نام پژوهشگر: علیرضا حیدری نسب

اشتقاق اسماء و صفات الهی با تکیه بر لفظ جلاله الله در آیات و روایات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1390
  اکرم علی بیگی نژاد   علی اکبر نصیری

اسماء و صفات الهی از عمیق ترین مباحث توحیدی است که از دیدگاه های مختلف مورد بحث قرار گفته است و از مسائل مطرح و اساسی در علم کلام، فلسفه و عرفان می باشد. این مسئله در آیات و روایات در ابعاد مختلف بیان شده است؛ یکی از ابعاد مطرح شده، مباحث وجودشناسی اسماء و صفات می باشد و بُعد دیگر که محوری تر و مهم تر است، بُعد معناشناسی آن است که جایگاه اشتقاق اسماء و صفات در همین بُعد روشن می گردد. اسماء و صفات الهی همگی علامت و نشانه ای هستند که خود خداوند آن ها را برای خواندن بندگانش به نحو اشتراک لفظی - نه معنوی- وضع کرده است. در تمامی این اسماء و صفات، هدف، وصف و توصیف حق تعالی به این صفات نیست، بلکه هدف این است که ما خداوند را با این صفاتی که می شناسیم تنزیه کنیم، زیرا که تمامی اسماء و صفات، مخلوق خدا و مباین با ذات او می-باشند. از این رو، وصف خدای متعال باید به توصیف خود او باشد، حتّی در توصیف او به این اوصاف هم، حق نداریم عقل و فکر و خیال و اوهام خود را دخالت دهیم. زیرا توصیف خداوند مقدور عقول انسانی نیست بلکه عقل و وهم انسانی قاصر از آن است که بتواند وجود خداوند متعال را درک و درباره ی او بحث و تأمّل کند. هیچ یک از این اسماء با هم مترادف نیستند و در هر کدام از آن ها عنایت خاصّی وجود دارد. لفظ جلاله ی الله نیز مانند بقیه ی اسماء الهی مشتق است و علامت و نشانه ای برای خواندن او می باشد. همچنین همه ی عقول و اوهام در او تحیّر دارند و خارج از دو حدّ تعطیل و تشبیه می باشد یعنی با این که خدا را می شناسیم ولی از درک او به قوای ادراکی خود عاجزیم. پس در او متولّه و حیران هستیم. کلمات کلیدی: اشتقاق- اسماء و صفات الهی- الله- آیات- روایات.

تحلیل تقدیم وتأخیر تعلیم وتزکیه درمعارف اسلام باتکیه بر قرآن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  زهرا عباسی   مهدی بیات مختاری

یکی از مهم ترین و اساسی ترین موضوعاتی که در رابطه با انسان باید مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرد، ظرفیت تعلم و تربیت پذیری اوست. به این معنا که وی دارای توانایی ها و استعدادهای بالقوه ای است که جهت رشد و به فعلیت رساندن آن ها، تنها ابزار قابل استفاده تعلیم و تربیت می باشد. و از جایی که وی دارای ابعاد گوناگون وجودی است، لذا در همه آن قلمروها قابل تربیت است. و نیز چون دارای فطرت الهی است، درصورتی می تواند به کمال مطلوب و انسانیت برسد که در مسیر فطرت حرکت کرده و توانایی های وجودی خود را در مسیر تکامل معنوی و ارتقایی به فعلیت برساند. و برای انجام این مهم، هدف اصلی و نهایی بعثت انبیا علیهم السلام، تعلیم انسان ها و تزکیه نفوس بوده است. از مسائلی که از صدر اسلام تاکنون توجه قرآن پژوهان را به خود متوجه ساخته، این است که چرا قرآن این وحی نامه الهی در ارتباط با فلسفه بعثت انبیا که تعلیم و تربیت است تعبیرات متفاوت و ناهمگون دارد. در برخی تعلیم و در برخی تزکیه مقدم شده است. در این دوران طولانی برخی به پاسخ این سوال برآمده اند. این باعث شد که هدف بنده قرار گرفته و به طور عمیق مورد بررسی قرار گیرد. نوشته حاضر به روش توصیفی –تحلیلی وگردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای ونرم افزاری به این نتیجه رسیده است که در مورد تقدیم و تأخیر «تعلیم» و«تزکیه» درآیات چهارگانه ( بقره: 129 و 151؛ آل عمران: 164؛ جمعه:2) باید گفت آن جا که دعا و پیشنهاد حضرت ابراهیم علیه السلام است و تعلیم برتزکیه مقدم شده، اشاره به وضع طبیعی آن دارد، و در موارد سه گانه که تزکیه مقدم ذکر شده، تقدم، تقدم زمانی نیست، بلکه تقدم رتبی است و اشاره به مسأله هدف بودن آن دارد؛ چرا که هدف اصلی، تربیت است و بقیه همه مقدمه آن و هشداری است بر این که تربیت اخلاقی و روحی، مهم تر از آموختن است.

