نام پژوهشگر: پروانه دانش
عیسی صفوی حلیمه عنایت
بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مرتبط با سرطان سینه ( مطالعه موردی استان بوشهر ) مقدمه : سرطان پستان شایعترین سرطان تشخیصی و یکی از عوامل عمده مرگ ومیر ناشی از سرطان در زنان می باشد . در صورت کشف زمینه های اجتماعی و اقتصادی مرتبط با این بیماری ، می توان از زایش اولیه نطف این بیماری جلوگیری کرد . در این راستا حوزه علوم طبیعی و پزشکی با کمک از علوم انسانی ، قادر به مدیریت و یاری کاندیداهای بیماری ومبتلایان خواهند بود . با توجه به جمعیت زنان و سیر پیشرونده بیماری، متولیان این حوزه وارد عمل شده ، فعالیت های بین رشته ای را عملیاتی کرده اند . هدف : سرطان پستان شایعترین سرطان زنان در تمام دنیا می باشد که در صورت تشخیص زود هنگام ، قابل علاج میباشد . با توجه به نقشی که غربالگری سرطان پستان در تشخیص زودرس این سرطان و مرگ ومیر ناشی از ان دارد و با در نظر گرفتن اهمیت عوامل اجتماعی و اقتصادی در این زمینه ، می توان به کارکرد این عوامل پی برد .از انجا که هفتاد درصد از علت های مرتبط با بیماریها در حوزه اجتماعی و اقتصادی قرار دارد ، در این راستا دو دسته عوامل اقتصادی و اجتماعی مرتبط با این بیماری مورد بررسی قرار گرفت . همچنین انجام مطالعه بین رشته ای در این حوزه مد نظر بود . مواد و روش ها : این پژوهش به روش مقطعی در طی 6 ماه بر روی 120 نفر از مبتلایان ثبت نامه شده در مرکز بهداشت استان بوشهر و 120 نفر از شاهد ین مرتبط انجام شد . نمونه گیری به شکل کل شماری یا تمام شماری انجام شد . جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامهصورت گرفت. پرسشنامه بکار رفته شامل سوالاتی در زمینه ویژگی های دموگرافیک و نیز مناسک ، رسانه های جمعی ، عزت نفس و سوالت بینا بینی در زمینه سرطان پستان بود . تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده نرم افزاز آماری spssو در سطح معنی داری کمتر از 0 .05انجام شد . یافته ها : 23 در صد از مبتلایان سابقه خانوادگی بیماری را داشتند. چهار متغیر اقتصادی بررسی شده ارتباط معنی با بیماری نداشت . بیش از 90 درصد از بیماران بومی و قومیت فارس داشتند . هم چنین بیش از نود درصد از مبتلایان قبل از تشخیص ، مراجعه به پزشک و ماموگرافی نداشتند . هشتاد درصد از بیماران متاهل و به فرزندان خود شیر می دادند . الگوی سواد بیماران قابل توجه و مایوس کننده بود . هفتاد درصد از بیماران بیسواد و کم سواد بودند که ارتباط معنی داری با سرطان سینه داشت (0.001> p ) . نیمی از مبتلایان دارای بیش از سه فرزند بودند که با سرطان پستان رابطه معنی داری داشت .( p<0.039 ) محله مسکونی مبتلایان با سرطان پستان رابطه معنی دار نشان داد. ( p<0.01 ).از بین متغیر های رسانه جمعی که شامل هشت گویه می شد ، رادیو ( p<0.0001 ) ، ماهواره (p<0.0001 ) ، سی دی ( p<0.0001 ) و موبایل ( p< 0.0001 ) با سرطان پستان رابطه معنی دار نشان داد. هم چنین میزان عزت نفس مبتلایان با سرطان سینه رابطه معنا داری نشان داد (p< 0.003 ) . میزان انجام مناسک با سرطان پستان رابطه معنی داری نشان داد (p<0.0009 ). بین پنج گویه متغیر انجام مناسک ، گویه روزه ( p<0.005 ) و صدقه ( p<0.0001 ) رابطه معنی داری نشان داد . متغیر های معنی دار ( تعداد فرزندان ، محله مسکونی ، صدقه ، روزه ، رادیو ، ماهواره ، سی دی ) تبین کننده بیست درصد از ارتباط این عوامل ( اجتماعی ، اقتصادی ) با سرطان پستان بودند . نتیجه گیری : الگوی سواد مبتلایان تفاوتی فاحش ، معنی دار و مایوس کننده با الگوی مشابه در کشور و دنیا داشت . این یافته گویای عدم کارایی ابزارهای مکتوب در ارتباط باآموزش این بیماران میباشد . دراین راستا می توان از ابزارهای رسانه ای سمعی و بصری استفاده نمود . تهیه « بسته های آموزشی سمعی ، بصری تخصصی » پیشنهاد میگردد. هم چنین برگزاری کلاسهای ارتقاء اعتماد و عزت نفس و آشنایی با مبانی معنویات اسلامی توصیه می شود . زنان روستایی بیسواد و کم سواد ، پر فرزند ، ساکن محله های محروم کاندید آموزش در گام اول می باشند . هم چنین دیده شد عوامل اقتصادی متغیر تاثیرگذار در ایجاد بیماری نمی باشند . عدم کارایی رسانه های مکتوب در آشنایی بیماران با این بیماری اثبات گردید ( در مناطق روستایی) .
