نام پژوهشگر: غلامرضا بهروزی لک
عزیزالله کاظمی نجف لک زایی
تحقیق حاضر، در پی پاسخ به «اصول سیاست داخلی دولت اسلامی از منظر قرآن کریم» است. تا با توضیح و تبیین مبانی انسانشناسی قرآنی و با استفاده از نظریه امام خمینی(ره) در طبقه بندی علوم، اصول سیاست داخلی دولت اسلامی را در حوزه ی باورها، گرایشها و رفتارها شناسایی کرده و نحوه ای سیاست گذاریهای کلان، جهت گیریهای اصلی و چگونگی تعامل میان حاکمان و حکومت شوندهگان را معلوم نماید. فرضیه تحقیق نیز در حوزه باورها بسط عقلانیّت، در حوزه گرایشها بسط فضایل انسانی و در حوزه رفتارها تنظیم آن بر اساس شریعت اسلامی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که انسان از دیدگاه قرآن، موجودی سیاسی انتخابگر و دارای دو بُعدی مُلکی و ملکوتی است که بُعد مادّی او تمایل زمینی داشته و بُعد معنوی او گرایش به مبدأ هستی دارد و هر دو بُعد مکمّل همدیگر و همانند دو بال عمل می کنند. از این رو، با تکیه بر انسانشناسی یادشده، اصل باورتوحیدی و اصل آزادی عقیده، اصول سیاست داخلی دولت اسلامی را در حوزه باورها شکل می دهند. و اصول کرامتانسانی و رفتارکریمانه، بدون تفکیک های اعتقادی-مذهبی، نژادی-ملیتی، و اصل امانتداری و شایسته سالاری در سمتهای سیاسی، از اصول سیاست داخلی دولت اسلامی در حوزه گرایشها به حساب می آیند. بالاخره، اصل دعوت دینی توحیدمحور؛ اصل عدالت اجتماعی؛ اصل نظارت اجتماعی و اصل عزّت اجتماعی از شاخصه های اصیل نظام اسلامی در حوزه رفتارها محسوب میشوند. که با ماهیت همگانی و به عنوان استوانه ی سایر فرائض دینی و از مقرّرات الزامی اسلام و از اصول اساسی و راهبردی جامعه و دولت اسلامی شمرده می شوند.
محرم بیابانی سیف الله صرامی
تجربه نظام جمهوری اسلامی ایران که برای اول بار وظیفه ای سنگین را بر دوش فقه سیاسی شیعه نهاد، این دانش را بیش از هر زمان دیگر با حوزه های فکری درگیر کرد و آن را وارد قلمروهایی مانند اجرای احکام دینی در قالب نظام جمهوری اسلامی و قانون گذاری و... نمود. فقه سیاسی شیعه در رویارویی با چالش های جدید نمی توانست بدون واکنش از کنار اقتضائات دوران جدید گذر کند و چون در ساختار درونی آن ساز و کار های تحول و پویایی وجود داشت، توانست در کشاکش با نظریه های رقیب و با استفاده از ظرفیت های تحول همانند عقل به پویایی خود ادامه داده و حرکتی رو به تکامل را تجربه کند. فقه سیاسی شیعه در پرتو عقل در دوران جمهوری اسلامی ایران توانست گنجایش نظریه پردازی و نظام سازی را ایجاد کرده و برای اجرایی کردن برنامه های دینی و ایجاد زندگی مطلوب، نظام مردم سالاری دینی را با شاخص ها و بنیاد های بومی طراحی و اجرا کند و این امر در این نوشته با تبیین زوایایی از نقش عقل در تحول فقه سیاسی شیعه در دوران جمهوری اسلامی ایران، دنبال خواهد شد. و اشاره می شود که عقل در این دوران توانست به عنوان موسس و هم به عنوان ابزار در تداوم و کارآمدی مردم سالاری دینی نقش داشته و موجب تحول و بسط فقه سیاسی شیعه در دوران جمهوری اسلامی ایران گردد. کلمات کلیدی: عقل، تحول، فقه سیاسی، نظام مردم سالاری دینی.