بررسی تطبیقی سعادت وشقاوت از دیدگاه فخررازی و علامه طباطبایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  آفریده مسلمی مهنی   دادخدا خدایار

یکی از مباحث اعتقادی، اخلاقی مسلمانان که به دلیل اهمیت فراوان، محل بحث و گفتگویزیادی بوده و هست موضوع سعادت و شقاوت می باشد. در اصلوجود سعادت و شقاوت میان مسلمانان اختلافی وجود ندارد، زیرا هر انسانی فطرتاَََ طالب سعادت و گریزان از شقاوت است، اما شناخت حقیقت سعادت وشقاوت و عوامل ومصادیق آن، مورد اختلاف است و لذا در این باره اختلاف نظرهایی در بین دانشمندان فرق مسلمین وجود دارد. از نظر اسلام حقیقت سعادت قرب الی الله است که محل بروز و ظهور آن در جهان آخرت است و هدف از آفرینش انسان هم رسیدن به آن مقام بلند است و انبیای الهی و ادیان آسمانی نیز به همین منظور آمده اند.لذا در سیر تاریخ تا کنون آدمی همیشه به دنبال سعادتبوده و خیلی ازمکاتب هم وصول به سعادت و کامیابی بوده است. پیرامون موضوع سعادت وشقاوت سوالات بسیاری قابل طرح بوده وهست اما، مهم ترین این سوال هاآن است که درجه نهایی سعادت وشقاوت چیست؟مکاتب و مذاهب مختلف بنا بر جهان بینی و انسان شناسی خاص خود، به این سوال پاسخهای متناسب با تفکر خود را دارندجواب این است که، در اسلام خداوند مالک و صاحب این هستی و انسان می باشد و همچنین اکثر مذاهب و فرق اسلامی، درجه نهایی سعادت وشقاوت رسیدن به مقام خلیفه الهی وقرب به پروردگار است که از آن به انسان کامل تعبیر می شود. دو دانشمند بزرگ، علامه طباطبایی و فخررازی در این که گرایش فطری به سعادت و شقاوت در وجود انسان نهفته است، و همچنین سعادت و شقاوت هم دنیوی و هم اخروی است اتفاق، و در اینکه سعادت وشقاوت امری اکتسابی است یا جبری اختلاف نظر دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی نظرات و نقاط افتراق و اشتراکموضوع سعادت و شقاوت در دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان اندیشمند امامی مذهب و فخررازی به عنوان دانشمند اشعری می باشد تا بدین وسیله تحکیم اخوت میان مسلمین تقویت شود و همچنین امکانی برای همه طالبان سعادتمندی و رسیدن به قرب را فراهم می سازد و همه انسان ها، بالاخص محققین در این زمینه می توانند در ابعاد نظری و عملی از آن استفاده کنند.

