نام پژوهشگر: محمد علی محمدی فر
عبدالخلیل قرنجیک ایمان الله بیگدلی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین استرس والدینی و کیفیت تعامل والد – کودک در عملکردهای اجرایی کودکان adhd بود. بدین منظور در قالب طرح همبستگی، 100 کودک مبتلا به adhd از جامعه ی دانش آموزان مقطع ابتدایی و راهنمایی آموزش و پرورش شهرستان آزادشهر در سال تحصیلی 90 – 89، با استفاده از پرسشنامه ی علائم مرضی کودک (csi-4) غربال شده و به همراه مادرانشان برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. در کنار طرح این سوال که «آیا بین استرس والدینی و عملکردهای اجرایی (بازداری و حافظه ی کاری) در کودکان adhd رابطه وجود دارد؟»، فرض گردیده بود که «بین کیفیت تعامل والد – کودک و عملکردهای اجرایی (بازداری و حافطه ی کاری) این کودکان رابطه وجود دارد». برای این کار ابتدا کودکان با استفاده از نوع کامپیوتری آزمون های «استروپ و خرده مقیاس حافظه ی ارقام مقیاس هوش وکسلر» برای سنجش عملکردهای اجرایی بازداری و حافظه ی کاری مورد ارزیابی قرار گرفتند و در ادامه پرسشنامه های «مقیاس استرس والدینی و مقیاس ارزیابی رابطه ی مادر – کودک» بصورت گروهی بر روی مادران اجرا گردید. پس از جمع آوری و بررسی داده ها، 93 مورد از نمونه وارد تحلیل شدند. یافته ها حاکی از این بود که بین استرس والدینی و عملکردهای اجرایی رابطه ی معناداری وجود ندارد و سایر نتایج نشان داد که بین دو مولفه ی پذیرش و طرد والدین با عملکردهای اجرایی رابطه ی معنادار وجود دارد در حالیکه بین دو مولفه ی دیگر یعنی سهل گیری و حمایت بیش از حد با عملکردهای اجرایی رابطه ی معناداری مشاهده نگردید. در کنار یافته های اصلی، یافته های جانبی نشان داد که بین سه نوع adhd (صرفا عدم توجه، بیش فعال و تکانشگر) و همچنین بین دو گروه دختر و پسر از لحاظ میزان عملکرد اجرایی تفاوت معناداری وجود ندارد. واژگان کلیدی: اختلال کمبود توجه، بیش فعالی/ تکانشگری، استرس والدین، تعامل والد-کودک، عملکردهای اجرایی، بازداری و حافظه ی کاری
سید عبدالله میرمحمد تبار سیاوش طالع پسند
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوع ارائه(متن، تصویر و متن/تصویر) بر یادآوری لغت و درک مطلب با تعدیل مفهوم سازی کلامی اجرا گردید.برای شرکت کنندگانی که داوطلب شرکت در پژوهش بودند فرم رضایت آگاهانه اجرا گردید. درکل تعداد 48 دانشجو( 35 دختر و 13 پسر) در یک طرح پیش آزمون- پس آزمون چند گروهی شرکت کردند. شرکت کنندگان با توجه به توانایی مفهوم سازی کلامی، سیالی کلامی و توانایی فضایی به دوگروه بالا و پایین تقسیم شدند، سپس به طور تصادفی به چهار گروه با توضیحات متن، تصویر، متن/ تصویر و کنترل منتسب شدند. پیش و پس از کاربندی آزمایشی یاد آوری لغت و درک مطلب اندازه گیری شد. اندازه های تفاوت با مدل تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد گروه متن/تصویر در مقایسه با سایر گروه ها عملکرد بالاتری در یادآوری لغت دارد(75/0 = ?p2). افزون برآن، یافته ها حاکی از وجود یک اثر تعاملی معنادار بین نوع ارائه(متن، تصویر و متن/تصویر) با مفهوم سازی کلامی در یادآوری لغت بود(19/0= ?p2). همچنین، عملکرد گروه متن/تصویر در مقایسه با گروه کنترل، گروه ارائه متن و گروه ارائه تصویر در درک مطلب بالاتر بود (70/0= ?p2)، ولی اثر تعامل معناداری مشاهده نشد. سیالی کلامی و توانایی فضایی در یادآوری لغت و درک مطلب نقش تعدیل کننده ایفا نمی کردند. نتایج پژوهش حاضر نقش مثبت توضیحات متن/تصویر را در یادآوری لغت و درک مطلب مورد تاکید قرار داده است. تلویحات کاربردی یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
پژمان مددپور محمد علی محمدی فر
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی، باورهای انگیزشی و خودکارآمدی ریاضی با پیشرفت ریاضی دانش آموزان انجام شد. در این پژوهش نمونه ای با حجم 600 شرکت کننده به روش خوشه ای تصادفی از میان دانش آموزان دختر و پسر (263 پسر و 337 دختر) پایه ی اول دبیرستان های شهرستان فیروزآباد انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه ی باورهای معرفت شناختی شومر (1990)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (1993) و پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی میدلتن و میگلی (1997) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. همچنین نمره ی دانش آموزان در درس ریاضی در نیمسال اول سال تحصیلی 1392- 1391به عنوان ملاک پیشرفت ریاضی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان داد که از بین مولفه های باورهای انگیزشی مولفه های جهت گیری درونی هدف، خودکارآمدی عملکرد یادگیری، کنترل باورهای یادگیری، جهت گیری درونی هدف و ارزش تکلیف؛ از بین مولفه های باورهای معرفت شناختی مولفه های قطعیت دانش و توانایی ثابت و متغیر خودکارآمدی ریاضی توانستند پیشرفت ریاضی را پیش بینی کنند. با توجه به این نتایج می توان گفت بین متغیر های باورهای معرفت شناختی، باورهای انگیزشی و خودکارآمدی ریاضی رابطه ی معناداری وجود دارد. بنابراین، با مداخله و بهبود باورهای معرفت شناختی، باورهای انگیزشی و همچنین خودکارآمدی ریاضی دانش آموزان، می توان بهبودی در پیشرفت تحصیلی آنها ایجان نمود. کلید واژه گان : باورهای معرفت شناختی، باورهای انگیزشی، خودکارآمدی ریاضی، پیشرفت ریاضی