یزدانبخش هنری غلامرضا غفاری
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین دینداری و میزان سرمایه اجتماعی در شهر بوشهر می پردازد.دینداری و باورهای مذهبی از گذشته های دور تاکنون بخش اعظم روابط اجتماعی افراد این جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده است.از دورانهای گذشته تا به حال دین به مثابه یک سیمان اجتماعی، کنش های فردی و جمعی افراد را در این مرز و بوم شکل داده است. در نسل بعدی نقش مهمی دارد ».( coleman , 1988 : 109 ). وی عنوان می کند که «سرمایه اجتماعی خانواده به دو شکل متفاوت در درون و بیرون خانواده بروز می کند، یعنی قدرت روابط بین والدین و فرزندان در مقدار زمانی که صرف نظارت بر درس بچه ها می شود و سرمایه اجتماعی و بیرون خانواده ( اجتماع)، مقدار محصور کردن بین نسل هاست که به شکل گیری سرمایه انسانی کمک می کند ».( desjardins , 1999 : 8 ). در بحث دیگری که کلمن در مورد « سرمایه اجتماعی » مطرح می کند؛ ایجاد، حفظ و نابودی این نوع سرمایه است. به عقیده کلمن، عواملی مانند اعتماد، واسطه های اعتماد، ثبات ساختار اجتماعی، ایدئولوژی، رفاه و فراوانی بر ایجاد حفظ و نابودی سرمایه اجتماعی تاثیر می گذارند. اعتماد و خصوصاً اعتماد افراد به قضاوت دیگران ( واسطه های اعتماد ) هر چه بصورت شبکه ای به هم وابسته تر و در هم تنیده تر وجود داشته باشد، باعث افزایش سرمایه اجتماعی می گردد. فرانسیس فوکویاما «سرمایه اجتماعی» را «به عنوان وجود معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی تعریف کرده که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، درآن سهیم هستند. به نظر وی هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می کنند، اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد».(فوکویاما ، 1380: 12). فوکویاما منابع ایجاد کننده سرمایه اجتماعی را این گونه مطرح می نماید : 1-هنجارهایی که به لحاظ نهادی ساخته شده اند و منتج از نهادهای رسمی مانند دولت و نظامهای قانونی هستند. 2-هنجارهایی که خود جوش هستند و بر خاسته از کنش های متقابل اعضای یک جامعه اند. 3-ساخت مندی های برون زاد که برخاسته از اجتماعی غیر از اجتماع مبداً خودشان هستند و می توانند از ایدئولوژی، فرهنگ و تجربه تاریخی مشترک نشأت بگیرند. 4- هنجارهایی که از طبیعت ریشه گرفته اند: مثل خانواده،نژادوقومیت».( فوکویاما،1380: 107، 88). «از نظر پوتنام - یکی از نظریه پردازان «سرمایه اجتماعی»- سرمایه اجتماعی دارای 3 مولفه است: الزامات اخلاقی و هنجارها، ارزشهای اجتماعی خصوصاٌ اعتماد و شبکه های اجتماعی علی الخصوص انجمن های داوطلبانه ».(غلامی ، 1384: 1). به نظر پوتنام سرمایه اجتماعی در گروههای مدنی و دینی، پیوندهای خانوادگی، شبکه های اجتماعی غیر رسمی، دوستان و خویشاوندان، هنجارهای عمل متقابل، داوطلب شدن، از خود گذشتگی و اعتماد نهفته است. هنجارهای اعتماد و عمل متقابل در بین شبکه ها؛ منابع سرمایه و اساساً اجتماعی هستند. سرمایه اجتماعی کنش جمعی نیست، بلکه هنجارها و ضمانت های اعتماد و عمل متقابل در بین شبکه های اجتماعی است که مشکلات غیر قابل حل کنش اجتماعی را حل می کند. شبکه های تعهد مدنی ( انجمنهای همسایگی، گروههای موسیقی، انجمنهای تعاونی، کلوبهای