نام پژوهشگر: علی اصغر شالبافیان
داود فرجی غازانی علی اکبر امین بیدختی
رشد فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی از یک طرف، لزوم جابجایی سریع مردم و کالاها از طرف دیگر و مهمتر از همه گستره پهناور کشور عزیزمان ایران، توسعه بخش حمل و نقل هوایی را یک ضرورت اجتناب ناپذیر ساخته است. پویایی نیروهای اقتصادی و افزایش توان رقابتی رو به رشد خطوط هواپیمایی فعال در این صنعت در داخل کشور، لزوم شناسایی ابعاد کیفیت خدمات درک شد? مسافران شرکتهای هواپیمایی و بررسی رابط? بین کیفیت خدمات، رضایت و وفاداری مسافران به آن شرکتها را انکار ناپذیر مینماید. بدین منظور ابتدا با مروری بر ادبیات تحقیق، عوامل (متغیرهای) مرتبط با موضوع تحقیق شناسایی شد. در مرحله بعد با همکاری استاد راهنما و خبرگان (مدیران هواپیمایی آتا و فرودگاه تبریز) پرسشنامهای با 40 شاخص طراحی و در اختیار مسافران قرار گرفت. در این پرسشنامه از 450 مسافر که از پروازهای داخلی شرکت هواپیمایی آتا از مبدأ فرودگاه تبریز استفاده کرده بودند، خواسته شد تا نظر خود را در مورد موافقت یا مخالفت با هر کدام از شاخصها، روی طیف لیکرت نمایش دهند. در نهایت با استفاده از اطلاعات پرسشنامه تأثیر عوامل محسوس هواپیما و فرودگاه، کارکنان، همدلی، و تصویر ذهنی بر رضایت، خرید مجدد و تبلیغات کلامی مسافران از شرکت هواپیمایی آتا مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونهگ?ری مورد استفاده در این پژوهش نمونهگ?ری تصادفی ساده می باشد. برای آزمون فرضیههای نیز از آزمونt ، ضریب همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بین عوامل محسوس هواپیما و فرودگاه، کارکنان، همدلی و تصویر ذهنی با رضایت مسافران رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین رضایت بر قصد خرید مجدد و ارتباطات کلامی مسافران اثر داشته و قصد خرید مجدد می تواند منجر به افزایش ارتباطات کلامی گردد.
بهجت واعظی حمید ضرغام
گزارشات سازمان جهانی گردشگری نشان می دهد که صنعت گردشگری در سال های اخیر از رشد بسیار سریعی برخوردار بوده است. این رشد سریع را می توان مدیون تنوع در بخش های مختلف گردشگری و محصولات آن دانست. مقاصد بیابانی و کویری نیز در این میان جایگاه واقعی خود را باز یافته و در سبد محصولات گردشگری قرار گرفته ا ند. کشور ایران نیز که در منطقه خشک نیمکره ی شمالی قرار دارد، دارای کویرها و بیابان های زیادی است و گردشگری کویر و بیابان می تواند یکی از محورهای توسعه ی پایدار باشد. تجربیات سایر ملل در توسعه مناطق گردشگری نشان می دهد که تأثیرگذارترین عوامل عبارت هستند از: انجام سرمایه گذاری، ایجاد تسهیلات قانونی نظیر بخشودگی های قانونی، تنوع در ارائه محصولات، تأکید بر فرهنگ بومی و اشاعه آن، استفاده از کمک های بین المللی و مراقبت جدی از محیط زیست. با این دیدگاه پتانسیل های بالقوه و بالفعل نواحی کویری و بیابانی در ایران مورد مطالعه قرار گرفته و سپس در هر منطقه مهم ترین آن ها فهرست شده اند. برای بررسی وضعیت موجود و میزان برخورداری از منابع گردشگری با تهیه پرسش نامه و توزیع بین خبرگان و صاحب نظران و انجام آزمون نسبت به نظر می رسد که از دیدگاه خبرگان تنها جاذبه های طبیعی مناطق بیابانی و کویری در وضعیت مطلوبی قرار دارند و منابعی همچون شبکه های حمل ونقل، تسهیلات عمومی، تسهیلات ویژه گردشگری، بازدید از مکان های تاریخی و فرهنگی، تکیه بر ویژگی های فرهنگ محلی، و بکارگیری نیروی متخصص و نیروهای محلی در امور گردشگری کویر و بیابان وضعیت مطلوبی ندارند. حال برای بهبود وضعیت گردشگری بیابان و کویر راهکارهای دوازده گانه در قالب چهار بعد اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، سیاسی- مدیریتی و زیست محیطی ارائه شدند که به کمک شاخص ها اولویت هر راهکار و ابعاد توسعه با استفاده از آزمون فریدمن تعیین شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که در ابعاد توسعه به ترتیب بعد زیست محیطی، فرهنگی- اجتماعی، سیاسی- مدیریتی، اقتصادی دارای اولویت بوده اند. هم چنین دوازده راهکار فارغ از دسته بندی با هم مقایسه شدند که به ترتیب سه راهکار تکیه بر جاذبه های طبیعی، تسهیل قوانین برای افزایش تعداد گردشگران بین المللی و بهبود مدیریت محیط زیست دارای اولویت اول تا سوم بودند. در ضمن هر کدام از راهکارها در بعد مربوطه مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج نشان داد که در بعد اقتصادی راهکار توسعه ی زیر ساخت ها، در بعد فرهنگی– اجتماعی راهکار بهبود استانداردهای زندگی، در بعد سیاسی- مدیریتی که شامل راهکارهای داخلی و راهکارهای بین المللی بود راهکارهای بین المللی و در بعد زیست محیطی تکیه بر جاذبه های طبیعی در اولویت قرار گرفتند.