سعید واعظ فر محمد علی محمدی فر
چکیده: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش به روش سوالات هدفمند بر عملکرد ریاضی و تفکر تاملی بود؛ جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان شهرستان دهدشت که در سال تحصیلی 1392_1391 در دبیرستان های این شهر مشغول به تحصیل بودند، تعداد افراد نمونه پژوهش 62 نفر در دو گروه و به ترتیب تعداد 31 نفر در گروه آزمایش و تعداد 31 نفر در گروه گواه بودند. جهت تحلیل داده ها از آزمون هایی همچون تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، آموزش به روش سوالات هدفمند در مولفه های درک و فهم، تامل و تامل انتقادی تاثیر گذار بود و تنها در مولفه عادت تاثیر گذار نبوده است. همچنین این شیوه ی آموزشی در عملکرد ریاضی افزایش معناداری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه ایجاد نماید. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش به روش سوالات هدفمند بر عملکرد ریاضی و مولفه های فهم، تامل و تامل انتقادی تفکر تاملی اثر بخش است، استفاده از این روش در دبیرستان ها می تواند باعث بهبود عملکرد ریاضی و سطوح تفکر تاملی شود. کلید واژه ها: آموزش به روش سوالات هدفمند، عملکرد ریاضی، تفکر تاملی
فاطمه امانی معصومه خسروی
چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه بینایی، ادراک دیداری – فضایی و توانایی های دیداری – حرکتی کودکان عادی با کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی بر مبنای آزمون عصب روانشناختی (بنتون) صورت گرفت. این پژوهش به روش علی – مقایسه ای انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 92 - 1391 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر دانش آموز دختر پایه دوم مبتلا به ناتوانی ریاضی و 30 نفر دانش آموز دختر عادی پایه دوم شهرستان دامغان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: آزمون عصب روانشناختی بنتون، آزمون هوشی ریون و آزمون اختلال ریاضی (کی مت). داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد که دانش آموزان عادی عملکرد بالاتری در حافظه بینایی (فوری و معوق)، ادراک دیداری – فضایی و توانایی های دیداری – حرکتی نسبت به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی ریاضی داشتند. بر اساس نتایج می توان گفت دانش آموزان مبتلا به ناتوانی ریاضی دارای نارسایی در حافظه، ادراک و مهارتهای دیداری – حرکتی هستند که باید با ابزارهای معتبر به موقع تشخیص داده شوند تا مداخلات مناسب آموزشی و عصب روانشناختی برای بهبود آن طراحی و اجرا گردد.
الهه زارعی مته کلایی محمد علی محمدی فر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی¬های شخصیت مرزی، خشم، خصومت و پرخاشگری در معتادین با و بدون افکار خودکشی و همچنین بررسی تفاوت بین افکار خودکشی، شخصیت مرزی و پرخاشگری با توجه به نوع ماده مصرفی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه¬ای بوده¬است. نمونه این پژوهش 300 نفر از معتادین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر سمنان بود که با توجه به ملاک¬های ورود به این پژوهش براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه افکار خودکشی، پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته¬ها: تحلیل داده-ها نشان داد که ویژگی¬های شخصیت مرزی، خشم، خصومت و پرخاشگری در معتادین خودکشی¬گرا بالاتر از معتادین غیر خودکشی¬گرا بود و همچنین افکار خودکشی، ویژگی¬های شخصیت مرزی و پرخاشگری در معتادین مصرف کننده مواد محرک بالاتر از معتادین مصرف کننده مواد مخدر یا مصرف کننده ترکیبی از مواد بود. نتیجه گیری: یافته¬های پژوهش حاکی از اهمیت پرخاشگری و شخصیت مرزی در افکار خودکشی است و همچنین از اهمیت نوع ماده مصرفی در افکار خودکشی و شخصیت مرزی و پرخاشگری که از عوامل مرتبط با افکار خودکشی هستند حکایت داشت. بنابراین غربالگری و شناسایی معتادینی که در آنها ویژگی¬های شخصیت مرزی و پرخاشگری بالا است و همچنین توجه به نوع ماده مصرفی برای پیشگیری از خودکشی ضروری به نظر می¬رسد.
