سابقه و هدف: بیمارستان ها نقش تعیین کننده ای در تأمین سلامت افراد جامعه دارند از این رو اتقاء کیفیت عملکرد بیمارستان ها از طریق به کارگیری مکانیزم های بهره وری می تواند در پویایی هر چه بیشتر بیمارستان ها موثر واقع شود. هدف از این پژوهش بررسی رابطه استراتژی های سازمانی با بهره وری نیروی انسانی بر بیمارستان های تحت پوشش داشگاه علوم پزشکی تهران بوده است که در سال 1390 در تهران انجام شد. روش بررسی: این پژوهش توصیفی ـ پیمایشی بر روی تمامی سطوح مدیریت در ده بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد بررسی قرار گرفت. داده ها نیز از طریق نرم افزار spss مورد تحلیل نهایی قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که از بین مولفه های استراتژی های سازمانی که شامل استراتژی های تصمیم گیری، برنامه ریزی، تامین نیروی انسانی، ارزیابی عملکرد، حقوق و پاداش، آموزش نیروی انسانی می باشد. در نهایت از نظر مدیران بیمارستانها بین استراتژی های سازمانی و بهره وری نیروی انسانی ارتباط معناداری وجود دارد (فرضیه اصلی). نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که بهره وری نیروی انسانی در بیمارستان ها در گرو تدوین استراتژی های ساختاری، فرایندی و نیز ارزیابی عملکرد مستمر است و در این میان تعهد مدیران ارشد و مشارکت همه دست اندرکاران اجرایی بیمارستان نیز ضروری می باشد. کلید واژه: بهره وری ـ استراتژی سازمانی ـ بیمارستان

برنامه های استراتژیک ابزاری هستند که با تحلیل شرایط محیطی و ایجاد هماهنگی ، همسویی و هم افزایی، سازمان را در ساختن آینده ای مطلوب مطابق نیازهای مخاطبین و ذی نفعان یاری می نماید. از مهمترین دغدغه های هرسازمان حفظ تعادل بین اهداف و منابع در دسترس سازمان است. در این ارتباط، تعیین و اولویت بندی استراتژی های سازمان از بیشترین اهمیت برخوردار می باشد. در این پژوهش که بصورت مطالعه موردی در شرکت روغنکشی خرمشهر انجام شده است، با بررسی عوامل داخلی و خارجی تأثیر گذار، از ماتریس swot در جهت تدوین استراتژی ها بهره برده و با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (qspm) استراتژی های ارائه شده انتخاب و اولویت بندی گردیدند. در ادامه، استراتژی ها از طریق مقایسات زوجی با شاخص های کلیدی شرکت، وزن دهی و جهت افزایش ضریب اطمینان و نیز در نظر گرفتن همزمان معیارهای کمی و کیفی، استراتژی های منتخب، از طریق روش تاپسیس فازی اولویت بندی گردیدند. پس از مقایسه نتایج روش پیشنهادی با روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی ، نتایج جهت ارزیابی و تصمیم گیری نهایی در اختیارکمیته راهبردی شرکت قرار داده شد؛ و با روش تاپسیس کلاسیک مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل شده بیانگر این نکته است که روش فازی با توجه به وضعیت کنونی شرکت نسبت به روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، برتری داشته و برای شرکت مناسبتر می باشد .

امروزه مدیریت موجودی اثربخش, نقش مهمی را در موفقیت سازمانها در محیط کسب و کار جدید ایفا میکند.به طور واضح برای سازمانهایی که صدها قلم موجودی را نگهداری میکنند, از نظر اقتصادی طراحی یک سیاست مدیریت موجودی برای هر یک از اقلام موجودی به طور جداگانه امکان پذیر نیست.و به علاوه اقلام موجودی متفاوت ممکن است نقشهای کاملا" متفاوتی را در کسب و کار سازمان ایفا کنند.از این رو مدیران به طبقه بندی این اقلام به منظور کنترل مناسب هر طبقه موجودی بر اساس رتبه اهمیتش نیاز دارند. این تحقیق متشکل از 5 بخش به شرح زیر میباشد: در بخش1 ابتدا شاخصهای موثر در طبقه بندی چند معیاره موجودیها انتخاب میشوند, در بخش 2وزن هر کدام از شاخصهای انتخاب شده با استفاده از تکنیک بردار ویژه محاسبه میشوند, در بخش3وزن هر یک از شاخصها در هر یک از طبقات موجودی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی محاسبه میشود, در بخش 4 مدلی ریاضی به منظور ارزیابی نظام کنترل موجودی با استفاده از رگرسیون ارائه میشود, در بخش 5 بر اساس طبقات تعریف شده برای اقلام موجودی , از تجزیه و تحلیل حساسیت به منظور تعیین اهمیت هر کدام از شاخصها برای هر طبقه موجودی استفاده شده است.