منا خطیری علی اکبر امین بیدختی
صنعت گردشگری در دنیای امروز به یکی از پرسودترین صنایع در بخش خدمات تبدیل شده است. همین امر باعث شده تا بسیاری از مدیران و برنامه ریزان محلی و ملی در اقصی نقاط دنیا برای گسترش این صنعت برنامه ریزی و تلاش نمایند. علی رغم توانمندی های ایران در زمینه گردشگری متاسفانه تا کنون نتوانسته به جایگاه شایسته ای در این صنعت دست یابد. از جمله عواملی که می تواندصنعت گردشگری کشور را توسعه وبهبود بخشدبرنامه ریزی و تدوین استراتژی های مناسب و قابل اجراست. استان سمنان یکی از استان هایی است که دارای جاذبه های گردشگری طبیعی، جغرافیایی و تاریخی فراوان است. اما آمارها نشان می دهد که از این ظرفیت ها تا کنون استفاده شایسته ای نشده واغلب این جاذبه ها برای گردشگران داخلی وخارجی ناشناخته مانده اند. درتحقیق حاضر محقق سعی داردضمن تحلیل استراتژیک فرصت ها، تهدیدات، ضعف ها وقوت های گردشگری استان سمنان با بهره گیری از تکنیک swot استراتژی های مناسبی جهت توسعه گردشگری در این استان ارائه نماید. در این راستا محقق پس از جمع آوری اطلاعات از کارشناسان، صاحب نظران، گردشگران ومطالعات کتابخانه ای، برای دستیابی به نتایج مورد نظر 8 سوال مطرح کرده است. جامعه آماری پژوهش از سه گروه کارشناسان اداره میراث فرهنگی وصنایع دستی استان سمنان، اساتید رشته گردشگری دانشکده حسابداری و مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی وگردشگران استان سمنان تشکیل شده که اطلاعات از دو گروه اول به صورت سرشماری و از گروه سوم به دلیل حجم انبوه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد و در نهایت حجم نمونه 983 نفر برآورد گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفاده شد پرسشنامه اول جهت اولویت دهی به نقاط قوت، ضعف، فرصت وتهدیدمورد استفاده قرار گرفت وپرسشنامه دوم جهت شناسایی استراتژی های قابل انجام مبتنی بر طیف لیکرت طراحی شد. داده های گردآوری شده با تکنیک های ahp ، swot و topsis تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که در بین نقاط قوت وجود کویر، دربین نقاط ضعف ناشناخته ماندن جاذبه های گردشگری استان سمنان برای گردشگران، از بین نقاط فرصت ها نزدیک بودن به پایتخت، و در بین نقاط تهدیدکمبود اعتبار لازم وبالا بودن هزینه مرمت بناهای تاریخی فرسوده اولویت بیشتری داشته اند. در انتهامیزان اجرایی بودن استراتژی های به دست آمده بر مبنای میزان هزینه مورد نیازجهت اجرای هر استراتژی، زمان مورد نیاز، میزان موثر بودن استراتژی در جذب گردشگر، قابلیت اجرا براساس شرایط محیطی ومقبولیت عمومی استراتژی از دید ساکنان منطقه اولویت بندی شده ونتایج حاصل ارائه گردید. کلمات کلیدی: مدیریت استراتژیک، تکنیک swot ، ahp ، topsis ، توریسم، نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدید.
