نام پژوهشگر: رضا فرصتی جویباری

ضرورت واژه سازی و پیشینه ی آن در ادب فارسی با تکیه بر آثار منثور ناصرخسرو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده ادبیات 1390
  سیاوش یوسف نژاد   علی ابوالحسنی

چکیده : زبان را می توان معمار تاریخ یک ملّت دانست و هر چه ابزار دست این معمار سالم تر و متّکی به عناصر بومی باشد، استقلال و هویّت آن ماندگار تر خواهد بود؛ بنابراین، ضرورتِ نگهداریِ زبان فارسی و پالایش آن از عناصر غیر ضرور، وظیفه ی هر ایرانی فرهیخته می باشد. با اعتراف به این نکته که وام ستانی در حدِّ اعتدال در هرزبانی نه تنها عیب نیست، بلکه موجب غنای آن زبان می گردد و دامنه ی واژگانی آن را گسترش می دهد، بررسی ساختمان واژه ها، اهل زبان را با امکانات واژه سازی و ساخت واژگان تازه و سازگار با روح و قواعد زبان فارسی آشنا می کند و این فرصت را به کاربران و نویسندگان می دهد تا در برابر واژگانِ نامأنوس و دیریاب بیگانه، واژگان خوش آهنگ و خوش ساختِ زبان مادری خود را برگزینند و بدین گونه خزانه ی واژگانی زبان فارسی را روز به روز غنی تر سازند. آثار به جامانده از نویسندگانِ خوش ذوق ایرانی علی رغم نفوذ زبان عربی و رواج نثر پیچیده و نفوذ فرهنگ عربی مآبی گنجینه ای پرارج از واژگان و ترکیب های اصیل و سره ی زبان فارسی است. اگر بهره گیری و تلاش شاعران و نویسندگان پرافتخار گذشته در ساخت و به کارگیری این واژگان نبود، امروزه بسیاری از واژگان زنده و رایج زبان به دست فراموشی سپرده می شد. واکاوی و کنکاش در این آثار از یک سو ما را با این واژه ها آشنا می کند و از دیگر سو تعهّد و تلاش ما را در تیمارداشت «درّ لفظ دری» بیش تر می کند. ناصرخسرو از جمله اندیشمندانی است که آگاهانه تلاش کرده است به ویژه در آثار منثور خویش با استعمال یا آفرینش واژگان فارسی که معادل غیرفارسی آن ها در آن عصر رایج بوده، به غنای زبان فارسی بیفزاید. او بسیاری از راه کارهایی را که امروزه اهل زبان در واژه سازی مطرح می کنند، به کار گرفته است؛ ترکیب و اشتقاق از روش ها و شگردهای مهمّ او بوده است و بسیاری از وندهایی که امروزه در کار واژه سازی حضور دارند، در آثار او یافت می شود. در این پایان نامه، با واکاوی و تحلیل آثار منثور او از نگاه واژه سازی و واژه گزینی، واژگانی که گمان می رفت زاده ی اندیشه ی او یا دیگر هم روزگارانش باشد، با ذکر متن مورد نظر ارائه شده است. در انتها گزیده ای از واژه های فارسی یا فارسی شده که در شش کتاب «خوان الاخوان»، «وجه دین»، «زادالمسافرین»، «گشایش و رهایش»، «سفرنامه» و «جامع الحکمتین» به کار رفته، ارائه شده است. کلید واژه: واژه سازی، زبان فارسی، آثار منثور و ناصرخسرو .

نگرش و جهان بینی نظامی گنجه ای در مخزن الاسرار و اسکندرنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مینا مردانی   علی ابوالحسنی

چکیده آنچه نظامی گنجه ای را به عنوان شاعر گران پایه در میان اندیشمندان نشان می دهد، گذشته از آفرینش های شاعرانه اش که در اوج کمال است، بسط و تجسّم اندیشه ای است که در بستر شعر و قصّه و حکایات او موج می زند و تأمّل و انکشاف آن، در این زندگانی تکراری و غم انگیز، به بودن انسان معنا می بخشد. نوعی جهان بینی الهی و عرفانی، تعالیم اخلاقی و دقایق حکمت نظری و عملی و فنّ سیاست به صورت زمینه ای کم و بیش قابل توجه، در هر مناسبتی که شعر و قصّه این گونه تأمّلات را تداعی می کند، در آثار او مجال ظهور یافته است. در پژوهش پیش رو، نگرش و دیدگاه های نظامی در چهار حوزه؛ جهان بینی توحیدی، عرفانی، اخلاقی، سیاسی- اجتماعی با تکیه بر دو اثر گرانقدر او، یعنی مخزن الاسرار و اسکندرنامه واکاوی شده است. بعد از ذکر کلیات در فصل نخست، در فصل دوم به تشریح و تعریف جهان بینی های مذکور از نگاه اندیشمندان و صاحب نظران پرداختیم تا محدوده کار پژوهش ما روشن گردد. سپس در فصل سوم شرح مختصری از احوال و افکار نظامی ارائه شده است. پس از آن یافته های اصلی پژوهش در فصل چهارم در چهار بخش، تقسیم شده است که هر بخش به یکی از دیدگاه های مورد بررسی اختصاص یافته است و آنچه که درخور توجه می باشد، این است که نظامی سعی کرده تا نظریات خویش را در باب خداشناسی، عرفان و اخلاق و فنّ سیاست و... به علاوه ی همه تجربه های شخصی خود، متناسب با رویدادهای مختلف در این دو اثر منعکس سازد.