گلاب سوری لکی غلامرضا بهروزی لک
مهدویت از مفاهیم و آموزه های اصیل اسلامی است که در فرهنگ تشیع جایگاه والایی دارد. نوع نگرش به این آموزه در طول تاریخ، عامل شکل گیری بسیاری از مبارزات و قیام ها علیه حکومت های موجود بوده است. انقلاب اسلامی ایران ازجمله تحولات عمده-ای است که تحلیل گران عوامل متفاوتی را در وقوع آن دخیل دانسته اند. به رغم وجود عوامل متعدد، مذهب تأثیر عمده ای در این انقلاب داشته و رهبران انقلاب با تبیین وتفسیر مفاهیم دینی نقش مهمی را در این زمینه ایفا کرده اند. درطول مبارزات گروه های مختلفی ضمن مخالفت با رژیم پهلوی به تبیین الگوی آرمانی برای انقلاب پرداخته و سعی درترسیم جامعه مطلوب داشتند. رویکرد مذهبی نیز با توجه به آرمان های خود به طرح حکومت اسلامی پرداخت. این دیدگاه به دلیل نزدیک بودن با فرهنگ مردم و تکیه بر ظرفیت های دینی توانستند رهبری مبارزات انقلاب را در دست گیرند. رهبران این گروه عمدتاً روحانیون بودند که به سبب آشنایی با دین، اقدامات رژیم پهلوی را در مخالفت با آن می دیدند. دو دیدگاه در میان آنها رواج داشت که ناشی از برداشت ایشان از غیبت ومسأله حکومت در عصر غیبت بود. برخی به عدم دخالت دین در عرصه سیاست و برخی دیگر به دخالت دین در عرصه سیاست معتقد بودند. گروه حاضر با اعتقاد به جامعیت دین اسلام و داشتن برنامه سیاسی و اجتماعی و... در طول مبارزات با بیان آسیب های رژیم حاکم به انتقاد علیه آن پرداختند. در این میان امام خمینی دارای نقش برجسته ای بود که با طرح حکومت اسلامی و ایده نیابت فقها از امام معصوم(ع)، در سالهای آغازین مبارزات، ذهنیت عموم مردم را جهت دهی نمود. مهدویت همواره از بُعد نظری تأثیر عمده ای در انقلاب اسلامی داشته است. کلید واژه: غیبت، مهدویت، ولایت فقیه، انقلاب اسلامی، حکومت اسلامی، سلطنت پهلوی
محمد بکایی داود مهدوی زادگان
انقلاب اسلامی ایران در عصر دین ستیزی و دین گریزی پا به عرصه وجود گذاشت که این موضوع، مقابله نظام سلطه را در پی داشت. تجربه مبارزه با انقلاب اسلامی به آنها فهماند کارآمدترین ابراز برای مقابله با آن،قدرت نرم و ابزارهای فرهنگی است. این مسئله زمانی اهمیت خود را نشان می دهد که،انقلاب اسلامی پس از سپری کردن دروه تأسیس (تعریف) خود، وارد دوره تداوم (پاسخگوئی) شده است. اقتضای دوره تدوام، توانائی انقلاب اسلامی در رویاروی با چالش های فرهنگی فرا رو، و سنجش و ارزیابی این کارآمدی است. با توجه به اینکه اسلام با تمام وجودش، درشکل گیری و پیروزی انقلاب وارد صحنه شد و نهادها و نمادهای آن چون؛ مسجد، محرّم و عاشورا، مرجعیت و ... طی چندین دهه قاطع ترین نقش را در بسیج عمومی و در نهایت پیروزی آن ایفا کردند، بنابراین این نمادها و ارزش ها در تداوم انقلاب اسلامی نیز نقشی حیاتی داشته و باید با تدوین راهبردهایی در راستای حفظ، ترویج و غنی سازی آنها قدم برداشت؛چرا که اگر ارزش های انقلاب به صفات و ویژگی کلی و ذهنی، بی خاصیت و در نهایت ابزار سودجویی و منفعت طلبی های فردی و گروهی مبّدل شود، بحرانی فرهنگی با پیامدهای «بحران معنا»، «زوال ایمان» و «زوال اعتماد» را درپی خواهد داشت، که نتیجه آن منجر به تسخیر فرهنگی، دلزدگی فرهنگی و در پایان گُسَستِ فرهنگی جامعه خواهد شد، که این پایان کار انقلاب است. بدین جهت این تحقیق بر این فرضیه شکل گرفته است که؛ «برای عبور از تهدید دوره تدوام انقلاب اسلامی، باید به اصل راهبردی غنی سازی محتوائی فرهنگی انقلاب اسلامی توجه و عمل نمود.» بنابراین چارچوب نظری مفاهیم راهبردهای قرآنی، غنی سازی فرهنگی و دروه تداوم فرهنگی انقلاب اسلامی است که با استفاده از الگوی توصیفی- تحلیلی، درصدد پاسخ به این سوال اساسی است که؛ «راهبردهای فرهنگی تداوم انقلاب اسلامی با تأکید بر قرآن کریم چیست؟»
سید حامد شاهرخی غلامرضا بهروزی لک
یکی از مباحث کلیدی و اساسی هرحکومت بحث مشروعیت آن است که تقویت و تضعیف آن در استقرار و ثبات و عدم آندو در حکومت نقش بی بدیلی دارد. در این رساله ابتدا کلیات مباحث مشروعیت و انواع و اقسام آن در قالب فصل اول بیان و با عنایت به نظرات دو اندیشمند تأثیرگذار در جهان اسلام (آیت الله خامنه ای و آیت الله محمدباقر صدر) فصل های دوم و سوم به بررسی نظرات آنان و در فصل چهارم، به نتیجه گیری و بیان نقاط اشتراک و افتراق در مبانی آنان پرداخته شده است. این دو شخصیت در بسیاری از امور مقدماتی که بر مبانی فکری آنان بی تأثیر نبوده مشترک می باشند ولی در برخی مبانی فکری با هم متفاوت هستند که این خود باعث اختلاف در نظریه ایندو نسبت به مبنای مشروعیت حکومت شده است. پس از پذیرش اینکه حاکم مطلق بر جهان پروردگار و کسی که مأذون از جانب اوست می باشد، در زمان غیبت امام معصوم? که شخصی به صورت معین برای ولایت و قانونگذاری بر جامعه تعیین نشده است (گرچه ویژگی ها و صفات آن به صورت عام بیان شده ولی مصداق معین نشده) بر مومنین است که نسبت به این امر اقدام کنند. آیت الله خامنه ای مبنای مشروعیت را تحقق اراده الهی می داند، اما آیت الله صدر مشروعیت را ترکیبی از اراد? الهی ـ مردمی می داند و لذا نظر این دو شخصیت از اینجا از هم جدا می شود، لازمه مشروعیت الهی حاکم، ورود او در مسائل حکومت در شکل ولایت مطلقه و دخالت مستقیم لذا حاکم فقیه، مرجع تمام امور است و مشروعیت تمام ارکان حکومت با تأیید او صورت می گیرد چون او مشروعیتش را از پروردگار گرفته و فقط اوست که می تواند در مشروعیتش خلل ایجاد کند، و در این امر مردم نقشی جز عینیت بخشی به دستورات و اوامر فقیه را ندارند. و یا نظارت او بر اجرای دستورات دینی توسط متصدیان امور مختلف حکومت. ولی طبق نظر دوم فقیه تنها ناظر بر اعمال و جریان حکومت است و این مردم هستند که با تأیید خود به اجزای آن حکومت مشروعیت می دهند و با عدم تأیید مردم حکومت فقیه دچار عدم مشروعیت شده و ساقط می شود.
