نام پژوهشگر: قربان علی کریم زاده قراملکی
الهام مالک ایمچه اصغر عین اله زاده
علم بی نهایت خداوند بر ذات خداوند و بر مخلوقات خود و اثبات آن بصورت صحیح و عاری از نقص، انگیزه ی اصلی نگارنده در نگارش این رساله می باشد. حکمت متعالیه بهترین و کاملترین دیدگاه ها را در خصوص علم خداوند برمخلوقات ارائه کرده است. برای بحث در موضوع علم خداوند لازم است. که به عنوان پیش درآمد مباحثی مانند «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «اصالت وجود» اثبات گردد. سپس به معنای لغوی و تعاریف اصطلاحی «صفت» و «علم» پرداخته شود و اثبات عینیت صفات خداوند با یکدیگر و همچنین اثبات عینیت صفات خداوند با ذات خداوند یکی دیگر از مباحثی است که باید اثبات شود. از نظر ملاصدرا علم قابل تعریف نیست چون علم امری بسیط است و مرکب از جنس و فصل نیست. اقسام علم از قبیل علم حصولی و علم حضوری، علم فعلی و علم انفعالی، علم اجمالی و علم تفصیلی نیز در این رساله تشریح گشته است. علم خداوند به ذات خداوند، و علم خداوند به غیر خداوند یعنی مخلوقات، که هدف اصلی از نگارش این رساله می باشد بطور مبسوط در این رساله مطرح گشته است. روش بحث ما همان روش ملاصدرا است که مبتنی بر قرآن و احادیث و استدلال و شهود قلبی است. همچنین در این رساله دیدگاه های حکما و دانشمندان مختلف درباره ی علم خداوند آمده و نقد شده است. از نظر حکمای حکمت متعالیه خداوند به ذات خود و به مخلوقات خود علم حضوری دارد و علم خداوند قبل از ایجاد مخلوقات به نحو اجمالی در عین تفصیلی می باشد. در صورتی که فلاسفه ی مشاء و اشراق به علم تفصیلی خداوند قبل از ایجاد مخلوقات قایل نیستند. در عالم هستی، نظام احسن هستی حاکم است چون نشأت گرفته از علم نامتناهی خداوند می باشد. مراتب علم خداوند تبارک و تعالی در حکمت متعالیه آخرین مبحثی است که رد این رساله به آن پرداخته شده است.
سکینه نصیری ناصر فروهی
نام خانوادگی: نصیری نام: سکینه عنوان: بررسی تطبیقی حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهری استاد راهنما: دکتر ناصر فروهی استاد مشاور: دکتر قربانعلی کریم زاده قراملکی مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: الهیات گرایش: فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه: تبریز دانشکده: الهیات و علوم اسلامی تاریخ فارغ التحصیلی: 19/6/139 تعداد صفحه:130 کلید واژه: حسن، قبح، عقلی، شرعی، ذاتی، ادراکات اعتباری چکیده: مسئله حسن و قبح عقلی از بحث های مهم و ارزشمندی است که برای خود پایگاهی در علوم مانند علم کلام و علم اخلاق و علم اصول دارد. و از دیر زمان نحله های بسیاری مخصوصا مکاتب کلامی درباره آن سخن گفته اند، از جمله اشاعره که عقلی بودن آن را قبول ندارند و دلایلی که آنها آوردند عبارتند از اینکه اگر حسن و قبح عقلی و بدیهی بود نباید میان علم به آنها و علم به اینکه کل بزرگتر از جز است تفاوتی باشد و یا معتقدند که دروغ مصلحت آمیز که قبیح نیست و اگر حسن و قبح عقلی باشد تعیین برای خداست و گروه عدلیه که شامل معتزله و امامیه است عقلی بودن آن را قبول دارند الا اینکه امامیه احکام حسن و قبح را در عالم ربوبی جاری ندانسته اند، و دلایل معتزله بر عقلی بودن حسن و قبح اجماع عقلای بشر، انکار حسن و قبح عقلی مستلزم انکار حسن و قبح شرعی نیز است، و حسن و قبح عقلی موجب دلالت معجزه بر صدق دعوی نبوت است و اگر حسن و قبح عقلی نباشد، عکس شدن خوب و بد جایز خواهد بود و از جمله کسانی که حسن و قبح عقلی به دیدگاه آنها ورود پیدا کرد، علامه طباطبائی و شهید مطهری است که علامه به اعتباری بودن حسن و قبح اعتقاد دارد و شهید مطهری اگر چه در ظاهر به اعتباری بودن حسن و قبح معتقد است ولی در واقع این چنین نمی باشد و به عینی بودن حسن و قبح اعتقاد دارد و آثار مرتبت بر حسن و قبح عقلی عبارت است از معرفت الله یا لزوم شناخت منعم، توصیف خدا به عدل، لزوم نبوت و امامت، قبح تکلیف مالایطاق، قبح عقاب بلا بیان