نام پژوهشگر: غلام رضا زمانی
حسین عرب محمدی محمد حسن سیاری زهان
به منظور بررسی اثرات و تشخیص بهترین زمان محلول پاشی عناصر روی و آهن آزمایشی در سال زراعی 1388 در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بر روی رقم 648 ذرت انجام شد. تیمارها شامل محلول پاشی عناصر سولفات روی و سولفات آهن هر کدام در دو غلظت 0 و 5 (در هزار) و فاکتور زمان در چهار مرحله شش برگی، دوازده برگی، تاسل دهی و یک هفته بعد از تاسل دهی بودند. نتایج نشان داد بطور کلی بهترین زمان محلول پاشی مرحله دوازده برگی و کم تاثیرترین زمان زمان تاسل دهی می باشد و بهترین غلظت نیز غلظت 5 در هزار سولفات روی و آهن بود بطوری که سولفات آهن بر صفاتی همچون ارتفاع ساقه، قطر ساقه، تعداد دانه در ردیف در سطح یک درصد و بر صفاتی مثل وزن خشک بلال، کلروفیل،وزن هزار دانه و درصد پروتئین در سطح پنج درصد تاثیر گذاشت و همچنین سولفات روی بر صفات سطح برگ و وزن خشک بلال در سطح یک درصد و بر ارتفاع ساقه در سطح پنج درصد اثر گذاشت و اما فاکتور زمان بر صفاتی نظیر سطح برگ، ارتفاع بلال، وزن خشک برگ، وزن خشک تاسل، وزن خشک بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در بلال، عملکرد نهایی دانه و عملکرد پروتئین در سطح یک درصد و بر صفات قطر ساقه و قطر بلال در سطح پنج درصد تاثیر داشت.
مهران صفایی غلام رضا زمانی
چکیده در کشاورزی و باغبانی که بذرها نقطه شروع تولید گیاه هستند ضروری است که بهترین کارایی ممکن را نشان دهند تا از استقرار مطلوب گیاه اطمینان حاصل شود. با توجه به وضعیت اقلیمی منطقه و زمان کاشت بنفشه (تیرماه) که شرایط بسیار سختی از نظر خشکی و کمبود رطوبت هوا و کمبود آب بر منطقه حاکم است معمولاً کاهش شدید تعداد بذور جوانه زده و پس از ان کاهش تعداد گیاهچه ها جهت تولید نشاء اتفاق می افتد که این موارد با توجه به طولانی شدن مدت زمان خزانه گیری باعث افزایش هزینه های تولید نشاء می شود. به منظور برسی واکنش جوانه زنی گیاه زینتی بنفشه نسبت به پرایمینگ توسط تعدادی از مواد مورد استفاده معمول در پرایمینگ بذور گیاهان، تحقیق حاضر در سال1389 در دو آزمایش مجزا به اجرا در آمد. آزمایش اول شامل بررسی تأثیر تیمارهای پرایمینگ بر جوانه زنی گیاه بنفشه زینتی بود که در آن سه روش اسمو ، هیدرو و هورموپرایمینگ مورد ارزیابی قرار گرفت . تمامی این آزمایشات به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی اجرا شدند . آزمایش اسموپرایمینگ با مواد کلرید کلسیم، نیترات پتاسیم ، کلرید سدیم و پلی اتیلن گلایکول 6000، با سطوح پتانسیل اسمزی 1- و 2- مگاپاسکال و آزمایش هورموپرایمینگ با اسید جیبرلیک در غلظت های 20 ،40 و 80 ppmانجام شد . کلیه آزمایشات پرایمینگ در مدت زمان ثابت 72 ساعت بر روی جمعیت های بذور گیاه زینتی بنفشه بیرجند یک (پایه مادری تحت شرایط بدون تنش) و بیرجند دو (پایه مادری تحت شرایط تنش شوری) اجرا گردید . آزمایش دوم به منظور مقایسه تیمارهای مختلف بکار رفته در آزمایشات پرایمینگ با شاهد در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد که در آن کلیه 12تیمار بکار رفته در پرایمینگ با شاهد که بذور خشک و تیمار نشده بود از نظر شاخص های جوانه زنی مقایسه گردید . نتایج آزمایش اول نشان داد که محلول نمکی cacl2 در پتانسیل های اسمزی 1- و 2- بیشترین تأثیر را بر شاخص های جوانه زنی بذور هر دو جمعیت بیرجند یک و دو داشت و هورموپرایمینگ با اسید جیبرلیک در هیچیک از غلظت های بکار برده شده نتوانست تأثیر معنی داری بر شاخص های جوانه زنی (بجز طول ساقه جه) بذور بنفشه بگذارد. نتایج بدست آمده در آزمایش دوم نشان داد که شاخص های جوانه زنی جمعیت بیرجند یک (بجز سرعت جوانه زنی و طول ساقه چه) تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار گرفتند و اختلاف آنها با شاهد معنی دار شد. در بذور جمعیت بیرجند دو نیز شاخص های جوانه زنی (بجز طول ریشه چه) تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار گرفتند و اختلاف آنها با شاهد معنی دار شد. واژگان کلیدی: بنفشه، پرایمینگ ، جوانه زنی ، پتانسیل اسمزی، جمعیت بذر.