بررسی عناصر داستان در یوسف و زلیخای جامی (طرح، شخصیت، گفت و گو، فضا و تعلیق)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سمیه کیای زرمانی   علی ابوالحسنی

داستان پردازی در ایران سابقه ا ی دیرینه در زمینه های گسترده و قابل ملاحظه ای داشته است که سابقه ی آن در ایران به پیش از اسلام می رسد. قصّه ها و حکایت ها و افسانه های زیادی در میان مردم وجود داشته که به صورت شفاهی و سینه به سینه نقل شده است. و در دوره های بعد، شاعران و نویسندگان آن ها را به نثر یا به نظم در آورده اند. همچنین نیز قصّه گویان و نقّالانی بوده اند که در لباس نقّالی از شهری به شهری می رفتند و عموماً قصّه های حماسی و غنایی را همراه با موسیقی و آهنگ برای مردم نقل می کردند به این گروه «گوسان» می گفتند آنان در واقع حافظ داستان های ملّی ایران بودند. یکی از این گونه داستان ها، قصّه ی یوسف و زلیخا است که حلاوت و شیرینی و جذابیّت بیش از حدّ آن، توجّه نویسندگان و شاعران را به خود جلب نموده است و بسیاری آن را در قالب منظومه های شیرین و شیوا به نظم کشیده اند. از آن جا که داستان یوسف و زلیخا همانند منشوری است که از زوایای مختلف قابل بحث و بررسی است، نگارنده، کوشیده است عناصر سازنده ی داستان را که شامل طرح، شخصیّت ، گفت وگو، فضا و تعلیق می شود ، در این اثر مورد مطالعه قرار دهد. هر یک از این عناصر به تفصیل و با شاهد مثال شرح شده اند. به این صورت که ابتدا تعریفی مفصّل از عناصر مورد نظر ارائه گردید، سپس به بررسی این عناصر در داستان یوسف و زلیخای جامی پرداخته شد و از هرکدام نمونه هایی ارائه گردید. تا خوانندگان، بیش تر با این اثر زیبا و عناصر داستانی آن آشنا گردند.

بررسی تطبیق تزاژدی های شاهنامه فردوسی و تراژدی های سوفوکلس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده ادبیات 1392
  خدیجه اولادی قادیکلایی   رضا فرصتی جویباری

تراژدی دری است برای نبرد، ایستادگی، چگونه زیستن و چگونه مردن. تراژدی روش بینی و شناخت را رشد و پرورش می دهد. تفاوت نگاه انسان ها به جهان، ضرورت مطالعه در آثار بزرگان ادبی را دوچندان می کند و با یافتن وجوه مشترک و متمایز دیدگاه، تفکّر و اندیشه ی انسان ها می توان همبستگی بین فرهنگ ها و ملل را رقم زد و ادبیّات تطبیقی راهی علمی برای این شناخت و تاثیر گذاری است. فردوسی و سوفوکل سرآمد بزرگانِ ادب مردمانِ پیش ازاین در خاستگاه تفکّر و اندیشه ی شرق و غرب یعنی دو سرزمین کهن ایران و یونان بوده اند. در این پایان نامه با روش تحلیلی- تطبیقی، مضامین سه تراژدی سوفوکل- اودیپ شهریار، اودیپ در کولونوس، آنتی گون- وچهار تراژدی فردوسی- ایرج، رستم و سهراب، سیاوش، رستم و اسفندیار- بررسی شده و ضمن واکاوی داستان ها، به شباهت ها و تفاوت های قابل اعتنای آن ها پرداخته شده است. یافته های تحقیق بیانگر است که دو شاعر اساس تراژدی ها را بر مبارزه با سرنوشت وتقدیر محتوم بنا نهاده اند و برای رسیدن به هدف راهی متفاوت برگزیده اند.