نام پژوهشگر: فریبا میر اسکندری
محمود ساطع اصغر عسکری خانقاه
پژوهش حاضر، ثبت و ضبط و مردم نگاری مجموعه تاریخی بازار کاشان و بررسی کارکردهای فرهنگی اجتماعی آن پرداخته است. نیز بیان متغییرهایی که بر بازار کاشان و کارکردهای آن تاثیر گذاشته اند را پی جویی نموده ایم. بدین منظور علاوه بر مطالعات اسنادی از روش مردم شناختی ژرفانگر مبتنی بر مشاهده مستقیم و مصاحبه، سود برده و در حد بظاعت، جامعه ی مورد مطالعه، بررسی شده است. بازار تاریخی کاشان، گسترده ترین فضای اجتماعی در مراودات روزمره مردم منطقه است. مجموعه ای بی نظیر از راسته ها، سراها، تیمچه ها و سایر عناصر کالبدی که در تولید، توزیع و مبادله کالا، نقش اساسی داشته و طی تاریخ چند صدساله خود، نیازهای مردمان را بر طرف کرده و زمینه شکل گیری و رشد صنایع را فراهم نموده است. نیز علاوه بر کارکردهای عام در حوزه اقتصادی، سیاسی، مذهبی، کارکرد های فرهنگی اجتماعی متعددی بر آن مترتب بوده است. همگرایی اجتماعی، تجانس میان گروه های متعدد اجتماعی، فعالیت های صنفی، فعالیت های خیریه و ارتباطات انسانی در اشکال متنوع آن شکل گرفته و این مسئله، سبب ساز شکل گیری هویت فردی و جمعی خاصی در میان بازاریان شده است. واژگان کلیدی: بازار، بازار کاشان، مردم شناسی اجتماعی فرهنگی، کارکردهای فرهنگی بازار
ترانه دخانی فریبا میر اسکندری
برآورده شدن حاجت و آرزو ،انگیزه ایست همگانی که نه تنها در دین اسلام، بلکه در میان تمام ادیان آسمانی وفرهنگ هاو مذاهب دنیا دیده می شود و ما دینی را سراغ نداریم که باور به نذر ونذری دادن را نداشته باشد. غذای نذری وباور به برگزاری آن رابطه بسیار تنگاتنگی با مذهب دارد ومجموعه ایی از اعتقادات و باورهای دینی و فرهنگی می باشد. انگیزه اصلی پژوهشگر از انتخاب این مبحث به عنوان موضوع پایان نامه ،نه تنها علاقه محقق دراین راستا بوده بلکه کسب اطلاعات و آگاهی های عینی در زمینه باورهای مردم اصفهان پیرامون غذای نذری و تهیه وتوزیع آن می باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش ،گردآوری باورها و اعتقادات مردم اصفهان درباره نذری وپی بردن به کارکرداصلی این باور در میان این اهالی می باشد. در انجام این تحقیق از روش مردم شناسی که همان مطالعه میدانی است استفاده شده وخود محقق در روستا های استان اصفهان ودر مراسم مختلف مشاهده مشارکتی داشته است و هم چنین ازابزارهای مختلف هم چون دوربین عکاسی،دوربین فیلم برداری،فیش برداری استفاده کرده است .افراد مورد بررسی از جمله اقشار مختلف مردمی هستند که در مراسم حضور داشته اند ، در این راستا از روش اسنادی وکتابخانه ای هم استفاده شده و یکی از محدودیت های این تحقیق نبود منابع جامع و کافی درباره این موضوع می باشد. نتیجه اصلی که از این پژوهش به عمل آمد نمایانگر کارکرد ونقش اساسی این مراسم در باورهای مردم اصفهان است ،هم چنین نشانگر علت پایداری ومداومت این اعتقاد تا به امروز در میان مردم اصفهان می با شد.