چکیده موسسات و سازمانها و دستگاههای اجرایی با هر ماموریت، رسالت، اهداف و چشم اندازی که دارند نهایتاً در یک قلمرو ملی و یا بین المللی عمل می کنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذینفعان هستند تا به شرکتی که هدفش سودآوری و رضایت مشتری است و یا سازمانی که هدف خود را اجرای کامل و دقیق وظایف قانونی و کمک به تحقیق اهداف توسعه و تعالی کشور قرار داده، پاسخگو باشند. بنابراین، بررسی نتایج عملکرد، یک فرایند مهم راهبردی تلقی می شود. کیفیت و اثربخشی مدیریت و عملکرد آن عامل تعیین کننده و حیاتی تحقق برنامه های توسعه و رفاه جامعه است. ارایه خدمات و تولید محصولات متعدد و تامین هزینه ها از محل منابع، حساسیت کافی را برای بررسی تحقق اهداف، بهبود مستمر کیفیت، ارتقای رضایتمندی مشتری و شهروندان، عملکرد سازمان و مدیریت و کارکنان را ایجاد کرده است. درصورتی که ارزیابی عملکرد با دیدگاه فرایندی و بطور صحیح و مستمر انجام شود، در بخش دولتی موجب ارتقا و پاسخگویی دستگاههای اجرایی و اعتماد عمومی به عملکرد سازمانها و کارایی و اثربخشی دولت می شود. در بخش غیردولتی نیز موجب ارتقای مدیریت منابع، رضایت مشتری، کمک به توسعه ملی، ایجاد قابلیتهای جدید، پایداری و ارتقای کلاس جهانی شرکتها و موسسات می شود. این تحقیق یک رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی را برای ارزیابی عملکرد شرکتهای عضو زنجیره تامین شرکت روئین صنعت پیشنهاد می نماید. با توجه به چهار منظر کارت امتیازی متوازن، در این تحقیق ابتدا زیر معیارها و شاخص های ارزیابی عملکرد را که از ادبیات مرتبط با ارزیابی عملکرد بانک ها استخراج شده را به طور خلاصه بیان شده است. سپس زیر معیارها متناسب با هر یک از 4 منظر bscکه با نظرخواهی از خبرگان انتخاب شده اند آورده شده است. پس از آن اوزان مرتبط با 4 منظر اصلی bsc و زیر معیارهای مربوطه با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای فازی محاسبه شده است. در نهایت، با استفاده از یکی از ابزارهای تصمیم گیری چند معیاره (topsis) شرکتهای عضو زنجیره تامین شرکت مذکور رتبه بندی شده اند.

هدف این پژوهش حصول به راهکارهای اثر بخش جهت مدیریت دانش مشتری در محیط کسب و کار می باشد. بدین منظور سه سوال پژوهشی طرح شده است که تمرکز آن ها بر این مورداست که چطور اطلاعات مشتریان که مبنای ایجاد دانش مشتریان است؛ قابل دسترسی و پژوهش بوده و همچنین قابل گسترش در محیط کسب و کار هستند. بر این اساس، مدل های کاربردی بر پایه اطلاعات مشتریان در خرید محصولات تند گردش با استفاده از ابزارهای داده کاوی ارائه می گردد، بدین منظور از اطلاعات مشتریان شرکت گروه صنعتی گلرنگ بهره گرفته شده. این شرکت به عنوان نمونه ی غیراحتمالی و به صورت پیش داورانه انتخاب شده است نتایج بدست آمده از سازمان تحت بررسی نشان دادند مدل های ارائه شده می تواند فرصتهایی را برای اکتساب دانش از اطلاعات مشتریان که در بانک های اطلاعاتی شرکت موجود می باشد را فراهم آورد، این دانش آشکار شده می بایست در سازمان جاری سازی گردد. بانک های اطلاعاتی شرکت مذکور با زیر ساختارهای عظیم تجهیز شده بودند که می توانستند رویه های مدیریت دانش مشتری خود را تقویت نمایند، یافته های این پژوهش نشان می دهند که اجرای موفق مدیریت دانش مشتری در کسب و کار، بستگی به بکارگیری اطلاعات مشتریان در جریان اکتساب دانش از سازمان، فرهنگ دانش سازمان و گسترش دانش مشتری درسازمان دارد. به کار گیری این اصول یک جریان دو سویه از ارزش ها را هم برای مشتریان و هم برای شرکت ایجاد می کند.

