نام پژوهشگر: علیرضا رادمهر
احمد برومند علی اکبر امینی
اسلام گرایی و گسترش جنبشهای اسلامی سابقه ای بس طولانی در کشور مصر دارا می باشد بطوری که نگاهی به تاریخ یک قرن اخیر در کشور دلیلی بر این مدعاست .فعالیتهای اسلام گرایان در قالب جنبشهای اسلامی همواره تاثیرات عمیقی بر تحولات سیاسی و اجتماعی مصر در طول یک قرن اخیر بر جای گذارده است که یکی از مهمترین این جنبشهای اسلامی (اخوان المسلمین ) است شکل گیری جنبش اخوان المسلمین در سال 1928میلادی مهمترین نقطه عطف در حیات اسلام سیاسی در قرن بیستم است . این جنب در شرایط فساد انحطاط و انحراف از اسلام،راه بازگشت به اسلام راستین را مطرح می نود واساس اندیشه های خود را بر مبارزه با دشمنان اسلام،تاسیس حکومت الهی وجمهوری ونه سلطنتی واهدافی از جمله :بوجود آوردن امت اسلامی وتحقق حکومت اسلامی سر لوحه برنامه های خود قرار داده .اصول واهدافی که امروزه ودر پی تحولات و حرکت های اسلامی نوینی که در کشور مصر بوقوع پیوست نیز می توان مشاهده نمود،که در این میان تاثیر اندیشه های برخی از دانشمندان اسلام گرای مصری بر این تحولات مشهودتر است.بطوریکه می توان گفت خیزش وقیام خونین مردم مصر که کنجر به سقوط رژیم حسنی مبارک شد،از گذشته روشن وایدئولوژیکی مایه می گیرد که ریشه در افکار واندیشه های بزرگانی چون حسن البناء ،سید قطب،حامد ابوزید و......دارد. مقاله حاضر در صدد بررسی بازتاب اندیشه های دو تن از رهبران بزرگ اخوان المسلمین،سید قطب(گرایش راست سنتی) وحامد ابوزید(گرایش چپ مدرن) ،بر تحولات نوین مصر می باشد. واژگان کلیدی:بیداری اسلامی،اخوان المسلمین،سید قطب،نثر حامد ابوزید
محمد طاهر نوروزی اکبر اشرفی
موضوع بیداری اسلامی از نگاه اسلام و رهبران دینی مورد نظر یعنی امام خمینی (ره) وسید قطب مورد بررسی قرار گرفته و همچنین تبیین ابعاد بیداری در اسلام بویژه زمینه ها – ریشه های بیداری مورد بررسی قرار گرفته است و ماحصل این کارو واکاوی ها چنین است که بیداری اسلامی چیزی جز بازگشت صادقانه انسان به اسلام و همچنین بازگشت فاعلانه اسلام به جامعه انسانی نیست. بیداری اسلامی حاصل نمی شود مگر به همه ابعاد اسلام برای پیاده شدن و اجرا کردن رجوع شود و این خمیرمایه اصلی بیداری در اندیشه سیاسی امام خمینی وسید قطب است. آشنایی با ابعاد آراء این دو رهبر دینی وفکری درک تازه ای را در انسان نسبت به قدرت و رسالت اسلام در تامین حیات دنیوی در کنار حیات اخروی ایجاد میکند و همچنین فهم جدیدی را از آزادی و مسوولیت پذیری انسان می دهد که هردوی این ها در پدیداری بیداری اسلامی نقش تعیین کننده دارد.در این پژوهش به عنوان هدف اصلی تلاش شد که یک پاسخ علمی و اقناعی به آراء و مکاتبی که مصرف اندیشه های دینی را پایان یافته و دین را افیون توده ها دانسته ،داده شود در این جستار روش ما مطالعه کتابخانه ای بوده که حاصل اش این است که بدلیل منابع مشترک ارزش آفرین یعنی اسلام-قرآن – سنت نبوی بین آراء امام خمینی وسیدقطب اشتراکات بسیاری همانند 1-درک جامع هردوازاسلام2-پیونددین باسیاست3-توجه به امت واحد واتحاد مسلمین4-مبارزه با اسلام آمریکایی 5-مبارزه عمیق با صهیونیزم6-سیاست نه شرقی و نه غربی7-مبارزه با استبداد داخلی8-نقد جدی بر ناسیونالیسم 9-پیشنهاد تشکیل حکومت اسلامی داشته است وحتی آن نظام معیار مشترک یعنی اسلام-قرآن-سنت نبوی بر روی شیوه های مبارزه با ظلم و استبداد داخلی و مبارزه با وابستگی و انقیاد خارجی اثرگذاشته اگرچه بدلیل پایگا مذهبی متفاوت یعنی تشیع در امام و تسنن در سیدقطب تفاوت هایی در حیطه عرصه هایی از تفکر و تجربه داشته است که مهمترین آن ها این است که امام خمینی(ره) موفق می شود که یک نظام سیاسی را پدید آورد ولی سید قطب در حد آراء سیاسی باقی می ماند.