مریم آقازاده محمد همایون سپهر
ایستگاههای مترو بعنوان یکی ازمکان های پر رفت و آمد،تابلوهایی هنری با مضامین آئینی، دینی ،اسطوره ای وطبیعی را در خود جای داده است که این تابلو ها به نوبه خود معرف فرهنگ این مرزو بوم هستند.بیگمان هنر را باید یکی از عوامل ضروری حیات اجتماعی به حساب آورد.آثار هنری ازطریق نمادها عواطف جمعی را بیان می کنند.هنر؛بیان شیوه زندگی انسان و مناسبات انسانی و بیان رنجهاو شادیهای آدمی. هنر نوعی زبان ارتباطی است زیرا وقتی هنر خود را در آثار هنری مانند کاشیکاری ،حکاکی ،نقاشی و....نشان می دهد از نمادها بهره می گیرد که بسیاری از این نمادها در جهان مشترکند لذا میتواند قابل فهم برای اغلب افراد شود صرف نظر از ملیت و مرزهای جغرافیایی .در عین این که هنر در قالب نماد بیانگر جهان بینی ، باورها سنن و تاریخ یک ملت نیز هست. و می تواند همبستگی آفرین هم باشد. در پژوهش حاضر - تحلیل مردم شناختی نمادهای تابلوهای هنری خط 2 متروی تهران-تابلوهای هنری ایستگاههای مترو از مبداءصادقیه تا مقصد؛تهرانپارس مورد مطالعه قرارگرفته اند.در این پژوهش تابلوهای هنری مردم شناختی مترو براساس موضوع دسته بندی شده اند که عبارتند از : طبیعت گرا،حیوانات، اساطیری، تاریخی ،ملی و اجتماعی،نمادگرا، آیینی و ملی ،خوشنویسی، قالیبافی ،معماری،ادبیات وهنر ایرانی انتزاعی و تلفیقی و نیزحمل و نقل عمومی.نمادهای مختلف هم بر اساس موجودیت آنها در این تابلو ها مطرح گردیده اند.آنچه مسلم است اینکه موضوعات ونمادهای موجود در این تابلوها برگرفته از آداب ورسوم ،عقاید و باورها،آئینهاو اساطیر ایرانی انداز نظر محل نصب هم بایدگفت بهترین مکان ها یعنی کنار پله ها ویا رو به محل انتظار مسافران،هوشمندانه برای اینکار انتخاب شده اند تا بتوانند بیشترین جلب نظرراداشته باشند.
مریم آبنیکی فریبا میر اسکندری
چکیده شهر یکی از دستاوردهای بشر است که با ظهور آن زندگی انسانها دچار تغییر و تحول شده و صورتی متفاوت از گذشته پیدا کرده است.تجمع امکانات در شهر،باعث شد انسانهای زیادی به امید زندگی بهتر به آن رهسپار شده و در آن ساکن شوند.به دنبال گسترش شهرنشینی،شهروندی از مفاهیمی بود که مورد توجه قرار گرفت و انسانها بیش از گذشته به حقوق خود در جامعه آگاه شدند.در این راستا با توجه به افزایش آزادیهای فردی و دستیابی روز افزون انسان به تکنولوژی،فرهنگ نیز دستخوش دگرگونی شد.با گذشت زمان و افزایش جمعیت های انسانی بر روی کره زمین به قانون نیز به منظور ایجاد عدالت و امنیت بیش از پیش بها داده شد.امروزه یکی از معضلات مهم جوامع،فرار از قانون در هر زمینه ای است که مشکلات زیادی را اول برای خود مردم،بعد برای جامعه ایجاد می کند وگاهی جبران خسارت هایی که این قانون گریزی در پی دارد بسیار سنگین است.در این میان یکی از قوانینی که محصول جوامع مدرن بوده و بی توجهی به آن می تواند عواقب خطرناکی برای افراد داشته باشد قوانین راهنمایی و رانندگی است.به همین منظور موضوع این پایان نامه در ارتباط با قانون گریزی از مقررات راهنمایی و رانندگی در سطح شهر تهران و در مناطق 19،13،5،4،1 انتخاب شده است که برای این کار از روش مردم شناسی ژرفانگر بهره برده ایم. طی بررسی های انجام شده باید گفت:قوانین راهنمایی و رانندگی در ایران از اهمیت کمتری نسبت به قوانین دیگر برخوردار بوده و قانون گریزی در این زمینه در سطح بالایی قرار دارد و همه اقشار جامعه در هر پایگاه اجتماعی که قرار دارند به آن مبادرت می ورزند که این مسئله دلایل گوناگونی را در پی دارد که در فصل یافته های پژوهش به برخی از علل بروز این پدیده اشاره شده است.
