نام پژوهشگر: منیره احمد سلطانی
منیر اعظم میثاقی نژاد دره دادجو ی توکلی
باتوجه به موضوع" سیر اندیشه و درون مایه های سه منظومه ادبی عرفانی :جام جم اثر اوحدی مراغه ای، گلشن رازاثر شیخ محمودشبستری و عشاق نامه اثر فخرالدین عراقی" دراین پژوهش ابتدا مضمون های موجود در هرسه اثر استخراج ودرجداول تفکیک مضامین منظم گردید سپس با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی ، نخست مضمون ها توصیف شده سپس سایر ابعاد موجود در آثار مانند حکایات وغزلیات از نظر ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. براین اساس قابل ذکراست باتوجه به اینکه هرسه منظومه محتوایی عرفانی اخلاقی دارند و با توجه به اینکه درهرسه منظومه هدف پدیدآورندگان به نوعی آموزش وتعلیم مخاطبان است، می توان نتیجه گرفت که هریک از آنان برای بیان نکات عرفانی واخلاقی خطاب به مخاطبان ساختار ولحنی خاص در پیش گرفته وروش تبیین آنان متفاوت است. ازسویی دراین پژوهش اثبات شده است که بهره گیری از روش تحلیل محتوای مقوله ای با تفکیک مضامین موجود در یک متن ، علاوه بر علوم ارتباطات ، برای تحلیل موضوعی آثار ادبی در عرصه ادبیات نیز کاربرد ویژه ای دارد.
میترا محمدی منیره احمد سلطانی
ادبیات اقلیمی ، نوعی از ادبیات است که ریشه در زبان، آداب و آیین ، مذهب ، تاریخ ، جغرافیا ، اقتصاد و فرهنگ یک منطقه ی خاص دارد و شاخصه های آن ها را نشان می دهد ، بنابراین در نقد و تحلیل آثاری که رنگ و بوی اقلیمی به خود گرفته اند ، ضروری است که این شاخصه ها مورد بررسی قرار گیرند ، از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است که از این زاویه و نقطه نظر به آثار احمد محمود و منیرو روانی پور ( از نویسندگان بومی نویس ایران ) پرداخته شود . هدف اصلی این پژوهش ، بررسی اصلی ترین شاخصه های ادبیات اقلیمی و ارزیابی آماری آثار دو نویسنده ی یادشده است . بررسی آثار این دو نویسنده نشان می دهد که هر دو نویسنده به خوبی شاخصه های اقلیمی منطقه ی جنوب را بیان کرده اند ، اما احمد محمود از نظر آماری در بیان ویژگی های جغرافیایی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی برتر از منیرو روانی پور است . کلیدواژه ها : ادبیات اقلیمی ، شاخصه های ادبیات اقلیمی ، احمد محمود ، منیرو روانی پور ، عناصر داستان.
حمیده کلایی مجتبی بشردوست نالکیاشری
مکتب رمانتیسم در نیمه ی دوم قرن هجدهم در اروپا ، اندیشه ی نوینی را پایه گذاری کرد. و به این ترتیب اصالت عقل در مکتب کلاسیسم ، جای خود را به اصالت احساس در این مکتب داد. ویژگی هایی از قبیل تخیل ، احساس ، فردیت ، آزادی اندیشه و بیان ، آفرینش هنری ، آرمان گرایی ، طبیعت گرایی ، بدوی گرایی ، اسطوره گرایی ، تمدن گریزی ، نوستالژی ، بازگشت به گذشته ، بازگشت به دوران کودکی ، غربت و تنهایی ، اندوه و ملال ، تردید و بدبینی ، مرگ اندیشی و درون گرایی در راستای اهداف این مکتب قرار می گیرند. ورود این مکتب به ایران هم زمان با دوره ی مشروطه ، در مقطع تقابل سنت و تجدد صورت گرفت . فروغ و سهراب از پیروان این مکتب به شمار می روند . دراین رساله با هدف بررسی ویژگی های رمانتیسم در شعر این دو هنرمند ، سعی شده است ، تمامی مضامین رمانتیک از شعر آنها استخراج شود . سپس در ابعاد وسیعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند . در این پژوهش ، نتیجه گرفته شد که هر دو هنرمند در دوره ی اولیه ی حیات هنری ، از این مکتب متأثر بوده اند. ولی در مراحل بعدی ، فروغ اندیشه های رمانتیک را با مکتب های رئالیسم و سمبولیسم اجتماعی پیوند زد . و سهراب نیز ، از همان اوان شاعری ، به تأثیر از عرفان خاور دور ، اندیشه های عرفانی را در کنار آراء رمانتیک ، به کار گرفت . در انتها با توجه به میزان بهره مندی این دو هنرمند از ویژگی های رمانتیسم ، مقایسه ای نیز ، بین آنها صورت گرفته است .
