نام پژوهشگر: جواد مصرابادی

بررسی رابطه ی جهت گیری هدف پیشرفت و باورهای خودکارآمدی با رویکردهای یادگیری دانش آموزان دوره متوسطه شهر بیجار در سال تحصیلی 90-89
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  فریبا جعفری   تقی زوار

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی جهت گیری هدف پیشرفت و باورهای خودکارآمدی با رویکردهای یادگیری و تبیین الگوی پیش بینی رویکرد یادگیری دانش آموزان است. رویکرد یادگیری از سطحی، عمیق و حصولی و جهت گیری هدف پیشرفت از تبحرگرایی، تبحرگریزی، عملکردگرایی و عملکردگریزی تشکیل شده است. جامعه ی آماری پژوهش را دانش آموزان دوره ی متوسطه ی شهر بیجار درسال تحصیلی 90-1389 تشکیل می دادند. برای انجام پژوهش 280 نفر از دانش آموزان پایه ی دوم و سوم رشته های ریاضی، تجربی، و انسانی به شیوه ی تصادفی طبقه ای متناسب با برگزیده شدند و پرسش نامه های فراگرد مطالعه ی بیگز(1987)، جهت گیری هدف پیشرفت الیوت و مک گریگور(2001) و مقیاس فرعی خودکارآمدی پرسشنامه ی راهبردهای انگیزشی یادگیری پنتریچ و دی گروت(1990) برای اندازه-گیری، رویکرد یادگیری، جهت گیری هدف پیشرفت و باورهای خودکارآمدی در اختیار آنان قرار داده شد. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهشی از برخی شاخص های آمار توصیفی، شامل فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و شاخص های آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه، رگرسیون ساده، تحلیل واریانس چند متغیره،t مستقل و تحلیل خوشه ای استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که تبحرگرایی و عملکردگریزی پیش بینی کننده ی رویکرد یادگیری عمیق، عملکردگرایی و تبحرگرایی پیش بینی کننده ی رویکرد حصولی و تبحرگرایی، عملکردگرایی و تبحرگریزی پیش بینی کننده ی رویکرد یادگیری سطحی هستند. در رابطه با خودکارآمدی نتایج تحلیل رگرسیون ساده نشان داد که خودکارآمدی هر سه رویکرد یادگیری حصولی، عمیق و سطحی را پیش بینی می کند. همچنین آزمون t مستقل آشکار ساخت که داتش آموزان دختر در خودکارآمدی و عملکردگرایی با دانش آموزان پسر تفاوت معنا دار دارند و دانش آموزان رشته ی ریاضی و تجربی در مقایسه با دانش آموزان انسانی، رویکرد یادگیری حصولی و عمیق تری دارند و جهت گیری هدف تبحرگرایی و عملکردگرایی را اتخاذ می کنند. در بخش دیگری از پژوهش دو نیمرخ متفاوت به نام نیمرخ معناگرا- سازنده و نیمرخ سطحی گرا - غیرسازنده شناسایی شد و مشخص شد که این دو نیمرخ از لحاظ پیشرفت تحصیلی با هم تفاوت معنا دار دارند.

بررسی رابطه ادراک از ساختار کلاس درس، خوش بینی-بدبینی بر کمک خواهی تحصیلی دانش آموزان سال سوم متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی92-91
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - پژوهشکده ادبیات انقلاب اسلامی 1392
  مریم روشن زاده   تقی زوار

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ادراک از ساختار کلاس درس و خوش بینی- بدبینی با کمک خواهی تحصیلی است. به همین منظور از میان دانش آموزان سال سوم شهر کرج، 378 دانش آموز از طریق نمونه گیری خوشه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند.ابزار پژوهش عبارت بود از الف) پرسش نامه ادراک از ساختار کلاس درس (بلک برن،1998)، ب)جهت گیری زندگی (lor)(شی یر و کارور،1985)، ج) کمک خواهی تحصیلی(قدم پور وسرمد،1382) استفاده شد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزارspss انجام شد نتایج نشان داد: الف) رابطه معناداری بین حمایت خودمختارانه با کمک خواهی تحصیلی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود حمایت خودمختارانه و خوش بینی می توانند پیش بینی کننده کمک خواهی تحصیلی باشند. واژگان کلیدی: ادراک از ساختار کلاس درس، خوش بینی-بدبینی، کمک خواهی تحصیلی.

تعیین رابطه ی بین کارکردهای اجرایی با انواع توانش های خواندن در بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری در شهر تبریز سال تحصیلی 92-93
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  زینب زراعت جو   جواد مصرابادی

هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه بین کارکردهای اجرایی با انواع توانش های خواندن دربین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری در شهر تبریز بود. نمونه این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی پایه های دوم تا پنجم دارای مشکلات یادگیری سال تحصیلی 92-93 در پنج ناحیه شهر تبریز، و 60 نفر از دانش آموز عادی همتا با دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بر اساس سن، جنسیت، و پایه تحصیلی بودند که با استفاده از روش نمونه¬گیری هدفمند برای گروه اول، نمونه گیری خوشه¬ای چند مرحله¬ای برای گروه دوم، انتخاب شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزارهای برج لندن، مرتب کردن کارتهای ویسکانسین، آزمون رنگ¬واژه¬ی استروپ وآزمون نارساخوانی نما استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش¬های آماری: همبستگی پیرسون، t مستقل، تحلیل واریانس چندمتغییره، تجزیه تابع تشخیص، و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد بین مولفه¬های خواندن وبرنامه¬ریزی و سازماندهی، انعطاف¬پذیری شناختی و حافظه کاری رابطه معناداری وجوددارد. نتایج مربوط به آزمون تفاوت دو همبستگی نشان داد که روابط بین مولفه های توانش های خواندن و کارکردهای اجرایی در بین دو گروه کودکان دارای اختلال یادگیری و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج manova نشان داد که که به طور کلی بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری از لحاظ کارکردهای اجرایی و توانش¬های خواندن تفاوت معناداری وجود دارد به طوری¬که کودکان عادی در بازداری پاسخ، برنامه ریزی و سازماندهی، حافظه کاری و توجه و انعطاف¬پذیری شناختی و مولفه¬های خواندن کلمات، درک کلمات و زنجیره کلمات دارای میانگین بالاتری بودند. نتایج مربوط به تجزیه تابع تشخیص یک تابع به دست داد که می¬توانست 37 درصد واریانس متغیرهای ملاک را تبیین کند. نتایج مربوط به ضرایب کانونیک استاندارد شده نشان داد که برنامه ریزی و سازماندهی دارای بیش ترین سهم (38/0) و حافظه کاری و توجه دارای کم ترین سهم(20/0) در پیش بینی کودکان دارای اختلال و عادی هستند. در نهایت نتایج مربوط به طبقه بندی متغیر ملاک توسط تابع تشخیص نشان داد که 75 درصد موارد به درستی طبقه بندی شده اند و در آخر نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که می توان نمرات عملکرد خواندن را از طریق نمرات حافظه کاری و توجه، و انعطاف¬پذیری شناختی به صورت خطی پیش بینی کرد که حافظه کاری و توجه دارای بیش ترین سهم در پیش بینی عملکرد خواندن و مولفه انعطاف پذیری شناختی دارای کم ترین سهم می باشد.