علی کرغلیان علی اکبر امین بیدختی
این مطالعه، تاثیر چهار بعد ارزش ویژه برند از منظر مشتری، ارائه شده توسط آکر، شامل: وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده، تداعی برند و آگاهی از برند را بر قصد مراجعه مجدد و پیشنهاد برند به دیگران، با طرح دو سوال اصلی و هشت سوال فرعی، در سه هتل زنجیره ای پارسیان، پارس و هما در ایران مورد بررسی قرار می دهد. بر اساس 385 پرسشنامه تکمیل شده توسط جامعه نمونه، که در فاصله زمانی شهریور 90 تا شهریور 91 در هتلهای زنجیره ای مورد نظر اقامت داشته اند، با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون نقش مهم وفاداری به برند در تاثیر بر قصد مراجعه مجدد و پیشنهاد برند به دیگران، آشکار شد و نتایج بررسی تاثیر ابعاد دیگر نیز ذکر گردید که جایگاه بعد کیفیت نیز در تاثیر بر قصد مراجعه مجدد قابل تأمل است.
مجید بالایی علی اکبر امین بیدختی
چکیده با وجود سرمایه گذاری های فراوان انجام شده در زمینه ی کاربری سیستم های برخط ذخیره ی جای هتل، گزارش ها حاکی از آن است که برخی از کاربران با وجود دسترسی به سیستم ها، از آن استفاده نمی کنند. این موضوع نیاز به انجام پژوهش هایی برای شناسایی عوامل تعیین کننده ی پذیرش سیستم ها توسط کاربران را آشکار می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تعیین کننده ی پذیرش سیستم ها از سوی کاربران بر اساس نظریه ی رفتار برنامه ریزی شده می باشد؛ با این وجود این مدل نمی تواند رفتار کاربران را در محیط های مجازی به درستی تبیین کند. از این رو، با استفاده از پیشینه ی تحقیق، عوامل اعتماد، ریسک ادراک شده، شهرت ادراک شده، میل به اعتماد، شخصیت نوپذیر و ترس از رایانه به این مدل افزوده شدند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. اعضای نمونه ی آماری، 429 نفر از مشتریان هتل های شهر اصفهان بودند. داده ها به کمک پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت، گردآوری شد. برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. مطابق نتایج به دست آمده، اعتماد، شهرت ادراک شده، میل به اعتماد، شخصیت نوپذیر، کنترل رفتاری ادراک شده و نگرش بر قصد استفاده اثر معناداری دارند. اعتماد بر نگرش تاثیر مثبت و معناداری دارد. ریسک ادراک شده بر نگرش و قصد استفاده تاثیر معناداری ندارد و همچنین هنجارهای ذهنی و ترس از رایانه بر قصد استفاده تاثیر معناداری ندارند.
ندا زرندیان علی اکبر امین بیدختی
در دهه ی1990، رویکرد نوینی تحت عنوان گردشگری حامی فقرا پا به عرصه وجود گذاشت؛ نگرشی که در آن گردشگری ابزاری برای کاهش فقر محسوب می شد. دیدگاه مذکور، توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه به خصوص آنهایی که از جاذبه های گردشگری بهره مند بودند را به خود جلب نمود، چرا که حامی فقرا نه تنها مبانی توسعه پایدار را دردل خود داشت که به حل معضل اساسی به نام فقر نیز کمک می کرد. از سوی دیگر، با مطرح شدن برنامه "گردشگری پایدار-کاهش فقر" از جانب سازمان جهانی جهانگردی، مطالعات در زمینه حامی فقرا گسترده تر شد. اما غالب این تحقیقات بر تاثیر گردشگری بر کاهش فقر پرداخته، تاثیر آن را بر جامعه محلی بررسی نموده اند. آنچه که در این میان نادیده گرفته شده، پیامدهای این نوع سفرها بر خود گردشگران است. از اینرو تحقیق حاضر برآن است تا تاثیرات سفرهای حامی فقرا را بر گردشگران بررسی نماید. تاثیرات در سه بعد نگرش به زندگی، ادراک فقر و مهارت های فردی و اجتماعی مورد بررسی قرارگرفته است. شبکه طلایه داران جهاد (گروهی فعال در زمینه اردوهای جهادی) به عنوان محدوده مطالعاتی در نظر گرفته شده است. پژوهش برمبنای راهبرد از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و داده ها با استفاده از دو ابزار پرسشنامه و مصاحبه گردآوری گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه نرم افزار spss و برای مصاحبه روش تم وکدگذاری دستی به کار رفته شد. نتایج نشان می دهد، اردوهای جهادی بر هر سه بعد نگرش به زندگی، ادراک فقر و مهارت های فردی و اجتماعی، تاثیری مثبت دارد. در ادامه بر آن با تحلیل داده های مصاحبه، 16 شاخص به عنوان اثرات بر گردشگران شناسایی گردید.
