نام پژوهشگر: گیتی موسی پور
غلامرضا جوادی عباسعلی آهنگر
در این تحقیق سعی شده است که بر اساس نظریه تحلیل گفتمانی به بررسی و تحلیل منازعات معنایی دو گفتمان سیاسی اصلاح طلبی و اصول گرای عدالت خواه در نهمین انتخابات ریاست جمهوری (1384)در ایران بر مبنای دو روزنامه شرق و کیهان پرداخته شود و در این راستا نشان داده شود که چگونه این دو گفتمان بر اساس دو فرآیند ((برجستهسازی)) و ((حاشیه رانی)) نظام معنایی گفتمان ((یگانه خودی))را تثبیت و مسلط کرده و نظام معنایی گفتمان ((غیر خودی )) را بعد از ساختار شکنی به حاشیه می برد.
سیدعلی فاطمی گیتی موسی پور
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر concordancing بر یادگیری و به خاطر سپاری چهار نوع همایند انگلیسی (اسم+فعل، اسم+حرف اضافه، اسم+اسم، صفت+اسم) در میان زبان آموزان انگلیسی ایرانی می باشد.به علاوه، نقش دانش اولیه ی زبان آموزان از همایندها در یادگیری کلی چهار نوع همایند انگلیسی یادشده با استفاده از این روش آموزشی مورد بررسی قرار گرفت. نگرش زبان آموزان نیزنسبت به یادگیری همایندها با استفاده از این روش آموزشی بررسی و ارزیابی شد. شرکت کنندگان 30 دانشجوی سال دوم رشته ی زبان انگلیسی در دانشگاه سیستان و بلوچستان بودند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل یک آزمون 60 پرسشی چهار گزینه ای برای ارزیابی میزان یادگیری و به خاطرسپاری همایندها و نیز پرسشنامه ی ارزیابی نگرش زبان آموزان نسبت به این روش آموزشی بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که اگرچه کاربرد این روش آموزشی در یادگیری هر چهار نوع همایند به طور کلی موثر بوده، اما در یادگیری و به خاطرسپاری هیچ یک از همایندها تفاوتی ایجاد نکرده است. علاوه یر این، مشاهده شد که زبان آموزانی که دارای دانش اولیه ی بیشتری از همایندها بوده اند از این روش بیشتر بهره برده اند. نتایج پرسشنامه ی نگرش نشان داد که زبان آموزان عموما این روش آموزشی را در یادگیری انواع مختلف همایندها موثر و جالب می دانند. بنابراین یافته های تحقیق حاضر به تاثیر آموزش مبتنی بر concordancingدر یادگیری و به خاطرسپاری همایندها اشاره دارد.
زهرا ملکی گیتی موسی پور
پژوهش حاضر به بررسی چهار هدف می پردازد. اولین هدف این تحقیق بررسی رابطه ی بین راهبردهای حافظه و میزان لغت در میان فراگیران ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی می باشد. این تحقیق همچنین سعی دارد تا وجود رابطه ی بین استفاده از راهبرد حافظه و مهارت درک مطلب زبان انگلیسی در فراگیران را مورد بررسی قرار دهد. وجود یا عدم وجود اختلاف معنادار دراستفاده از راهبردهای حافظه بین زبان اموزان دختر وپسرایرانی هدف دیگر این پژوهش میباشد. به علاوه این تحقیق سعی دارد راهبرد حافظه ای که بیشترین و کمترین استفاده را در بین زبان اموزان شرکت کننده در این تحقیق دارا می باشد را مشخص نماید. بدین منظور 80 دانشجو( 35 پسرو 45 دختر)محصل در رشته های اموزش، مترجمی و ادبیات زبان انگلیسی از دانشگاه بیرجند انتخاب شدند. برای رسیدن به اهداف این تحقیق از پرسشنامه ی اشمیت (2006)مربوط به راهبرد های یادگیری لغت استفاده شد. همچنین برای جمع آوری داده در این پژوهش از آزمون لغت نیشن (2007) و همچنین آزمون درک مطلب تافل استفاده شده است.آزمون تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط آماری معنا داری بین استفاده از راهبرد حافظه در یادگیری لغت و میزان لغت زبان اموزان ایرانی وجود دارد. همچنین تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط آماری معناداری بین استفاده از راهبرد حافظه در یادگیری لغت و توانایی درک مطلب آنان وجود دارد. نمونه های مستقل، ازمون t برای تفاوت جنسیت دراستفاده از راهبرد حافظه نشان داد که تفاوت معناداری بین استفاده از راهبرد حافظه در زبان آموزان دختر و پسر ایرانی وجود ندارد. به علاوه نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بیشترین و کمترین استفاده از موارد راهبرد حافظه به ترتیب متعلق به موارد " ایجاد معنی ذهنی از معنی لغت " و " استفاده از فعالیت بدنی هنگام شنیدن لغت" می باشد.