نام پژوهشگر: سید محسن فاضلیان
محمد مهدی دژدار سید عباس موسویان
موسسات مالی برای دستیابی به دو هدف اساسی و بعضاً متناقض در اختیار داشتن نقدینگی و حفظ وضعیت سودآوری با مشکلات متعددی روبهرو میباشند. این مسئله زمانی از اهمیت بیشتری برخوردار میشود که کسب و کار آن موسسه تنها بر اساس مبادله وجه نقد باشد. بنابراین موسساتی مثل بانک ها باید بیشتر به مسئله مدیریت نقدینگی توجه نمایند. تمرکز این تحقیق بر روی مدیریت نقدینگی میباشد که عبارت است از: توانایی کوتاه مدت بانک در پاسخگویی به برداشتهای مشتریان و تقاضاهای جدید برای تسهیلات. استفاده از ابزارهای مالی یکی از روشهای مدیریت نقدینگی است. با توجه به ربوی بودن ابزارهای بازار پول متعارف، نمیتوان در بانکداری اسلامی از آنها استفاده نمود. بنابراین مشکلات بانکهای اسلامی برای مدیریت نقدینگی دو چندان است، از یک طرف باید مانند بانکهای متعارف بتوانند از رکود سرمایه جلوگیری کنند و از طرف دیگر باید راهکارهای سازگار با اصول شریعت اتخاذ کنند. در سال های اخیر، پژوهش هایی در زمینه ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی انجام گرفته که منجر به معرفی ابزارهایی از قبیل: قرض الحسنه متقابل، بازار پولی بین بانکی، مرابحه موازی، اوراق اجاره به شرط تملیک، اوراق مرابحه رهنی و ... شده است. در این پژوهش با استفاده از روش دلفی و از طریق پرسشنامه، نظرات کارشناسان راجع به ابزارها و پیش نیازهای آن در دو دور جمعآوری شد که نتایج آن از قرار زیر است: 1- پیش نیازهای استفاده از ابزارهای مدیریت نقدینگی: توجه به الزامات و اصول شریعت، وجود زیرساخت های مناسب، وجود تسهیلات مبتنی بر عقود مختلف در دارایی بانک، قوانین و مقررات شفاف، تحلیل بانک از مدت زمان نیاز به نقدینگی، تحلیل بانک از نیازهای خالص به نقدینگی، تعیین مقدار در معرض ریسک نقدینگی، کاهش ریسک در تعاملات بین بانکی. 2- ابزارهای مدیریت نقدینگی: تسهیلات مشارکتی، مشارکت متقابل، تأسیس صندوق مشترک، صندوق abc، اوراق اجاره به شرط تملیک، اوراق مرابحه رهنی.
رضا حاجیوند سید محسن فاضلیان
چکیده مسئله تأمین مالی بنگاه ها و پروژه ها، همواره به عنوان یکی از مهم ترین مسائل اقتصاد مطرح بوده است. در این میان صنایع بزرگ و سرمایه بر که عموماً بخش مهمی از درآمد یک اقتصاد و تولید ناخالص ملی وابسته به آن است؛ مهم تر جلوه می کنند. در کشور ما به دلیل نفت خیز بودن و ابتنای گسترده اقتصاد آن بر منابع نفتی، راه اندازی پروژه های بالادستی نفت از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. در راه اندازی این پروژه ها غالباً دو محور اساسی مورد بحث قرار می گیرد. یکی تخصص و نیروی فنی لازم، دوم منابع مالی لازم برای تأمین مالی این گونه پروژه ها. در این پژوهش بر محور اول، یعنی تأمین مالی این گونه پروژه ها تمرکز کرده ایم و محور دوم، یعنی وجود نیروی متخصص، را به عنوان پیش فرض در نظر گرفته ایم. بعد از تحریم های گسترده مالی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران، تأمین مالی صنایع، خصوصاً صنایع بالادستی نفت در کشور با مشکلات عمده ای مواجه شده است. من جمله این مشکلات می توان مسئله پیشرفت کُند صنعت نفت کشور در راه اندازی و توسعه میادین مشترک را نام برد. برای حل این مشکل در این پژوهش سعی کردیم مسئله را به وسیله تأمین مالی از بازارهای داخلی با تمرکز بر بازار سرمایه و پتانسیل های آن پاسخ دهیم. لذا صندوق های سرمایه گذاری مشترک را به عنوان یک ابزار مناسب برای رسیدن به هدف مذکور انتخاب و بعد از ارائه یک مدل مناسب از این نوع صندوق ها با انجام برخی تغییرات مبتنی بر تأمین مالی پروژه ای، به امکان سنجی فقهی، حقوقی و اقتصادی این صندوق ها پرداخته ایم و در نهایت نتیجه گرفتیم که امکان استفاده از این صندوقها از نظر فقهی، حقوقی و اقتصادی برای تامین مالی صنایع بالادستی ممکن است.