اعظم عرب محمد حسن سیاری
گیاه همیشه بهار، یکی از گیاهان دارویی مهم می باشد. مدیریت کود یک عامل مهم در موفقیت کشت گیاهان دارویی بوده و شناسایی کودهای مناسب برای گیاه می تواند اثرات مطلوبی بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه داشته باشد. به منظور بررسی اثر کودهای بیولوژیک و شیمیایی بر خصوصیات رشد، ترکیب شیمیایی و عملکرد گیاه همیشه بهار، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بیرجند در سال 1391 به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. کود بیولوژیک با شش سطح (بدون کود بیولوژیک، سودوموناس فلورسنس 187، سودوموناس فلورسنس p187، سودوموناس فلورسنس 169، سودوموناس پوتیدا 159، سودوموناس فلورسنس 36) به عنوان فاکتور اول و کود شیمیایی npk در چهار سطح بدون کود، 25، 50 و 100 درصد مقدار توصیه شده به عنوان فاکتور دوم بودند. صفات اندازه گیری شده در این آزمایش، شامل صفات مرفولوژی (ارتفاع ساقه گل دهنده، تعداد شاخه فرعی، تعداد گل، تعداد برگ، قطر کاپیتول و قطر براکته های کاپیتول گیاه)، صفات فیزیولوژی (شاخص کلروفیل، غلظت و محتوای عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگها، محتوی و غلظت فلاونوئید گل) صفات عملکرد و اجزای عملکرد (وزن تر و وزن خشک گل، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، عملکرد گل و عملکرد بیولوژیکی، تعداد برداشت و رطوبت گل) بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد، تمامی تیمارهای کود بیولوژیک اثر مثبت و معنی داری بر محتوای نیتروژن، غلظت و محتوای فلاونوئید گل همیشه بهار نشان دادند، ولی بر سایر صفات، اثر معنی داری نداشتند. در هریک از تیمارهای کود بیولوژیک افزایش میزان مصرف کود شیمیایی باعث افزایش غلظت و عملکرد فلاونوئید گردید. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد، کود شیمیایی اثر معنی داری بر صفات ذکر شده داشت، و با کاربرد بیشتر کود شیمیایی، تمامی صفات، به جز غلظت نیتروژن و فسفر، افزایش نشان دادند، همچنین اثر متقابل کودهای بیولوژیک و شیمیایی، بر صفات ارتفاع ساقه اصلی گل دهنده، وزن خشک برگ، شاخص برداشت، شاخص کلروفیل، غلظت و محتوای نیتروژن، غلظت و محتوای فلاونوئید معنی دار گردید. نتایج این تحقیق حاکی ازآن است، که کاربرد کودهای زیستی به تنهایی و یا در ترکیب با کودهای شیمیایی در بهبود صفات گیاه دارویی همیشه بهار تأثیر مثبتی داشته و به جای مصرف مداوم کود شیمیایی، می توان با استفاده بهینه از نهاده های زیستی در راستای کشاورزی پایدار و تضمین کیفیت گیاهان دارویی گام برداشت. کلمات کلیدی: شاخص کلروفیل،محتوای نیتروژن، فلاونوئید، سودوموناس.