نام پژوهشگر: فریبا میر اسکندری

تحلیل مردم شناختی بلوغ جنسی نزد دختران شهر بابل با تکیه بر رویکرد مارگارت مید
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  حلیمه محمد علی پور   محمد صادق فربد

بلوغ به عنوان تولدی دوباره و مرحله گذاری از کودکی به بزرگسالی به نوعی بیانگر دوره ی تحول اندیشه و نگرش ها، آمادگی جهت حضور در اجتماع ، پذیرش مسئولیت ، تعیین نقش جنسیتی و مواردی از این قبیل است. ضمن اینکه در بلوغ جنسی ، فرد قادر به تولید مثل نیز می گردد بررسی بعد فرهنگی و رفتاری ناشی از بلوغ، منجر به شناخت و آگاهی در این خصوص خواهد شد که می تواند نقش موثری در زندگی نوجوان ایفا کند.بنابراین با مطالعه بلوغ و تأثیرات ناشی از آن، حتی با وجود بحرانی دانستن این دوره از زندگی توسط برخی از صاحبنظران، می توان نگرش افراد را نسبت به این پدیده، تغییر وضعیت داد که این امر به همراه ارائه شناخت کافی از این دوران می تواند میسر باشد. محقق با استفاده از روش میدانی همراه با مشاهده مشارکت آمیز و مصاحبه باز و پرسش( در بخش عملی) و مطالعه اسنادی(در بخش نظری) به جامعه مورد مطالعه، دختران در سن بلوغ 11-18 سال در شهر بابل،گام نهاده و با انتخاب 4 مدرسه(در2مقطع راهنمایی و دبیرستان، اعم از دولتی و غیر دولتی) به بررسی بلوغ جنسی نزد دختران پرداخته است.البته درتحلیل یافته های کمی از روش تحلیل آماری و ضریب پیرسون جهت تعیین درجه اعتمادپذیری بهره برده است. آنچه در این تحقیق به عنوان مسئله اصلی کار پژوهشی مطرح است « تحلیل مردم شناختی بلوغ جنسی نزد دختران شهر بابل با تکیه بر رویکرد مارگارت مید » است . مشاهدات پژوهشی در جامعه مورد بررسی نشانگر آن است که نگرش دختران نسبت به بلوغ جنسی شان نگرش مثبتی است. همچنین بین هر 7 شاخص( بلوغ عاطفی،جنسی و مراقبت های بهداشتی،اجتماعی،آثار و کارکردهای روانی،جنسی،اجتماعی و حس مسئولیت پذیری در دوران بلوغ)رابطه معنایی مثبت و مستقیم با سطح اطمینان 99% وجود دارد.همچنین در بررسی رابطه ها، تنها بین بلوغ جنسی و آثار جنسی بلوغ با شغل پدران رابطه مستقیمی وجود دارد که این رابطه نشانگر آن است هرچه شغل پدران به سمت مشاغل آزاد گام بر می دارد میزان شاخص بلوغ جنسی و آثار جنسی بیش از مشاغل کارمندی( اداری و دفتری) است.