غلامرضا ضابط پور غلامرضا بهروزی لک
اگرچه تحقق عدالت اجتماعی، از دغدغه های دولت های پس از انقلاب اسلامی بوده، ولی مع الوصف در طول سه دهه جمهوری اسلامی با چالش های نظری و عملی فراوانی روبه رو بوده است. از این رو پرسش اساسی رساله این است که مهم ترین چالش های نظری عدالت اجتماعی در گفتمان های حاکم بر دولت های جمهوری اسلامی ایران چیست؟ فرضیه پیشنهادی مورد آزمون و بررسی این است که: نگرش سطحی و تک بعدی و یا به عبارت دیگر عدم تعمیق مفهوم عدالت اجتماعی و عدم طرح مفهوم عدالت اجتماعی به صورت سیستمی، عدم اجماع نظری در باره مفهوم عدالت اجتماعی بین نخبگان، دولت مردان و مردم، و بی قراری، گسست و عدم تداوم عدالت اجتماعی در گفتمان های جمهوری اسلامی از مهم ترین چالش های نظری عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی است. رساله با استفاده از روش تحلیلی – نظری، خطوط فکری مفصل بندی شده گفتمان های حاکم بر دولت های جمهوری اسلامی ایران را توصیف، سپس با ارزیابی انتقادی به وسیله ابزارهایی چون میزان عمق و پیچیدگی، میزان اجماع نخبگان و میزان تداوم به واکاوی ضعف های نظری گفتمان های مزبور پرداخته است که مهم ترین چالش های به دست آمده عبارتند از: الف) فقدان نظریه ای جامع، قابل قبول و مورد اجماع در باره عدالت اجتماعی بین نخبگان، دولت مردان و مردم که مبتنی بر اصول و مبانی اسلامی باشد. ب) نگاه سطحی و تک سویه توام با افراط و تفریط که مفهوم وسیع و همه جانبه را به ابعاد کم اهمیت فرو کاسته است. ج) عدم انطباق گفتمان های دولت ها با گفتمان فراگیر حضرت امام (ره ) و مقام معظم رهبری. چالش های مذکور با توجه به گستردگی مفهوم عدالت و نبودن معنایی واحد برای آن و نیز ارایه تفاسیر متفاوت از سوی دولت ها بنابر سلیقه ها و علایق فردی و گروهی رخ داده است و بنابراین جهت-گیری های دولت های بعد از انقلاب اسلامی نه تنها تک بعدی و سطحی بوده بلکه در راستای هم نبوده است، بلکه بعضا در تقابل هم بوده اند و این امر باعث شد راهبردهای کلان نظام جمهوری اسلامی با علامت سوال بزرگی مواجه شود. از این رو مقام معظم رهبری دهه چهارم انقلاب اسلامی را دهه «عدالت و پیشرفت» نام گذاری کرده است. جهت رفع چالش های نظری، پرهیز گفتمان ها از نگرش تک سویه، جزئی، جناحی، باندی، غیرملی، غیراسلامی و به عبارت دیگر داشتن نگرش همه جانبه و فراگیر به عدالت اجتماعی در چارچوب چشم انداز 20 ساله کشور در افق 1404 که به مثابه دکترین ملی کشور، هدف و مقصد جامعه را مشخص کرده و نیز گفتمان فراگیر حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری پیشنهاد می گردد. کلمات کلیدی: عدالت اجتماعی، چالش های نظری، جمهوری اسلامی ایران، راهکارها
احمد محبوبی نجف لک زایی
عنوان پایان نامه چشم انداز تمدن اسلامی و راهکارهای تحقق آن از دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری است. واژه چشم انداز که در عنوان پایان نامه آمده واژه ای آینده پژوهی است. در این رساله به چشم انداز تمدن اسلامی از دیدگاه امام(ره) و مقام معظم رهبری بعنوان سناریو نگاه کرده ایم و چارچوب نظری تحقیق این رساله آینده پژوهی تجویزی بر اساس الگوی لیندامن و مارتا لیزلی است. و فرضیه تحقیق این چنین است: از دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری چشم انداز تمدن اسلامی متعالیه است نه متدانیه به عبارت دیگر تمدنی است که سعادت دنیا و آخرت را تامین می کند. و پیش فرض تحقیق به این شرح است: روش چشم انداز بعنوان روش آینده پژوهی قابلیت تطبیق در اندیشه های اسلامی را دارد ما به این وسیله آینده تمدن اسلامی و راهکارهای رسیدن به آن را از دیدگاه امام و رهبری بررسی کرده ایم. امام خمینی(ره) از آینده تمدن اسلامی به تمدن الهی و تمدن رسول الهی(ص) تعبیر می کنند و معیار و شاخصه اصلی آنرا در عدالت و عدم تبعیض بین سیاه و سفید در جامعه اسلامی بیان می کنند. و هدف را تاسیس «مملکتِ محمدی» معرفی می کنند و مقام معظم رهبری برای تشکیل تمدن اسلامی مراحلی را بیان می کنند و در تبیین آینده تمدن اسلامی، هدف نهایی را تشکیل امت واحده اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه دین و عقلانیت و علم و اخلاق می دانند و در مورد راهکارها مدلی برای تاسیس تمدن اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در فصل چهارم رساله ارائه شده است.