سولماز محمد لو عسکری خانقاه
چکیده: این پژوهش کوششی جهت شناخت فرهنگ تغذیه حاکم بر محله فرحزاد تهران با در نظر گرفتن کارکردهای زیستی آن است. این تحقیق گام کوچکی است جهت شناختن فرهنگ مردم فرحزاد در ارتباط با تغذیه رایج محله و عوامل موثر بر آن، با توجه به اینکه تا به حال از این نقطه نظر کار مردم شناسانه ای انجام نشده است این پژوهش دریچه ای کوچک است که شاید بتواند مدخلی جهت انجام پژوهش های وسیع تر در زمینه فرهنگ غنی فرحزاد باشد. در این پژوهش با توجه به ساختارهای جمعیتی و ویژگی های فرهنگی به بررسی مردم شناسی تغذیه در محله فرحزاد پرداخته شده است، و چگونگی تهیه و کارکردهای غذا از جمله کارکردهای زیستی آن، مشخص کردن مواد اولیه آنها، ضرب المثل های غذایی و تابوهای غذایی و تأثیر عوامل اقتصادی بر تغذیه افراد جامعه مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این پژوهش، روش میدانی با ابزارهایی از قبیل دوربین عکاسی، دوربین فیلمبرداری، ضبط صوت و مصاحبه استفاده شده است. واژگان کلیدی: فرهنگ، تغذیه، کارکرد، محله، رفتار، کالری
فاطمه اولادی فریبا میر اسکندری
یکی از مسائل اساسی در زمینه اقتصاد میزان بهره گیری درست و بهینه از توانایی ها و پتانسیل های محیطی استعدادهای نیروی انسانی هر جامعه است .زنان روستایی در امور تولیدی به خصوص صنایع دستی ،دامداری ،کشاورزی ،و باغداری می توانند سهم بسزایی داشته باشند .بهره گیری از نیروی کار زنان بایستی در راستای ارتقای شان و منزلت پایگاه اجتماعی آنان به خصوص در زمینه تصمیم گیری باشد .تحقیق حاضر سعی بر بررسی کارکردهای اقتصادی زنان روستا دارد.شناخت فعالیتهای اقتصادی زنان روستا و بررسی جایگاه اقتصادی – اجتماعی آنان ،بررسی نقش زنان روستایی در فرآیند تصمیم گیری وخوداتکایی زنان به عنوان مهمترین اهداف این تحقیق می باشد.در این تحقیق سعی شده تا مطالعات به فراخور ، ترکیبی از روش های ژرفانگر و پهنانگر باشد .زیرا این دو روش مکمل یکدیگرند و هر یک در برهه ایی از جریان طولانی تحقیق به کار گرفته شده است .همچنین تکنیک های مورد استفاده ،مشاهده مشارکت آمیز، مصاحبه ،عکس،اسناد و مدارک بوده است.نتایج تحقیق بیانگر این است که زنان با انجام فعالیت اقتصادی میزان تصمیم گیری آنها نیز به نسبت افزایش می یابد همچنین نزدیک به نیمی از زنان روستایی دریافت کننده درآمد حاصل ازدسترنج خویش نبوده و برای بیشتر آنها امکان هزینه کردن درآمدشان به طور مستقل وجود ندارد .فعالیت اقتصادی زنان ،مهارتهای اقتصادی آنان سبب افزایش پایگاه اقتصادی – اجتماعی آنان می شود . کلید واژه ها: مردم شناسی ،اقتصاد ،زنان روستایی
آتوسا افسر اصغر عسگری خانقاه
موضوع این پژوهش ،لالایی ها در فرهنگ مردم خراسان جنوبی در حوزه مطالعاتی بافت قدیم شهرستان بیرجند می باشد. بافت قدیم این استان، شامل خیابان های مطهری و منتظری است که از لحاظ مساحت 26/432709 متر از سطح شهر را در بر گرفته و بالغ بر 4962 نفر جمعیت دارد. از این تعداد جمعیت حدود 1654 نفر را زنان و دختران تشکیل می دهد. دلیل انتخاب بافت قدیم این است که لالایی بخشی از ترانه های میانه و ماندگار و کهن ایرانی می باشد که ریشه در گذشته های دور دارد. مادران امروزه کمتر از این آواز جهت خوابانیدن کودکان خویش استفاده می کنند ، در نتیجه برای جمع آوری، ثبت و ضبط این لالایی ها باید به سراغ مادران و مادربزرگانی می رفتیم که نسبت به ترانه های فولکلور قدیم این استان آشنایی بیشتری داشتند. این قشر از جامعه نیز اغلب در بافت قدیم بیرجند ساکن می باشند. لالایی ها افزون بر اینکه نوای آرام بخشی برای خواب کودک هستند راهی برای بیان دردها و رنج های مادران نیز به حساب می آیند و این خود پیوندی میان ادبیات زنان و ادبیات کودکان برقرار کرده است. مادر ، کودک را هم راز خود دانسته و از نگفته های خود با او سخن می گوید. این سخنان شنیدنی هرچند که ساده بیان شده اند اما در خود ساختاری دارند که در این پژوهش درون مایه ی آنها بررسی می شود.