ورزشی، احزاب و ...) عناصر اصلی سرمایه اجتماعی اند؛ چرا که آنها تقویت کننده موثر هنجارهای عمل متقابلند. پوتنام به طور تلویحی سرمایه اجتماعی را با فضلیت مدنی پیوند می زند. «بوردیو در فرضیه سرمایه فرهنگی که در سال 1973 تنظیم گردید بر تأثیر خاستگاه اجتماعی خانواده ها، بر عملکرد تحصیلی تأکید داشت که این خاستگاه به عنوان یک منبع فرهنگی، به بچه ها در ورود به مدارس کمک می نمود. خدمت اصلی تفکر بوردیو در توسعه مجموعه ای از استعاره های قوی برای تشریح موشکافانه رابطه قدرت و سلطه در کار، در جهان اجتماعی و به طور کلی قشربندی فرهنگ می باشد. وی بر جسته ترین چیزی که از اقتصاد سیاسی بیرون می کشد، همان چیزی است که آن را «سرمایه فرهنگی» می نامد. به نظر وی، سرمایه فرهنگی در درون یک فضای اجتماعی پخش شده است و سپس بوسیله میراث، انتقال یافته وبالاخره به صورت فرهنگ سرمایه گذاری می گردد ».( jenks , 1993 , 12 ). بوردیو همچنین به اشکال دیگری از سرمایه می پردازد. او از سرمایه سیاسی یاد می کند و این سرمایه را یک عامل تفاوت گذار در کشورهایی می داندکه عامل سیاسی مبنای تمایز قرار می گیرد. توزیع نامساوی این سرمایه سر منشا تفاوت بویژه در حوزه مصرف و الگو های زندگی است. این سرمایه برای صاحبانش نوعی بهره مندی خصوصی از امکانات و ثروت های عمومی را فراهم می کند. به عبارتی امکانات و در آمدهای عمومی ارثی می شود. به نظر بوردیو زمانیکه یک نخبه سوسیال – دمکرات در طول چند نسل قدرت سیاسی را در اختیار دارد، سرمایه اجتماعی از نوع سیاسی از خلال سندیکاها و احزاب و از طریق روابط فامیلی به میراث برده می شود و به تشکیل نوعی سلسله سیاسی می انجامد. هنگامیکه روشهای انباشت مالی به صورت کامل موردکنترل وممانعت قرارمی گیرد ، سرمایه سیاسی مبنای تفاوت گذاری می شود. «بحث دیگر بوردیو درباره گبقات اجتماعی است. برای فهمیدن نگرش بوردیو به طبقات، نخست لازم است تمایز بین چهار نوع سرمایه ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و نمادین ) را در خاطر داشته باشیم. توزیع این چهار نوع سرمایه، ساختار بیرونی طبقات را در یک سیستم اجتماعی تعیین می کند. ساختار کلی طبقات، مقدار سرمایه موجود در دست گروه بندیهای مختلف را منعکس می کند. بنابراین طبقه مسلط بیشترین سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین را در دست دارد. طبقه متوسط مقدار کمتری از این سرمایه را دارد و طبقه پایین کمترین مقدار از این منابع سرمایه را در دست دارد».( turner , 1998 : 512 – 513 ). در تئوریهای جامعه شناسی دین از دیدگاه های ماکس وبر، دورکیم ، هریو- لژه، بروس کوئن و... استفاده شده است. به عقیده وبر جامعه شناسی کارش مطالعه جوهر پدیده دینی نیست، بلکه رفتارهایی را که با تکیه بر پاره ای تجربیات خاص، تصورات و اهداف معین صورت می گیرند، مورد بررسی قرار می دهد. او همچون دورکیم ادعا می کند که دین به مثابه یک نیروی وحدت آفرین، اعضای یک گروه خانوادگی، کلان یا قبیله را با یکدیگر متحد می سازد. «دور کیم دین را تماماً دارای بنیانهای اجتماعی می داند. او معتقد است جامعه منشأ بستر و مقصد دین است. بخش اعظم دین متشکل از باورهای گوناگون است. وی به جنبه مثبت دین، یعنی حفظ پیوندهای اجتماعی است توجه دارد. به عقیده او همبستگی زندگی اجتماعی، یکی از ضرورتهای اصلی و یکی از موثرترین وسایل تضمین و حتی تقویت این نکته است که همبستگی همان مذهب است ».