سکینه گرم ابدشتی منصور میراحمدی
در اندیشه اسلامی، عدالت سیاسی مفهوم و بنیادی است شرعی، اخلاقی و برهانی که در یک نظام صحیح الهی- مردمی مشروع است. برای تحقق عدالت سیاسی در جامعه و حکومت، نیاز به پایه ها و بنیان محکمی است که قدرت پذیرش و توجیه کامل عدالت سیاسی را به مثابه ملاک تعیین کننده در این حوزه داشته باشند. ما این پایه ها را شاخص های عدالت سیاسی می نامیم که با مفروض گرفتن آنها می توانیم از عدالت سیاسی سخن گفته و شرایط تحقق آن را بر مبنای آن شاخص ها فراهم نماییم. بر این اساس، این رساله درصدد پاسخ به این سوال است که شاخص های عدالت سیاسی از دیدگاه اسلام چیست؟ منظور از عدالت سیاسی آن است که امور کشور به نحو شایسته اداره شود تا مردم در یک فضای عادلانه به زندگی خود ادامه دهند. در مقام اجرا، حکومتی عادل است که با رفع محدودیت ها، امکان مشارکت برابر و آزاد را برای مردم در زمینه های سیاسی فراهم کند و قدرت و مناصب سیاسی را برحسب استعداد و شایستگی افراد تقسیم کند. از طرف دیگر، شهروندان به احقاق حقوقشان از سوی دولت، اطمینان داشته باشند. با توجه به این فرضیه، مشارکت سیاسی برابر، گزینش سیاسی برابر و امنیت سیاسی برابر به عنوان شاخص مورد بررسی قرار می گیرد. برای اثبات فرضیه از روش تفسیری (هرمنوتیک روشی) استفاده کرده ایم. از آنجا که برای تفسیر متون، احتیاج به یک مفسر می باشد، بنابراین برای فهم متون از تفسیر علامه طباطبایی به عنوان متن کمک گرفته شده است. در نتیجه، درصدد اکتشاف شاخص های عدالت سیاسی در قرآن و تفسیرهای مربوط به آن و کتب روایی و منابعی که در شرح روایات نگاشته شده است، هستیم. عدالت سیاسی و عدالت سیاست مداران، عامل ثبات و پایداری حکومت و نظام سیاسی جامعه و ارتقا دهنده آن است. از آنجا که عدالت بهترین هدف حکومت اسلامی به حساب آمده و عدالت سیاسی یکی از شاخه های اصلی آن تلقی می شود، ضرورت پرداختن به عدالت سیاسی و شاخص های آن آشکار می گردد.
