نام پژوهشگر: احمدرضا اصغرپور
الهام سلیمانی محمدرضا آهنچیان
. پایایی و روایی پرسشنامه هویت سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ و نظر اساتید و محققان رشته مدیریت مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی نیز به روش آلفای کرانباخ و روایی سازه تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مقایسه میانگین با یک ارزش ثابت، همبستگی پیرسون، مقایسه دو میانگین مستقل و آنوا استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین هویت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین وضعیت رفتار شهروندی سازمانی و هویت سازمانی در هر دو دانشگاه در سطح بالایی است. میزان رفتار شهروندی سازمانی و هویت سازمانی بین کارکنان دو دانشگاه از تفاوت معنی دار برخوردار بود به نحوی که میانگین رفتار شهروندی سازمانی و هویت سازمانی دانشگاه علوم اسلامی رضوی بالاتر از دانشگاه غیردولتی خیام بود.
طاهره موسوی کاخکی نادر صنعتی
پژوهش حاضر با هدف ترکیب ، تلفیق و رسیدن به یک برآیند کلی از مطالعات انجام شده پیرامون جامعه شناسی مصرف کالاهای فرهنگی صورت پذیرفت . در این فراتحلیل ، به شناسایی مهم ترین عوامل اجتماعی موثر بر مصرف کالاهای فرهنگی و تعیین برآورد میزان اثرگذاری هرکدام پرداختیم و در مرحله بعد تلاش کردیم مشکلات و نواقص تئوریکی و روش شناختی این تحقیقات را شناسایی کنیم و خلاهای مطالعاتی و پژوهشی جامعه شناختی پیرامون مصرف کالاهای فرهنگی را روشن سازیم. نتایج پژوهش حاضر که از روش ترکیب شدت اثر ( اشمیت و هانتر) سود برده است ، نشان می دهد که رابطه بین متغیرهای تحصیلات، سرمایه فرهنگی،سرمایه اقتصادی، میزان اوقات فراغت ، دینداری ، فاصله محل سکونت تا اماکن فرهنگی و جنسیت بر مصرف کالاهای فرهنگی اثبات می گردد . در میان متغیرهای مذکور ، تحصیلات با بالاترین میزان واریانس تبیین شده بر مصرف کالاهای فرهنگی ایرانیان مورد تاکید قرار گرفت. همچنین بر اساس نتایج تحقیق، در میان مدل های نظری مصرف کالاهای فرهنگی، بیشترین میزان تبیین از آن نظریات بوردیو بوده است . گرچه به نظر می رسد با انجام پژوهش های نوین در عرصه مصرف کالاهای فرهنگی و ورود نظریات پست مدرنیستی مصرف فرهنگی ، این نظریات دچار تزلزل گردد.
مارینا فرهودی زاده علی یوسفی
تحقیق حاضر به منظور بررسی پایبندی به اخلاق علمی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی صورت گرفته است جامعه آماری تحقیق، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 90-91 و نمونه گیری بصورت سهمیه ای با تخصیص متناسب و با حجم 312 نفر می باشد. در این تحقیق همانند اغلب تحقیقات پیمایشی، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق-ساخته است که شخص دانشجو تکمیل نموده است. در این پژوهش فرض شده است که تعامل سرمایه های سه گانه بوردیو و فرهنگ دانشگاهی عواملی هستند که بر پایبندی دانشجویان به اخلاق علمی اثر گذارند. اخلاق علمی براساس نبود تقلب، نبود فریب، احترام، و مسئولیت پذیری تعریف شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد دانشجویان از نظر احترام، و نبود فریب و تقلب وضعیت مناسبی دارند اما میانگین متغیر مسئولیت پذیری حاکی از آن است که مسئولیت پذیری دانشجویان در حد متوسط است. جهت بررسی اثر متغیرها، تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار آموس(amos) صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد اگر عاملی ترکیبی از تعامل سرمایه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگ دانشگاهی ساخته شود این عامل 59 درصد از واریانس اخلاق علمی را تبیین می کند. در این عامل ترکیبی بیشترین سهم متعلق به سرمایه اجتماعی و سپس سرمایه فرهنگی است و نکته قابل توجه آن است که سرمایه اقتصادی سهم ناچیزی در این عامل دارد. فرهنگ دانشگاهی نیز علاوه بر سهم قابل ملاحظه و مستقیمی که در این عامل ترکیبی دارد بصورت غیر مستقیم و با اثر گذاری بر سرمایه اجتماعی نیز نقش خود را در این مدل ایفا می کند.