دیدگاه های امامیه و وهابیت در تبعیت از مذاهب کلامی اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  میثم خاوری   علی اکبر نصیری

چکیده مسلمانان پس از رحلت رسول خدا(ص) به دو فرقه اصلی تقسیم شدند : تشیع و تسنن شیعه به کسانی گفته می شود که بعد از رسول خدا به جانشینی و وصایت حضرت علی (ع) اعتقاد دارند و همچنین معتقدند طبق آیات و روایات اهل بیت (ع) باید جانشین رسول خدا (ص) باشند و نمی شود شریعت اسلام بدون مجری و حاکم عالم و عادل باشد . تسنن، فرقه ای است که معتقدند پیامبر (ص) برای خودش جانشین تعیین نکرده و مردم باید از طریق بیعت جانشین برای رسول خدا(ص) تعیین کنند . این فرقه، پیروخلفا و صحابه هستند . اهل سنت از لحاظ فقهی به چهار فرقه حنفی ، مالکی ، شافعی و حنبلی تقسیم می شوند و از لحاظ کلامی به چهار مذهب معتزله، اهل حدیث، اشعری، و ماتریدیه تقسیم می شوند. وهابیت فرقه ای منشعب ازمذهب حنبلی اهل تسنن است و معتقدند کسانی که به شفاعت ،توسل ،زیارت و...اعتقاد دارند و عمل می کنند مشرک اند. . نظریه پرداز و موسس افکار وهابیت ابن تیمیه(ق7،هجری ) و کتاب مهم اش منهاج السنه است که با اظهار عقاید باطل اش باعث ایجاد هرج و مرج و درگیری در بین مردم شد که با برخورد عالمانه و قاطعانه علمای مذاهب مواجه شد و علیه وی به تالیف کتاب، مناظره و در آخر حبس وی پرداختند. وهابیت با ظهور محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم هجری، با نفوذ استعمار و حمایت آل سعود توانست عقاید خود را ترویج دهد .دیدگاه وهابیت درباره مذاهب اسلامی این است که همه مشرک و منحرف از دین هستند و فقط آن ها توحید حقیقی را درک کرده اند و برای پیشبرد اهداف خویش با نظریات منحرف شان جنایات زیادی را در طول تاریخ خویش مرتکب شده است و قتل وغارت های زیادی به مسلمانان به ویژه شیعه روا داشته است شاهد این مدعا، جنایات بی شمار این فرقه در اقصی نقاط جهان اسلام است که هر روز شمار زیادی از مسلمانان به دست وهابیان کشته می شوند. در این نوشتار با روش تحلیلی ، توصیفی نقاب از چهره وهابیت برداشته شده است و به روشنی در می یابیم که وهابیت دشمن مشترک شیعه و سنی است و همچنین تکفیر بر خلاف سنت پیامبر (ص) است و هیچ کس حق تکفیر کسی را ندارد و در اسلام حتی اگر کسی از روی ترس شهادتین بگوید مسلمان است و جان و مالش در امان می باشد چه برسد به مسلمانانی که به فرائض عمل می کنند. همچنین برآنیم تا به اثبات مسائل اعتقادی مشترک میان فرق اسلامی همچون: زیارت، توسل ،شفاعت، تبرک جستن و ... بپردازیم و اثبات کنیم که نه تنها بر اساس نظر وهابیت ا این آداب مذهبی شرک نیست بلکه عین عبودیت و بندگی خداوند است و سنیان و شیعیان چه در گذشته و چه در حال به این اصول معتقدند و علمای فریقین، کتاب های مستقل فراوانی در این زمینه تالیف کرده اند. تشیع با ادله قرآنی ، روایی و همچنین عقلی اثبات می کند که تنها از طریق اهل بیت (ع) می توان به سنت رسول خدا(ص) نزدیک شد و طبق آن به کمال و سعادت دنیوی و اخروی نائل شد .در عین حال در شرایط کنونی جایی برای نزاع و دشمنی میان برادران شیعه و سنی نمانده است و وهابیت عامل مهم تفرقه میان مسلمانان است . باید این گرایش را شناخت و با آن مقابله کرد و حول قرآن و اهل بیت (ع) از هرگونه تشتت و افتراق دوری گزیده و متمسک به رشته های پیوند ناگسستنی ای شد که خلل ناپذیر وحیات بخش است.