مرتضی علویان محمد ستوده آرانی
روابط میان اسلام وجهان غرب همواره از فراز و فرود های زیادی بر خوردار بوده است. از این رو، پرسش اساسی رساله این است که چه راهکارهایی را می توان برای تقویت روابط مسالمت آمیز با غرب وکاهش اسلام هراسی ارایه داد.فرضییه پیشنهادی مورد آزمون وبررسی این است که : جمهوری اسلامی ایران می تواند از طریق راهکارهای فرهنگی همچون دیپلماسی فرهنگی مانند گفتگوی میان فرهنگ ها و ادیان و تصویرسازی واقع بینانه و همچنین راهکارهای سیاسی و دیپلماسی رسمی و عمومی مانند تنش زدایی به تقویت روابط واقع بینانه و مسالمت آمیز جمهوری اسلامی ایران با جهان غرب به ویژه روشن گری مردم مغرب زمین کمک نماید و از تشدید روابط تعارض آمیز(خصومت آمیز) و اسلام هراسی بکاهد. برای مواجهه صحیح با موضوع فوق، در پژوهش حاضر سعی گردیده است از طریق ارایه یک روش در قالب «آینده پژوهی» و با توجه به ارزش های بنیادین در اسلام، آموزه های دینی و اسناد بالادستی در جمهوری اسلامی ایران و با بهره گیری از روند ها و پیش ران هایی که حکایت از پیشینه تاریخی روابط میان اسلام و غرب داشته وعوامل شکل دهنده ی وضع موجود این روابط را بیان می دارد، چشم اندازی را ترسیم کند که موجبات کاهش هراس از اسلام و حرکت به سوی کاهش تنش میان اسلام وغرب و گسترش بستر-های هم زیستی مسالمت آمیز گردد. با توجه به روش مزبور،نتایج به دست آمده از اسلام هراسی را می توان در موارد ذیل بیان داشت: اسلام دین شمشیر و خشونت است، آموزه های دینی اسلام خطراتی برای جامعه بشری دارد، اسلام دین تن آسا و ارضاءغرایز حیوانی انسان است، آیات قران کلام وحی نیست، پیامبر اسلام مخالف حضرت مسیح و ادیان گذشته می باشد و یاران پیامبر برای رسیدن به منافع خویش هر اقدامی را مباح می دانند. برای تقویت روابط مسالمت آمیز با غرب وکاهش اسلام هراسی، دو راهکار سیاسی و فرهنگی ارایه گردیده است. راهکار سیاسی بر اساس دیپلماسی عمومی و نقشی که به خود اختصاص داده است بهره گرقته می شود تا از طریق آن بتوان در ترسیم چهره واقعی از اسلام برای جهان غرب استفاده کرد. راهکار فرهنگی که دیپلماسی فرهنگی بر آن تاکید دارد استفاده از آموزه های فرهنگی غنی اسلام و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با اسلام هراسی غرب است که با آن می توان به شرایط مطلوب در روابط جهان اسلام و غرب رسید. واژگان کلیدی : اسلام هراسی، جمهوری اسلامی ایران، آینده پژوهی، نقشه راه، دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی
رقیه جاویدی غلامرضا بهروزی لک
چکیده: موضوع پژوهش حاضر، شاخص های نظام سیاسی پیشرفته از دیدگاه امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای است. برای ارائه بحث از چارچوب نظری طرح پرسش های بنیادین گلن تیندر بهره گرفته می شود. امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای، نظام سیاسی را به صورت سه ضلعی از حاکم و رهبر، مسئولان و کارگزاران و مردم در نظر می گیرند. این دو بزرگوار، نظام سیاسی ای را پیشرفته می دانند که اولاً از نوع ولایت فقیهی باشد و ثانیاً سه ضلع آن، یعنی حاکم، مسئولان و کارگزاران و مردم، شاخص های برجسته و متعالی با توجه به معیار بودن اسلام (اصل بودن ایمان و تقوا) داشته باشند. این دو اندیشمند بزرگ، شاخص های حاکم و رهبر (ولی فقیه) در نظام سیاسی پیشرفته را فقاهت، تقوا، عدالت، درایت و مدیریت می دانند. همچنین ایشان شاخص های مسئولان و کارگزاران را داشتن تقوا، ایمان و تزکیه نفس، صبر و استقامت، خودباوری و اعتماد به نفس، خدمت گزار واقعی مردم بودن، ساده زیستی، انتقادپذیری، مبارزه با فساد، پاسخ گو بودن، حفظ وحدت، فقرزدایی و رعایت عدالت اجتماعی و نیز شاخص های مردم را آگاهی و بصیرت، مشارکت و حضور در صحنه ها و انتخابات، نظارت و همگاهی و اتحاد برمی شمرند.
فرج اله قاسمی منصور میراحمدی
انسان موضوع عالم هستی، موجودی اجتماعی و از ابتدای خلقت، همواره مختلف، متفاوت و چالش گر بوده است؛ این اختلاف در اندیشه ها، آراء، آداب و سنن امری طبیعی است و اقتضای شرایط زندگی بشر آن را ایجاب می کند و برهمین اساس گرامی داشته شده است؛ لذا جهانی که در آن زیست می کنیم متشکل از فرهنگ های گوناگون می باشد و این تفاوت فرهنگ ها جزء جدانشدنی زندگی انسانی است. از این رو تعامل انسان با فرهنگ های گوناگون در حیات اجتماعی خویش از مقولات مهم و اساسی است. شناخت صحیح این مساله و چگونگی تعامل اجتماعی درست با دیگران از معارف ضروری و سخت بشر امروزی است که با شناخت صحیح و رفتار بر اساس آن است که فرد در جامعه رشد و تکامل پیدا می کند و ارتباط خود با خود و خدای خود در منظومه تحلیل روابط انسانی نیز بر همین اساس سامان می یابد؛ می توان اذعان داشت که با وجود تلاش های بسیار متفکران و اندیشمندان در طول تاریخ، هنوز نظامی منطقی و مبانی صحیح در اصلاح روابط اجتماعی دنیای متنوع امروزی تدوین نشده است. امروزه مساله تنوع فرهنگی واقعیتی پذیرفته شده است و توجه بیشتر به رسمیت شناخته شدن گوناگونی ها و احترام به فرهنگ های مختلف معطوف گشته است. نکته مهم در این جا چگونگی حصول همزیستی متحدانه و مسالمت آمیز است. نوشتار حاضر پس از طرح راهبردهای موجود همانند سازی، تکثرگرایی و وحدت متکثر، و اتخاذ نگاه مبتنی بر ماهیت اتحاد کثرت گرایانه میان فرهنگی قرآن و واقعیت های متغیر زندگی بشری و به رسمیت شناختن همراه با احترام و بدون پیش داوری و تعصب، با استناد به آیات و روایات در پاسخ به این مساله که آیا تنوع فرهنگی از منظر اسلام پذیرفته است یا خیر، به مولفه های موجود تنوع فرهنگی سیاسی در اندیشه سیاسی اسلام پرداخته تا از این طریق مجاز بودن عقاید، مذاهب، دگراندیشی ها، فرهنگ های سنتی و گروهی متفاوت و رویکردهای فکری ناسازگار غیر اسلامی و عدم اجبار آنان در پذیرش فرهنگ اسلامی را از رویکرد کثرت در وحدت به اثبات برساند. و در ادامه به بررسی مبانی معرفت شناختی چون عقل گرایی و شمول گرایی، و مبانی انسان شناختی ازقبیل کرامت انسانی، مساوات، خداجو بودن فطری، خلیفه اللهی و مختار بودن انسان و مبانی ارزشی با پی ریزی یک نظام ارزشی و اخلاقی بر پایه معیارهای مشترک اخلاقی از قبیل ایمان و عمل صالح پرداخته و با بازبینی مبانی دینی، به درک تازه ای از روابط بین فرهنگ های گوناگون و رفتار با آنان دست می یابیم.
