نام پژوهشگر: هادی فنایی نعمت سرا

کاربرد الحان قرآن در بعد هدایتی انسان
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم پایه 1390
  طاهره خاکساران   مجید فلاح پور

چکیده هدف از نزول قرآن کریم، هدایت انسان به سوی کمال و قرب الی الله است. از آن جا که در متن قرآن، حجم الفاظ کمتر از حجم معانی است، الفاظ به دلالت تطابقی نمی توانند مدلول یا مراد جدی متن را آن گونه که هست، بیان کنند. لذا مراد و مقصود گوینده به شکل کامل در زبان، آشکار نمی-شود و همین امر، موجب پیدایش لحن شده و آن را متنی تفسیری و نیازمند فهمی وراء دلالت های لفظی نموده است. در واقع لحن، ناگفته و بخش سایه ی متن است که به وسیله ی قرائن زبانی و برون متنی آشکار می شود و خواننده را در جریان کشف مراد جدی، مشارکت می دهد. و به این وسیله خواننده به بسیاری از معارف و حقایق متعالی قرآن دست یافته و ارتباط فرا ذهنی و وجودی با قرآن برقرار می سازد. روش تفسیر، متکی به لحن است. زیرا اساس تفسیر، رسیدن از مراد استعمالی به مراد جدی است و نا آشنایی با لحن و کارکردهای آن، لغزشگاهی آفت زا در پرده-برداری از مفاهیم پیدا و نهان قرآن کریم است، از این رو در این رساله، به چیستی و چرایی لحن و نقش آن در گسترش معانی و تأثیرگذاری فزونتر بر مخاطب در جهت هدایت او پرداخته می شود. واژگان کلیدی: قرآن، لحن، هدایت انسان، ایجاز، مراد جدی

مرگ شناسی در آرای سنت گرایان
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  علی محبت   مجید ملایوسفی

مرگ بخشی از حیات آدمی است که معناداری زندگی در پرتو آن تبلور پیدا می کند . اگر مرگ می رماندمان و پیوسته آن چنان عذاب آور می نماید که به هیچ روی ، تسلایش نیست ، ناشی از ماهیت رازوارگی آن است . آدمی ناگزیر از مواجهه با محتوم ترین واقعه ی هستی خویش است ؛ چرا که جاودانگی و فرجام وی ، ذیل ساحت گذر از مرگ معنا پیدا می کند . در این باب اندیشه های بی شماری فرسایش یافته و قلم فرسایی های بسیاری صورت گرفته است . قدر مسلّم محال است که مکتب فکری و فلسفی ای مجال بروز و ظهور یابد بی آن که تکلیفش را با مقوله ی مرگ روشن کرده باشد . هدف از این پژوهش ، بررسی مرگ از زاویه دید سنت گرایان و با تمرکز بر آراء فریتیوف شوآن می باشد . در این پژوهش پس از طرح سه سوال اصلی در باب مرگ ، به واکاوی آراء و اندیشه های اصحاب حکمت خالده پرداخته شده است تا مقوله ی مرگ از میان انبوه مسائل اصلی این مکتب فکری ، بازشناسی گردد . از مجموع آراء اصحاب فلسفه ی جاویدان که نقدی جدی و سازش ناپذیر بر جهان بینی متجدد غربی دارند ، چنین بر می آید که در نهاد انسان ، سه فاعلیت مطرح است که در طول یکدیگر قرار گرفته اند : بدن ، نفس ، روح . بدن که در مرتبه ی حیوانیت تقرر دارد ، تحت سیطره ی نفس می باشد که با روح در ارتباط است . انسان به عنوان والاترین رمز خلقت که دلالت بر یک سمبل حقیقی دارد جهت بازگشت به اصل خویش که ساحت خداوارگی است ، باید جان سپارد تا رستگار گردد . نفس انسان که جاودانه است ، جایگاه اصلیش بهشت است که مکان و مأوای تجسم کمال بالفعل می باشد و از آن جا که دوزخ نیز وجهی از وجود و ضرورت را در بطن خود دارد ، به خود حق پیوند دارد و بنا بر این مشمول رحمت واسعه ی الهی می گردد . تحقیق حاضر با توجه به موضوع و هدف خود از نوع تحقیقات بنیادی به شمار می رود و روش تحقیق آن ، توصیفی – تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعاتش ، کتابخانه ای – اسنادی می باشد . واژگان کلیدی : مرگ ، جاودانگی ، نفس و بدن ، سنت گرایان

بررسی احکام و ضوابط فقهی بازار مسلمین
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات 1393
  رفعت اسماعیلی   اردوان ارژنگ

یکی از موثرترین عرصه های درزندگی بشر،عرصه ی اقتصادی است.این عرصه ازابتدایی ترین نیازهای بشرتا عالی-ترین مفاهیم انسانی همچون عدالت اجتماعی و توسعه ورشد را دربرمی گیرد.اگرطبق مبانی اسلامی وآنچه درآیات وروایاتی که ازائمه(علیهم السلام)به ما رسیده عمل شود؛ قابلیت حل بحران های اقتصادی و مشکلات فراوانی که جوامع اسلامی دارند، خواهدداشت.همچنین اقتصاد سالم مرهون آشنایی به قوانین واحکام فقهی است که گامی اساسی درجهت هدایت جامعه به سوی انجام معاملاتی مطلوب وعاملی موثردرتصحیح رفتار تجار وبازار در عمل به وظایف -شرعی می باشد. می توان گفت اکثراحکام فقهی مربوط به معاملات جنبه امضایی دارد وشارع مقدس به پایه ریزی یک نظام حقوقی جدید دراین حوزه مبادرت نکرده است بلکه عرف های معاملاتی زمان پیامبر(ص)وائمه اطهار(علیهم السلام) با اندک تغییری مورد پذیرش قرارگرفته است.شیوه اجتهادی بسیاری از فقیهان اسلامی موید این مسأله است..هرچنداصل اولی درنظام اقتصادی، عدم دخالت دولت است.امابه دلیل اقتصادی وفقهی و رعایت مصالح دنیوی واخروی، همچنین ضرورت تحقق اهداف موردنظراسلام درزندگی اقتصادی، برخلاف این اصل دخالت دولت در اقتصاد وبازار،امری ضروری است.مکتب اقتصادی اسلام دوجنبه دارد:یکی جنبه ثابت وغیرقابل تغییراست وجنبه دیگرمتغیراست که دراختیار ولی امر ودولت است، تابراساس اهداف عام اقتصاد اسلامی ومقتضیات زمان به قانون گذاری بپردازد.