لالایی ها دارای مضامین و درون مایه های متفاوتی می باشند که با بررسی هر کدام از آنها می توان به نمونه های فرهنگی خاصی پی برد.جهت ارائه چهارچوب نظری مناسب برای این پژوهش از دو مکتب ساختارگرایی با نظریه پردازی به نام ولادیمیر پراپ و فرهنگ و شخصیت با نظریه پرداز معروف آن روت بندکیت استفاده شده است. در پایان تحلیل لالایی ها به این نتیجه می رسیم که لالایی ها مانند سایر ترانه ها و قصه های کودکان با برخورداری از ظرفیت های فرهنگی ویژه نهفته و تعبیه شده در آنها نقش بسزایی در اجتماعی کردن افراد جامعه بر عهده دارند. در لالایی ها الگوها و ارزش های مادران ساکن در بیرجند ، مادری که بزرگ شده کویر است به وضوح دیده می شود. در واقع می توان گفت که این مادران روایت کننده تمامی سنت ها ، آیین ها و هویت فرهنگی وقومی خویش هستند و با خواندن لالایی ها و انتقال آن به نسل های بعدی حافظ این فرهنگ بومی خواهند بود. واژگان کلیدی: فرهنگ، ادبیات شفاهی، لالایی، گاهواره، ننو
سحر قاسملو فریبا میر اسکندری
احترام به عنوان پدیده ای که در میان عناصر فرهنگی جامعه ارزش تلقی می شود ، ارج نهادن و محترم شمردن آن در رابطه با نهاد خانواده معنا می گیرد . پژوهش حاضر به بررسی تغییرات " احترام " و حرمت نهادن در میان خانواده های شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی در بین سه نسل را مورد تحلیل قرار داده است. و ارتباط میان زن و شوهر ، والدین و فرزندان و عروس و داماد در میان شبکه خویشاوندی با استفاده از ابزار مشاهده همراه با مشارکت و مصاحبه به بررسی ژرفانگر پرداخته است . و در تحلیل اطلاعات از نظریات مکتب کارکردگرایی ساختاری استفاده شده است. پژوهش ابتدا به ارائه ی مطالعات نظری و اطلاعاتی راجع به خانواده و احترام پرداخته است و سپس نتایجی که در زمین تحقیق و با مطالعه ی تجربی واقعیت های اجتماعی و مصاحبه با افراد خانواده های آذری زبان تکابی به دست آمده را مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد که در گذشته های دور نظام خانوادگی پدر سالاری و متکی بر اصول مذهبی و احترامات ویژه رایج در آن عصر بوده است . مردان از اختیارات نامحدودی برخوردار بودند. به تدریج خانواده دچار تغییراتی شده و از حجم خانواده کاسته شده و کارکردهای خانواده و احترام بین افراد تفاوت هایی کرده است. زنان در خانواده از موقعیت بهتری برخوردار شده اند و فرزندان نیز از حقوق و آزادی های بیشتری برخوردار گردیده اند.
صالح معتضدی فریبا میر اسکندری
دین اساس آیین ها و باورهای نوع بشر را تشکیل می دهد و به همراه اعتقادات دینی از اجزاء جدایی ناپذیر هر فرهنگی می باشند،به شکلی که همواره در طول تاریخ زندگی انسانها با آنها همراه بوده و هیچ دوران و مکانی نبوده که دین در آن حضور نداشته باشد و به همین دلیل است که میتوان انسان امروز را به عنوان موجود دین ورز معرفی نمود. هدف این پژوهش بررسی مردم شناختی آیین ها و باورهایی است که در ارتباط با امامزادگان و بقاع متبرکه شهرستان سرپل ذهاب وجود دارد و سعی شد تا با یک دید مردم شناسانه این مقوله مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد. روش پژوهش مطالعه ی اسنادی و کتابخانه ای و میدانی که از طریق مصاحبه می باشد. نتیجه کلی:امام زادگان وبقاع متبرکه ،و آیینها و مناسکی که در این اماکن برپا می شود از جمله میراث معنوی و فرهنگی در هرجامعه ای هستند که بر زندگی فردی واجتماعی مردم تاثیر بسزایی دارند ونیز در این زمینه کارکردهایی وجود دارد از جمله کارکردهای روانی ،اقتصادی،اجتماعی ،فرهنگی و... که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند. واژگان کلیدی اماکن مقدس، سرپل ذهاب ، کارکردهای اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی.