جایگاه اهل بیت در آثار ابن حبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  رحمان بخش بی جارزهی   حسین خاکپور

اهل بیت پیامبر علیهم السّلام از همان ابتدای بعثت، هم پای آن حضرت و مورد لطف خدا و رسول بوده اند. اهل بیت در تمام صحنه های سرنوشت ساز اسلام حضور داشته اند. ایشان همواره در تلاش برای اصلاح جامعه و ارشاد مردم بوده و به مناسبت های مختلف مردم را راهنمایی می کردند. بسیاری از مردم ـ با علم به فضایل ایشان ـ دوستدار و قدردان آنها بودند، اما متاسفانه بعد از چند دهه پس از وفات پیامبر (ص) وقایع جانسوزی پیش آمد که فضایل و جایگاه این خاندان نبوی مخفی و ناشناخته ماند. از قرن دوم به بعد که جوامع حدیثی تدوین گشت، فضای حاکم بر جامعه اسلامی چنان نبود که محدثان و صاحبان صحاح بتوانند آزادانه از اهل بیت (ع) حدیث نقل کنند و یا حتی فضایل آنها را به طور کامل بیان کنند. در اواخر قرن سوم «محمد ابن حبّان بُستی» در سیستان دیده به جهان گشود. ابن حبّان سفر علمی خود را از شرق تا غرب جهان اسلام ادامه می دهد و از دامن بیش از دو هزار استاد خوشه چینی کرده و به سیستان باز می گردد. او با تاثیر پذیری از استاد بزرگ خود « ابن خُزیمه» کتاب صحیح را می نویسد. وی در کتاب خود به نقل حدیث از اهل بیت پرداخته و مناقب و فضایل ایشان را ذکر می کند. در این زمان نیز احساس می شود بسیاری از مردم با جایگاه و فضایل اهل بیت (ع) بیگانه اند. هدف ما در این نوشته آن است که بتوانیم با محوریت صحیح ابن حبّان به معرفی اهل بیت (ع) و بیان جایگاه آنها در این کتاب ارزشمند بپردازیم و خوانندگان را با این دانشمند سیستانی بیشتر آشنا کنیم. در این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی با رویکردی قرآنی ـ روایی ضمن بیان مناقب اهل بیت در صحیح ابن حبان در مقایسه با سایر صحاح به مصداق اهل بیت در آیه تطهیر بیان نموده ایم. و چنین درمی یابیم که اهل بیت (ع) از جایگاه ویژه و فضایل بی شماری در منابع حدیثی اهل سنّت به خصوص «صحیح ابن حبّان» برخوردارند.

جایگاه اهل بیت در آثار نسایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  حسین کارگر   علیرضا حیدری نسب

...................

نقش دانشمندان سجستان در نشر و تدوین علوم قرآن و حدیث در قرن چهارم ه.ق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  زینب رنجبر همقاوندی   علیرضا حیدری نسب

علوم قرآن و حدیث

تاثیر روایات امام صادق علیه السلام بر اندیشه های شهرستانی در تفسیر مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  اسما ایرانمنش   حسین خاکپور

امام صادق علیه السلام به عنوان صاحب مکتب جعفری احادیث بسیاری را از خود بر جای نهاده اند که در میان روایات تفسیری مفسران اهل سنت نمودی خاص یافته است. این احادیث به اشکال مختلفی در آثار آنان دیده می شوند. یکی از بزرگترین مفسرین اهل سنت شهرستانی است که در تفسیر خود از روایات اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام صادق علیه السلام استفاده نموده و تاثیر زیادی از روایات ایشان گرفته است؛ و این موضوع اهمیت بررسی روایات ایشان را در تفسیر شهرستانی دو چندان می کند. نوشته حاضر به روش تحلیلی با تتبع در تفسیر مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرارِ شهرستانی به بررسی اصول و مبانی شهرستانی در مباحث فهم پذیری، تفسیر و علوم قرآنی می پردازد و استخراج و گونه شناسی روایات امام صادق علیه السلام را در پی دارد. از جمله مباحثی که ذیل این عناوین پرداخته می شود: امکان فهم و جواز تفسیر قرآن، حجیت سیره اهل بیت علیهم السلام، چند سطحی بودن، تحریف ناپذیری قرآن و بررسی علم تفسیر و تأویل و ممنوعیت تفسیر به رأی می باشد و از میان زوج های زبانی که پایه های تفسیر و تأویل شهرستانی هستند سه زوج مفروغ و مستانف، تضاد و ترتب و خلق و امر را معرفی می کند و نظر او را در مورد کیفیت جمع قرآن، مباحث ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و عام و خاص می آورد. همچنین به شیوه های بهره وری شهرستانی از روایات امام صادق علیه السلام می پردازد و نتیجه می گیرد شهرستانی علم قرآن را مختص به اهل بیت علیهم السلام می داند، آنان را حافظ و نگهبان واقعی قرآن می شناسد و در مبانی و اصول از امام صادق علیه السلام و روایات ایشان بسیار تاثیر پذیرفته است، و به شیوه های متفاوتی از این روایات بهره وری کرده که گاهی این بهره وری ترجیحی است، در آن سخن معصوم بر سایر اقوال ترجیح داده می شود و زمانی بهره وری تاییدی است که یا تایید صحت کلام امام است با روایات دیگر یا تایید کلام خود و دیگران است با روایت امام، در پاره ای موارد این بهره وری ضمنی، و زمانی مبنایی و عرفانی است که نوشته حاضر به آن می پردازد.