حدیث مرادی غیاث ابادی منیره احمد سلطانی
مهدی اخوان ثالث و بد الوهاب البیاتی ، هر دو از شاعرانی هستند که در جامعه ادبی شان تحولاتی در پرداختن به مضامین تازه ، ایجاد اسلوب ها و قالب های جدید در شعر ، به وجود آوردند. وهر دوی ان ها از این مفاهیم ، برای بیان آلام جامعه بشری روزگارشان سود سجستند. مهم ترین ویژگی در اشعار این دو شاعر ، پرداختن به رمز و اسطوره هاست. هر دو شاعر از پرچم داران شعر نو در ادبیات اقلیمشان هستند . اخوان و البیاتی به دلیل زیستن در اوضاع مشابه اجتماعی و سیاسی و حاکمیت استبداد که در دوره های از زندیگشان بر آن جوامع حکم فرما بوده ، برای حفظ آرمان هایشان تن به تبعید و بند هم داده اند. و هر دو از حق برابری و آزادی دفاع کرده اند. در منظر کلی باید گفت : اخوان شاعریست که صلابت سبک فاخر خراسانی در شعرهایش موج می زند و با لحنی حماسی از گذشته تاریخی ایران باستان با حسرت و یاس سخن می گوید اما در اغلب شعرهایش خبری از آینده روشن و آرمان گرایی وجود ندارد. آنچه در فضای شعری اخو ان نسبت به البیاتی حاکم است فضای یأس و سرخوردگی و پوچ انگاری بیشتری را باخود به همراه دارد ، حال آنکه بیاتی پس از دوره ای که صرفا به اشعار سیاسی و انتقادی و مملوء از غم و رنج ، دست زده ، در دوره های بعدی حیاتش وارد سمبولیسم شده و اشعار عاشقانه و حتی در بعضی موارد فیلسوفانه و عارفنه نیز سروده است. وجه تمایز شعر اخوان نسبت به بقیه شعرا ، زاویه دید او نسبت به پدیده های طبیعت است . اخوان در بسیاری از شعرهایش باور مرسوم نسبت به پدیده ها را تغییر میدهد . « باغ من » و یا « سگ ها و گرگها » از این دست شعرهاست.
خدیجه کاسمی مجتبی بشردوست
صمد بهرنگی را، ما به عنوان نویسنده ای، که به زبان ساده و با هدف سیاسی برای بچه ها قصّه می نوشت، می شناسیم.او نویسنده ای رئالیست است که قالب داستان را برای آگاهی و بیداری نسلها و توده ها و به منظور عصیان علیه تباهی، انتخاب کرده است. در این رساله برای آشنا شدن با اندیشه های صمد بهرنگی ابتدا بستر زمانی دهه چهل، اوضاع سیاسی واجتماعی آن دهه، انقلاب مشروطه، حزب توده و مارکسیسم و تأثیر آن براندیشه های صمد بهرنگی مورد بررسی قرار گرفت،سپس جریان های ادبی عصر نویسنده و جایگاه این نویسنده در ادبیات معاصر و ادبیات کودک و نوجوان مورد ارزیابی قرار گرفت، و بعد با نگاهی توصیفی به بررسی عناصر داستانی صمد بهرنگی پرداخته شد، در پایان با نگاهی تحلیلی آثار فولکوریک او به طور خلاصه مورد تحلیل قرار گرفت. پس از بررسی ها می توان گفت: از نظر شخصیت شناسی: در قصه های او به ندرت شاهد شخصیت پردازی هستیم و شخصیت های داستان های او به چهار گروه انسانی، جانوری، گیاهی، بی جان یا شی تقسیم می شوند. قصه های بهرنگی باتوجه به اهداف قصه گاهی شامل چند طرح می باشد می توان گفت: قصه ها دارای پیرنگ ضعیف است. از لحاظ روایت شناسی نویسنده از انواع روایت سود برده است. دربرخی ازداستان ها راوی دانای کل است ودر برخی دیگر زاویه دید درونی است وگاهی از چند راوی استفاده کرده است. اما چون هدف بهرنگی القاء اندیشه هایش به مخاطب بوده بنابراین از عنصر درونمایه، بیشترین بهره را برده است.