گلرخ خزاعی اصغر عسکری خانقاه
در این پژوهش، پژوهشگر می کوشد تا همگام با زنان دو روستای برسه و عزیز آباد مازندران شود و از رموز سحر انگیز جنگل های مازندران گذشته و قدم به حریم خانه های زنانی بگذارد که در طول هزاره ها، دوشا دوش مردانشان کار کرده اند و خود مفهومی بودند از زایش و سببی بی بدیل شدند برای زایش زمینی که بر آن گام می نهند. زمینی که آیینه دار زنان است و بی دریغ می بخشد و مادری می شود برای فرزندانی که بر آن چشم امید دارند تا منبع و معبری شود برای امرار معاش. مشاغل زنان در این خطه گرچه به کشت استوار است، اما گذر از سنت، در دور افتاده ترین قسمت های سرزمینم خود را به سهولت نشان می دهد و تلنگری می زند بر محققی که قصد به ثبت و ضبط رساندن آثارِ کهنسار این دیار کرده است.آهنگ آهسته اما مداوم تغییر، در این سرزمین نیز به گوش می رسد و چهره ای نوین از زنان جلوه می دهد که در تقابل سنت و مدرنیته قرار گرفته اند و گاهی زنی می شوند که تاریخشان به آنان گوش زد می کند و گاه زنی می شوند که آینده آنان را فریاد می زند.روش این تحقیق، روش مشاهده ی مشارکتی ست. محقق در این تحقیق، ماه ها با زنان این دو روستا زیسته است و در اکثر شرایط با آنها مشارکت کرده است. مشارکت با زنانی که بر روی زمین چادر به کمر خود می بندند و چکمه به پا می کنند و فارغ از ساعات کار، لباس های به سبک و سیاق غرب می پوشند و پس از راندن چرخ زندگی ، به راندن اتومبیل های گه گاه لوکس می پردازند و خود جامعه ای می شوند سراسر شور انگیز، برای محققی که دل به این کار بسته است. در این تحقیق به بررسی فرهنگ مشاغل زنان این دو روستا پرداخته و از خلال آن، زنانی را واکاوی می کنیم که زندگی جمعی و خصوصیشان متاثر از این مشاغل اند. هر چند که تفاوت جغرافیایی نیز سبب ساز این تغییرات است. واژگان کلیدی: روستای عزیز آباد - روستای برسه – زنان – مشاغل زنان – فرهنگ مشاغل – محیط
کورش رشیدی فریبا میر اسکندری
این پژوهش با هدف تحلیل مردم شناختی تولیدات سنتی لنبی در عشایر ایل سنگسر تدوین شده است . بر همین اساس با تحقیق از یکصد خانواده از ایل سنگسر را انتخاب کرده و به روش مردم شناختی ژرفانگر آن مدت 5 ماه در داخل ایل به پژوهش پرداخته ایم برای این کار از چهار چوب نظری کارکرد گرایی مالینوفسکی بهره برده ایم نتیجه مطالعه نشان می دهد. خصوصیات رفتاری و فکری افراد یک جامعه تحت تأثیر فرهنگ مادی و غیرمادی آن جامعه است که طی گذشت زمان های طولانی به نسل های بعدی منتقل می شود و جزیی از زندگی آنان قرار می گیرد، مثل طرز پوشیدن و شکل پوشاک مردم یک جامعه که به لحاظ رابطه مستقیمی که با فرهنگ و اعتقادات آنان دارد ویژگی خاصی پیدا می کند.ایل سنگسری مانند هر جامعه ای دارای فرهنگ و تاریخ دیرینه ای است که بر جنبه های مختلف زندگی آن ایل تأثیر دارد. یکی از مواردی که در این رساله موردنظر است چگونگی و شکل طرز تهیه لبنیات مردم سنگسر مناطق استان سمنان است که با توجه به فرهنگ ویژه خودشان تفاوتی با لبنیات مردم طوایف دیگر دارند. خوراک و لبنیات یکی از جنبه های مهم زندگی انسان می باشد و در هر جامعه ای با توجه به شرایط فرهنگی ،تاریخی ،اجتماعی ،اقتصادی و اقلیمی خصوصیات خاصی پیدا می کند و شکل و نوع تهیه لبنیات مردم سنگسر باعث تشخیص آنان ازسایر جوامع می شود. در این رساله سعی شده است که ویژگی های سنتی لبنیات سنگسری در استان سمنان در مناطق مهدی شهر از دیدگاه مردم شناسی مورد بررسی قرار گیرد. از نظر جغرافیایی شهر مهدی شهر «سنگسر» با وسعتی معادل 187/1957کیلومتر در گوشه شمال غربی 19 کیلومتری شهرستان سمنان واقع گردیده است.