مهدی روحی غلامرضا بهروزی لک
موضوع حکومت و حاکمیت در اسلام از مهمترین مباحثی است که بیشترین تحقیق و بررسی ها را در طول تاریخ به خود اختصاص داده است. این مباحث و مجادلات که بر سر جانشینی از حضرتش می باشد از فردای رحلت پیامبر اکرم (ص) آغاز و تا کنون نیز ادامه داشته است. در اواخر صده نوزده میلادی و قرن بیست حوادثی رخ داد که جهان اسلام را به بازنگری در اصول حکومتی خود وا داشت. از طرفی فروپاشی امپراطوری بزرگ عثمانی حکایت از غروب و افول نظام خلافت داشت و کشور شیعی ایران نیز در گیر و دار مبازره بین استبداد مطلقه پادشاهی و برپایی حکومتی دینی بود. فروپاشی عثمانی نظریه پردازان سنی را به تعجیل واداشت تا جایگزینی مناسب برای عثمانی پی ریزی نمایند تا علاوه بر اینکه منطبق با سیره سلف باشد با زندگی امروزی نیز سازگار باشد. در مقابل اندیشه شیعی پس از فرو گذاردن مسیر پر پیچ و خم مشروطه موفق به ارائه الگوی جدید مردم سالاری دینی بر پایه ولایت فقیه گردید. در این شرایط بیداری اسلامی حاکی از ادامه وجود بحران در کشورهای اسلامی بوده و نیاز به ارائه طرحی نو که مطابق با نیاز های امروزی و برپایه ی اصول بجای مانده از سلف باشد را دو چندان می کرد. این نوشتار در صدد طرح راهکاری برای حل این بحران و ارائه الگویی از ولایت فقیه متناسب با جهان سنی است چرا که به اعتقاد نگارنده شروط و اوصاف متوقع در خلیفه سنی تقریباً قابل تطبیق بر شروط و اوصاف فقیه حاکم است. علمای سلف از اهل سنت نیز به طور پراکنده بر شرط اجتهاد خلیفه اشاره نموده اند و خلیفه مورد توقع خود را با قدرت اجتهاد مسلم داشته اند. که با گرد آوری مجموعه این نظرها می توان به این نکته دست یافت که اجتهاد حاکم از مسلمات اندیشه سنی بوده و حتی برخی ادعای اجماع نیز کرده اند. به اعتقاد نگارنده هرچند خلافت و ولایت فقیه در نام و اصطلاح جدای از یکدیگرند ولی در اوصاف و شرایط همپوشانی دارند که در این نوشتار به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.
محسن شکراللهی غلامرضا بهروزی لک
چکیده مطالعات امنیتی با وجود آن که از حوزههای پژوهشی جدید به شمار میرود، اما امنیت موضوعی است که با حیات بشر همراه بوده است. بنابراین در دورانهای مختلف خصوصاً در حد فاصل جنگ جهانی اول تا پایان جنگ سرد در حوزه مطالعات استراتژیک و بیشتر در قلمرو نظامی، محور مهمی را تشکیل داده است. امنیت و احساس امنیت در جهان امروز با پیچیده تر شدن روابط اجتماعی و سیاسی و ترکیبی از عوامل سخت و نرم را به خود گرفته است و با تکامل جوامع انسانی به تدرج اهمیت خود را هرچه بیشتر نشان می دهد. این واقعیت که نظریات در پیوند با قدرت شأن متفاوتی می یابند که آنها را به استراتژی تبدیل می سازد، سبب می شود تا مقام عمل را با نظر متفاوت بدانیم. بر این اساس، نگارنده در این تحقیق سعی دارد در ساحت نظر به چیستی مفهوم امنیت بپردازد و ابعاد اجتماعی وسیاسی آن را از دیدگاه دو اندیشمند گرامی حضرت علامه طباطبائی قدس سره و حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله در دو تفسیر شریف المیزان و تسنیم به بحث و بررسی بگذارد. هدف تحقیق حاضر این است که در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد گامی هرچند کوتاه در تکوین و تکامل نظریه امنیت اسلامی بردارد. برای این منظور نگارنده از چارچوب نظری علل اربعه امنیت استفاده کرده است. این چهار علت عبارتند از علت مادی امنیت، علت صوری امنیت، علت فاعلی امنیت و علت غایی امنیت. در علت مادی امنیت به مبانی و موادی که در تولید امنیت به کار می رود پرداخته شده است. این مبانی در سه سطح مطرح می باشد؛ سطح اول مبانی هستی شناسی، سطح دوم مبانی معرفت شناسی و سطح سوم مبانی انسان شناسی را شامل می شود. در علت صوری امنیت به انواع و ابعاد امنیت پرداخته شده است. انواع امنیت شامل امنیت صادق و امنیت کاذب و ابعاد امنیت شامل امنیت سیاسی و اجتماعی می باشد. سومین علت از علل اربعه امنیت علت فاعلی امنیت می باشد که با توجه با تفاسیر شریف المیزان و تسنیم عوامل ماورایی، انسانی و سازمانی استنباط و بحث شده است. در علت غایی امنیت به مرجع امنیت و غایت ابعاد اجتماعی سیاسی امنیت پرداخته شده است.