مریم کوچکی شلمانی منیره احمد سلطانی
چکیده هنر ترانه، به دلیل ساختار دوگانه ی خود، که متشکل از عناصر عامیانه و شاعرانه است، بسیار قابل تأمل و توجه است. این هنر در میان دیگر هنرها، به دلیل ساختار دو قطبی خود ارزش و برجستگی خاصی می یابد. موضوع این رساله، بررسی عناصر عامیانه و زیبایی شناختی در ترانه های فارسی یک قرن اخیر است؛ بنابراین، مهمترین عناصر تشکیل دهنده ی هنر ترانه مورد مداّقه قرار گرفته است که هدف از آن، شناخت و تحلیل این هنر با توجه به عناصر تشکیل دهنده ی آن است. ترانه ها، در یک قرن اخیر متأثر از اوضاع سیاسی، اجتماعی، دینی، ادبی و حتی فردی هنرمند ترانه سرا، آفریده شده اند، آنچه در این ترانه ها می شنویم، صدای حیات معنوی، زندگی مردمی، آداب و رسوم، اعتقادات و اوضاع سیاسی، اجتماعی، دینی، و ... است؛ صدایی که در قالب هنری، تلفیق یافته از، هنر رسمی (شعر) و فولکلور بازتاب می یابد و بر روح و جان مخاطب نفوذ می کند. تلفیق این عناصر به دلیل ویژگیهای خاص خود بسیار حائز اهمیت است؛ به همین دلیل این پژوهش، مهمترین عناصر تشکیل دهنده ی ترانه (زیبایی شناختی و عامیانه) را مورد بررسی قرار داده است.
سارا مستغنی مریم صادقی گیوی
کلید واژه: رمان- ادوارد سعید – استعمار – پسااستعمار – آل احمد – دانشور – محمود - چوبک
اسماعیل ابراهیمی مقدم منیره احمد سلطانی
موضوع این پایان نامه، گروتسک در اشعار نسیم شمال است. در این پایان نامه، سعی بر این شده است که ابتدا به صورت خلاصه به نظریه های فرمالیسم و ساختگرایی در شعر پرداخته شود. سپس تاریخچه مختصری از ساختارگرایان بزرگ و رویکردهای آنان به بیان آمد. به ادبیات و شعر مشروطه و ویژگی های آن به طور خلاصه پرداخته شد؛ سپس به زندگی نامه سید اشرف الدّین و هم چنین به مفاهیم، واژگان سیاسی و اجتماعی، ترکیبات و مضمون های شعری به صورت مختصر به قلم آورده شده است. در فصل چهارم به تحلیل عناصر گروتسک و مشابه های گروتسک در شعر نسیم شمال و همچنین عناصر سبکی و ریخت شناسی اشعار نسیم شمال و تحلیل جامعه از دیدگاه سید اشرف الدّینمورد بررسی قرار گرفته است. سرانجام در فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهاداتی آورده شد. پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی، اسنادی، کتابخانه ای و از طریق گردآوری مطالب به صورت فیش برداری و در نهایت تجزیه و تحلیل مطالب انجام خواهد شد.
خدیجه حیدری منیره احمد سلطانی
گروتسک ،طنز سیاه و چرایی و چگونگی ارتباط آن با جامعه، مساله ای بوده است که همواره ذهن مرا به خود معطوف نموده است .این امر باعث شد تا به موضوع گروتسک در آثار داستانی کوتاه نویسندگان معاصر بپردازم به دین سبب موضوع« گروتسک در آثار صادق هدایت»راباتوجه به جامعه ای که هدایت در آن می زیست انتخاب وبررسی نمودم ونیز به نوع نگاه و نگرش بزرگان ونویسندگان مطرح روزگار به وی پرداختم. پژوهش انجام شده نشانگر این موضوع است که صادق هدایت بیش از دیگر نویسندگان به جنبه های گوناگون گروتسک در آثار خود پر داحته است زیرا این موضوع بیان کنند? ذهنیت انتقادی وی از جامعه و گلایه مندی او از خرافاتی است که با عنوان اعتقادات دینی به شکل ناخودآگاهانه در باور های مردم جا گرفته است. ودلیلی است براین که گروتسک هدایت اعتراض اوبه خرافات تزریق شده توسط نظام حاکم بر جامع?وی می باشدودر بخش عناصر داستان بیشتر به مقوله هایی چون پیرنگ وعناصر ساختاری پیرنگ وتحلیل شخصیت های داستانی پرداخته شده است که در این میان بعضی از داستان های آن دارای دو بحران ودو اوج ودو گره گشایی می باشدشخصیت های داستانی وی شخصیتی ایستا هستندوهمچنین بیشتر پیرنگ داستان های وی ازلحاظ ظاهری گرچه بسته می باشند ولی درواقع ذهن خواننده رامدتها در گیر خودمی کند. وودر بخش معنا شناسی،مجاز وکنایه، ضرب المثل ،کلمات عامیانه وتشبیه از بسامد بالایی برخوردار می باشد. ونیز این پژوهش مبین آن می باشد که صادق هدایت یکی از نویسندگانی است که گروتسک ر ا ، در جامع?زمان خود به بهترین شکل درک کرده و درآثارش به تصویر کشیده است.