نام پژوهشگر: سید عبدالهادی شبیری نژاد
سارا واصلی کارگر مجتبی الهیاری
موفقیت یا عدم موفقیت بسیاری از شرکت ها و سازمان ها در پروسه فعالیت های تبلیغاتی آن ها نهفته است. تبلیغ راهی به سوی مشتری باز می کند و پیامی را به مخاطب خود می رساند و بقیه راه به عوامل دیگر مرتبط می گردد. تبلیغات اگر آمیخته با جامعه شناسی و روانشناسی مشتری، هنر و سلیقه، محتوای مناسب و شرایط موثر دیگر همراه باشد، قطعاً اثر گذار است. تبلیغات برای جذب و جهت دادن به علایق، انگیزه ها و رفتار مصرف کنندگان، به منظور ایجاد تقاضا و افزایش فروش و رقابت بازار کاربرد دارند. بیان شگفتی در تبلیغات با توجه به فرهنگ جامعه می تواند میزان اثر بخشی آن را بالا ببرد.جنبش سورئالیسم آغازگر استفاده این تکنیک در تبلیغات است. استفاده از بیان شگفتی در تبلیغات باعث بالا رفتن میزان جذابیت وخوشایندی و همچنین تحریک ذهنیت مخاطب می شود. همچنین با در نظر گرفتن شرایطی می توان گفت که استفاده از بیان شگفتی در تبلیغ باعث بالا رفتن میزان ماندگاری برند مورد تبلیغ در ذهن مخاطب می شود. به علاوه بیان شگفتی باعث اصطلاح محاوره ای در ارتباطات اجتماعی و تبلیغات دهان به دهان می شود و استفاده از آن در تبلیغات سریالی متنوع بسیار موفقیت آمیز می باشد. می توان اضافه کرد که تبلیغ خوب باعث بالا رفتن افزایش رضایت بعد از خرید ( در زمان مصرف) برای مشتری می شود.
محسن کرمی بهرام کلهرنیا
در جهان بینی ایرانی، فرزان روشنی(فلسفه ی نور-حکمت اشراقی) است که بیشتر پدیده ها در هنرهای دیداری به آن پایان می گیرد.چرا که خداوند،روشنی بی پایان است . در آیین مهر و مزد یسنا و در باورهای مانی است که روشنی(نور) از ارزش و فرخندگی والایی برخوردار می گردد.پس از آنها،در اسلام است که خداوند نور آسمان ها و زمین خوانده می شود و ارج گذاری این پدیده ی خجسته،باری دیگر آشکار می شود.در روزگاران اسلامی،فرزانگان و «عرفا» و «اهل تصوف» که همگی به گونه ای وابسته به جهان «شیعی» هستند،نگاهدارنده ی گنجینه های پیشینیان می شوند و این باورها را با اندیشه ی یکتا پرستانه ی اسلام می آمیزند.سخن فرزانگان و فرهنگیان و هنرمندان ایرانی مسلمان،پیرامون اندیشه ی روشنی و رنگ ،باورمندی به جهان انگاره ها(عالم مُثُل)،رازپردازی و یافتن نشانه های پدیداریی، که همگی به گونه ای به پدیدار روشنی(نور)بر می گردند،مانند: نقش گردونه ی مهر(چلیپا=سواستیکا)، سیمرغ، سرو،چنار،تاک ،انار،درخت خرما(نخل)،کوه کیهانی، انسان نورانی و پدیدار های رنگی،سرخ و زرگون(طلایی)وکبود و... گواه این سخنان اند.
آسیه گرامی سیدمحسن علوی نژاد
چکیده: امروزه هنر تصویرسازی به عنوان یک رشته ی مستقل هنری مطرح است که به طور متعارف وابستگی آن به نشر و کتاب ... به ذهن متبادر می شود. اما با توجه به نمونه های آثار گذشتگان و تأکید بر ویژگی هایی که در نوع بیان و زبان این هنر است به نظر می رسد در بسترهای دیگر هم کاربرد خواهد یافت. لذا این پژوهش سعی و تلاش دارد در یک روش تحلیلی مبتنی بر استدلال به چگونگی کاربرد این هنر در سطوح و بسترهای دیگر بپردازد. مثل فضاهای عمومی و شهری که غالباً می تواند موضوع هنر دیوارنگاره باشد. در این پژوهش سعی شده است با توجه به تعریف لغوی، اصطلاحی و تخصصی و دانشگاهی، وجوه تشابه و تفاوت های آن را بیان کند و نشان دهد تا هنر تصویرسازی و ویژگی های آن چگونه می تواند در بسترهای عمومی و در تعامل با هنر دیوارنگاری قرار گیرد. به این منظور با توجه به مطالبی که به ان اشاره خواهیم کرد از سه جنبه، هنر تصویرسازی مورد بررسی قرار گرفته است. در این باره چنین می نماید که هنر تصویرسازی در مشارکت و پهنه ی هنر دیوارنگاری می تواند قرار گیرد و چنین استنباط می شود که کاربرد قابلیت های تصویرسازی در متغیرهای زبانی و بیانی هنر دیوارنگاری متجلی می شود. هر چند در این باره نظری واحد به دست نیامد ولی با توجه به فرآیند شکل گیری یک دیوارنگاره در بسترهای محیطی، چنین برآیندی حاصل شد که کاربرد هنر تصویرسازی به عنوان یکی از انواع شیوه های بیانی در درون مایه ی هنر دیوارنگاری می تواند تعریف شود و از این جهت بیان و زبانی تصویرسازگونه ای را ارائه دهد.