بررسی تطبیقی مساله خیر و شر از دیدگاه حکمت متعالیه و آیات و روایات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  محبوبه ایمانی   علی اکبر نصیری

از جمله مسائلی که از دیر باز توجه پژوهشگران و صاحب نظران را در مسائل اعتقادی به خود جلب کرده است ، مسئله « خیر و شرّ » می باشد . نویسنده این مکتوب در حدّ بضاعت خود به بررسی بخشی از این مسئله مهم پرداخته است . بحث و کنکاش در این مسئله با سوالی تحت عنوان « چرا در عالم شرور وجود دارند ؟ » ، شروع شده و در پی آن به بررسی پرسشهای جزئی تری در این باره پرداخته است ، پرسشهایی نظیر : آیا حقیقت خیر وشرّ یکی است ، یا اینکه سرشتی کاملاً متفاوت دارند ؟ آیا شرّ وجودی است یا عدمی ؟ آیا خیر و شرّ از مبدأ واحدی بر می خیزند یا مبدأیی دیگر برای ایجاد شرّ وجود دارد ؟ پس از طرح این پرسشها سعی شده است که پاسخهای ملاصدرا و آیات و روایات به این پرسشها بیان شود. بررسی این مطلب با تقسیم شدن موضوع به مسأله تصادم شرور با چهار اصل مهم ، یعنی توحید ، حکمت الهی ، عدل الهی و نظام احسن ، تحت عناوین: شرور و توحید در خالقیت ، شرور و حکمت الهی ، شرور و عدل الهی ، شرور و نظام احسن ، آغاز شده و در هر مسأله ای ضمن بررسی مطلب ، به بیان پاسخهای آن بر اساس حکمت متعالیه پرداخته شده است . در این رساله سعی کرده ایم که دیدگاه های آیات و روایات و ملاصدرا را در موارد اختلاف و اتحاد در مسئله خیر و شرّ بیان کنیم و یک بررسی تطبیقی بین دیدگاهایشان داشته باشیم که بسیار حائز اهمیت است . نوشته حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای و نرم افزاری به این نتیجه رسیده است که در بحث خلقت خیر و شرّ ،ملاصدرا شرور را آفرینند? تعامل ما انسانها می داند ولی با بررسی آیات و روایات در می یابیم که خیر و شرّ هر دو مخلوق خداوند هستند.وملاصدرا شرور را عدمی می داند در صورتی که آیات و روایات شرور را وجودی می دانند .اما در باب تعریف خیر و شرّ و فواید شرور، با بررسی نظرات ملاصدرا و آیات و روایات در می یابیم که هر دو، خیر را چیزی می دانند که اشیاء بدان مشتاق اند وخوشایند انسان است و شرّ،چیزی است که اشیاء از آن روی گردان اند و ناخوشایند انسان است ومی گویند که هر چیزی من جمله شرور فایده و غایتی دارد.

