نام پژوهشگر: محمد رضا ضمیری
ابوالقاسم عارف نژاد امیر محمد حاجی یوسفی
جامعه قومی- فرقه ای عراق، بعد از سقوط بغداد در سال 2003 صحنه رقابت و منازعه گفتمان های متعددی بوده است.با تأسیس کشور عراق در 1920، تثبیت هویت عراقی مهمترین مشکل این جامعه گردید که ورود ناسیونالیسم عربی اگر چه توانست تا حدی شکاف شیعه و سنی را بپوشاند اما باعث بحران هویت قوم کرد شد.وارد شدن سکولاریسم و سوسیالیسم به مفصل بندی گفتمان ناسیونالیسم عربی، باعث تشدید منازعه با گفتمان کرد و ظهور سه خرده گفتمان عرب سکولار(عمدتا سنی)، عرب سلفی، و عرب شیعی شد.با سقوط بغداد ، نیروهای غربی تلاش کردند تا جای خالی گفتمان بعث را با گفتمان لیبرال دموکراسی پر کنند اما گفتمان اسلام سیاسی مردم سالارآیت الله سیستانی با ورود به نظم گفتمانی، به منازعه با گفتمان لیبرال دموکراسی پرداخت.افزایش هژمونی گفتمان قومیت گرای کرد و گفتمان قبیله ای- فرقه ای اهل سنت و شیعیان، نه تنها باعث گسترش ناامنی و به حاشیه رانده شدن گفتمان لیبرال دموکراسی و گفتمان اسلام سیاسی مردم سالار شده است بلکه ادامه چنین وضعیتی، سناریوهای نامطلوبی برای آینده سیاسی عراق اعم از افزایش مناطق فدرالی ناسازگار، جنگ داخلی،و تجزیه را رقم خواهد زد و هژمونیک ساختن اسلام سیاسی مردم سالار می تواند آرامش و ثبات را به این کشور برگردانده و ملت عراق را از بحران ملت-دولت سازی به سلامت عبور دهد، تلاشی که برای رسیدن به موفقیت می بایست راه درازی را بپیماید. پژوهش حاضر برای تبیین وضعیت حاضر از الگوی گفتمان و برای به تصویر کشاندن سناریوهای آینده عراق از روش آینده پژوهی بهره گرفته است. هدف از پژوهش تبیین گفتمان های سیاسی عراق با دو رویکرد متن محور و جریان محور از زمان شکل گیری این کشور در سال 1920 تا زمان حاضر (2011)با تأکید بر دوره زمانی سقوط صدام تا زمان خروج نیروهای امریکایی از عراق است. دامنه این تحقیق تمامی گروههای قومی عراق می باشد. روش تحقیق این پژوهش میدانی – کتابخانه ای است که از منابع کتابخانه ای (اعم از کتاب، مجلات و وب سایت)، و مصاحبه با شخصیتهای مختلف عراقی شیعه، سنی، کرد و عرب، شهروندان عراقی در عراق و سائر کشورها بهره گرفته شده است.