رضا رجب بلوکات سید عبدالهادی شبیری نژاد
چکیده پژوهش حاضر، تحقیقی است در مورد هویت مردمی که در یک محدوده ی جغرافیایی در کنار هم زندگی می کنند. هدف اصلی در این پژوهش، یافتن هویت اجتماعی و ثبت تصویری آن از یک طرف و یافتن تأثیر آن بر روی هنرها، به ویژه هنرهای بصری خلق شده در این جامعه از طرف دیگر است. بدین منظور شهر میبد به عنوان منطقه، و سال 1931 به عنوان زمان مورد مطالعه انتخاب شده اند. برای درک هویت اجتماعی مردم این شهر، در ابتدا فرهنگ، تمدن و به صورت کلی میراث فرهنگی آنان مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه با توجه به مقتضیات زمان، به مطالعه ی سبــک و شیوه ی زندگی و نهایتاً هویت اجتماعی آنها در سال 91 پرداخته شده است. در این مسیر از مصاحبه برای یافتن اطلاعات و از عکاسی برای ثبت تصویری اطلاعات و مشاهدات استفاده شده. درادامه و پس از کنار هم قرار دادن اطلاعات جمع آوری شده، حدود هویت اجتماعی این جامعه بدست آمده است. در پایان نیز به منظور یافتن ارتباط بین هویت اجتماعی مردم میبد و تولیدات بصریشان، به بررسی بخشی از نقوشی که در جامعه ی امروز میبد تولید شده و استفاده می شود پرداخته شده است تا این مطلب روشن شود که تولیدات بصری هر جامعه مابه ازای تصویری هویت اجتماعی آن جامعه اند و هنرمند، نیازمند شناخت هویت اجتماعی مردمی است که برای آنها به خلق اثر می پردازد.
مریم ترکاشوند سید عبدالهادی شبیری نژاد
در دنیای ارتباطات امروز که بشر با تصاویر متحرک در زندگی روزمره خود همخوانی و هماهنگی بدون فاصله ای پیدا کرده است، به گونه ای که تصاویر متحرک جزئی از روزمرگی زندگی وی شده است.گرافیک و گرافیک موشن در انواع و اقسام ارتباطات تجاری و غیر تجاری،جای خودرا بخوبی باز نموده و دنیای امروز ناگزیر از پذیرش بلافصل آن است.در دنیای سینما نیز که از این امر ناگزیر است،گرافیک موشن در طی چندساله ی اخیر توسط گرافیستها در قالب تیتیراژ جایگاه مناسبی یافته است،به گونه ای که بحث بر سر نحوه ی ساخت و زیبایی شناسی تیتراژ در طی چند ساله ی اخیر در دنیای سینما به عنوان یک امر بدیهی بوده و قسمتی کاملا جداگانه پیدا نموده است.لذا بر آن شدم تا قسمتی از دنیای وسیع گرافیک موشن را که به دست گرافیستهاانجام می شود،را مورد بررسی قرار دهم و از آنجا که در دنیای سینمای امروز در سبک کگسپرسیونیسم،خصوصا در کشور آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار شده است در این سبک به پژوهش بپردازم.لذا این پرسش مطرح می گردد که نشانه شناسی و عوامل گرافیکی،در تیتراژهای اکسپرسیونیستی تا چه اندازه مورد اهمیت است و یک گرافیست برای اجرای دقیق تیتراژ در سینما،تاچه اندازه به نشانه شناسی و عوامل موثر بصری ارتباط تصویری اهمیت داده و آنهارا بکار می برد.زیرا نشانه شناسی در سینما از اهمیت بالایی برخوردار است. چنانچه تیتراژ نیز که بنوعی خود،یک فیلم کوتاه بشمار میرود که خالق آن گرافیستها هستند،با توجه به خلاقیت تصویری و نشانه های موجود در فیلم مورد نظر ساخته می شود.تیتراز پر است از نشانه هایی که باید مورد بررسی قرار بگیرد.با شروع طراحی و ساخت عنوان بندی فیلمهای سینمایی،دوره ای جدید در صنعت فیلمسازی آغاز گردید.این عوامل،کاربردی تازه از هنر گرافیک و ورود طراحان این رشته به فضایی نوین را بدنبال داشت.با در نظر گرفتن جایگاه و اهمیتی که امروزه عنوان بندی در هنر گرافیک و سینما بدست آورده است،آگاهی یافتن از موضوعاتی همانند این که چه روشهایی چه کسانی و در چه شرایطی به رشد این هنر کمک کرده اند ، به امری مهم برای شناخت بیشتر عنوان بندی و نقش آن در فیلمهای سینمایی تبدیل گشته است. تصاویر متحرک در دنیای امروز جایگاه خود را بخوبی باز نموده و جزئی از زندگی روزمره بشر شده است.تیتیراژ بعنوان یک بخش فرعی از دنیای ارتباطات تصویری که ساخته دست گرافیستهای خلاق می باشد جای بزرگی در دینا پیدا نموده که بر آن شدم تا با استفاده از اصول و مبانی سبک خاص اکسپرسیونیست در دنیای سینما به معرفی این مقوله و چالشهای آن بپردازم.این پیایان نامه محتوای نشانه شناسی تیترازهای اکسپرسیونیستی سینما را در خود دارد، با رعایت اصول و قواعد سینمایی در یک سبک خاص بنام اکسپرسیونیست.