( همان ، 118). کمک اصلی دورکیم تحلیل او درباره نقشی بود که دین در ایجاد وجدان جمعی داشت.؛ یعنی وجدان اخلاقی و اگاهی جمعی. دور کیم این جوامع جدید را آئین فردی نامید. دورکیم با این تحلیل، راه را برای تمایل جامعه شناسی جدید به صور پراکنده و گسترده یا فرانهادی دینداری باز کرد. هرویو- لژه در بحث جامعه پذیری دینی معتقد است که تمام نهادهای اجتماعی کننده مانند (خانواده و مدرسه ) که وظیفه شان شکل دادن به افکار، رفتار و شخصیت افراد بر اساس ارزش ها و هنجارهایی است که خود این نهادها حاصل آنند با گسیختگی فرهنگی مواجه اند که مشخصه جوامع فوق مدرن است. این گسیختگی، جوامع را وادار می کند تا رسالتشان را از اساس، باز تعریف کنند. به نظر او، انتقال هویت دینی مستلزم اصل وجود نهادهای دینی است: یعنی تداوم حافظه ای که شالوده آنهاست. در حقیقت، کلیت دین با فعال شدن خاص حافظه جمعی درگیر است. در جوامع سنتی که عالم دینی – نمادی، کاملاًٌ به دست یک اسطوره اصلی (origin myth)ساخت می یابد، آنچه که هم منشأ جهان و هم منشأ گروه را مشخص می سازد؛ حافظه جمعی موجود است. در واقع حافظه جمعی؛ محاط بر ساختار ها، سازمان، زبان و اعمال روزانه جوامعی است که سنت کاملاً بر آنها حاکم است. هرویو- لژه در مسیر فردی ساختن اعتقادورزی معتقد است: در جوامعی با مدرنیته بالا که تفکیک نهادی آنها زیاد است، قلمروهای متفاوت فعالیت اجتماعی از یکدیگر مجزایند و منطقشان نسبتاً مستقل است. در این جوامع، افراد خود را در قواعد پیچیده، بازی می دهند و نقش خود را بر اساس مشرب ها، عضویت، علایق، تجربه ها و خواسته هایشان ایفا می کنند. از نظر او فرآیند های هویت یابی دینی اجتماعی در بافت مدرنیته، از طریق باز ترکیب آزاد چهار بعد نوعی هویت یابی بعد جماعتی، بعد اخلاقی، بعد فرهنگی و بعد عاطفی پدید می آیند. بروس کوئن سه کارکرد عمده برای نهاد دین قایل است: اول: کمک به افراد در پیدا کردن هویت اخلاقی. دوم: فراهم کردن تفسیرهایی برای تبیین محیط اجتماعی و طبیعی فرد. سوم: بالا بردن روحیه اجتماعی افراد، انسجام و همبستگی گروهی. استارک و فینک در مورد رابطه سرمایه و انتخاب دینی معتقدند که تلاش مردم در زندگی بر آن است که بر اساس انتخابهای عقلانی عمل کنند، با این هدف که حداکثر سود را از کمترین سرمایه بدست آوردند. او این تئوری را در مورد سرمایه اجتماعی و دینی بیشتر گسترش می دهد: استارک و فینک سرمایه اجتماعی را پیوندهای بین شخصی می دانند. سرمایه اجتماعی به روابط ما با دیگران اشاره دارد. ما می توانیم روی این سرمایه در زمانهای نیاز حساب کنیم. بیشتر مردم یک شبکه ارتباطی قابل دسترسی را ذخیره کرده اند. انتخاب دینی آنها بر مبنای سلیقه های کسانی است که با آنها پیوند دارند. مردم سرمایه اجتماعیشان را حفظ می کنند و با ناهمنوایی به خطر نمی اندازند. بنابراین آنها به ایجاد پیوندهایی جدید روبرو نیستند. استارک این اصل عمده را بیان می کند که: «در ساختن انتخاب دینی، مردم تلاش می کنند سرمایه اجتماعی شان را به خدمت بگیرند».(stark,r finke,r.,2000:1). «تغییر پذیری در ترکیب دینداری افراد از شبکه ها و روابط اجتماعی آنها تأثیر پذیرفته و انتخاب دینی افراد را مشخص می کند».