شهرزاد سعیدی راد محمد صادق فربد
بلوغ، مرحله ای بحرانی از زندگی انسان است و به شهادت تاریخ، حتی جوامع بدوی شروع بلوغ را جشن می گرفتند. نوجوانی، که با بلوغ جنسی شروع می شود، دوره ای است که طی آن نوجوان از مرز بین کودکی و بزرگ سالی عبور می کند. با توجه به اینکه بخش بزرگی از جمعیت کشور ایران را نوجوانان تشکیل می دهند، پرداختن به مسائل مختلف مربوط به نوجوانان اهمیت خاصی دارد و بررسی های جهانی حاکی از توجه خاص کشورها به مقوله بلوغ و نوجوانی است. در این میان سلامت دختران به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی در مقایسه با پسران، اهمیت بیشتری دارد، زیرا بلوغ مرحله ای است که نه تنها در مراحل بعدی زندگی دختران، بلکه بر زندگی فرزندان آن ها نیز موثر است. این در حالی ست که متأسفانه عدم آگاهی و ضعف نگرش و نیز رفتار نادرست نوجوانان در مورد سلامت جسمی، روحی و روانی بلوغ، مشکلاتی چون ازدواج های ناموفق، نازایی، حاملگی های زودرس و پرخطر و بیماری های روانی از جمله اضطراب و افسردگی را به دنبال دارد. به همین دلیل تحقیق و پژوهش پیرامون مقطع سنی که از آن به عنوان بلوغ یاد می شود در روانشناسی و مطالعات مردم شناسی بسیار حائز اهمیت است، چرا که بلوغ نقطه آغازین حضور دختران در اجتماع، پذیرش مسئولیت و ایفاء نقشی متمایز از دوران کودکی و پیام آور تحول و گذراندن آن ها است. از این رو محقق در پژوهش پیش رو با مقایسه عوامل متعددی نظیر احساس عاطفی، مشارکت در تصمیم گیری های فردی و جمعی، نوع تبادل به دوستان و اطرافیان، روحیات و اخلاقیات، چگونگی کسب اطلاعات از اطرافیان و . . . به بررسی رفتارهای ناشی از بلوغ و مقایسه آن ها فی مابین دختران و مادران مبادرت ورزیده است. در این راستا پژوهشگر با بهره گیری از روش تحقیق میدانی همراه با مشاهده مشارکت آمیز و توزیع پرسشنامه در چارچوب طیف پنج سطحی لیکرت ناظر بر بخش عملی و مطالعه اسنادی معطوف به بخش نظری تحقیق، به جامعه آماری هدف مراجعه نموده و با کسب نظر دختران در سن بلوغ(11 تا 18 ساله) و مادران در سطح منطقه 6 شهر تهران به بررسی ابعاد بلوغ نزد آن ها پرداخته است و پاسخ های به دست آمده مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه فارغ از اینکه بلوغ در دختران با تحولات متعدد روحی و روانی و البته فیزیکی همراه است ،حاکی از آن است که بین شاخص مسئولیت پذیری و وضعیت اشتغال مادران، بین شاخص مسئولیت پذیری و شغل پدران، بین شاخص بلوغ اجتماعی و میزان درآمد خانواده و همچنین بین شاخص بلوغ جنسی و میزان درآمد خانواده رابطه معنی داری وجود دارد.