نام پژوهشگر: علی احمدی
امید موسوی محمد بومری
کانسار کرومیت فاریاب در 135 کیلومتری شمال شرقی بندرعباس و در مجموعه اولترامافیکی سرخ بند واقع شده است. این مجموعه، بخشی از یک کمپلکس افیولیتی در منطقه فاریاب است که این توالی افیولیتی شامل آهک های پلاژیک دگرگون شده، نهشته های رادیولاریتی، بازالت های بالشی و گابرو های لایه ای در بخش بالایی و توده های هارزبورژیتی، دونیتی و پیروکسنیتی در بخش زیرین است. مجموعه سرخ بند، توسط دو گسل معکوس متقاطع، با امتداد موازی زاگرس، در بخش های شمال شرقی و جنوب غربی، از سنگ شناسی های پیرامون جدا شده است. کرومیت ها، به صورت لایه ها و عدسی های مجزا در دونیت حضور دارند. سنگ های دربرگیرنده کانسار، از نوع اولترامافیک بوده که به طور بخشی به سرپانتین و منیزیت تبدیل شده اند. این سنگ ها، به طور عمده شامل دونیت، پیروکسنیت و پریدوتیت ها هستند. دونیت های این منطقه، که فراوان تر از دیگر سنگ های اولترامافیک هستند، به رنگ های سبز روشن، تیره و قهوه ای مشاهده می شوند. در معادن مختلف فاریاب، تفاوت های جزئی در رنگ دونیت و همچنین محتوای کرومیت موجود در آن، دیده می شوند. از نظر بافتی، کانسار مذکور دارای تنوع زیادی نبوده و بافت کرومیت ها به طور عمده محدود به انواع افشان، توده ای، گرهکی و نواری همراه با انواع حدواسط هستند. گسل ها و تکتونیک پیچیده منطقه، سبب جابجایی افق های کرومیت در معادن مختلف فاریاب شده اند. ده نمونه از سنگ های اولترامافیک منطقه به روش xrf در دانشگاه یاماگاتای ژاپن مورد تجزیه قرار گرفته اند. بر اساس داده های حاصل از این تجزیه ها، مشخص شده است که mgo و sio2 اکسید های اصلی تشکیل دهنده سنگ های اولترامافیک هستند. به طور کلی در فاریاب، دونیت ها آلومینیوم و کلسیم کم ولی منیزیم زیاد دارند در حالی که هارزبورژیت ها، منیزیم کمتر ولی آلومینیوم و کلسیم زیاد دارند. با توجه به شواهد موجود و با بررسی های مختلف، مشخص شده که کانسار مذکور از نوع آلپی یا پودیفرم است و ویژگی های مشترک با دیگر کرومیت های پودیفرم دنیا دارد. نتایج مربوط به تجزیه سنگ های منطقه نشان می دهند که، مذابی که سنگ های دربرگیرنده کانسار را شکل داده، از نوع ماگمای بونینیتی مربوط به محیط سوپراسابداکشن است. در مورد ژنز و تشکیل کرومیت فاریاب نیز عقیده بر این است که، مجموعه ای از عوامل، که در رأس آن اختلاط ماگمایی قرار دارد، در شکل گیری آن دخالت دارند.
علی احمدی اسماعیل پیغان
این پایان نامه مشتمل بر سه فصل است: در فصل اول مفاهیم و مقدمات که در فصل دوم و سوم مورد نیاز است گنجانده شده است. در فصل دوم با ارائه یک متریک ریمانی و یک ساختار تقریبا مختلط منیفلدی کهلری بدست می آوریم. سپس شرایطی را بدست می آوریم تا این منیفلد کهلری انیشتینی شود. در فصل سوم که نتایج بدست آمده توسط نگارنده می باشد روی فضای کارتان با التصاق بروالد ساختاری تقریبا مختلط ارائه می کنیم. سپس شرایط انیشتینی بودن را بررسی می کنیم.
رضا نورمحمدی علی احمدی
امروزه با رشد روزافزون اهمیت امنیت اطلاعات و محرمانه بودن دادهها، توجه به این موضوع به یکی از مباحث مورد علاقه پژوهشگران تبدیل شده است. همچنین توجه به سیستمهای رمزنگاری که به عنوان ابزار شناخته شده برای تامین امنیت اطلاعات استفاده می شوند، رو به افزایش است. جعبه های جایگزینی(s-box) تنها بخش غیرخطی را در سیستمهای رمزگذار بلوکی تشکیل می دهند، در حقیقت این بخش به عنوان هسته اصلی در الگوریتمهای استاندارد رمزنگاری داده(des) و استاندارد پیشرفته رمزنگاری(aes) شناخته شده است. از این رو در دهه اخیر شاهد معرفی تکنیکهای فراوانی برای طراحی جعبه های جایگزینی بوده ایم که سعی در پوشش نقاط ضعف موجود و مقاوم سازی در برابر حملات خطی و تفاضلی داشته اند. همانطور که دربالا اشاره شد، وجود ضعف در این بخش موجب بروز ضعف در امنیت سیستم رمزگذار می شود. هدف از این پایان نامه طراحی جعبه های جایگزینی دینامیک به کمک الگوریتم های تکاملی و نگاشت های آشوبی است. در این پایان نامه روشی جدید برای طراحی جعبه های جایگزینی معرفی می شود که ضمن برخورداری از ویژگیهای موجود در تکنیک های قبلی، با به کارگیری تکنیک های یادگیری در طراحی، سعی در افزایش میزان غیرخطی بودن جعبههای جایگزینی که همان معیار مقاومت در برابر حملات خطی و تفاضلی است را دارد. همچنین افزایش سرعت همگرایی و در نهایت تولید جعبههای جایگزینی دینامیک از دیگر اهداف پایان نامه است.
محمد گل زاده ناصر مهرشاد
در این پژوهش یک الگوریتم سریع برای بازشناسی هویت با استفاده از تصاویر چهره شخص ارائه شده است. الگوریتم پیشنهادی مبتنی بر محاسبه سریع میزان تشابه دو تصویر چهره با استفاده از معیار شباهت برگرفته از مفهوم ضرب داخلی سیگنال های دوبعدی توسعه یافته است که با الگوپذیری از سیستم بینایی انسان در تشخیص افراد و بدون استخراج ویژگی و به طور مستقیم با مقایسه نواحی مختلف صورت انجام می گیرد. مراحل پیاده سازی روش پیشنهادی بدین صورت است که در ابتدا تصویر چهره از تصویر پس زمینه استخراج شده است، در مرحله بعد بهنجارسازی هندسی و سپس بهنجارسازی در مقادیر شدت روشنایی تصویر انجام می شود. در ادامه یک معیار شباهت کلی ارائه شده و با استفاده از محاسبه این معیار در نواحی مختلف تصویر چهره مانند چشم ها، لب ها و دهان، بینی و کل تصویر چهره، بازشناسی چهره برای مجموعه های داده مختلف انجام شده است. نتایج شبیه سازی ها نشان می دهد که معیار شباهت ارائه شده به خوبی قادر است بازشناسی چهره با استفاده از شباهت های کلی محاسبه شده در هر یک از این چهار ناحیه را انجام دهد.
علی احمدی صاحبعلی اکبری
چکیده ندارد.