(ellison,1995).در شرایط طبیعی اغلب مردم نمی خواهند تغییر مذهب بدهند. معمولاً بچه ها دینداری والدین و خویشاوندان خود را می پذیرند و با این کار پیوندهای خویشاوندی خود را حفظ می کنند و با باقی ماندن در دینداری کسانی که با او در ارتباط هستند سرمایه اجتماعی خود را به حداکثر می رسانند. مهاجرت و ازدواج دو فاکتور مهم در تغییر پیوندها هستند. اشخاص تازه وارد باید دوستان جدیدی پیدا کنند و ازدواج نیز به پیوند با شبکه خویشاوندی جدیدی منجر می شود. در این بین سن نقش مهمی دارد چرا که مردم در جوانی بیشتر مستعد مهاجرت و ازدواج هستند و تعدادی از مردم شبکه های اجتماعی خود را با ترک خانه والدینشان تغییر می دهند. با وجود این تغییر شکل دینداری بیشتر در تحرک جغرافیایی، نوجوانی و جوانی، ازدواج و طلاق صورت می گیرد. هر کدام از این موارد تعمیم ها با تحقیقاتی حمایت شده است. بدین وسیله استارک اهمیت فاکتورهای دینی را در انتخاب دینی به حداقل می رساند؛ به منظور آنکه بر اهمیت سرمایه اجتماعی تاکید کند. با وجود این استارک و فینک معتقدند که انتخاب یک دین همانند گرویدن به یک کلوب سکولار نیست. «عقاید» جنبه مرکزی دین هستند و بنابراین عقاید افراد موضوع دین است. استارک و فینک معتقدند که با نگاه دقیقتر، انتخاب دینی به جاذبه تعلیم آن وابسته است که برای درک این دیدگاه لازم می داند که سرمایه دینی فهمیده شود. فرضیه های استخراج شده از این تئوریها به ترتیب زیر بودند: 1- میان اعتقادات دینی مردم شهر بوشهر و میزان سرمایه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد. 2- میان اعمال ( مناسک دینی) مردم شهر بوشهر و میزان سرمایه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد. 3- میان اعمال تجربه های دینی (بعد عاطفی) مردم شهر بوشهر ومیزان سرمایه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد. 4- میان آثار و پیامدهای دینداری مردم شهر بوشهر و میزان سرمایه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد. جامعه آماری در نطر گرفته شده برای این تحقیق مردم شهر بوشهر در سال 1389 بودند. در این تحقیق از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جمعیت نمونه 250 نفر محاسبه شدند که در پایان 6 پاسخگو پرسشنامه ها را به پرسشگران تحویل ندادند و جمعیت نمونه به 244 نفر تقلیل پیدا کرد. نمونه ها بصورت سیستماتیک بین 40 محله موجود در شهر بوشهر انتخاب شدند و پرسشنامه ها در اختیار آنها قرار گرفتند. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها مورد تحلیل و توصیف قرار گرفتند که در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های تحلیلی در فصل قبل ارائه شده اند. برای بررسی و آزمون فرضیه های تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. این آزمون آماری به این دلیل انتخاب شد که فرضیه های تحقیق در سطح سنجش فاصله ای اندازه گیری شده اند. متغیر سرمایه اجتماعی نیز با مقوله های مشارکت اجتماعی?