محمد جواد شاه صاحب شاهرخ مکوند حسینی
در این پژوهش به بررسی رابطه میان 3 متغیر هوش اجتماعی، عوامل شخصیتی و استرس سازمانی پرداخته و نقش میانجی حل مساله اجتماعی را در تعدیل استرس بررسی نمودیم. این پژوهش روی 284 نفر از کارمندان ادارات دولتی شهر ورامین و با نمونه گیری خوشه ای تصادفی انجام گرفت. هوش اجتماعی با پرسشنامه 21 سوالی سیلورا، عوامل شخصیتی بوسیله پرسشنامه خودگزارشی 60 سوالی هگزاکو پی آی ساخته لی و آشتون، حل مسأله اجتماعی با پرسشنامه 25 سوالی دزوریلا و مایدیو- الیوراس و استرس سازمانی با پرسشنامه 33 سوالی سین که شامل 11 خرده مقیاس است اندازه گیری شدند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری مشخص کرد خرده مقیاسهای جهت گیری منفی به مسأله و سبک تکانشگری/بی دقتی از سازه حل مسأله اجتماعی بهترین پیش بینی کننده میزان استرس سازمانی در کارمندان بودند. نتایج تحلیل مسیر مشخص کرد هنگامی که متغیر حل مساله اجتماعی به عنوان میانجی وارد مدل می شود، وظیفه شناسی با ضریب مسیر -0/11 بیشترین تاثیر را برروی استرس سازمانی می گذارد؛ این بدان معناست که شخصی با توانایی حل مساله اجتماعی، هرچه وظیفه شناسی بیشتری داشته باشد به مراتب استرس سازمانی کمتری را تجربه خواهد کرد. بعد از آن برونگرایی، صداقت/تواضع، هیجان پذیری و مهارتهای اجتماعی اثر گذار هستند که هر چند مقدار آنها قابل ملاحظه نیست، ولیکن معنی دارند.
سکینه فولادوند منصوری محمد علی محمدی فر
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پنج¬عامل شخصیت، هوش¬هیجانی و مدیریت¬زمان در پیش¬بینی خلاقیت اجرا شده است. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل دانش¬آموزان دبیرستانی شهرستان مهدیشهر بوده که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند. از میان آن¬ها250 دانش¬آموز از مقطع دبیرستان به روش نمونه¬گیری طبقه¬ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه60 سوالی مقیاس ویژگی¬های شخصیتی نئو، پرسشنامه صلاحیت¬هیجانی،¬ پرسشنامه شرح¬شخصیتی مدیریت¬زمان و آزمون سنجش خلاقیت تورنس فرمb بود. داده¬ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه( شیوه¬گام¬به¬گام) تحلیل شد. یافته¬ها نشان داد که رابطه بین هوش¬هیجانی با خلاقیت معنادار نیست بنابراین رابطه¬ای وجود ندارد، اما بین پنج-عامل شخصیت و خلاقیت در مولفه¬های مسولیت¬پذیری و انعطاف¬پذیری رابطه مثبت و معنادار، ودر مولفه روان-نژندی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. رابطه بین مدیریت¬زمان با خلاقیت تنها در مولفه¬های توجه¬به¬کار و نوع تمرکز مثبت و معناداراست. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که انعطاف¬پذیری بیشترین ضریب تأثیر مثبت و معنادار را برای پیش¬بینی خلاقیت دارد و روان¬نژندی بعد از آن تأثیر منفی و معنادار برای پیش¬بینی خلاقیت دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون برای پیش¬بینی خلاقیت براساس مولفه¬های مدیریت¬زمان نشان داد توجه¬به¬کار بیشترین ضریب تأثیر مثبت و معنادار رادارد. بعداز آن استراتژی¬عملکرد تأثیر منفی و معنادار و بعد از آن نوع تمرکز تأثیر مثبت و معنادار را دارد. یافته¬های تحقیق دارای تلویحات کاربردی می¬باشند.
محمد یوسفی معصومه خسروی
حضور کودک نارساخوان در هر خانواده ساختار و عملکرد آن خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. موضوع توجه نیز یکی از مهمترین و پیچیده ترین عوامل موثر در آموزش و یادگیری است. به عبارت دیگر، یکی از فراوانترین مشکلات در میان کودکان که موجب کاهش کارایی آنان در مدرسه می گردد فقدان توجه است. هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد خانواده و نقص توجه در دانش آموزان با و بدون اختلال خواندن بود. روش این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان با و بدون اختلال خواندن در گروه سنی 8 تا 12 سال شاغل به تحصیل در مدارس ابتدایی شهر تربت حیدریه در سال تحصیلی 93-94 بودند. نمونه مورد بررسی شامل 60 نفر(30 نفر دانش آموز با اختلال خواندن و 30 نفر دانش آموز عادی) بود، که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و توسط آزمون های عملکرد خانواده، استروپ و عملکرد مداوم، مورد بررسی قرار گرفتند.