می شود. از آنجاکه بلدرچین ژاپنی ازلحاظ ارزش گوشت و تخم همواره مورد توجه بوده و پرورش آن به عنوان صنعتی نوین و رو به رشد مطرح است، برآن شدیم تا سه روش مختلف تولک بری اجباری را از نظر شاخص تولید، کیفیت تخم و گوشت، تغییرات سرمی و میزان استرس اکسیداتیو با روش سنتی گرسنگی بر روی این پرنده مقایسه کنیم. بدین منظور در این آزمایش از 72 بلدرچین ماده نژاد ژاپنی با سن 70 روزگی و متوسط وزن 10±270 گرم استفاده شد. بلدرچین ها به طور تصادفی به 4 تیمار (روش های تولک بری) تقسیم شدند. هر تیمار شامل 3 تکرار و هر تکرار، شامل 6 قطعه بلدرچین مولد بود: تیمار یک: استفاده از جیره سبوس گندم، تیمار دو: گرسنگی بدون محدودیت آب، تیمار سه: استفاده از 90 درصد پودر یونجه در جیره پایه و تیمار چهار: به کار بردن ppm15000 اکسید روی (zno) در جیره پایه. دوره ی استرس در هر چهار روش، تا افت 25 تا 30 درصد وزن بدن (تا چهار روز) ادامه یافت و پس از آن دان از جیره پایه به صورت آزاد در اختیار پرندگان قرار گرفت. طی این تحقیق سه مرتبه نمونه گیری از تخم و سرم خون صورت گرفت، همچنین تغییرات حاصله از تولک بری بر اندام های مختلف تولید مثلی و یکسری بافت های بدن اندازه گیری و ثبت گردید. در راستای مقایسه ی تولک بری به این چهار روش مختلف، نتایج نشان می دهد که شاخص های تولید روزانه ی تخم ، وزن تخم ، بازده غذا، کیفیت تخم و غیره نتایجی بهتر یا لااقل هم سطح روش گرسنگی به خصوص به روش روی بیان می کنند. اختلافات معنی دار (05/0>p) در مورد پارامترهای کاهش وزن کل دستگاه تولید مثلی، وزن اویداکت و میزان استرس اکسیداتیو(در تست tbars) وارده به پرندگان بین تیمار گرسنگی و سایر تیمارها مشاهده شد. با توجه به تحقیق انجام گرفته و با لحاظ نتایج بدست آمده، می توان به این نتیجه رسید که روش های تغذیه ای تولک بری را می توان جایگزین روش مرسوم تولک بری نمود تا ضمن رعایت حقوق حیوانات، به نتایج مورد نظر درکیفیت و بازده تخم رسید.
سعید فهیمی فریبرز خواجعلی
چکیده ندارد.
علی صفار ور کیانی فریبرز خواجعلی
چکیده ندارد.
گلاویژ زمانی دادانه فریبرز خواجعلی
چکیده ندارد.
رضا باقری فریبرز خواجعلی
چکیده ندارد.
مصطفی ساعدی فریبرز خواجعلی
چکیده ندارد.