، اعتماد و روابط اجتماعی سنجیده شده اند. بر اساس نتایج آزمون آماری، همه فرضیه های تحقیق در سطح اطمینان 99 درصد و با ضریب خطای 01/0 پذیرفته شدند. این نتایج نشان دهنده این امرند که در شهر بوشهر میزان دینداری و سرمایه اجتماعی رابطه تنگاتنگی با هم دارند و یکی از مهمترین عناصر تاثیر گذار در شکل گیری سرمایه اجتماعی، میزان دینداری مردم شهر مذکور بوده است. جداول آمار توصیفی نیز نشان می دهند که میزان دینداری در بین مردم شهر بوشهر خیلی بالاست. در این تحقیق، دینداری در ابعاد مختلف در ابعاد اعتقادی، رفتاری، عاطفی و پیامدی سنجیده شده بود که بعد اعتقادی مردم بوشهر در بالاترین سطح و ابعاد عاطفی، رفتاری و پیامدی در سطوح پایین تری قرار داشتند. از سوی دیگر میزان سرمایه اجتماعی مردم شهر بوشهر نیز در سطح مطلوبی قرار داشت که اگر بخواهیم ابعاد مختلف آن را با هم مقایسه کنیم، بیشترین نمره به روابط اجتماعی و سپس به ترتیب به مشارکت و اعتماد اجتماعی تعلق می گیرد. با توجه به این مقایسه شاید بتوان نتیجه گرفت که بیشترین میزان سرمایه اجتماعی شهر بوشهر در حوزه ی سنتی وجود دارد. در این بعد ما به روابط پاسخگویان با نهادهای سنتی مانند خانواده، خویشاوندی و میزان تعلق به ایرانی بودن پرداخته بودیم. در بعد مشارکت اجتماعی بحث از مشارکت در نهادهای جدید مانند انتخابات مجلس، ریاست جمهوری، شوراهای شهر، هلال احمر و ... بود که بر اساس جداول توصیفی نمره این بعد در سطح پایین تری از بعد قبل قرار دارد. و پایین ترین میزان سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد اجتماعی است که بیانگر میزان اعتماد به مسئولین، نهادها و اقشار اجتماعی است که اکثر این نهادها و اقشار در دوره های اخیر پدید بوجود آمده اند یا حداقل به شکل امروزی تغییر پیدا کرده اند. 5-2- پیشنهادات در بخش یافته های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که بین مولفه های دینداری ( بعد رفتاری ، بعد عقیدتی بعد عاطفی و بعد پیامد) و میزان سرمایه اجتماعی در شهر بوشهر رابطه قوی و مستقیم وجود دارد در ضمن در بخش توصیف داده ها ملاحظه کردیم که میزان دینداری در بین مردم شهر بوشهر بسیار بالا است این نتایج می تواند به برنامه ریزان فرهنگی و اجتماعی کمک کند که برای توسعه شهری، اجتماعی و فرهنگی و... متغیر های دینداری را نادیده نگرفته و در عوض راههای را برای تقویت دینداری جستجو کنند. در شرایط که جریان قدرتمند جهانی شدن هویت های فرهنگی دینی قوی را اجتماعی را دستخوش تغییراتی کرده است باید مسئولان زی ربط هوشیار شدند که با کاهش میزان دینداری در بین مردم فرآیند توسعه نیز با موانع جدیدی برخورد خواهد شد زیرا همانطور که در بخش های نخست تحقیق آمد یکی از مهمترین عواملی که صاحب نظر اند نظری جهت فرآیند توسعه بر آن تاکید دارند ، سرمایه نظری است در این تحقیق تأثیر نشان داده شد که میزان سرمایه در شهر بوشهر به شدت است. تحت تأثیر میزان دینداری است بنابر این سرمایه گذاری بیشتر و برنامه ریزی دقیق تری پیش بینی شود تأثیر میزان دینداری مردم تقویت شده ونیز تحت تاثیر عواملی جهانی شدن کاهش پیدا نکند . در یافته های تقویتی تحقیق ملاحظه شد که در بین ابعاد دینداری میزان اعتقادات دینی به نسبت ابعاد دیگر خیلی بیشتر است برای کاهش ( این ابعاد فاصله بعد عقیدتی و رفتاری و عاطفی و پیامدی) ـ باید راهکارهای محققانه و عادلانه جستجو کرد فاصله بعد عقیدتی و عملکردی(رفتاری ) می تواند چالشی جدید را در امر دینداری و انتقال آن به نسل های