اسلام علیدادی سلیمانی علی اکبر امین بیدختی
هدف این پژوهش:" ارائه مدل برنامه ریزی استراتژیک برای جاذبه های گردشگری شهرستان جیرفت " که از شهرهای تاریخی ایران و در جنوب شرقی استان کرمان واقع شده، است. این شهرستان دارای قدمت چندین هزار ساله ، تمدنی بزرگ و کهن و جلوه گاه روشن تاریخ و یکی از پیشگامان تمدن بشری، دارای بافت تاریخی و فرهنگی و به دلیل برخورداری از طبیعت زیبا و باغات پرثمر، به هند ایران لقب گرفته است. و از پتانسیل بالایی برای توسعه و جذب گردشگران برخوردار است. در این پژوهش با در نظر گرفتن موارد فوق و درک این مطلب که برنامه ریزی برای توسعه جهانگردی به همان اندازه ضرورت دارد که برنامه ریزی برای هر نوع دیگر توسعه، برای آنکه موفق باشد و مشکلاتی را بوجود نیاورد، واجب است. سعی شده است ضمن پاسخگویی به این سوالها که سوات(swot) شهرستان جیرفت کدامند؟ و چارچوب و الگوی برنامه ریزی استراتژیک و همچنین مهمترین دلائل برای برنامه ریزی استراتژیک این شهرستان چیست؟ کمکی هر چند اندک به توسعه گردشگری شهرستان جیرفت شود.این پژوهش به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و جامعه آماری آن کلیه کارشناسان و صاحبنظران گردشگری مطلع از جیرفت و جامعه ی محلی می باشند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای است که پرسشنامه شماره (1) بین متخصصان و صاحبنظران گردشگری و پرسشنامه شماره(2) پس از تأیید روایی و پایایی، با توجه به حجم جامعه (بیش از هزار نفر) با بهره گیر از فرمول کوکران، تعداد 384 عدد در شهریور 1393 توزیع گردید. مجموعه یافته ها با استفاده از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی و ابزار (swot) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و استراتژی های چهارگانه مشخص، در نهایت با استفاده از مدل برنامه ریزی کمی ( qspm) اولویت های راهبردی تعیین شد. نتایج نشان داد با توجه به پتانسیل گردشگری شهرستان جیرفت استراتژی تهاجمی در حال حاضر ، استراتژی مناسبی می باشد و بر اساس تکنیک (qspm) اولین اولویت استراتژیک توسعه گردشگری در جیرفت "برنامه ریزی توسعه مقصد به عنوان قطب گردشگری مسئولانه یا اکوتوریسم" و پس از آن " توسعه گردشگری فرهنگی- تاریخی و طبیعی در منطقه به عنوان عاملی جهت ایجاد امنیت پایدار" می باشند.
نرگس اکرمی صومعه بزرگ علی اکبر امین بیدختی
چکیده: هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر در انتخاب بیمارستان¬های مشهد به عنوان مقصد گردشگری پزشکی می¬باشد. که جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش، کلیه بیماران خارجی سه بیمارستان بنت الهدی، رضوی و امام رضای شهر مشهد در خردادماه 1393می باشند که مجموع بیماران این بیمارستان¬ها شامل 120 نفر می¬باشند. نمونه مورد مطالعه بر اساس جدول مورگان 92 نفر تعیین شد. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد انجام شده روایی پرسشنامه توسط صاحب¬ نظران مدیریت و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 825/0تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بین مولفه های مورد مطالعه، خدمات پزشکی ارائه شده و هزینه (قیمت ) خدمات پزشکی و ترویج و تبلیغات در بیمارستان های مشهد با انتخاب آن ها به عنوان مقصد گردشگری پزشکی ارتباط معنادار دارد. و مکان بیمارستان های مشهد با انتخاب آن ها به عنوان مقصد گردشگری پزشکی ارتباط معنادار ندارد. هزینه خدمات پزشکی، کیفیت خدمات پزشکی و ترویج و تبلیغات از مهمترین عوامل انتخاب بیمارستان های مشهد می باشد و موجب توسعه گردشگری پزشکی در بیمارستان های مشهد می شود.
زهرا رضاسلطانی لیلا وثوقی
تحقیق حاضر به منظور بررسی الگوی ناپایدار توسعه گردشگری داخلی در رابطه با نحوه ی پراکنش سفرهای داخلی، پراکندگی و توزیع متمرکز سفر به مکان ها و مقصدهای خاص و نادیده گرفته شدن نواحی دارای ظرفیت گردشگری، انجام شد. با توجه به این که توزیع پراکنده (هم پیوند با برنامه های فرادستی و با رویکرد توسعه متوازن و نه توسعه بخشی) به عنوان ابزار هدایت گر به ایجاد تعادل و توازن مکانی و زمانی سفر در کشور، پراکنش مکانی مطلوب، باروری یکسان قابلیت های توسعه ای، تخصیص منابع و بهره مندی از ظرفیت ها و پتانسیل مناطق و مقصدهای مختلف و ... کمک می نماید.