راضیه قاسمی فیروزآبادی غلامرضا بهروزی لک
ارتباط میان جوامع اسلامی و غربی در دوران پیشامدرن به گونه ای بوده است که هر کدام از آن ها نسبتاً مستقل و بدون تأثیر پذیری فرهنگی از هم، به حیات خود ادامه می داده اند. اما طی قرون اخیر به دلیل تغییر شرایط، ارتباط جوامع مذکور ـ که دارای نظام های ارزشی متفاوت و بلکه متضادی هستند ـ از نظر کمی و کیفی تغییر کرده و به میزان تشدید ارتباط، تعارض ها و تضادهای ناشی از نظام های ارزشی متفاوت و متضاد نیز بیش تر شده و نهایتاً منجر به غلبه نسبی نظام ارزشی غرب بر جوامع اسلامی شد. عکس العمل جوامع اسلامی به این فشار، متفاوت و در بسیاری موارد، اعتراض بود که نحوه آن در دوره¬های مختلف، متفاوت بوده است. اعتراض در ابتدا توسط نخبگان و نهایتاً در دهه¬های گذشته توسط توده های مردمی علیه نظام ارزشی غرب صورت گرفت که جنبش های اسلامی، جریان های حامل این اعتراض توده ای به غرب هستند. از طرفی به علت اینکه چالش اسلام با مدرنیته و مدرنیسم یک چالش جهان بینانه بود، روند اصلاح گرایانه متأثر از مدرنیته غربی که اندیشمندان مسلمان به عنوان راه حل برای جبران عقب ماندگی جوامع خود، مطرح می-کردند؛ در دهه¬های اخیر جهت گیری غالب این جنبش ها سمت و سویی احیاگرایانه با گذار از مدرنیته غرب به سمت افق اسلامی بود.
هادی ترکی محمد ستوده آرانی
سیاست خارجی کشورها تحت تاثیر عوامل خارجی و داخلی است که ایران نیز از این امر مستثنی نیست.انقلاب های عربی اخیر فرصت ها و تهدیداتی را برای جمهوری اسلامی در بر دارد.بررسی این فرصت ها و تهدیدهای این انقلاب ها مبنای پژوهش حاضر گردیده است که مشخص نماییم این انقلاب ها چه فرصت ها را برای ایران به ارمغان آورده است و چه تهدیدهایی را در منطقه و بین الملل را شامل می شود که شناخت و دفع این تهدید ها خود نقطه قوتی برای ایران اسلامی است. این رساله در چهار فصل تنظیم شده است که فصل اول آن شامل مفاهیم و چارچوب نظری است که چارچوب نظری آن براساس مدل سوات swot است که از مدل اقتصاد اخذ گردیده است و ما در اینجا از آن برای استفاده از فرصت های بدست آمده و کنترل تهدیدها هستیم. فرصت ها شامل سقوط دولت های استبدادی،ظهور دولت های جدید و بهبود روابط با ایران ، دولت سازی و توازن جدید قدرت منطقه ای هستند و تهدیدها شامل ظهور سلفی گری تکفیری و گسترش شیعه هراسی و ایران هراسی سلفی گری تکفیری و تهدیدات آن و بحران سوریه و پیامد های امنیتی ان برای ایران می باشند که فرصت ها در فصل دوم وتهدید ها در فصل سوم بررسی می گرددند.در فصل آخر یعنی فصل چهارم نیز ما به دنبال الزامات استفاده از فرصت ها و کنترل تهدید ها هستیم که در ابتدای امر نقاط قوت و ضعف را بررسی می نماییم و در آخر امر به الزامات سیاست خارجی و دیپلماسی بازدارندگی در جهت تقویت امنیت ملی و امنیت منطقه ای با استفاده از راهبرد st _ wt می پردازیم.نتیجه گیری این پژوهش این است که در وهله اول ایران هرچه بهتر و دقیق تر موقعیت خود در منطقه بشناسد و همچنین در بعد داخلی هرچه بهتر و روش مند تر و دقیق تر از نقاط قدرت خود استفاده نماید بهتر می تواند از فرصت های به دست امده استفاده نماید و تهدید ها را کنترل کند.