آینده ایجاد کند بنابراین مسئولان ذی ربط باید آگاه باشند که زمانی بالا بودن میزان دینداری و به تبع آن سرمایه اجتماعی در میان مردم شهر بوشهر اثر بخش است که بعد رفتاری ونیز تقویت شود البته بر اساس یافته های تحقیق حاضر در بازه زمانی ما به بررسی رابطه بین دینداری نیز سرمایه اجتماعی پرداخته ایم میزان رفتارهای دینی در سطح بالایی بوده است ولی همان فاصله از اندکی که بین بعد اعتقادی و رفتاری وجود دارد نیز هوشیاری برنامه ریزان و صاحب نظرات را می طلبد . این تحقیق اولین تحقیقی بود که با این عنوان و موضوع در شهر بوشهر انجام گرفت بخاطر همین، اطلاعات چندانی در این زمینه از مورد مردم شهر بوشهر وجود نداشت در زمینه نمونه گیری محدوده دقیق محلات و بلوک بندی مشخصی وجود نداشت که محقق باید این کار را خودش انجام می داد در مورد پرسشنامه تحقیق بسیاری از پا پاسخگویان همین که سوالاتی در مورد عقاید دینی آنها پرسیده می شد نوعی نگرانی از ابراز واقعی عقاید و رفتارهایشان داشتند که با توضیح اینکه این کار فقط یک کار دانشگاهی است و هیچ نامی از آنها روی پرسشنامه درج نمی شود آنها را به سطحی از اطمینان نسبی می رساندیم.
نسرین زیبایی سعید معید فر
چکیده هدف از انجام این پزوهش بررسی عوامل موثر بر نشاط اجتماعی در شهر ایلام می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را افراد 20 تا 60 ساله شهر ایلام تشکیل دادند که تعداد آنان 160000 نفر می باشد و از میان آنان 400 نفر به عنوان افراد گروه نمونه مورد آزمون قرار گرفتند. به لحاظ روش شناسی پژوهش حاضر در دو سطح توصیفی و همبستگی انجام شده است و برای شناسایی عوامل موثر بر نشاط اجتماعی از روش آماری رگرسیون (ساده و چندگانه) استفاده شد است. جهت جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که تمامی متغیرهای پیش بین (امید، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، شرایط اقتصادی و غنی بودن اوقات فراغت) بصورت مثبت و معناداری نشاط اجتماعی را پیش بینی می کنند. علاوه بر تحلیل داده ها نشان داد که امید 08/0، امنیت اجتماعی 08/0، اعتماد اجتماعی 06/0، شرایط اقتصادی 08/0 و غنی بودن اوقات فراغت 11/0 از واریانس نشاط اجتماعی را پیش بینی می کنند.
سعدیه حیدری پروانه دانش
چکیده بزرگترین گروهبندی در جوامع انسانی به دو گروه زن و مرد به دنبال خود صفات، ویژگی ها و در مجموع هویت های متفاوتی را برای هر دسته از افراد در جامعه و فرهنگ تعیین می کند و این جنسیت تعریف شده در هر فرهنگ از طریق منابع جامعه پذیری و بویژه از طریق ادبیات شفاهی (فولکلور) به نسل های بعدی منتقل می شود. بنابراین موضوع مطالعه حاضر بررسی جایگاه زن در فرهنگ عامیانه ی کردی با تکیه بر ضرب المثل ها و مثل نماهاست که به روش کیفی تحلیل محتوا و با تکیه بر نظریه ی طرح واره ی جنسیتی ساندرا بم و جنسیت زدگی زبانی به پژوهش در فولکلور قوم کرد اقدام شد. در این راستا از 2958 ضرب المثل جمع آوری شده در اثر معتبر قادر فتاحی قاضی، 380 ضرب المثل و مثل نما که مربوط به زنان و متعلقات آن بود استخراج و مبنای پژوهش قرار گرفت و دستور العمل کدگذاری نهایی با تایید اساتید راهنما و مشاور، اعتبار صوری پژوهش فراهم شد. با توجه به دستور العمل، ضرب المثل ها ی زنان در هشت مقوله زن و