نام پژوهشگر: محمد بیابانی اسکویی
جمال الدین حیدری فطرت رضا برنجکار
فَترت رسولان مسأله ای است که در قرآن و روایات مورد اشاره قرار گرفته، ویژگیهای آن در احادیث اهل بیت علیهم السلام مورد تأکید قرار گرفته است. اینکه در دوره یا دوره هایی خاص، خداوند هیچ رسولی را به سوی خلق مبعوث نکرده، حقیقتی است که سوالات، شبهات و مسائلی را تداعی می کند. پذیرش این واقعیت، تعارض ظاهری با بعضی از معارف همچون آیات دالّ بر عمومیت نبوت، روایات مبیّن واقعیت خالی نبودن زمین از حجت همچنین قاعده لطف دارد. پس لازم است سه مطلب اساسی مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد: الف. حقیقت فَترت (یعنی تبیین صحیح و کامل از فترت، با توجه به معنای اصطلاحی و آثار و لوازم و پیامدهای ذکر شده در روایات، برای آن) ؛ ب. تبیین مفصّل واقعیت استمرار حجت در زمین با استناد به آیات قرآن، روایات معصومان (ع) و قاعده لطف؛ ج. حل تنافی ظاهری موجود بین این حقیقت و سه مقوله مذکور. جهت حل این تنافی ظاهری، ناچاریم بحث را در دایره منابع روایی، تفسیری و کلامی پی بگیریم. استفاده از کتب لغت و برخی کتب اصولی و تاریخی نیز در دایره تحقیق قرار می گیرد. این پایان نامه که در چهار فصل تنظیم شده است، ابتدا بحث لغوی و استعمالی واژگان فترت و رسول را پی می گیرد و معنای دقیقی از آن ارائه می دهد. در دومین فصل، تبیین واقعه فترت بر اساس آیات قرآن و روایات دنبال می شود. فصل بعدی که به بحث از استمرار حجت اختصاص یافته، موضوع را در سه محور آیات، روایات و قاعده عقلی مطرح می نماید. آخرین فصل که هدف اصلی از ارائه این نوشتار است، سعی در اثبات سازگاری فترت رسولان و سه مقوله فوق دارد. با تبیینی که از فترت رسل و آیات دالّ بر عمومیت بعثت و روایات خالی نبودن زمین از حجت ارائه می شود، تنافی ظاهری میان آنها برطرف می شود. بدین صورت که آیات قرآن گرچه استمرار وجود فرستادگان الهی را در همه زمان ها را می رساند، ولی دلالت بر وجود انبیا و رسولان در همه زمان ها نمی کند؛ بلکه جانشینان ایشان و امامان نیز می توانند به عنوان رابط فیض الهی، هدایت کننده مردم و حجت الهی ایفای نقش کنند. از دیگر سوی، روایات متعدد بر این مطلب دلالت دارد که زمین هیچگاه از حجت خالی نیست؛ حال، ممکن است رسول، نبی، وصی و یا امام این نقش (حجت) را ایفا نماید. روایات مختلف حاکی از آن است که در دوران های فترت، فرستادگان الهی به سوی خلق گسیل شده اند. ولی در آخرین بخش که بحث در خصوص امکان سازگاری فترت رسولان و قاعده لطف است، علیرغم این که قاعده لطف به عنوان یکی از مبانی کلامی شیعه شهرت یافته است و وجوب آن از مسلمات عقاید شمرده شده، ولی وجوب قاعده لطف (با تقریر مشهوری که از آن ارائه شده) با فترت رسولان که در دسترس نبودن حجج الهی را می رساند، قابل جمع و سازگار نیست. از این رو، با توجه به این که وقوع فترت رسولان الهی با استناد به آیات قرآن و روایات از مسلمات است، می توان وجوب قاعده لطف را زیر سوال برد.