داود رسته عباسعلی رهبر
جایگاه و منزلت عقلانیت در زندگی اندیشمندان جهان، خصوصا در حیات اجتماعی سیاسی انبیا و امامان معصوم به عنوان انسان های کامل که منصوب از طرف خداوند هستند، حاکی از عمق معرفت آنان در حوزه هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی می باشد، لذا در قرآن و کلام اولیای الهی انجام امور برمبنای عقلانیت مورد توجه قرار گرفته است. از این رو پیامبران و امامان با برخوردار بودن از علم الهی و عصمت توانستند در مسیر هدایت بشریت گام های موثر را طی نمایند. از جمله ایشان امام حسن مجتبی علیه السلام با بکارگیری از عنصر تدبیر و عقلانیت در زمانی که مذهب علیه مذهب در زندگی ایشان ظهور و بروز پیدا کرده بود، توانست با تبیین مسائل اصیل اسلام و اتخاذ روش هایی عقلانی در فراز و فرودهای گوناگون حیات سیاسی – اجتماعی نسبت به حفظ و بقای دین اقدامات مهم و ضروری را انجام دهد و سرانجام با استراتژی الهی واحد با بکارگیری تاکتیک های مناسب، اندیشه ای ماندگار را در تاریخ برای سعادت بشر به یادگار بگذارد.
بتول بهرامی علی اصغر زرگر
هدف از این پژوهش، بررسی «ویژگی های استبداد سیاسی از دیدگاه آقایان علامه نائینی و کواکبی» می باشد. بنابراین تلاش گردیده، به این سوأل کلیدی پاسخ داده شود که، «مهمترین عامل ورود، استقرار و گسترش حکومت های استبداد سیاسی ر جامعه اسلامی از نظر آقایان نائینی و کواکبی چه می باشد» . بر اساس فرضیه این تحقیق، علل اصلی چنین وضعیتی : پیرایه ها و انحرافات از اسلام اصیل و ناب، استفاده از دین بصورت ابزار سیاسی، جهل و ناآگاهی ملت یک کشور نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود و عدم نظارت و مشارکت آنان می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای انجام یافته. مباحث آن در پنج فصل تنظیم شده که فصل اول اختصاص به کلیات طرح دارد. در فصل دوم، چهارچوب نظری بررسی می شود. فصل سوم، به حکومت از دیدگاه کواکبی و نائینی پرداخته شده است. در فصل چهارم، به مقایسه ی دیدگاه این دو اندیشمند بزرگ می پردازد و در نهایت فصل پنجم، «ورود، استقرار و علل ماندگاری حکومتهای استبدادی در کشورهای اسلامی» را مورد بررسی قرار می دهد. بر اساس نتایج این تحقیق، کواکبی خویش را مسلح به قلم و کاغذ نموده و در مقابل استبداد که بزرگترین درد جوامع اسلامی است قرار میگیرد. ایشان استبداد را از زوایای مختلف بررسی نموده و به توصیف آن پرداخته. نائینی دیگر اندیشمندی است که در برهه ای مشترک همچون کواکبی به مقوله استبداد پرداخته است. ایشان روی مشروطه تمرکز نموده و با استفاده از فقه اسلامی یک نظریه حکومتی ارائه نموده، و آن را مقدمه ای برای رسیدن به ایجاد حکومت اسلامی دانسته است ایشان کوشش زیادی میکندکه تئوری مشروطه راازدیدگاه مذهب شیعه بیان واثبات کند. این دو اندیشمند استبداد دینی را نیز به تصویر کشیده اند. کواکبی استبداد دینی و سیاسی را همکار یکدیگر می داند بطوری که حاکم ستمکار را مانند خدای معبود عبا دت کنند. نائینی پایه گذاری آن را از زمان آغاز بدعتهای معاویه دانسته است. به شکلی که بتدریج نقابی از دین جایگزین دین شد و در اصل در مقابل دین قرار گرفته. این دو اندیشمند مهمترین عامل در ایجاد و رود به استبداد را نا آگاهی و جهالت مردم می دانند
پژمان امانی علی اکبر امینی
از هنگامی که انسان زندگی اجتماعی را برگزید لزوم برقراری ارتباط با همنوعان خود را به عنوان یک ضرورت درک کرد. فلسفه گفت¬وگو بر این اصل استوار است که طرفین قائل به این امر باشند که ممکن است بخشی از حقیقت نزد دیگران باشد. آنها می¬بایست وجود یکدیگر را به رسمیت شناخته و برای طرف مقابل، اصالت قائل باشند. علاوه بر آن، موضوعی که گفت¬وگو پیرامون آن انجام می¬گیرد نیز باید مورد پذیرش قرار گیرد؛ در غیر این صورت گفت¬وگویی صورت نمی¬پذیرد و هرکس صرفنظر از آراء دیگران، سخنی را بیان می¬دارد و موضع خود را اتخاذ می¬کند. حقیقت به عنوان امری قطعی و مطلق، در تصرف هیچکس نیست. جستن حقیقت، یعنی اینکه انسان همیشه برای گفت¬وگو آماده باشد و همین آمادگی را از دیگران نیز انتظار داشته باشد. به نظر پژوهشگر این رساله، شاهنامه فردوسی کتابی است که هنوز در عرصه¬ی فرهنگ، اجتماع و به خصوص سیاست به صورت مناسبی به آن پرداخته نشده است. در حقیقت شاهنامه یک کتاب سیاسی است البته نه به معنی مرسوم در دنیای امروز، بلکه سیاستی که انسان ، انسانیت، آزادی و آزادگی انسان در اولویت است. گفت¬وگو یکی از آن مفاهیمی است که در این کتاب با ژرفنگری بسیار و به زیبایی هر چه تمامتر به آن پرداخته شده است. گفت-وگو در شاهنامه، ابزار سیاست است برای رسیدن به آزادی و آزادگی، برای پاسداشت انسان و انسانیت و دستیابی به حقایق.