خانواده، اجتماع، سیاست، اقتصاد و کلیشه های شخصیت- جنسیت و نقش- جنسیت و جنسیت زدگی زبانی در دو حوزه ی واژگان و معنا با مقوله هایی جداگانه، کدگذاری شدند و با آمار توصیفی جداول توزیع فراوانی و درصد برای مقوله های هر مقوله محاسبه و جهت پایایی پژوهش نیز 18 درصد از ضرب المثل ها توسط کدگذار دوم، کدگذاری مجدد شد و با محاسبه از طریق ضریب اسکات، پایایی پژوهش 95/ درصد به دست آمد. یافته های بدست آمده نشان می دهد که در مقوله خانوادگی زیر مقوله «عشق و ازدواج و عروسی» با بیشترین اهمیت و زیر مقوله ی مردسالاری و خشونت نسبت به زنان در اجتماع بیشترین درصد را داشت و مقوله های های زن و سیاست و زن و اقتصاد کمترین فراوانی را در ضرب المثل ها داشتند که به نوبه خود نشاندهنده نادیده گرفتن زنان در این دو عرصه در فرهنگ اکراد است در ادامه نگاه فردوستی و خانه داری زنان پررنگ ترکلیشه ای شده است و یافته ی دیگر اینکه جنسیت زده بودن زبان ضرب المثل ها و مثل نماهای کردی مورد تایید می باشد. بنابراین در مجموع می توان نگاه سنتی و درجه دومی و گاه تحقیر آمیز فولکلور فرهنگ کرد را نسبت به زنان نشان داد.
محمود راعی پروانه دانش
چکیده هدف این تحقیق پرداخت مجدد به مقول? اعتیاد بخصوص از گونه صنعتی و شیمیایی آن در میان دانشجویان است. مساله ای که همواره وجود داشته و همچون سدی مستحکم امنیت ملی- اجتماعی و فرهنگی و نیز توسعه و پیشرفت را نشانه روی کرده و مانع بسط و گسترش آنهاست. تضعیف امنیت و سلامت اجتماعی به سبب گسترش اعتیاد به مواد مخدر صنعتی نظیر اکستاسی و مواد شیمیایی مخدر و همینطور اقدام به تولید و قاچاق آنها موجبات پریشانی خاطر بسیاری از افراد جامعه بخصوص خانواده هاست. به نظر نمی رسد چنین جامعه ای رو به توسعه و پیشرفت اقتصادی- انسانی- فرهنگی و اجتماعی آورد مگر با چاره اندیشی، پیشگیری و برنامه ریزی اساسی. چنانچه تمامی سازمانها و نهادهای اجتماعی دولتی و غیردولتی ذیربط با یکدیگر همکاری داشته باشند جلوگیری از شیوع این بلای خانمانسوز دور از دسترس نمی باشد. دانشجویان بعنوان سرمایه های انسانی پرورش یافته، روشنفکر و نخبه امیدهای هر جامعه هستند. سلامت دانشجویان، سلامت نیروی انسانی ارزنده و مفید کشور و به تبع آن امنیت اجتماعی و سرمایه گذاریها و توسعه ملی را بدنبال خواهد داشت. هر چند همه ساله میلیاردها تومان بودجه جهت کارهای فرهنگی، آموزشی و تحقیقی برای جلوگیری از شیوع مواد مخدر صنعتی و ... هزینه می گردد ولی بنظر می رسد می توان با برنامه ریزی دقیق تر و انجام پروژه های تحقیقاتی و کاربردی در سطح ملی و محلی به طور مداوم و مستمر کارهای بهتر و مفیدتری انجام داد. مقاله حاضر برگرفته از تحقیقی است که در سال تحصیلی 90 در شهر رشت و در 2 دانشگاه بزرگ این شهر یعنی دانشگاه گیلان و آزاد صورت پذیرفته – 91 با تکیه بر روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه ای بالغ بر 400 دانشجو که به صورت تصادفی از خوابگاهها و محیط های دانشجویی این 2 دانشگاه انتخاب شده اند صورت پذیرفته تا با تکیه بر 8 فرضیه که از چارچوب نظری ملهم از دو نظریه عمده جامعه شناسی یعنی همنشینی افتراقی ساترلند و نظریه کنترل اجتماعی هیرشی بنا شده اند گرایش به مصرف مواد مخدر صنعتی را میان آنان مورد بررسی قرار دهد.