امروزه سازمانهایی در عرصه رقابت موفق تر خواهند بود که برآوردن نیازها و خواسته های مشتریان گوی سبقت را از رقبای خود بربایند . به تعبیر دیگر فلسفه جدید مدیریت کیفیت یعنی کیفیت از دیدگاه مشتری ، مرکز توجه به مشتریان بوده و از دید مشتریان به مسائل نگاه میشوند . به همین دلیل هر روز تکنیک های مدیریتی جدیدی در راستای ارتقا و بهبود کیفیت خدمات با دیدگاه مشتری محوری به روی کار می آیند . بانک ها به عنوان یکی از ارکان مهم اقتصادی در جوامع امروز نقش مهمی در ارائه خدمات مطلوب و متناسب با نیاز مشتریان دارند در این میان یکی از مهمترین تکنیک های مدیریت کیفیت که امکان تعامل بین بخشهای مختلف را فراهم می آورد (qfd) می باشد . لذا در این میان روش (qfd) یک روش بسیار موثر و کارا برای تحقیق " مشتری گرایی " در بانک ها می باشد . هدف از این پژوهش بکارگیری روش گسترش عملکرد کیفیت (qfd) در بانک صادرات ایران به منظور شناسایی نیازهای مشتریان در زمینه خدمات نوین بانکی و همچنین شناسایی الزامات فنی و اولویت بندی آنها در جهت بهبود ارائه خدمات بانکی می باشد . برای اجرای این پژوهش به سراغ مشتریانی که از خدمات نوین بانکی استفاده می نمایند رفتیم و برای شناسایی الزامات فنی از نظرات گروه خبرگان بانک استفاده گردید . در انتها به منظور ارزیابی عملکرد بانک ، نحوه ارائه خدمات نوین بانکی با یکی از بانک های خصوصی مورد مقایسه قرار گرفته شد . نتایج حاصله نشان می داد که در زمینه خدمات نوین بانکی حضور کارکنان متخصص و استفاده از سیستم های امنیتی و مطمئن برای خدمات غیر حضوری از اهمیت بیشتری برخوردار است و همینطور عدم قطع سیستم های اینترنتی و الکترونیکی بانک نقش بسزایی در رضایت مشتریان دارا میباشد . در مقایسه با یکی از بانک های خصوصی سطح کیفیت خدمات نوین بانکی بانک صادرات نسبتا پایین می باشد . لذا به منظور بهبود کیفیت خدمات نوین بانکی پیشنهاد محقق این بود که نیازهای فعلی و آتی مشتریان دقیق تر و جزئی تر مورد بررسی قرار گیرد و همینطور زیر ساخت های مورد نیاز از جمله بکارگیری سیستم های پیشرفته و مطمئن الکترونیکی جهت پاسخگویی به نیازهای مشتریان فراهم گردد.

جهت کاهش هزینه کل محصول تولید شده وتوان ایجاد توسعه و انتخاب تأمین کنندگان خرید از بهترین تأمین کنندگان با بهترین کیفیت ،هزینه کمتر مدیریت تأمین کنندگان و توانایی اجرای سیاست های پیشرفته خرید، دسترسی سریع تر به مواد اولیه لازم و دریافت تسهیلات مناسب با توجه به مطالب عنوان شده ، جهت دستیابی به یک زنجیره تأمین مناسب و چابک موفق، باید به تأمین کنندگان و بحث شناسایی ، ارزیابی و رتبه بندی آن ها به منظور انتخاب بهترین تأمین کنندگان توجه بسیاری نمود که در این پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شاخص های ارزیابی استخراج و سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه در جامعه آماری که شامل خبرگان صنایع آرایشی و بهداشتی بودند با توجه به شرایط محاطی و محیطی این شاخص ها در قالب 5 معیار اصلی ( کیفیت، حمل و نقل و لجستیک، قابلیت اطمینان، مالی/اقتصادی، خدمات و تحویل) و 28 زیر معیار بومی گردید.

امروزه برونسپاری به عنوان یکی از استراتژیهای موثر در دنیای کسب و کار شناخته شدهاست. در این راستا برونسپاری فرایندهای کسب و کار به عنوان یکی از متداولترین اشکال برونسپاری به شمار می آید. هم اکنون بسیاری از سازمانها وحتی سازمانهای تحقیقاتی، از فعالیتهای معمول داخلی به سوی برنامه های جدید توسعه و بکارگیری فناوری در قالب همکار یها ، روی آورده اند. ضرورت مشارکت و برون سپاری ، مساله ای است که اکثر شرکتها با آن مواجه هستند چرا که شرکتها منابع محدودی دارند و نمی توانند بضاعت مالی داشتن تمام تکنولوژ یها در درون خود را داشته باشند. از میان این مسائل ، مساله برون سپاری مورد بررسی خاص قرار گرفته است . بررسی مدلهایی که به صورت عام مطرحند در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفته است.هدف از این پایان نامه ارائه یک مدل برای برون سپاری فرآیندهای کسب و کار با رویکرد نگاشت ادراکی و سیستم داینامیک میباشد . جهت ارائه این مدل، پس از انجام تحقیقات مقدماتی و مستندات علمی،15 شاخص تاثیرگذار بر فرآیند برون سپاری استخراج گردید و با اعمال نظرات خبرگان صنعت پتروشیمی تمامی شاخص ها مبنای مطالعه و پیش بینی رفتار بر برون سپاری شرکت nipc گردید. 1