بررسی اختلاف قرائات جزء سی ام قرآن مجید و تأثیر آن بر درک مخاطب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات 1392
  محمدکاظم سیاهانی سیب   فرید خلیفه لو

به دلایلی از قبیل تنوع لهجه های عربی، عاری بودن خط نوشتاری قرآن در صدر اسلام از نقطه و اعراب و اجتهادات شخصی برخی از قراء، اختلافاتی در کیفیت قرائت برخی از الفاظ قرآن پدید آمد که جهت محدود کردن تعداد قرائات، علمای علم قرائت، با تعیین شرایطی از قبیل نقل به تواتر، موافق بودن با قواعد زبان عربی و رسم الخط مصحف عثمانی، قرائات را به انواع متواتر، مشهور، آحاد، شاذ و موضوع تقسیم بندی کردند. از میان این انواع، علما فقط خواندن قرآن طبق قرائات متواتر و مشهور را جایز دانسته اند. موضوع مورد بحث این رساله، تأثیر اختلاف قرائات بر معنی و مفهوم آیات و درک مخاطب یا خواننده ی قرآن است. برای پرداختن به این موضوع، پس از مروری بر تاریخچه ی قرآن و قرائات و معرفی قاریان چهارده گانه، به بررسی موردی اختلاف قرائات ده گانه در جزء سی ام با معیار قرار دادن قرائت عاصم به روایت حفص، و تقسیم بندی آن ها بر اساس مباحث زبان شناسی ، اقدام و معنی الفاظی که دارای اختلاف قرائت هستند با استناد به لغت عرب، تفاسیر قرآن و کتب قرائت، مورد بررسی قرار گرفته است. از میان حدود سیصد و نود مورد اختلاف در فرش الحروف و اصول که قاریان در جزء سی ام باهم دارند، ??? مورد در آواشناسی و واج شناسی،?? مورد در ساختواژه و ?? مورد در مبحث نحو قابل بحث و بررسی است. در پایان نگارنده به این نتیجه رسید که اختلافات آوایی تأثیری بر معنی ندارند. در مواردی اختلافات ساختواژه ای و نحوی- از قبیل اختلاف در اسم فاعل و صفت مشبهه، ثلاثی مجرد و مزید، فاعل مفرد و جمع، صیغه غایب و مخاطب و معلوم و مجهول- بر معنی الفاظ و برخی آیات تأثیرگذار بوده است. اما این اختلافات، از جنس تنوع است نه از نوع تناقض و تضاد؛ و در واقع تأثیر زیادی بر معنی و مفهوم کلی آیات که منجر به اختلاف در عقیده یا تناقض در برداشت احکام فقهی گردد، نداشته است.

نقد و بررسی قرآنی، روایی افکار و اعمال فرقه ذکری در بلوچستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  عبدل احد رئیسی   مهدی بیات مختاری

چکیده: ذکری، فرقه ای مذهبی است که اهل این مذهب در بلوچستان ایران و بیشتر در بلوچستان پاکستان زندگی می کنند. این فرقه بر پایه آمیزش عقاید باطنی ، تاویل قرآن ، ظهور مهدی موعود(ع) ، آداب و سنن محلی بالخصوص عقاید صوفیانه رایج در منطقه، پدید آمده و اماکن مقدس این فرقه در کوه مراد که در نزدیکی کیچ (تربت فعلی) قرار دارد ، واقع هستند. ذکریها به جای نماز به ذکر روی می آورند. سعی ما در این نوشته معرفی فرقه ذکری ، علت نامگذاری این فرقه به ذکری ، مروری تاریخی برچگونگی ظهور و شکل گیری و نگاهی به آموزه های نظری و عملی فرقه ذکری و نقد و بررسی اعمال و مناسک دینی و مذهبی آنان از منظر قرآن و روایات می باشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی ، قرآنی و روایی نشان می دهد که فرقه ذکری در قرن ده هجری قمری از بطن تصوف رایج در بلوچستان که ریشه در نظام صوفیانه هند دارد، پدید آمده و به تحریف بسیاری از مناسک و عبادات مذهبی پرداخته و به بدعتهایی روی آورده اند. و آموزه های نظری و عملی آنان با هیچ یکی از فرق پنجگانه اسلامی موافق نبوده و با مبانی قرآن - روایی فاصله زیادی دارد. همچنین درمی یابیم که فرقه ذکری در نیم قرن اخیر به علل پاره ای از مسائل فرهنگی، سیاسی و نفوذ فرقه مهدوی هندوستان در میان آنان، به دو گروه بنیادگرا و تجددگرا تبدیل شده است.