حسین میرخلیلی غلامرضا بهروزی لک
در جامعه علمی جهان، علم سیاست از جمله علومی است که کنشگران آن نقش مهم در شناسایی خط مشی ها، اتخاذ تصمیم ها و حرکت برای نیل به آینده مطلوب کشورها دارند. دستیابی به آینده مطلوب یکی از اساسی¬ترین آرمان¬های عالمان علم سیاست است. سوق دادن جامعه از وضع موجود به وضع مطلوب یکی از مهم¬ترین دلمشغولی¬های سیاست¬پژوهان و سیاستگذاران بوده است. آینده پژوهی با نگاه آگاهانه، دقیق و با استفاده از روشها و تکنیک های خود به ارائه راهکارهایی پیرامون مواجهه و مدیریت تغییرات و تحولات و ایجاد یک چشم انداز جامع و عملی از مطالعات سیاسی می پردازد. بنابراین شناخت تغییرات و تحولات در عرصه مطالعات سیاسی، تصمیم گیران و سیاستمداران را نسبت به تصمیم گیری، سیاستگذاری و برنامه ریزی دقیق تر یاری می نماید و آنها را برای مواجهه فعالانه تر با چالش های پیش روی آگاه می سازد. در پژوهش پیش رو با استفاده از چارچوب ترابط بین علوم، کاربرد آینده پژوهی در مطالعات سیاسی را در حوزه های مختلف آن نشان دادیم. ارتباط این دو به صورت تعاملی می باشد و هر دو حوزه بر یکدیگر تأثیرگذارند. در پژوهش پیش رو ما کاربرد آینده پژوهی در مطالعات سیاسی با گرایش مباحث نظری و اندیشه ای و جامعه شناسی سیاسی و گرایش روابط بین الملل نشان داده ایم. در مباحث نظری و اندیشه ای ضرورت تصویرپردازی به عنوان یکی از مهم ترین روش ها و رویکردهای آینده پژوهی در حوزه علوم سیاسی به منزله گامی مهم در دستیابی به آینده مطلوب مطرح می باشد. آینده پژوهی با رویکرد تصویرپرداز خود سازگاری و پیوند عمیقی با یوتوپیای(جامعه مطلوب) اندیشه سیاسی دارد. در جامعه شناسی سیاسی نشان خواهیم داد که در بیشترِ فعالیتهای آیندهپژوهانه، صبغهجامعهشناسانه وجود دارد، چراکه عمد? تحولات در بستر جامعه شکل میگیرد. تکنیک ها و روش های آینده پژوهی می تواند ابزاری در دست جامعه شناسان باشد تا بتوانند مسیر تحولات و تغییرات اجتماعی را به درستی رصد کنند. در حوزه مباحث روابط بین الملل به این مطلب پرداخته ایم که با افزایش تغییرات و دگرگونی ها در سده های اخیر و ظهور مسائل جدید در عرصه جهانی، اتکا به روشهای آینده پژوهی رو به فزونی گشته است.
مهدی غراب علیرضا صدرا
فساد سیاسی، عارضه ای است که همه نظامهای سیاسی و جوامع بشری در معرض ابتلا به آن هستند؛ از اینرو یکی از وظایف فلاسفه سیاسی این است که برای درمان این عارضه در چارچوب نظری خویش به ارائه راهکار علمی راهبردی و کاربردی بپردازند. فلاسفه متعالیه نظیر علامه طباطبایی و شاگردانش اگرچه فیلسوف سیاسی نیستند، اما نظریات و آثار ایشان ظرفیت استخراج چنین امری را دارا می باشند.
سید ابراهیم معصومی غلامرضا بهروزی لک
این رساله بر اساس چارچوب و الگوی راهبردی (سوات ـ swot) راهبردهای سیاسی ارائه شده توسط امام باقر و امام صادق(ع) را برای آماده سازی جامعه اسلامی برای ورود به عصر غیبت بررسی نموده است. ابتدا به صورت اجمالی شرایط و ویژگیهای جامعه اسلامی عصر امام باقر و امام صادق(ع) مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس شناسایی ویژگیهای این دوارن رساله تلاش نموده است جامعه شیعی را از بعد داخلی به لحاظ ضعف و قوت و از بعد خارجی به لحاظ فرصتها و تهدیدها بررسی نماید. رساله حاضر با توجه به محوریت مسأله غیبت و فرارسیدن عصر زندگی جامعه شیعی در غیاب امام معصوم(ع)، با ترکیب ابعاد داخلی و خارجی به شناسایی راهبردهای مربوطه پرداخته است. با تلفیق الگوی راهبردی ضعف ـ فرصت (wo) راهبرد زنده نگه داشتن عاشورا و دعا ارائه شده است، با تلفیق الگوی راهبردی قوت ـ فرصت(so) راهبرد حکومت غیر معصوم (ولایت فقیه) و تولی ارائه شده است، با تلفیق الگوی راهبردی ضعف ـ تهدید (wt) راهبرد: تقیه، مدارای مصلحتی، انتظار فرج و صبر در عصر غیبت ارائه شده است، و همچنین با تلفیق الگوی راهبردی قوت ـ تهدید(st)، راهبرد سازمان وکالت و تبری برای آماده سازی جامعه اسلامی برای عصر غیبت از کلام باقرین(ع) ارائه شده است. واژگان کلیدی: امام صادق(ع)، امام باقر(ع)، عصر غیبت، آماده سازی سیاسی ـ اجتماعی، راهبردها..